- مکتبمرتضیٰعلی🇵🇸 -
یاصاحبالزمان..💔!
دعا کردم بیایی زیر باران ؛
دعا در زیر باران مستجاب است (:❤️🩹
- مکتبمرتضیٰعلی🇵🇸 -
دو زانو در مقابلش روی خاک گرم وادیالسلام نشستم و با بغضی که در گلو داشتم گفتم : من نمیتوانم پنهان
مگر میشود کسی که هنوز من دارد تایید کرد ؟
میرزا سرش را انداخت پایین و در فکر فرو رفت آخوند ادامه داد: لازم دیدم با اینکه مجتهد و ثروتمند و اهل فضل و کمالات بودی در بین جمع به تو دستور بدهم برایم قلیان آماده کنی تا این خودِ خیالی که برای خودت ساخته بودی در وجودت بشکند!
میرزا سرش را به نشانهی فهم و تایید تکان میداد. چه باید میکردم ؟ هر آدمی بُتی دارد. کسی باید آن را بشکند..
- کهکشاننیستی
- مکتبمرتضیٰعلی🇵🇸 -
~ خرید محصولات خوب ✨ . https://tishin.shop/shop/
~ خرید محصولات هنری و کارای دست 🌿 .
https://eitaa.com/tasviredel_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به کسی کمتر از او راضی نیستیم !
#انتخابات |
- مکتبمرتضیٰعلی🇵🇸 -
- حی علی خیر العمل ؛ یعنی خدا وا کرده بغل ((: 🤍 .
enc_17071687895116554588769.mp3
3.32M
اذانو کامل میکنیم با بردن نام حیدر ؛ 🤍
عمروعاص به ابوموسی اشعری گفت: نه تو نظر و رای بده، نه من. که هم مسلمانان روی آسایش ببینند و هم بینشان دودستگی نباشد، ابوموسی فریب خورد و رأی نداد.
گفت: نه علی و نه معاویه هیچکدام صلاحیت حکومت ندارند.
عمروعاص هم به هدفش رسیدو گفت: فقط معاویه صلاحیت این منصب را دارد. کار به نفع معاویه تمام شد! در مردم آشوب افتاد.
و علیعلیهالسلام با یک رای ندادن حکومت را واگذار کرد.
در آخر هم عمروعاص به معاویه گفت: تو همچون الاغی هستی که فقط مُشتی کتاب بارش کردهاند...
- علیع و حکومتش قربانی بیبصیرتی مردمش شد !
#انتخابات |