eitaa logo
شهید حمید سیاهکالی مرادی💕
257 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
44 فایل
✨ولادت:،۱۳۶۸/۰۲/۰۴ شهادت:۱۳۹۴/۰۹/۰۵ مزار:گلزار شهدای قزوین ~شرمنده ام.... یک جــان بیشتر ندارم تا در راه ولے عصـر ونائب بر حقـش امـام خامنه اے فـدا کنـــــم✨💫 #√شهیدحمید سیاهکالی مرادی☺️👆🏻 انتقاد!پیشنهاد؟حرفی،سخنی ¿ادمین تبادل @modafeh_chadoor
مشاهده در ایتا
دانلود
در سالهای اخیر تلاش های فراوانی صورت گرفته تا قبح تجرد را از بین برده و برای مردم این فرهنگ‌ را رقم بزنند که ازدواج امری محتوم نیست و افراد می توانند بدون ازدواج هم سلامت نفس خود را حفظ کنند. این امر تا جایی پیش رفت که در سال ۹۶ معاونت زنان ریاست جمهوری اعلام کرد که دولت تصمیم دارد به پیردختران بالای چهل سال وام پرداخت کند. این داستان با اعطاء حق پذیرش فرزندخوانده به پیردختران پیگیری شد و دولت نشان داد سعی دارد ذهنیت عمومی جامعه را تغییر دهد. این در حالی است که همه به خوبی می دانند که نیاز به ازدواج، یک نیاز ضروری بوده و در درون همه انسان ها این مهم، امری اجتناب ناپذیر است و هر انسانی به همسری که او را همراه و همدم باشد نیاز دارد. علاوه بر آن سنت دینی ما به شدت با تجرُّد مخالفت داشته و در احادیث فراوان بر این مطلب که تاکید شده، به عنوان مثال در روایتی از وجود مبارک پیامبر اسلام می خوانیم: شِرارُکم عزّابُکم... بدترین شما مسلمانان، مجردان هستند... متاسفانه بزرگان دین که به هنگام بروز بدعت ها باید فریاد بزنند، سکوت پیشه کرده اند و این سکوت، لیبرال های کَلّه پوک را به اجرای سیاست های غلط جَری‌تر کرده است. تصورش را بکنید که اگر این در هم لولیدن ها که در تهران و برخی شهرهای بزرگ کشورمان عادی شده، به همه جا سرایت کند؛ چه خواهد شد؟ آیا بدون ازدواج می توان کشوری سالم داشت؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 یک روایت متفاوت از داستان یوسف پیامبر ❤️ باور می‌کنید می‌توانید معشوق امام زمان باشید؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘ از اول نامزدی من با خودم کنار اومده بودم که من اینو تا ابد کنارم نخواهم داشت یه روزی از دستش میدم اونم با شهادت وقتی که گفت میخواد بره انگار ته دلم آخرین بند پاره شد انگار میدونستم که دیگه برنمیگرده اونقد ناراحت بودم نمیتونستم گریه کنم چون میترسیدم اگه گریه کنم بعداً پیش ائمه(ع) شرمنده شم یه سمت ایمانم بود و یه سمت احساسم احساسم میگفت جلوش وایسا نذار بره ولی ایمانم اجازه نمیداد یعنی همش به این فکر میکردم که قیامت چطور میتونم تو چشای امیرالمؤمنین(ع)نگاه کنم و انتظار شفاعت داشته باشم در حالی که هیچ کاری تو این دنیا نکردم اشکامو که دید دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت “دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونیا“
🔵 خواب عجیب 🔻 «یک شب نزدیکی‌های اذان صبح خواب دیدم که حمید گفت: «خانوم خیلی دلم برات تنگ شده، پاشو بیا مزار»‌ معمولاً عصرها به سر مزارش می‌رفتم ولی آن روز صبح از خواب که بیدار شدم راهی گلزار شدم، همین که نشستم و گل‌ها را روی سنگ مزار گذاشتم دختری آمد و با گریه من را بغل کرد، هق‌هق گریه‌هایش امان نمی‌داد حرفی بزند، کمی که آرام شد گفت: «عکس شهیدتون رو توی خیابون دیدم، به شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید، حق نیستید، باهات یه قراری می‌ذارم، فردا صبح میام سر مزارت، اگر همسرت رو دیدم می‌فهمم من اشتباه کردم، تو اگه بحق باشی از خودت به من یه نشونه میدی.» ‌ برایش خوابی را که دیده بودم تعریف کردم، گفتم: «من معمولاً غروب‌ها میام اینجا، ولی دیشب خود حمید خواست که من اول صبح بیام سر مزارش.»‌ ماجرای خواب شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی ❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 دِلِ پُرخواهِشِ مَن را بِه حَریمَٺ وا کُن.. شَبِ جُمعِه ای هَم نِشینِ مادَرَٺ زهرا کُن مَن حَرَم  لازِمَم  اَرباب، بِطَلَب  ڪَربُبَلا قَلَم وُ کاغَذَش اَزمَن، تو فَقَط اِمضا کُن 🌹   🌹   ♡••♡••♡••♡••♡ شب جمعه ارباب یادت نکنم میمیرم😭
🍃شب زیارتی شب‌ جمعه شدو حالِ مرا ریخت ‌بهم فاطمه آمده‌‌و کرببلا ریخت بهم واژه‌ای نظم جهان را به تلاطم انداخت مادری گفت بُنَیّ، همه جا ریخت بهم ❤️🍃
44.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از چیزی نمی ترسیدم... قسمت دوم 🌺 زندگی نامه خودنوشت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
🔔 با همه مهربان باش ✅ فردی نقل کرد به علامه طباطبایی عرض کردم آقا! من عجول و بی‌صبرم، حوصله معطلی ندارم! در یک جمله برایم عصاره همه معارف اسلام را بیان کنید؛ خنده ملیحی کرد و فرمود: با همه مهربان باش! خلاصه دین و قرآن "بسم الله الرحمن الرحیم" است. رحمان باش با همه آفریده‌های خدا و رحیم باش با مومنان
📸شهید کر و لالی که با امام زمان(عج) ارتباط داشت! 🔸اسمش عبدالمطلب اکبری بود. زمان جنگ توی محل ما مکانیکی می‌کرد و چون کر و لال بود، خیلیا مسخره‌ش می‌کردن. یه روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“. 🔹عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“! ما هم خندیدیم ومسخره‌ش کردیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته‌‌ش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت… 🔸فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و مسخره‌ش کردیم! 🔹وصیت نامه‌ش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود: ” بسم الله الرحمن الرحیم “ یک عمر هر چی گفتم به من می‌خندیدن! یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌‌م کردن! یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم. اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف می‌زدم. آقا خودش گفت: تو شهید میشی...
💥وقتی غفلت، درد بی‌درمانِ دنیایمان است؛ مکان یا زمان چه فرقی می‌کند؛ • زندان، چاه می‌شود برای یوسف • زنجیــر می‌شود به دستان باب الحوائجی که قرار است تا ابد، گره‌‌های کور عالم را وا کند!... • و در عصر بی‌خبری، مانعی می‌شود به طول قرنها فاصله، سر راه امامی حی و حاضـــر تاریخ هم در عجب است؛ از تکرار مدام این غربت‌ها و عبرت‌های جامانده . . . 🏴 یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه‌السلام 🔳⚜ ⚜🔳⚜ 🔳⚜🔳⚜ ⚜🔳⚜🔳⚜ 🔳⚜🔳⚜🔳