【• #رزق_معنوے •】
.
.
+⚠️
.
.
•/• وقتی حتی
با سنگینترین روضه هم
اشکت در نیومد برو جلویِ
آینه از خودت بپرس؛
چیکار کردی با خُودت..؟!💔
.
.
+⚠️
↫ #التماستفڪر✋🏻
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
@heiyat_majazi
•🍃•☝️•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【• #نوحه_خونے🎤 •】
.
.
📹 این «گردنۀ خطرناک» را بشناسید
🔻لحظۀ سقوط و توقف کدام لحظه است؟
#استاد_پناهیان
.
.
رسیدهبھگوشِجهان؛
صداۍاذانحسین👇
[•🍃🎧•] @Heiyat_Majazi
°| #فتوا_جاتے👳 |°
✨تماس بدن با اسامی و نام های خداوند چه حکمی دارد؟
نظرمراجع تقلید دراین مورد👆
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
.
اینجآ هیچ شبهـهاےبے پاسخ نمونده😉👇
[•📖•] @Heiyat_Majazi
【• #حرفاے_درگوشے🗣 •】
🔥 به نظرم #شیطان کشاورز کارکشته ایست !
✨ بسیار هم زمان شناس و تیزبین است ، در کاشتن بذر نفاق و حسد و خودبینی و ... در دل انسانها ؛ و چقدر غافلیم ما از هنرهای این کشاورز چیره دست ... !!
#سـیداحمدرضوی
از اینجآ صاف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
•{🏴}•
•{ #خانواده_درمانی 👨👩👧👦}•
.
.
اگر اشتباهی رو مرتکب شدید، صادقانه آن را بپذیرد و جبرانش کنید و البته فراموش نکنید که بهترین نوع عذرخواهی، علاوه بر دلجویی کردن، تکرار نکردن اشتباه و تغییر رفتاره!
مراقب شیرازهی زندگیتون باشید تا به واسطه ی خودخواهی ها، ندانم کاریها و تعصبات غلط و نابجا از هم پاشیده نشود.
.
.
•{🏴}• @heyiat_majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【• #دخترانِ_حاج_قاسم✌️ •】
🎥 بابای مهربانم
برام دعا کن رو سفید بشم✋
•• درمڪتب؏شق،
زینبےخواهیمشد😌👇••
{•🇮🇷•} @heiyat_majazi
{• #تولدے_دوباره🌱 •}
.
.
♡دقت کردۍ وقتی بازار
عطرفروشها میری بوی عطر
میگیری، حتی اگه عطری نخری؟
شرکت توی مجالس اباعبدالله هم
همینجوریه، بوی حسین میگیری.🙂
♡ وقتی هم که حسینی
شدی اول بسمالله است.
تازه میتونی بیای تو خیمهی
امام زمان. امام بهت نگاه میکنه
و ابزارِ جنگیدن بهت میده.😇
♡ به یکی قلم میده
به یکی زبون، به یکی رسانه
و... بعد بهت میگه حالا برو بجنگ.
تاحالا چقدر از ابزارت برای امام زمانت
استفاده کردی؟🙃
.
.
•⏱• اولِ راهیآ؛
اینجا تپشے از نو 👇
[°•💓•°] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتدوازدهم آه یاران ! اگر در این دنیای وارونه ، رسم مر د
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتسیزدهم
حق از آستین بیرون نیامد جز آن هفتادو چند تن که شنیده اید و شنیده ایم ؟ اگر نیك بیندیش انصاف این باشد که بگوییم باز هم کوفیان ! که در آن سرزمین اموات ، جز ازکوفه جنبشی برنخاست ؛ بازهم کوفیان ! فصل انجماد رسیده و قلب ها نیز یخ زده بود .حیات قلب در گریه است و آن « قتیل العَرَبات » کشته شد تا ما بگرییم و ... خورشید عشق را به دیار مرده قلب هایمان دعوت کنیم و برف ها آب شوند و فصل انجماد سپری شود . مدینه، سرزمین انصار مقصد هجرت رسول اکرم، رضا به هجرت فرزند و رسول خدا داد و خاموش ماند. آیا راست است که چون مرکز لفت از مدینه به کوفه انتقال یافت ، مدینه الرسول آسوده از دغدغه خاطر ، تن به ت ن آسایی و عافیت طلبی سپرد ؟ و اگر حق جز این است ، چرا آنگاه که حسین مدینه را به قصد مكه ترك گفت ، واکنشی آنچنان که شایسته است از مردم دیده نشد؟... مكه نیز خود را به تغافل سپرد و کناره گرفت و منتظر ماند تا کار به پایان رسد . در بصره نیز جز دو قبیله ازقبایل پنجگانه شهر ، امام را پاسخی شایسته نگفتند و آن دو قبیله نیز تا خود را به صحرای کرب ال برسانند ، کار از کار گذشته بود . اما دمشق ، از آغاز ، قلمرو معاویه بن ابی سفیان و والیانی از زمره او بود و آنان درطول این سالها با دغل بازی کار را بدانجا کشیده بودند که عد اوت مردم شام با علی بن ابی طالب صبغه ای دینی یافته بود... و با لخره کوفه ـ چه آهنگ ناخوشایندی دارد این نام ، و چه بار سنگینی از رنج با خود می آورد ! باری به سنگینی همه رنج هایی که علی )(ع ازکوفیان کشید ... بگذار رنج های زهرا و حسن و حسین را نیز بر آن بیفزا ییم ؛ باری به سنگینی همه رنجی که دراین آیه مبارکه نهفته است : لقد خلقنا لنسان فی کبد . آه چه ! رنجی در کتاب « پس از پنجاه سال »: درباره کوفه و کوفیان آمده است چون معاویه از ابن کوا پرسید مردم شهرهای اس لمی چگونه خلق و خویی دارند ، وی درباره مردم کوفه گ : فت « آنان با هم در کاری متفق می شوند ، سپس دسته دسته خود را از آن بیرون می کشند ». از سال سی و ششم هجری تاسال هفتاد و پنجم که عبدالملك بن مروان ، حجاج را بر این شهر لیت داد و او با سیاست خشن و بلكه وحشتناك خود نفسها را در سینه صاحبان آن خفه کرد ، سالها ی اندکی را می توان
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتسیزدهم حق از آستین بیرون نیامد جز آن هفتادو چند تن که
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتچهاردهم
دید که کوفه از آشوب و درگیری و دسته بندی برکنار بوده است .به خاطر همین تلون مزاج آنی است که معاویه به یزید سفارش کرد اگر عراقیان هر روز عزل عاملی را از تو بخواهند بپذیر ، زیرا برداشتن یك حاکم ، آسان تر از روبه رو شدن با صدهزار شمشیر است و گویا پایان کار این مردم را به روشنی تمام می دید که وقتی درباره حسین)(ع : به او وصیت می کرد، گفت « امیدوارم آنان که پدر تو را کشتند و برادر .او را خوار ساختند گزند وی را از تو بازدارند » می توان گفت : بیشتر مردم کوفه که علی را در جنگ بصره یاری ک ردند، سپس در نبرد صفین در کنار او ایستادند برای آن بود که می خواستند مرکز لفت اس لمی از حجاز به عراق منتقل شود تا با بدست آوردن این امتیاز بتوانند ضرب شستی به شام نشان دهند . رقابت شامی و عراقی تازگی نداشت ... همین که معاویه مرد، کوفه دانست که فرصتی مناس ب برای اقدامی تازه بدست آمده است. بدون شك دراین هنگام گروهی نه چندان اندك از مسلمانان پاکدل در این شهر زندگی می کردند که از دگرگون شدن سنت پیامبر به ستوه آمده بودند و در دل رنج می بردند و می خواستند امامی عادل برخیزد و بدعتهای چندین ساله را بزداید، اما ا کثریت قوی اگر هم چنین ادعایی داشتند سرپوشی بود برای انتقام از شكستهای گذشته و از جمله شكست در نبرد صفین ، و کینه کشی یمانی از ... مضری در همین روزها که دمشق نگران بیعت نكردگان حجاز بود ، در کوفه حوادثی می گذشت که از طوفانی سهمگین خبر می داد . شیعیان علی که در مدت بیست سال حكومت معاویه صدها تن کشته داده بودند و همین تعداد و یا بیشتر از آنان درزندان بسر می برد ، همین که ازمرگ معاویه آگاه شدند ، نفسی براحتی کشیدند . ماجراجویانی هم که ناجوانمردانه علی)(ع را کشتند و گرد پسرش را خالی کردند تا دست معاویه در آنچه م ی خواهد باز باشد ـ و به حكم من اعان ظالما سلطه هلل علیه همین که معاویه به حكومت رسید و خود را از آنان بی نیاز دید به آنها اعتنای درستی نكرد ؛ از فرصت استفاده کردند و در پی انتقام برآمدند ، تا کینه ای که از پدر در دل دارند ، ازپسر بگیرند . دسته بندیها شروع شد . شیعیان علی در خانه سلیمان بن صرد خزاعی گرد هم آمدند ، سخنرانی ها آغاز شد. میزبان که سرد و گرم روزگار را چشیده و بارها رنگ : پذیری همشهریان خود را دیده بود گفت « مردم ! اگر مرد کار نیستید و بر جان خود می ترسید ، بیهوده
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هدایت شده از عاشقانه های حلال C᭄
🖤🍃
#خادمانه
- بہ حرمتِ مُحرم، بمونیم تو خونه؛
تا بازم جماعت همیشه حاضر با بهونه،
برای ما نطق نکنن مثلا روشنفڪرانه!!!
#نشر_دهید
#استورۍ
( @asheghaneh_halal )
🖤🍃
هیئتی ها که نه
فصل ماتم که میرسه
همه از دم چشمشون دریا و
دلشون با روضه ی روضه خون و
مدح مداح میسوزه...
این اعجاز عشق است
عشق به علےبن الحسین علیه السلام
پس بیایین جمع بشیم و
از این محفلِ کوچیکِمون
دل شکسته و اشک و اه بگیریم
برا آقازاده ی ارباب💔
السلام علےالباکین علےالحسین
السلام علے حسین و علے علےبنالحسین
سلام بر شش ماهه ی حسینع
که گره های بزرگبزرگ
ز دست این شیرخواره
وا میشود..💔
شب هفتمه
هفت شب گذشت
چشم بهم بزنی میبینی شب اخره
نوکر از همون شب اول
دلتنگی تموم شدن محرمشو میکنه💔
+واۍ
ما تمام سال رو
به محرمت زنده ایم آقا
یه لحظه فکر کن امشب شب اخره
به هوای دلتنگی هم که شده
به زبان وداع هم که شده
بزار اشکات سٌر بخوره رو گونه هات
که بوالله قسم این اشکا صحرای محشر
شفاعتتو میکنن..
زمینی که روش
برای حسین بن علےع
اشک ریختی شفیعت میشه
همه در عشق به حسین میسوزند و
حسین میکٌشد عاشقان را..
+میکشی مرا حسین:)
محبتت بره تو دلِ مولا
دیگه منتظر این باش که
وجودت به فیض اکمل برسه از این عشق
و تو پاگیر محبت این خاندان شوی💔
من امسال نذرکرده بودم
گره از کارم برداشته بشه
هرسال شب هفتم
شب شیرخواره ی رباب💔
محفل کوچیکی به پاکنم
دیدین که
عمرمون به دنیا بود و
محرمشو دیدیم و
هییت شب هفتمشم به نامِ ما شد و
بقولی قرعه به نام ما افتاد
و الحمدالله از این عنایت💔
و این یعنی
نوه ی فاطمه س
شش ماهه ی اباعبدالله
شیرخواره ی رباب
یه باب الحوائج و
گره گشایےست که
اون سرش ناپیدا
حاجتهای بزرگ خودتان را
از آقازاده های کوچک امام حسین ع
حضرت علی اصغر ع
و حضرت رقیه س
بگیرید..
خانه ات آباد حسین
که خونه ی دل تک تک مریدانت
به نام حضرت علےاصغرت
گره خورده و زیرو رو شده