eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢کنفرانس برلین و اصلاحات آیا جریان اصلاحات فیلش دوباره یاد کنفرانس برلین کرده ؟ ولی این بار در ساختمان پاستور در تهران؟ ♦️در سال 1378_و1379 پس از پیروزی پارلمانی اصلاحات وتشکیل مجلس ششم در زمان ریاست جمهوری ♦️محمدخاتمی پدر اصلاحات که این پیروزی را تحت عنوان پویایی اصلاحات نام گذاری کردند. ♦️برای همایش آینده ایران .به دعوت در برلین آلمان برگزار شد. که برگزار کنندگان آن ♦️فراریان خارج نشین عمدتاً سکولارِ مخالفِ جمهوری اسلامی بودند. 👈از طرف جریان اصلاحات چند روزنامه نگار وفعال سیاسی ویک نماینده مجلس ششم و یک روحانی بنام حسین یوسفی اشکوری و.... ♦️شرکت کنندگان داخل نشین طرفداروحامی اصلاحات با توهمی که داشتند می خواستند نسخه های بی بدیل توهمی خود را👇 👈 با همگرای وهمکاری سکولارهای معاند خارج نشین برای ♦️ استحاله جمهوری اسلامی با شعارهای آزادیخواهانه ای چون .دموکراسی . آزادی خواهی و مبانی فمنستی مانند آزادی رابطه ی بی حد وانداز ه زنان ومردان و👇 ♦️ در اصل با رد ولایت فقیه استحاله انقلاب ونظام اسلامی را با سرعت رقم بزنند . 🔹که در داخل با واکنش علما و اندیشمندان از جمله آیت الله مصباح یزدی خطالب به آنها و اشکوری گفت: متاسفانه کسانی پارچه 👇 به سرشان بسته اند این غلط ها را می کنند وآبروی جمهوری اسلامی را برداند 🔹وحضرت آقا هم فرمودند این کنفرانس. تبدیل شده بود به جلسه ی محاکمه انقلاب ونظام ♦️آیا دوباره شاهد تکرار کنفرانس برلین توسط جریان اصلاحات این بار در پاستور خواهیم بود ؟ انقلاب ونظام را بشناسیم 🖌سید اخلاص موسوی @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طبق روایت ،شهادت در آب فضیلتش چندین برابر شهادت در خشکی است... اینچنین دست بسته غریبانه به شهادت رسیدند تا دستان ما جلوی دشمن دراز نشود... نامزدهای ریاست جمهوری یادشان نرود که چقدر مدیون این شهدا هستیم... کرسی ریاست باید کرسی خدمت باشد مانند عملکرد آیت الله شهید رئیسی @Hamrahe_Shohada
خوش دارم که در نيمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمين به مناجات برخيزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشايم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمايم، محو عالم بی نهايت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چيزي را احساس نکنم ✍شهید عارف مصطفی چمران @Hamrahe_Shohada
شهید مصطفی چمران.mp3
9.93M
🎵مناجات های عارف بالله شهید مصطفی چمران @Hamrahe_Shohada
🥀قابل تامل !!! ✨هنرمند بسیجی شهید بهروز مرادی در حال نقاشی بر دیوار جنب مسجد جامع خرمشهر پس از آزادی ... 🌹 شهید بهروز مرادی از همرزمان شهید جهان آرا و از مدافعان خرمشهر و سازنده تابلوی معروف، "به خرمشهر خوش آمدید جمعیت ۳۶ میلیون نفر" 👈ازرزم تا عزم @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شناخت ظالم ومظلوم شناخت دشمن ودوست دشوار است کار امیر المومنین سخت تراز پیامبر اکرم بود تبین حضرت آقا در مورد شناخت حق وباطل و دوست ودشمن @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_هفتادُ_هفت وقت تقسیم است. دو گروه شده‌ایم؛ مقصد
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 برای پرواز به مقصد حلب، باید در انتظار شب بمانیم؛ پرواز در تاریکی! برایم پرمعناست. با یک هواپیمای نظامیِ کهنسال، در آسمان سوریه به سمت حلب می‌رویم. پنجاه‌شصت‌نفری در این پرواز حضور دارند؛ آدم‌هایی که نمی‌شناسیمشان اما هرکدام می‌روند تا گوشه‌ای از جبهه مقاومت را حفظ کنند. کوله‌پشتی‌هایمان را وسط می‌گذاریم و می‌نشینیم دورش. حسی غریب، آمیزه‌ای از دلهره و هیجان، فضای تاریکِ هواپیما را فراگرفته است. یک ساعتی که می‌گذرد، به فرودگاه حلب می‌رسیم. بچه‌های نیروی قدس، بی‌معطلی ما را از فرودگاه، با وَنی به سوی مقر می‌برند. می‌رویم به نقطه‌ای در جنوب حلب، به نام تل‌عزان. تاریک است اما اگر خوب نگاه کنی، در مسیر، ویرانه‌ی متروکِ خانه‌هایی که روزگاری محل سکونت مردم بوده است را می‌بینی. ماه، نورِ نقره‌ای‌رنگش را می‌پاشد روی دشت تیره و درختچه‌های زیتون و درختان انجیر... والتین و الزیتون... تاریکی بیرونِ ون، فضای توی ون را سنگین کرده است. صدای هیچ‌کس درنمی‌آید! بچه‌های نیروی قدس که سکوت‌مان را می‌بینند، سر شوخی را باز می‌کنند و مُهر آن سنگینی را می‌شکنند.... ۷۸ 📔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 نامحرمان (ره) : من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد! @Hamrahe_Shohada
💫بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫
💢 زیـارتنامه‌شهــــــداء 💢              ❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹 کاش‌می‌شـدهمچوشهداخاکی‌باشیم شهدا نگاهی... @Hamrahe_Shohada
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یااباصالحَ المَهدی یاخلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
🌹 چمران اینگونه بود.... ♦️همسر شهید چمران:چمران وقتی یتیمخانه ای را در لبنان دایر می کند در آن فضا به خانمش میگوید ما از این به بعد غذایی را میخوریم که این یتیم ها میخورند. ♦️همسر لبنانی شهید چمران تعریف می کند که یک روز مادرم غذای گرم و لذیذی را برای من و مصطفی پخته بود. ♦️مصطفی آن شب دیر وقت به خانه آمد. وقتی به او گفتم بیا این غذا را بخور، همین که خواست بخورد از من پرسید که آیا بچه ها هم از همین غذا خوردند؟ ♦️گفتم نه بچه ها غذای یتیم خانه را خوردند و این غذا را مادرم برای شما پخته، چمران با تمام گرسنگی و ولعی که برای خوردن غذا داشت، این غذا را کنار گذاشت و گفت ما قرار گذاشتیم فقط غذایی را بخوریم که بچه ها بخورند. به او گفتم حالا که بچه ها خوابند و شما هم که همیشه رعایت می کنید این دفعه این غذا را بخورید. دیدم چمران شروع کرد اشک ریختن و گفت بچه ها خوابند خدای بچه ها که بیدار است شهید دکتر مصطفی چمران🌹. @Hamrahe_Shohada
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
📣دعای عهد با صدای حماسی و شورانگیز علی فانی @Hamrahe_Shohada
🌷 ای برادر عرب که به دنبال من می گردی تا گلوله ات را در سینه ام بنشانی و مرا شهید کنی بدان که تو، حالا دنبال من می گردی اما من به دنبال تو خواهم گشت با این تفاوت که تو دنبال من می گردی که مرا بکشی و من به د نبال تو خواهم گشت تا تو را کنم.”🌷 @Hamrahe_Shohada
بعد از شهادت، پیکرش چهار شبانه‌روز بر روی تپه باقی ماند و با وجود همراه داشتن مقداری ادوات شامل دو بی‌سیم، یک تبلت و موبایل و نزدیک بودن به سنگر تکفیری‌ها به حکم الهی از دید دشمن مخفی ماند. همرزمانش از دستیابی تکفیری‌ها به پیکرش و لو رفتن اطلاعات بیمناک بودند روز ۲۳ بهمن هم‌رزمانش توانستند طی عملیاتی پیکر مطهرش را برگردانند. هنگام پیدا کردن پیکرش متوجه می‌شوند که عطر خوشایندی از آن استشمام می‌شود. این خیلی عجیب نبود چون دائم الوضو بود. شهیدعلی محمدقربانی 🕊🌿. @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎥 شیخ رجبعلی خیاط گفتـــه بــــود: من همیشه نمـــاز مــــستـــحــــبی کـــــه میخوندم بعدش یه حاجتـــی از خــــدا میخواستم. یکبـــار بــا خـــودش گفـــت یکبار برای خدا نماز بخونــم و بعـــدش حاجتی از خدا نخوام. شب خواب دید بهش گفتن: چـرا دیـر اومدی؟! تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده پروری داند 🎙آیت الله مجتهدی (ره) @Hamrahe_Shohada
🌷 آمده بود روی مزار سید با یک جعبه شیرینی و بغضی که امانش را بریده بود. به سختی لابلای آن همه گریه توانست واژه­‌ی سلام را تلفظ کند. جعبه شیرینی را گذاشت روی مزار و اشک‌­هایش مثل باران شروع کرد به باریدن روی روقبری و آرام آرام با صدایی مبهم با حرف می­زد. تشخیص کلماتش لابلای آن همه گریه مشکل بود، اما از همان چند کلمه‌­ای که اندک وضوحی داشت؛ می­‌شد فهمید که دارد تشکر می‌­کند از سید مجتبی! نمی‌­شناختیمش؛ اما حال و روزی که داشت، به ما هم سرایت کرد و بدون اینکه بدانیم چه اتفاقی رخ داده است، آرام اشک‌­هایمان از گوشه­‌ی چشم به پایین می‌غلتید. چند دقیقه‌­ای گذشت تا اندکی آرام شد. : «خواهرم! چی شده! اتفاقی افتاده؟!» گفت: «این سید بچه­مو شفا داد!» . باز هم یک اتفاق تازه، یک روایت غریب دیگر، مثل روایت­‌هایی که دوست و آشنا و در و همسایه برایمان تعریف می­‌کردند و ما متعجب‌­تر از قبل به مقام و منزلت سید غبطه می­‌خوردیم. گفتم: «می‌شه بگید دقیقاً چی شده؟!» گفت: «من بچه‌­ام مریض بود! هفته‌­ی گذشته از سر یه کم شیرینی برداشتم تا به نیت ­ام بهش بدم بخوره! الان بچه­‌ام خوبِ خوب شده و اثری از بیماری تو بدنش نیست. الانم این شیرینی­‌ها رو آوردم تا از سید تشکر کنم». و دوباره چادرش را کشید روی صورتش و همپای گریه‌­اش ما هم گریه کردیم. این خواهر بزرگوار هر هفته مهمان مزار سیدمجتبی می­‌شود و هربار هم کیک و شیرینی برای پذیرایی از مهمانان سید مجتبی می‌­آورد.🌷 ✍ : خانم ابوالقاسمی (خواهر) 🌷 🌷