【• #رزق_معنوے •】
.
.
+⚠️
.
.
•(• دقت ڪردین خیلی وقتا،
ما براۍ تمایلات خودمون #منطق
میسازیم و #دلیل جمـع مۍکنیم
تا کاری ڪه #دلمون میخواد رو
انجامش بدیم!؟
مــراقب تمایلات منطقساز باشیم :)
پ.ن:أعوذباللهمنشرنفسی!
#تمایلاتمنطقسازممنوع!
.
.
+⚠️
↫ #التماستفڪر✋🏻
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
@heiyat_majazi
•🍃•☝️•
راضی به رضای تو_۲.mp3
8.45M
【• #نوحه_خونے🎤 •】
.
.
♡{راضے شدن به رضایت
خدا،ممڪن نیست!
مگر اینڪه...؟ }♡
#استادشجاعے
#راضےبهرضاےتو²
.
.
بفرماییــد انرژے🙃👇
[•🍃🎧•] @Heiyat_Majazi
[• #خانواده_درمانے💚 •]
.
.
توقّع من، این است. باید پدرها و مادرها، بچهها را
از اوّل با کتاب محشور و مأنوس کنند.
حتّی بچههای کوچک باید با کتاب اُنس پیدا کنند.
باید خریدِ کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود
#مقاممعظمرهبری
.
.
نڪات تربیتے خانوادگے😌👇
[•🌙•] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 بسم رب الشهدا #قسمت_سی_ام بعضی از بچه ها از شهر های دور به عشق درس قرآن محسن
【• #قصه_دلبرے📚 •】
بسم رب الشھـدا
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_سی_و_یکم
محسن قرار بود برود مکه؛ همین حج آخرش.
می خواست سجاد را در موسسه انوارالمصطفی، برای تدریس جایگزین خودش کند.
سجاد قبول نمی کرد.
می دانست نمی تواند در سطح محسن درس بدهد و شاگردهایش پسش می زنند.
محسن دست بردار نبود.
آخرش گفت :
_ حالا بیا سرکلاس بشین! شاید خوشت اومد!
سجاد نتوانست بیشتر از این، روی استادش را زمین بیاندازد. رفت و آخر ِ کلاس نشست و خوب به تدریس محسن دقت کرد.
خیلی از نکاتی که محسن می گفت را سجاد قبلا از خودش یاد گرفته بود.
اماکاری که سخت بود، رابطه محسن با بچه ها بود. این، کار هرکسی نبود.
محسن یک جور نشاط عمیق درونی داشت. این نشاط، ناخودآگاه از رفتارش سرریز می کرد.
معلوم نبود چه اتفاقی چه شعله ای
دل محسن را آنطور گرم کرده بود.
بچه ها جذب همین گرمای بی حساب می شدند.
محسن رفت به آخرین سفر حج زندگی اش.
سجاد از باب اطاعت از استاد رفت موسسه.
همان چیزی شد که اول فکرش را کرده بود.
کار سختی بود راضی نگه داشتن بچه هایی
که محسن سقف توقع شان را آن طور بالا برده بود.
هیچ کس جایگزین محسن نبود.
✍ ادامه دارد ..
✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 بسم رب الشھـدا #شھـید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_سی_و_یکم محسن قرار بود برود مکه؛ ه
【• #قصه_دلبرے📚 •】
بسم رب الشھـدا
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_سی_و_دوم
هادی سال ها پیگیر اصول و فنون تلاوت بود.
در جلسات زیادی شرکت کرده بود. پیش اساتید مختلفی زانو زده بود.
ولی نتیجه، دلخواهش نبود.
داشت ناامید می شد که وقت تحویل سال، دلش به نسیم بهار زنده شد.
از خود امام رضا علیه السلام خواست آن سال گره از کارش باز کند.
هنوز یک ماه از درد و دلش با آقا نگذشته بود که پایش به خانه و جلسات محسن و مصطفی باز شد.
وقتی تست گرفتند، محسن فهمید هادی تمام این سال ها بیکار ننشسته و دستش پر است.
فقط باید با جدیت به دانسته هایش جهت می داد.
محسن انگار رفیق بیست ساله اش را دوباره پیدا کرده باشد هادی را پذیرفت.
هادی در دلش به انتخاب امام رضا علیه السلام
آفرین گفت و هرجمعه و شنبه مشتری علم و اخلاق محسن شد.
آن سال هادی شاهد اجابت عجیب دعایش بود.
در عرض یک سال چنان پیشرفت کرد
که وارد مسابقات شد و رتبه های خوبی آورد.
✍ ادامه دارد ...
✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• #وقت_بندگے💕 •】
.
.
📝| #کلام_بزرگان
••🌹آیت الله مجتهدی(ره)🌹••
هرڪس اهل
#نماز_شب نباشد ،
قیامت فقیر محشور خواهد شد.
••[هرڪس سحر ندارد،
از خود خبر ندارد.]••
#نمازشب
#امتحانکندلتآروممیگیره
#اهلدلاالتماسدعا
.
.
سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇
[•🍃🌙•] @heiyat_majazi
【• #ازخالق_بہمخلوق📞 •】
.
.
سوره 👈 ڪهف
آیه 👈 7
.
.
الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب🤩👇
[•♥🍃•] @heiyat_majazi
【• #حرفاے_خودمـونے🗣 •】
😍🍃
الهے🤲
چشمـ بسته امــ
تن خستــه امــ
راه بسیار مےرومــ
مسافتے نمےپیمایمـــ
وای من اگر دستمــ نگیری🙁
و پناهم ندهی😔
.
از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
【• #خانمےڪه_شماباشے👒•】
.
.
•|🌿براے اینڪه سبزے تا چند
روز بدون اینڪه پژمرده بشن
تـو یخچال بمونن چیڪار ڪنیم؟!🤔
🧕🏻|• بعد اینڪه سبزے رو پاڪ ڪردین نشورین یه پارچه نخے
رو با آب ڪاملا سرد خیس
ڪنین آبشو ڪامل بگیرین پهن
ڪنین و از گوشهے پارچه شروع
ڪنین به پیچوندن سبزیا یعنے
ڪمے از سبزے رو بذارین بعد لول
ڪنین همینجور لابه لا ادامه بدین
بعد ڪل دستمالو بذارین داخل
یه ڪیسه نایلونے اینجورے
سبزیاتون تا ده روز تروتازه
میمونه😉👌
{🥣: #ایدههاےخانهدارے
:🎨} #بآنوےهنرمنـد
.
.
یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇
[•🌻🍃•] @heiyat_majazi
【• #ڪلید_زندگے🔑 •】
🍃بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🍃
🤔 می دونی.......؟
😁 نه! نمیدونم.
😢 اول صبر کن ازت بپرسم بعد
بگو نمیدونم خووو!!
😁 وقتی سؤالت و می دونم و
جوابش و نمیدونم چه صبر کردنی؟
🤔 میدونی؟؟ اونوقت سؤالم چیه؟؟
😁 اندازه پاداش اُخروی اطعام مؤمن
چه قدره؟؟
🤔 عجـــــبب! خو چرا جوابش و
نمیدونی؟؟
😁 واسه اینکه احدی جز خدا این و
نمیدونه.
🧐 من دیگه حرفی ندارم.
📕|• #مفاتیح_الحیاة. ص: ۲۸۱
#آیتالله_جوادی_آملی.
.
.
نڪتہ ـهای نابِـــ👌 زندگے بـا😌👇
[°☀️°] @Heiyat_Majazi
A9477DB5-578F-4DC6-9916-3D46E94C463C.wav
479.4K
【• #ڪد_عاشقے☎️ •】
.
.
💞🍃 یک عمر دویدیم و به کویت نرسیدیم
دل از تو شکستیم ولے دل نبریدے
مولاے منے یا اباصالح گل نرگس...
همــراه اول ⬅️
ارسال کد 70629 به شماره ۸۹۸۹
ایراݩــسل⬅️
ارسال کد 44110257 بہ شماره۷۵۷۵
رایتــل⬅️
ارسال کد on4004651 بہ شماره ۲۰۳۰
.
.
پـیشوازِ صـداتـو خوشگل ڪن😃👇
[•📱🍃•] @heiyat_majazi
••🍃🎙••
#ختمقرآن
😍: #ویژهبرنامههیئتمجازے
تعداد صفحات تلاوت شده👇👇
•• ۵ ••
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اعلام تعداد صفحات تلاوت شده😃👇
•| @f_delaram_313
@heiyat_majazi
••🍃🎙••
【• #رزق_معنوے •】
.
.
+⚠️
.
.
•|• یه بزرگی میگفت:
از الان که مُجردید
برای #نیمهگمشدتون #دعا کنید
که وقتی بهم رسیدید
با دعای خیرِ همدیگه بهم برسید
بعدا اثر اون دعا رو
تو زندگیتون متوجه میشد...
#حرفقشنگ🌱
.
.
+⚠️
↫ #التماستفڪر✋🏻
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
@heiyat_majazi
•🍃•☝️•
【• #ترکش_خنده😂 •】
.
.
نصفه شب ڪوفته از
راه رسيد ديد تو چادر
جا نيست بخوابـہ😬😩
شروع ڪرد سر و صدا؛
مگه اينجا جاے خوابـہ؟!🤨
پاشيد نماز شب بخونيد،
دعا بخونيد😍😒
ما هم تحت تاثير حرفاش بلند
شديم و اجبارا مشغول عبادت
شديم ولی خودش راحت گرفت
خوابيد😌😜😂
.
.
حرفاے طنزو از اینجآ بخون🤓👇
[•✂️•] @heiyat_majazi
[• #خانواده_درمانے💚 •]
.
.
[ #اخلاق_اهل_بیت 💡]
[👶] وقتۍ بہ کودکۍ وعدهاۍ دادید ،
[😎] وفا کنید ؛ زیرا ڪودڪان شمـا را
[✨] رازق خود مۍدانند .
#امیرالمومنین؏🌸🍃
.
.
نڪات تربیتے خانوادگے😌👇
[•🌙•] @heiyat_majazi
【• #حرفاے_درگوشے🗣 •】
مــڪالمــهایباشیطانرجیم👤😬
+چه آدمایی رو گمراه مےکنی؟!😒
شیطان : لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
(به یقین همگى را گمراه خواهم ساخت) سوره حجر/۳۹
+همگے⁉️
شیطان : نه!!!، همه رو ڪه نمےتونم🤨
+خب پس چے؟🙄
ـ
شیطان : همگے ⬅️ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ
مگر بندگان خالص شده خدا را.»
سوره حجر/۴۰
از اینجآ صاف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 بسم رب الشھـدا #شھـید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_سی_و_دوم هادی سال ها پیگیر اصول و
【• #قصه_دلبرے📚 •】
بسم رب الشھـدا
#قسمت_سی_و_سوم
بچه تهران بود.
قاری بود.
شنیده بود محسن در قرائت کاره ای نیست، آهنگ می خواند!
حالا آمده بود مشهد رغبتی نداشت
اما پیشنهاد سجاد را قبول کردو آمد خانه محسن.
شلوغی جلسه را که دید توی دلش متاسف شد
برای آدم های آنجا.
از خودش پرسید :
_ این آدم که چیزی بارش نیست،
چرا این همه را دور خودش جمع کرده؟!
محسن دست مهمان تازه را فشرد وتعارفش کرد
بالای جلسه.
از اساتید و دوره هایش پرسید.
سرش را با تحسین و تواضع تکان داد و آفرین گفت.
مهمان ِ تازه پیش خودش گفت :
_ پس شگردش اینه، چاخان! خوش قیافه هم که هست! دیگه برای مجلس گرمی چیزی کم نداره!
قرائت شروع شد.
بچه ها یکی یکی خواندند. محسن با حوصله گوش می داد.
اگر اشکالی به چشمش می آمد نرم تذکر می داد.
اما کوتاه نمی آمد.
آنقدر هم پای طرف تکرار می کرد تا اشکالش رفع شود.
تسلطش بر قواعد و اصول حرف نداشت.
وقت ِ رفتن که شد، مهمان تازه با من و من گفت :
من ساکن تهرانم.
اجازه هست ماهی یه بار بیام
مشهد از درستون استفاده کنم؟!
محسن دستش را دوباره فشرد.
گفت :
_ چرا که نه؟!
سجاد لبخند پیروزمندانه ای زد ...
✍ ادامه دارد ...
✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 بسم رب الشھـدا #قسمت_سی_و_سوم بچه تهران بود. قاری بود. شنیده بود محسن در قرا
【• #قصه_دلبرے📚 •】
بسم رب الشھـدا
#قسمت_سی_و_چهارم
تازه از مسابقات بین المللی برگشته بود.
حالا قاری اول جهان اسلام بود. اما هنوز همان محسن همیشگی بود.
مثل همه سال های پیش در جلسات قرآن نخبگان ماه رمضان شرکت می کرد.
دوست داشت شاگردهایش هم در آنجا حضور داشته باشند و استفاده کنند. گفته بود هرچیز خوبی با زحمت به دست می آید.
برایشان از تلاش های عبدالباسط گفته بود که گاهی برای شنیدن یک تلاوت، بار سفر می بسته و از روستایی به روستای دیگر می رفته.
جلسات نخبگان بعد از افطار برگزار می شد و گاهی تا دوازده شب طول می کشید.
محسن حواسش به این بود که بعضی از بچه ها از نقاط دوردست شهر آمده اند.
نمی خواست از آمدن به این محافل خسته و پشیمان بشوند.
همه را با اصرار سوار ماشینش می کرد و راه می افتاد سمت مسیر های مختلفی که به خانه های بچه ها ختم می شد.
وقتی حسابی دیر وقت می شد،
مامان مدام تماس می گرفت.
محسن آرامـَش می کرد و یکی یکی
بچه ها را جلوی در خانه هایشان پیاده می کرد ...
✍ ادامه دارد ...
✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• #وقت_بندگے💕 •】
.
.
⇦هروقت نیمہ شب
بےاختیار بیدارشدید،
سریع نخوابید؛
چونملکے بہ اذنخدا
شما را بیدارکرده
تا با"خدا"همصحبت بشے،
↻اگہ سختہ بیدارشدن،
لااقل بلند شوبهشون سلامکن،
بعددوباره بخواب
#التماسدعایخیر🌸🍃
.
.
سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇
[•🍃🌙•] @heiyat_majazi
【• #ازخالق_بہمخلوق📞•】
.
.
سوره 👈 کهف
آیه 👈 8
.
.
الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب🤩👇
[•♥🍃•] @heiyat_majazi
【• #حرفاے_خودمـونے🗣 •】
😍🍃
اونجا کِه میگی:
وَما انا یا ربِّ؟ و ما خَطَری؟!
یعنی خدایا؛
من چی دارم که انقدر
برات مهمم؟! من کیَ م؟! 🧐
حتم دارم خدا هم میگه :
چون دوستت دارم!😍
چِه علتی زیباتر از این؟! 🤩
💚💚💚
از دعای قشنگ #ابوحمزه_ثمالی
.
.
از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
🖤🍃
🍃
#خادمانه
🗣} نقل است ڪه وقتے در
سال 1342 امام خمینے به سوے
تبعیدگاه بُرده میشدند؛ یڪ
مامور ساواڪ از ایشان پرسید:
پس یاران شما ڪجا هستند؟!
😍} ڪه امام خمینے در جوابش
این جمله تاریخے را فرمودند:
ڪه "یاران من در گهوارههاے مادرانشان هستند".
🇮🇷} این یارانِ در گهوارهے
امامِ امت بعدها در سال 57 و
در سالهاے دفاع مقدس
جوانان رشیدے شدند براے
حفاظت و پاسـدارے از امام
و میراثِ برجاے مانده انقلاب🧔🏻💪
#سالروزرحلتامـامخمینے(ره)
#سـربازهاےدرگـهواره
🍃 @heiyat_majazi
🖤🍃
【• #منبر_مجازے☺️ •】
.
.
😇|• امام باقر علیهالسلام:
✋|• عالمى كه از علمش بهره
بَرَد، برتر از هفتاد هزار عابد است.
📚|• الدعوات،ص۶۲، ح۱۵۳
.
.
یـه حبـه مـوعــظـهِ شیریـن😉👇
[•📿🍃•] @Heiyat_Majazi