معرفی کتاب دلیل 🌱
بریده هایی از کتاب:
۱-چی شده علی؟ با پافشاری من جواب داد: گاهی آدم فکر میکنه کسی شده؛ شیطان هم همین رو میخواد. توی جلسه شیطان داشت قلقلکم میداد! باید مراقبت کنیم؛ الهی لا تکلنی إلی نفسی طرفهٔ عیناً ابدا.
۲-گرماگرم تک و پاتک، اونجا که از زمین و آسمون آتیش میریخت، ایستاد برای نماز. کسی باور نمیکرد جایی که عراقیا داشتند با تانک میچسبیدند به خاکریز ما، یکی پیدا بشه و نماز اول وقت بخونه...
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_علی_چیت_سازیان 🕊🌱
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
معرفی کتاب گلستان یازدهم 🌱
بریده هایی از کتاب:
۱-یک هفته از زندگی مشترکمان میگذشت. یک روز صبح علی آقا بعد از نماز صبح گفت: «زهرا خانم، من امروز باید برم. ساکم کجاست؟» با تعجب پرسیدم: «کجا؟» خندید و گفت: «خانۀ عمو شجاع. خَب گُلُم منطقه. من بهجز جبهه کجا دارم برم!» با دلخوری نگاهش کردم. ـ نمیشه کمی دیرتر بری؟ ـ نه... دشمن نامردی کرده. ساکش را بستم. حوله و وسایل شخصی و چند پیراهن و شلوار و کمی میوه و تنقلات برایش گذاشتم. گفت: «اینجاست که فرق آدم مجرد و متأهل معلوم میشه. نمردیم و ساک ما هم پُر از کمکای مردمی شد.»
۲-جملهای از علی آقا زیر عکس بود که با خط قرمز نوشته بود: «کسی میتواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که در سیم خاردارهای نفسش گیر نکرده باشد.»
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_علی_چیت_سازیان 🕊🌱
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada