شهید حجتالاسلام والمسلمین «مصطفی ردانیپور»: اگر ما به سراغ اسرائیل نرویم اسرائیل داخل خاک خودمان با ما خواهد جنگید
🥀🌱حجتالاسلام والمسلمین شهید «مصطفی ردانیپور» در سخنرانی که در قرارگاه فتح طی عملیات رمضان در روز سوم شهریور سال ۱۳۶۱ داشته است بر مبارزه با رژیم صهیونیستی تأکید داشته و مسئولیت اصلی را بر دوش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاشته است.
🔸 شهید ردانیپور در ادامه سخنرانی خود به ویژگی یک پاسدار واقعی میپردازد.در این صوت میشنویم:
«امروز اگر ما سراغ اسرائیل نرویم و کشورهای اسلامی را از چنگال این طاغوتها نجات ندهیم، اسرائیل میآید و کشور ما را میگیرد.
🔹 اگر ما در مرزهای اسرائیل نرویم و با اسرائیل نجنگیم در آینده نزدیک اسرائیل با ما هممرز خواهد شد و داخل خاک خودمان با ما خواهد جنگید. این چیزی است که همه میدانند و امام هم فرمودند و در این رابطه سپاه بیش از همه مسئول است. پاسداری که در سپاه میآید باید از همهچیزش بگذرد و از زمانی که در سپاه آمد باید بجنگد تا وقتیکه جان از بدنش بیرون برود.
▪️اگر کسی در سپاه آمد و بعد از مدتی فکر خانه و زندگی و زن به سرش زد و از هدف خود باز ماند، این پاسدار نیست.»
🥀🍃شهیدمصطفی_ردانی پور
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
وصیت شهید حجتالاسلام والمسلمین «مصطفی ردانیپور»: تنها راه رسیدن به کمال بندگی خداست
🤲بسم الله الرحمن الرحیم؛ «اَشهَدُ اَن لااِلله اِلا الله وَاَشهَد اَنَ مُحَمَداً رَسول الله وَ اَنَ علیاً ولیُ الله وَاولادِه اَلمَعصومین حجَج الله صَلَواتُ الله عَلیهِمُ اَجمَعین».
🔸برداشتم از زندگی: آنچه خوانده ام و لمس کرده ام خلاصه اش این است که تنها راه سعادت رسیدن به کمال، بندگی خداست و بندگی او در اطاعت از اوامرش و ترک نواهیش میباشد.
🔹 همه دستورات اسلام در این دو جمله خلاصه میگردد: فرمان برداری از خدا و نافرمانی از شیطان برای انسان شدن. این برنامه اسلام است.
▪️ با غیر اسلام کاری ندارم که انسان را با انسان کار است نه با حیوان که هرآنکه مسلمان و تسلیم خدا بود انسان است و بقیه فقط از انسانیت حیوانیتش را دارند.
🥀🍃شهید مصطفی_ردانی_پور
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه فوق العاده زیبا دانش آموز شهید مهرداد عزیزاللهی
شهید دفاع مقدس
سلام بر تو ای شهید راه حق
این منم در راه ماندهای بی پناه
و پرو بال شکستهای که بی حضورتان توان پرواز ندارد. مرا جدا کن از زمین، مرا بخر، مرا ببر..
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
✍ #خداوند_اخلاص_می_خواهد ( #جمله_ماندگاری_از_شهید_مهدی_باکری )
🌷خداوند از مومن #ادای_تکلیف را می خواهد، نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را. فقط #اخلاص، و با دید تکلیفی به وظیفه توجه کردن."🌷
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
ڪسـانی ڪہ بـــــرای هـدایت
دیـگـــران تــلاش مـی ڪنـنـد؛
بہ جای مردن، شهید می شوند..♥️
#شهیدابراهیم_هادی
#شهیدانه
#قرارگاهسایبریعَمّار
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 ما عزیزان زیادی را از دست داددیم ولی هیچوقت از پا نیوفتادیم
یا صاحب الزمان العجل آقا جان 💔🤲
صلوات بفرستیم برای امام زمان علیه السلام 🌷
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷🤲
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
#قسمت_سيزدهم #شهيد_مهدي_زين_الدين بعد از مدتی آقا مهدی گفت " منطقه ی عملیاتی من دیگر جنوب نیست
#قسمت_چهاردهم
#شهيد_مهدي_زين_الدين
خانه ای که برایمان گرفته بود کنار سپاه بود . یک خانه ی دو اتاقه که مهدی هیچ وقت فرصت نکرد شب آن جا بخوابد . به من گفت که " خودت برو آن جا . مجید را می فرستم بیاید سر اسباب کشی کمکت کند . " مجید آمد و وسایلمان را جا به جا کرد . موقع رفتن گفت " من دارم می روم منطقه . با آقا مهدی کاری ندارید ؟ " گفتم " سلام برسان . " گفت " سلام لیلا را هم برسانم ؟ " گفتم " سلام لیلا را هم برسان . " مجید موقع رفتن واقعاً قیافه اش نورانی شده بود .
اول که به آن خانه رفتم ، خانم باکری قرار بود دو - سه ساعت بعدش برود ارومیه ، خانم همت ، را از قبل ، از اردوی تحکیم می شناختم . ولی ژیلایی که الآن می دیم با آن دختر پر شر و شور سابق خیلی فرق داشت . شکسته شده بود . با خانم باکری هم کم کم آشنا شدم . سعی می کردم جلوی آن ها جوری رفتار کنم انگار که من هم شوهر ندارم . فکر می کردم زندگی آن ها بعد از رفتن آدم هایی که دوستشان داشته اند چه قدر سخت است . فکر کردم خُب ، اگر برای من هم پیش بیاید چه ؟ اگر دیگر مهدی را نبینم …. فکر می کردم حالا من پدرو مادرم توی قم هستند آن ها چه ؟ ولی روحیه ی سرزنده و شوخشان را که می دیدم ، می فهمیدم توانسته اند خودشان را نگه دارند . بعضی وقت ها هم آن قدر به سر نوشت خانم همت و باکری فکر می کردم که یادم می رفت من هم شاید روزی مثل آن ها بشوم .
بین راه هوا بارانی بوده و دیدشان محدود . مجبور بودند یواش یواش بروند . که به کمین ضدّ انقلاب بر می خورند . آن ها آرپی جی می زنند که می خورد به در ماشین و مجید همان جا پشت فرمان شهید می شود . آقا مهدی از ماشین پایین می آید تا از خودش دفاع کند
یک شب گفتند " حالا ببینیم قمی ها چطور غذا درست می کنند . " من هم خواستم که برایشان نرگسی درست کنم . داشتم غذا درست می کردم که یک خانمی آمد در زد و یک چیزی به آن هاگفت . به خودم گفتم " خب ، به من چه ؟ " شام که آماده شد هیچ کدام لب به غذا نزدند . گفتند " اشتها نداریم " سیم تلویزیون را هم در آورند .
🌸پايان قسمت چهاردهم داستان زندگي #شهيد_مهدي_زين_الدين 🌸
#همراه_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو رو نفس میکشم(:
جالب بود بچه های دهه نودی ساختن
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
431_55985011024681.mp3
1.95M
عرض سلام ما به حضرت زهرا
انسیه الحورا صدیقه کبری
پناه امن قلب مضطرمی ای مادر
هزار ساله که تو بی حرمی ای مادر
🎤 #جواد_پورعباسیان
🏴 #ایام_فاطمیه ◼️
🏴 #شهادت_حضرت_زهرا (س)
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
به زینب اقتدا کردی و گفتی
تمام جلوههای یار زیباست
الهی راضیام بر هرچه دادی
نگاه حضرت دلدار زیباست ...
زنان زینبی
همسران شهدا
ما رأیت الا جمیلا
شهید علیاصغر صفرخانی🕊
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🚨انتشار برای اولین بار
سرداران و فرماندهان بزرگ جبهه مقاومت شهید قاووق
شهید عقیل و شهید زاهدی
در حال بازدید از نیروهای حزب الله لبنان
«ارسالی از آقازاده شهید زاهدی»
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
519_56017030389882.mp3
14.73M
🎧 #شور #جدید فوق زیبا♥️
🎵مادرامون به فدای بهترین مادر
🎤 کربلایی #حسین_طاهری
🏴 #ایام_فاطمیه ◼️
🏴 #شهادت_حضرت_زهرا (س)
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
💢وقت خیلى کم است و ما خیلى کار داریم؛ امروز و فردا نکنید.
✨ امام صادق علیهالسلام فرمود:
اگر پرده برداشته شود و آن سوى را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت «تسویف» به کیفر اعمال بد مبتلا شدهاند.
تسویف یعنى امروز و فردا کردن...
✍علامه حسنزاده آملی رحمتاللهعلیه
#همراه_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 زیـارتنامهشهــــــداء 💢
❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹
کاشمیشـدهمچوشهداخاکیباشیم
شهدا نگاهی...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یااباصالحَ المَهدی
یاخلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀☘خاطرات_شهید
● در خانه مشکلی برایم پیش آمده بود؛ بـا ناراحتی رفتـم سرکار، حـاج احمد بلافاصله گفـت: چی شده چرا ناراحتی؟
مـن هـم گفتم با مادرم حرفم شده! .... جزئیات ماجرا را نیز توضیـح دادم.
● خیلی از دستم عصبانی شد و گفـت: وسـایلت را جمـع کن و بـرو! کسی کـه بـا مادرش دعوا کرده ،کار خیرش در مسجد هم قبول نیست.بعد هم گفت من هر چه دارم به برکت دعای مادرم دارم.
● واقعا هـم همین طور بود. خیلی به مادرش ارادت داشـت و با احترام خاصی بـا او برخورد می کرد. می گفـت: برای جـذب در سپاه در روند کار اداری ام بـه مشکل برخوردم و کلا ناامید شدم. اگر مادرم دعا نمی کرد پاسدار نمی شدم. به من سفارش کرد : اگر می خواهی در دنیا و آخرت عاقبت بخیر شوی حتما باید دم مـادرت را ببینی!!
شهید_احمد_عطایی🌷 🕊🕊
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🍃شهید احمد بیابانی از گنده لات های شهر ری
فقط یکی از هنرنمایی های احمد بیابانی این بود که در یک فقره از دعواهایی که با اراذل دزد ناموس داشت ۲۲ نفر را مورد ضرب شتم قرار داد و مجروح کرد
یه روز بچههای سپاه شهرری دستگیرش میکنند و بهش میگن: "تو خجالت نمیکشی؟ جوونای مردم دارن تو جبههها تیکه پاره میشن اونوقت تو توی تهران داری الواتی میکنی؟!"
🔹احمد به غیرتش برمیخوره به اون پاسدار میگه: "منو آزاد کنید، نامرده اگه کسی فردا نره جبهه!"
🔸فرمانده گردان مالک، آقای راسخ این حرفو میشنوه به احمد میگه: "من فردا ساعت صبح از میدان شهرری میرم برای جبهه. اگه خیلی مردی ۶صبح اونجا باش."
🔹احمد ساک به دست ۶صبح میدان شهرری بود! رفت جبهه و...
به گفتهی یکی از رزمنده ها احمد متحول شده بود و از خدا خواسته بود اگر بناست شهید بشوم پیکرم را کسی نبیند، چون بدنش پُر بود از جای چاقو و خالکوبی و...
میگفت: "این بدن آبروی رزمنده ها را میبرد."
🔸در یکی از عملیاتها که احمد به همراه چند تن از فرماندهان برای شناسایی منطقه بازی دراز رفته بودند گلوله مستقیم تانک به خودروی آنان برخورد کرد و بدن احمد در آتش سوخت و به شهادت رسید.
اللهم_عجل_لولیک_فرج🤲
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
✍ #مهر_و_محبت ( #خاطره_ای_از_شهید_حسن_باقری )
🌷اگر بین بسیجی ها حرفی می شد می گفت « برای این حرف ها بهم #تهمت نزنید. این تهمت ها فردا باعث تهمت های بزرگتری می شه.
اگه از دست هم ناراحت شدید،دورکعت #نماز بخوانید بگویید خدایا این بنده ی تو حواسش نبود من گذشتم تو هم #ازش_بگذر .
این طوری مهر و محبت زیاد می شه. اون وقت با این نیروها میشه #عملیات کرد.»"🌷
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🤍وقتی درونت پاک باشد، خدا چهرهات را گیرا میکند
🔘این گیرایی از زیبایی و جوانی نیست، این گیرایی از نورِ ایمانی است که در ظاهر نمایان میشود!
شهید #ابراهیم_هادی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️دلم هوای تو کرده.. شه خراسانی...!
چهارشنبه تون در پناه نگاه پرمهر امام رضا🤲🤲
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
#قسمت_چهاردهم #شهيد_مهدي_زين_الدين خانه ای که برایمان گرفته بود کنار سپاه بود . یک خانه ی دو اتا
#قسمت_پانزدهم
#شهيد_مهدي_زين_الدين
فردا خواهرم آمد دنبالم . گفت " لباس بپوش باید برویم جایی . " شکی که از دیشب به دلم افتاده بود و خواب های پریشانی که دیده بودم ، همه داشت درست از آب در می آمد . عکس مهدی و مجید هر دو را سر خیابانشان دیدم .
آقای صادقی که چند ماه بعد از ایشان شهید شد جریان شهادتش را برایم تعریف کرد . آقا مهدی راه می افتد از بانه برود پیرانشهر در یک جلسه ای شرکت کند . طبق معمول با راننده بوده ، ولی همان لحظه که می خواسته اند راه بیفتند ، مجید می رسد و آقا مهدی هم به راننده می گوید " دیگری نیازی نیست شما بیایید . با برادرم می روم . " بین راه هوا بارانی بوده و دیدشان محدود . مجبور بودند یواش یواش بروند . که به کمین ضدّ انقلاب بر می خورند . آن ها آرپی جی می زنند که می خورد به در ماشین و مجید همان جا پشت فرمان شهید می شود . آقا مهدی از ماشین پایین می آید تا از خودش دفاع کند و تیر می خورد . تازه فردا صبح جنازه هایشان را پیدا کرده بودند که با فاصله از هم افتاده بود .
خواب زمان را کوتاه تر می کند . دو سال پیش او را همین جوری خواب دیده بودم . می خواستم همان جوری باشم که او خواسته . قرص و محکم . سعی می کردم گریه و زاری راه نیندازم . تمام مدت هم بالای سرش بودم . وقتی تو خاک می گذاشتند ، وقتی تلقین می خواندند ، وقتی رویش خاک می ریختند . بعضی مواقع خدا آدم را پوست کلفت می کند . بچه های سپاه و لشکرش توی سر و صورت خود می زدند . نمی دانستم این همه آدم دوستش داشته اند . حرم پر از جمعیتی بود که سینه می زدند و نوحه می خواندند . بهت زده بودم . مدام با خود می گفتم چرا نفهمیدم که شهید می شود . خیلی ها گفتند " چرا گریه نمی کند . چرا به سر و صورتش نمی زند ؟ "
وقتی قرار است مرگ گردن بندی زیبا بر گردن دختر زندگی باشد ، در بر گرفتن آن هم مثل نوشیدن شیر از سینه ی مادر است ؛ همان قدر گرم ، همان قدر گشوده به دنیایی دیگر ، پر از شگفتی موعود .
🌸پايان قسمت پانزدهم داستان زندگي #شهيد_مهدي_زين_الدين 🌸
#همراه_شهدا