eitaa logo
کانال رسمی استاد حسن عباسی
19هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
105 فایل
رئیس انديشکده يقين اينستاگرام instagram.com/hasanabbasi_quote یوتیوب youtube.com/hasanabbasi
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اداره جامعه قرآنی 💬 آیت الله جوادی آملی 🔸 قرآن مثل باران نازل نشده، خدای سبحان باران را نازل کرد یعنی این قطرات را به زمین انداخت، قرآن را هم نازل کرد در «لیله قدر»؛ اما نازل کردن قرآن مثل نازل کردن باران نیست که به زمین انداخته باشد، را آویخت، باران را انداخت، نازل کردن قرآن مثل آن است که کسی در بالاست، طنابی را نازل می‌کند، آویزان می‌کند، به ما می‌گوید این طناب را بگیرید و بالا بیایید، پس قرآن را خدا نازل کرد، باران را هم خدا نازل کرد؛ اما باران را انداخت روی زمین، قرآن را آویخت، چون است یک طرفش به دست خداست ما نمی‌توانیم با این کتاب همسان کتاب‌های دیگر رفتار بکنیم، الآن ما هر کتابی را که مطالعه می‌کنیم بر اساس «وَ انْظُرْ إِلَی مَا قَال»[1] مطالعه می‌ کنیم، می ‌گوییم ما با این مطالب کار داریم چه کار داریم گوینده‌اش کیست؟ گوینده ‌اش یا مُرد یا فعلاً در دسترس نیست، ما با مقول و با گفتار او کار داریم، اما قرآن ‌‌چنین نیست، یک قول است که قائل بالای سر اوست، یک کلام است که متکلم بالای سر اوست، یک طناب است که طرف دیگر آن به دست خود خدای سبحانه تعالی است، ما با این کتاب روبه‌رو هستیم، پس نمی ‌توان گفت که حالا کسی دارد قرآن مطالعه می‌کند یا تفسیر قرآن می‌نویسد؛ مثل تفسیر فقه است یا کار فلسفه است یا کار کلام است یا کار طبّ است که یک کتاب را دارد مطالعه می‌کند، از آن قبیل نیست! اگر یک فقیه یا یک محدث یا یک متکلم یا یک طبیب کتابی نوشت دیگر ما هستیم و کتاب او، کاری به او نداریم، او یا زنده است یا مُرد، ولی درباره این‌‌چنین نیست، این یک کتاب نیست که نوشته باشد و ردّ شده باشد، این یک طناب است که آویخت، یک طرفش به دست اوست یک طرفش به دست ما، همین حدیث نورانی «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»[2] درباره قرآن دارد که «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی»[3] یک طرف این قرآن که طناب است به دست خداست طرف دیگرش با اوست. الآن همین کتاب اسم کلب در آن هست، اسم فرعون در آن هست، اسم جهنم در آن هست، کسی که وضو ندارد نمی ‌تواند اسم این کلب را ببوسد؛ حالا کسی خواست سوره مبارکه «کهف» را باز کرد می‌خواهد قرآن را ببوسد وضو ندارد نمی ‌تواند آیه ﴿وَ کلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیهِ﴾[4] این را ببوسد یک چنین کتابی است! اسم فرعون را که در قرآن است، این کتاب را باز کرد، می‌ خواهد قرآن را ببوسد، فرق نمی ‌کند چه اسم وجود مبارک پیغمبر باشد چه اسم فرعون، چون در قرآن است و خدا گفت بی ‌وضو نمی ‌شود آن را بوسید این یک چنین کتابی است! 🔸 پس ما با کتابی روبه‌رو هستیم که گوینده‌اش بالای سر اوست، ما باید توجه داشته باشیم با کتابی در تماس هستیم که کشور را این می ‌کند مبادا کسی ـ خدای ناکرده ـ خیال بکند یک عده بی ‌راهه می ‌روند به هر حال سرشان به سنگ می ‌خورد! مهمترین پیام قرآن کریم این است که انسان یک است خود را فریب ندهد، انسان آنقدر قدرتمند است که مرگ را می ‌میراند، اینها حرف‌ های قرآن است. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ باورش این باشد که با مُردن می‌پوسد و از بین می‌رود این فکرش نیست؛ اما مهمترین کار قرآن این است که به انسان می‌گوید انسان یک موجود ابدی است، ما مرگ را می ‌میرانیم، ما تغیر و تحول را زیر پا می ‌گذاریم و می‌ شویم ابدی، اگر ابدی شدیم که با دست خالی نمی‌ شود ابدی شد، یک جا لازم است، یک سفر لازم است، یک ره‌ توشه لازم است؛ لذا نه بی ‌راهه می ‌رویم نه راه کسی را می‌ بندیم، روی رهنمود قرآن خیلی سهل است، وجود مبارک ولی عصر (ارواحنا فداه) که ظهور کرد این معارف عملی می ‌شود[5] الآن اگر این هفت میلیارد بشر روی زمین باشند اداره آن سهل است، بنابراین این جاهلیت را وجود مبارک ولی عصر عاقل می ‌کند، اداره کردن مردم عاقل سخت نیست، مگر حضرت با کشتن جهان را اداره می ‌کند؟ مگر با قتل می‌ شود جهان را اداره کرد؟ این چه قدرتی است که وجود مبارک حضرت به اذن خدا دارد و چه برکتی است که ذات أقدس الهی در زمان حضور آن حضرت نصیب جوامع بشری کرده، فقط خود آن حضرت می ‌داند که عقل مردم بالا می‌آید، وقتی عقل مردم بالا آمد مردم فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، مسلمان هستند و حافظ دینشان‌ هستند حافظ آخرتشان‌ هستند، هیچ ظلمی نمی‌ کنند، زیر بار ظلمی هم نخواهند رفت. [1]. غرر الحكم و درر الكلم، ص361. [2]. الخصال، ج‏1، ص66. [3]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج‏1، ص414. [4]. سوره کهف، آیه18. [5]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/05/07 @esratvtelegram استاد حسن عباسی 💠 @Hasanabbasi_ir
✅ وظیفه منتظران 💬 آیت الله جوادی آملی 🔸 وظیفه ما در عصر غیبت چیست؟ ابو بصیر از وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) سؤال می‌كند كه ما اگر عصر غیبت را ادراك كردیم وظیفه ‌مان چیست؟ یك سلسله دستورات نظامی دادند فرمودند این است كه «لِيُعِدْ [لِيُعِدَّنَّ] أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَوْ سَهْماً»[1] هر كدام از شما به اندازه یك تیر خودتان را آماده كنیم، این در بعضی از نصوص است «لِيُعِدْ [لِيُعِدَّنَّ] أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَوْ سَهْماً»؛ منتها تیری كه ارتشی ‌ها و نظامی ‌ها دارند یك حساب است, تیری كه حوزویان و دانشگاهیان دارند قلم اینهاست كه ذات اقدس الهی به این قلم و مكتوبات این قلم سوگند یاد كرده است؛ اینكه فرمود من به قلم و مسطورات قلم سوگند یاد می‌كنم سرّش همین است ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ﴾.[2] مستحضرید كه سوگند خدا در مقابل بینه نیست، ما یك قسم داریم كه در مقابل بینه است در محاكم قضایی كسی كه مدّعی است باید بینه اقامه كند كسی كه منكر است، سوگند یاد می ‌كند، بینه یك طرف, سوگند یك طرف; ولی قسم ذات اقدس الهی به خود بینه است اگر كسی در روز روشن بگوید من به این آفتاب قسم, ادّعا می‌ كنم كه الآن روز است این به دلیل قسم خورده است نه در قبال دلیل، سوگند قرآن كریم به بینه است نه در قبال بینه! وقتی خدا سبحان به كتاب قسم می ‌خورد به مكتوبات قسم می‌ خورد; زیرا علم است و مكتوب است و سواد است و است كه جامعه را می ‌كند. من به قلم قسم می ‌خورم, من به نوشته‌ های قلم قسم می‌ خورم كه تو عقلانی حرف می ‌زنی؛ یعنی من به دلیل قسم می ‌خورم. این‌ چنین نیست كه سوگندهای خدا در قبال بینه باشد او متن بینه را آفریده است. بنابراین وظیفه همه ما آن است كه در عصر غیبت هر كدام از ما آنچه دینی_جامعه را تأمین می ‌كند فراهم كنیم, این مطلب اول. 🔸 زراره عرض می ‌كند وظیفه ما در عصر غیبت چیست؟ فرمود دعا! اما دعایی كه آدم را باسواد كند. یك وقت دعا این است كه خدایا پدر و مادر مرا بیامرز! این دعا برای همه است، عوام هم این دعا را می ‌كنند، اما دعای حوزویان و دانشگاهیان این است كه خدایا ما را باسواد كن! عرض كرد دعای ما در عصر غیبت چیست؟ فرمود همین دعا بگو «اَللّهُمَّ عَرِّفْنی‏ نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی‏ نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنی‏ رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی‏ رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنی‏ حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی‏ حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی»[3] این یك برهان لِمّی است، ما رهبر را برای این نمی ‌خواهیم كه كشور ما را حفظ كند! حرف بسیار لطیفی مرحوم خواجه طوسی نسبت به شیخ ‌الرئیس دارند، فرمود: مردم امام را نمی‌ خواهند تا دنیایشان تأمین باشد! اكثر و بیش از ماها كسانی هستند كه نه خدا را قبول دارند نه قیامت را قبول دارند. حرف مرحوم خواجه این است كه ما امام و پیغمبر را نمی‌ خواهیم برای اینكه زندگی دنیایمان راحت باشد، ما برای اینكه این هفتاد سال خوب زندگی كنیم كه رهبر نمی ‌خواهیم، ما یك هستیم، ما از جایی آمدیم كه نمی ‌دانیم كجاست, به جایی می ‌رویم كه هیچ از آن خبری نیست، ما یك راهنما می‌ خواهیم! ما فهمیدیم كه انسان, مرگ را می ‌میراند، نه بمیرد! این را دین به ما آموخت كه انسان, مرگ را اماته می ‌كند نه به عكس, ما مرگ را می‌ میرانیم. بیان خدا در قرآن كریم این نیست كه «كلّ نفس یذوقها الموت» هر كسی را مرگ می ‌چشد، بیانش این است ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ﴾[4] روشن است كه هر ذائقی مذوق را هضم می‌ كند نه مذوق ذائق را! ما مرگ را هضم می‌ كنیم و او را از پا در می ‌آوریم و او را می ‌میرانیم و پایدار می ‌شویم و دیگر هیچ! پس ما رهبری را, دین را, امام را برای این می‌ خواهیم كه موجود ابدی هستیم، یك راه می‌ خواهد این راهنما می‌ طلبد. [1] . الغیبة (للنعمانی), ج۱, ص۳۲۰؛ سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، ج6، ص170. [2] . سوره قلم، آیه1. [3] . کمال الدین وتمام النعنة، ج2، ص342. [4] . سوره آل عمران، آیه185؛ سوره أنبیاء، آیه35؛ سوره عنکبوت، آیه57. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1393/03/22 @esratvtelegram استاد حسن عباسی 💠 @Hasanabbasi_ir