معرفی کتاب ساحل خونین اروند 🌱 بریده ای از کتاب: ظهر که می‌آمدید، بی‌بی با اصرار برای ناهار نگه‌تان می‌داشت. نه بی‌بی اهل تجمّلات و کِرّ و فِرّ بود و نه شما اهل تعارف بی‌جا. خانهٔ خاله بود دیگر. محمدرضا جان حتماً یادت هست می‌نشستی برای خواهرهای شش و هشت سالهٔ من قصه می‌بافتید. دست‌بافتان هم خوب بود. قصه‌های من درآوردی که مناسب با مقتضای حال بود. الان اگر در بند حیات بودید شاید داستان‌نویس قهّاری می‌شدید، امّا خوش‌به‌حالت که رفتی، این دو روزِ دنیا ارزش ماندن و مُردن به مرگی غیر از شهادت ندارد... #معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱 #شهید_محسن_باقریان 🕊🌱 #شهید_محمدرضا_صالحی 🕊🌱 #شهید_مهدی_صالحی 🕊🌱 #همراه‌_شهدا @Hamrahe_Shohada

✍در جاده ای که به زیبایی و سرسبزی چشمان تو هست خورشید آغاز روز را اعلام می کند... 🔹روز از کرانه‌ی مشرق آهسته سوی شهر سَرَک می‌کشد... 🔸آرام و سازگار در قاب پنجره‌ی صبح لبخند شاد نسیم بیدار می‌شود... 🔹نذر کردم روزم را قلمم را شعرم را و دل و لحظاتم را برای تو ای شهید... 🔸به سویت دست خود را می گشایم با نگاهت دوباره جان می گیرم دوباره از نو ای شهید... #شهید_سیدحمید_میرافضلی #شهید_محسن_باقریان #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada