امشب اتوبوس و اشتباهی سوار شدم
جلوی ی کتاب فروشی پیاده شدم
گوشیمم خاموش بود
رفتم اونجا گوشیمو زدم ب شارژ نشستم کتاب خوندم
کتاب فروشه درو بست و شروع کرد درمورد انواع کتابا و تجربیاتش حرف زدن
فک کنم لذت بخش ترین مکالمه امسالم بود((:
اهل تهران بودو چند روزی اومده بود مشهد به پدرش سربزنه
ظاهرا اهل دین و مذهب نبود
اما اولین توصیه اش بهم این بود ک قران و صحیفه رو خلاصه نویسی کنم((:
#نوشتههجدهم
چالش از هفته جدید شروع میشه
اما این چند روز مشغول طراحی یه نوع جدیدی از چالش هستم
پس اگه جوابگو نیستم بخاطر اینه🌱🙃
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوشمندیش برااینکه از گوشی کمتر استفاده کنه👍
یخورده نیاز داشتم به تنهایی و خلوت
به سکوت
به فکرهای تازه
به مرور برنامه ها
به پیدا کردم خودم
ممنونم که هستید و پیگیرید🫂✨