eitaa logo
🇵🇸حیدریون🇮🇷
201 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
838 ویدیو
6 فایل
بِسم‌ِرَب‌ِالمَهدی(عج) صلی‌الله‌‌علی‌اباعبدالله مَولانا‌علی‌(ع) [يقينا کله خیر💫] پاسخگویی: @S_Ab110 کپی:حلال با ذکر یک صلوات✨🕊 جایی برای شنیدن صحبتاتون!:) https://harfeto.timefriend.net/16799009776533
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 👈قهرمان مردمی تختی يک ماشين بنز 170 سبزرنگ داشت. هميشه براي تعمير به تعمیرگاه نادر می‌آمد که مالکانش دو شريک بودند به نام‌هاي علی و آوانس. مردمی که گرفتاری يا مشکلی داشتند برای تختی نامه می نوشتند و به صاحبان این تعمیرگاه می دادند تا به دست تختی برسانند. يک روز در اين تعمیرگاه نشسته بوديم که تختی بدون ماشینش آمد. گفتيم ماشين کو؟ آقا تختی گفت: ديشب ماشين را دزديدند. آوانس با شنيدن اين حرف گفت: آقا موقع رفتن ماشين منو ببر تا ببينم چه خواهد شد. يک هفته بعد، در تعمیرگاه نادر بوديم که چند نامه به تختی دادند. پهلوان در حالی که یکی از نامه ها را مي‌خواند، يک دفعه خنده‌ بلندی کرد و گفت: نامه آقا دزده است! نوشته ماشينت مقابل شير پاستوريزه پارک شده و شرمنده ام که ماشینت رو دزدیدم. به همراه تختی به محلی که سارق گفته بود رفتيم. ماشین آنجا بود، تختي دور ماشين چرخيد و گفت: لاستيک‌ها، تودوزي، ‌ضبط و همه چيز ماشین نو شده! سارق بعد از اینکه فهمیده بود ماشین جهان پهلوان تختی رو دزدیده از کارش پشیمون شده و برای عذرخواهی همه چیز ماشین رو نو کرده بود. بعد که سوار ماشین شدیم، تختی گفت: عمو حيدر! بيا مبلغي که برای ماشين من خرج شده را به خيريه بدهيم. در واقع تختی هر وقت می توانست به مردم خدمت می‌کرد. حتي زماني که چنين اتفاقی برای او افتاد. در يک کلمه بگويم تختی قهرمانی مردمی بود. علي اکبر حيدری، دوست جهان پهلوان تختی و دارنده نشان برنز المپيک 1964 توکيو کانال و حال خوش, http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
یکی گفت: چه دنیای بدی حتی شاخه های گل هم خار دارند! دیگری گفت : چه دنیای خوبی حتی شاخه های پر خار هم گل دارند! عظمت در تفکر است، نه در چیزهایی که می‌بینیم .
میگفت : دلت‌ که‌ گرفت قرآنُ‌ بردار : بسم‌الله‌ بگو یه‌ صفحه‌‌ا‌ش‌ رو باز کن‌ بگو.. خدایا یکم‌ باهام‌ حرف‌ بزن‌ آروم‌ شَم! فقط‌ تو‌ میتونی‌ آرومم‌ کُنی..! خيلي قشنگه 👌
🏖زغال هاي خاموش را کنار زغال هاي روشن ميگذارند تا روشن شود چون همنشيني اثر دارد ما هم مثل همان زغال هاي خاموشيم اگر کنار افرادي بنشينيم که روشنند که گرما و حرارتي دارند... ما هم به تبع آن ها نور و حرارت و گرما پيدا ميکنيم پس آدمی انتخاب کنید که بشما انرژی ببخشد! @hal_khosh
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
💠 👈جوانمردقصاب 🔻متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمردقصاب می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه......!! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت، را دو برابر پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر میگرداند به مشتری. گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.» عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست! 'شهید عبدالحسین کیانی' همان 'جوانمرد قصاب'' است! که در ۴۳ سالگی در جنگ تحمیلی بشهادت رسید کانال و حال خوش, http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92