eitaa logo
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
87 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
218 فایل
ارتباط با مدیر کانال ya110s@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 😔 مادری که فرزندش را کتک بزند... 💓 مادر کوه محبت است 💓 🌱 محسن پوراحمد خمینی و 📣 همه مادرها بشنوند... ❣ 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
KayhanNews75979710412149514851155.pdf
13.44M
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 تمام صفحات امروز چهارشنبه‌ ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ 🔸🌺🔸 -------------- 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
🍃بخشی از آرامش و احساس خوب ما مدیون کنار آمدن با خودمان است. 🍃 زمانی که شما از درون احساس رضایت بکنید، همه شرایط بیرون از خودتان نیز جذاب خواهد شد ولی وقت چنین رضایتی وجود نداشته باشد، بهانه‌ها فعال می‌شوند و هر لحظه ممکن است یکی از نداشته‌ها، مایه اذیت ما شود.
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
با سلام و احترام؛ 📎#گزارش_جلسه ✅ اولین جلسه هم اندیشی اعضای جهادی هیئت پیشکسوتان زینبی س دوشنبه مو
سلام و احترام پیگیریهای نهایی صورتجلسه مورخه ۸ خرداد ۱۴۰۲ در خصوص بند اول ،با پیگیریهای خانم توحیدی ، خانم پور اولامچی مسئولیت فضای مجازی و سواد رسانه را پذیرفتند . ضمنا بعلت مشغله های متعدد خانم توحیدی،ایشان بعنوان همکار و معرفی خییرین با خانم فاطمه اسماعیلی همکاری خواهند داشت . ان شاء الله در فرصت های آتی بحث پالایش مجدد خواهران جهادگر در دستور کار گروه جهادی هیئت قرار خواهد گرفت . «ومن الله توفیق »
🍹 اب سه لیوان، شکر سه لیوان، گلاب یا عرق بید مشک نصف استکان(من از عرق بید مشک استفاده کردم)،زعفران به میزان لازم اب را گذاشتم جوش بزنه بعد شکر را اضافه کردم هم نزنید شکر اب میشه دوباره به جوش میاد عرق بید مشک رو اضافه کردم وزعفرون،گذاشتم مثل مربا قوام بیاد تخم شربتی رو هم شستم با اب ولرم نیم ساعتی خیس کردم تا حالت ژله ای پیدا کنه، بعد تخم شربتی ریختم داخل ظرف مورد نظر بعد شربت واب خنک با خاکشیر هم میشه، ویا میکس هر دو، امیدوارم درست کنید . 👌 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
📌 بزرگے میگفت : حسین و گناھ یڪ جا ڪنار هم جا نمیشہ! تاریڪے ڪھ باشہ نور میرھ گناھ ڪھ باشہ حسین میرھ...! ╯✋🏻💔╰
محبت درمانی (4).mp3
9.02M
🎵📚 سلسله جلسات محبت درمانی 4 این مجموعه به محبت خدا به بنده ها و محبت انسان ها با تکیه بر آیات و روایات پرداخته است. فوق العاده زیباست از دست ندید👌.. 🎵استاد شجاعی 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
شهید منتظر مرگ نمی‌ماند، این اوست که مرگ را برمی‌گزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش می‌میرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمی‌گذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت می‌آمیزد. شهادت مزد خوبان است...🕊 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: محمد علی جعفری ۴۰ مهرماه ۹۶ که گروه ری استارت حسینیه ای را در شرق تهران آتش زدند محمد حسین خواب و خوراک .نداشت یک هفته از شب تا صبح توی سرما با موتور می رفت گشتزنی دو تا کاپشن میپوشید با دو تا دستکش سحر که میرسید خانه بخاری را بغل میگرفت انگشتان کشیده اش چوب میشد پشت دستش قرمز میشد و دانه های سفید میزد. یک ماه بعدش هم در کرمانشاه زلزله آمد. دو هفته غیبش زد. فقط گاهی پیام میداد که پیگیر کمک رسانی است به مردم زلزله زده یک روز بی خبر پیدایش شد. جليقه هلال احمر تنش بود. درآورد انداخت روی دسته مبل بهش گفتم هرجا آش هست تو فراشی جلیقه امداد دیگه چیه؟! خندید و جوابی نداد رفت دوش گرفت بیرون که آمد ازش پرسیدم: «داستان چیه؟» مردم خیلی کمک میارن بچه های هلال احمر هم دست تنهان، رفتم کمکشون مواد غذایی رو جدا می کردیم و بسته بندی شده بار ماشین میزدیم . دیدم دوباره دارد شال و کلاه میکند نیومده کجا میری؟ این کمکهای مردم امانته دست ما میترسیم وسط راه، هاپولی هاپو بشه میخوایم خودمون مستقیم برسونیم دست مردم
ته دلم رضا نمیداد به رفتنش میدانستم جاده های کرمانشاه صعب العبور است. دلم برایش میسوخت که این قدر بی خوابی می کشد وجدانم راضی نشد بهش بگویم نرو خداحافظی کرد و رفت. فردا صبح کلید انداخت توی در و آمد داخل گفتم «چی شد؟ نرفتی!» گفت «ماشینا» رفتن گفتن نیازی به رفتن ما نیست.» در دی ماه ۹۶ عده ای از مردم به خاطر بحرانهای اقتصادی دست به اعتراض زدند این اعتراض ها بهانه ای شد تا ضدانقلاب آشوب به پا کند. می گفت: «اگر قراره اعتراض کنن چرا نمیرن جلوی وزارت کشور یا دفتر ریاست جمهوری؟ چرا باید برن چهارراه فلسطین تجمع کنند؟ محمد حسین که از روز ۱۶ آذر درگیر بود .از دانشگاه تهران شروع شد. کمتر میدیدمش که از اتفاقات باخبر شوم فقط میگفت: «مامان بوی توطئه میاد همه گروه های ضدانقلاب با هم متحد شدن برای سرنگونی نظام بعد از راهپیمایی ۹ دی اغتشاشات شروع شد محمدحسین تازه ناهار خورده بود خوشحال بود که جلوی آشوبها را گرفته اند و ۹ دی به خوبی و خوشی راهپیمایی انجام شده میگفت: «سرشاخه هاشونو پیدا کردیم ، جلوی فتنه شونو گرفتیم! شاید کسی باورش نشه، ولی همه کارها دست امام زمانه یارو داشت رد میشد بهش شک کردیم؛ بررسی کردیم دیدیم رئیس شبکه سایبری ری استارته به یکی مشکوک شدیم؛ تعقیب و مراقبت زدیم میرفت توی کوچه ها مدام لباسش را عوض میکرد که شناسایی نشود وقتی دستگیرش کردیم مغر آمد که مسئول آموزش کل لیدرها هست.» در اوج اغتشاشات یک شب که آمد ،خانه میخندید که فهمیدیم نشانه لیدرها آب معدنی است. یکی یکی آب معدنی دست می گرفتند به سرشاخه ها میگفتند برویم از کوچه بغل شروع کنیم؟ تجمع را میکشاندند توی کوچه بهش گفتم مامان بیقوه شدی؛ بیا خونه یه لقمه غذا بخور جون بگیری بعد «برو! گفت: «دیشب خیلی بهمون رسیدن یه ساختمون توی فخر رازی گرفتن برای ما نه فرش داره نه بخاری روی پتو سربازی میخوابیم فرمانده مون یه کارتن با دوم زمینی خریده بود؛ هرکی اعتراض میکرد که سرده بهش میگفت با دوم زمینی بخورگرم میشی هرچه میپرسیدم چه خبر می خندید طبقه بندیه خیلی که سین جیمش کردم گفت «این اغتشاشات با ۸۸ فرق میکنه ایذایی عمل میکنن؛ ۲۰ نفر توی چهارراه ولیعصر میریزن بیرون؛ همه نیروهای امنیتی رو مشغول میکنن؛ یهو میبینی ۲۰۰ نفر توی میدون انقلاب راه افتادن و شعار میدن!» میگفتم مامان خیلی خطرناکه؛ اسلحه ای چیزی دارید از خودتون دفاع کنید؟ مسخره بازی در می آورد آره مامان سلاح ما ایمان ماست حواستون هست اشتباهی مردم بیگناه رو نگیرید؟! من باید چند بار بگم دنبال دونه درشتام؟ یه کناری وایمیستم فقط نگاه میکنم باورت میشه شصت هفتاد نفر ریختن توی خیابون شاخکم گیر کرد روی یکی شون؛ تنهایی رفتم از بین جمعیت کشیدمش بیرون قمه دستش بود؛ هیکلش سه برابر من بود ! بچه ها کفشون برید، نفر اصلیشون بود. ⬅️ ادامه دارد .... 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 🌷 بســــــــــم رب الشــهــــداء 🌷 🕊 (( زیارتنامه شهدا )) بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ⚘️اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یـاران...! پای در راه نهـیم ڪہ این راه رفتنی اسـت و نه گفتنی... سلام ✋ ‍🌹دایی 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
✍️ بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 مرحوم حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره‌ی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» می‌گوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. 🌺 دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ 🌼 ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا(ع) را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را می‌گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.) 🌷 با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی‌دانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، 🌟 گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی‌چسبد» گفتم: دل چسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهد. 🌺 هر چه کردم دیدم مادر قبول نمی‌کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجه‌ام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. 🌸 وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌توانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را می‌بوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است... 🌼 شعر کامل به شرح زیر است: 🌷 آمدم ای شاه پناهم بده 🌷 خط امانی ز گناهم بده 🍀 ای حرمت ملجأ درماندگان 🍀 دور مران از در و راهم بده 🌷 ای گل بی‌خار گلستان عشق 🌷 قرب مکانی چو گیاهم بده 🍀 لایق وصل تو که من نیستم 🍀 اذن به یک لحظه نگاهم بده 🌷 ای که حریمت مَثل کهرباست 🌷 شوق و سبک‌خیزی کاهم بده 🍀 تا که ز عشق تو گدازم چو شمع 🍀 گرمی جان‌سوز به آهم بده 🌷 لشکر شیطان به کمین منند 🌷 بی‌کسم ای شاه پناهم بده 🍀 از صف مژگان نگهی کن به من 🍀 با نظری یار و سپاهم بده 🌷 در شب اول که به قبرم نهند 🌷 نور بدان شام سیاهم بده 🍀 ای که عطابخش همه عالمی 🍀 جمله حاجات مرا هم بده 🌷 آن چه صلاح است برای «حسان» 🌷 از تو اگر هم که نخواهم بده 🌹 "السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا"🌹 میلاد عالم آل محمد"ص"، آن امام رئوف بر شیعیان و محبانش تهنیت باد*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا