•᯽📞᯽•
.
.
•• #ازخالق_بهمخلوق 💛••
"اى كسانى كه ايمان آوردهايد،هنگامی
که خدا و پيامبر، شما را به چيزى فرا
می خوانند كه به شما حيات مىبخشد،
آنان را اجابت كنيد!
🌻﴿ســوره إنـفـال،آیه 24﴾✨
.
᯽چهکسےماراشنیـدالاخدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
با نامحرم حرف میزنه میگه ضروری بود..!
فحش میده میگه شوخی بود..!
تهمت میزنه میگه حسِ ششم بود..!
دروغ میگه ، میگه مصلحتی بود..!
تبرج میکنه میگه تبلیغِ اسلام بود..!
یه جایِ این کارها میلنگه و در آخر
اسم خودش رو بچه مذهبی میزاره...😔
همکار شیطون نباشیم🙂
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
•᯽📿᯽•
.
.
•• #سر_به_مهـر ••
گویی امام تمام این لحظه ها را درک کرده است، گویی همه جا با ماست. حتی آن جا
که برای دریافت وام و قرض می روی.🙂
در دعای سی ام داریم: «خدایا به تو پناه
می برم از وام و قرض و بی خوابی اش.»
گویا امام لحظه به لحظه دریافت وام ها، وثیقه های سنگین، ضامن های کاسب و کارمند، رفت و آمدهای هر روز و تامین
اعتبار نشدن وام ها را پی گیری کرده است.🌿
بی شک امام می داند دنیای مدرن امروز،
وام ها و تسهیلات فراوان، خواب و آرامش
ما را مختل کرده است.🥲
من نمی دانستم، چون حرف های امام را نخوانده بودم.🤕
شنیده بودم ائمه نیز مثل ما بوده اند، درون جامعه ی ما و با ما زندگی کرده اند. ولی
وقتی ادعیه ی امام را مطالعه کردم با خودم گفتم کجای کاری؟ هر روز بیا و به فراخور حال خودت، صحیفه ی سجادیه را بخوان.
به جای ناله و نفرین، از زبان امام دعا کن.
با ادبیات امام حرف بزن. خواسته هایت
را مثل او بیان کن.☺️
و من تصمیم گرفتم هر روز یک دعا بخوانم.
و اولین دعای صحیفه ی سجادیه در ستایش خداوند است: سپاس خدایی را که قبل از او اولی نبوده و بعد از او آخری...💚
ادامه دارد...
منتظرمون باشید☺️🤞
.
.
᯽سجادّهعشقتوتماشاگهراز᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📿᯽•
•᯽🌍᯽•
.
.
•• #مھدییـار ••
💚|•حضرت مهدے(عج):
☀️|•آنگاه ڪه نشانه های ظهور برایت آشڪار شد، سستے نڪن و از برادران
و دوستانت ڪه به سوی ما مے آیند
عقب نمان،به سوے جایگاه نور و
یقین و چراغهاےپر فروغ دین
به سرعت حرڪت ڪن تا
راه هدایت را بیابے
ان شاءالله...
.
.
᯽همهـجامےبینمرخزیباےتـورا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌍᯽•
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•᯽🎞᯽•
.
.
•• #استوریجات ••
مادر منو ببر کربلا (:
.
.
᯽بدونِاستورےنمونے᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎞᯽•
4_5897776918236762538.mp3
3.37M
•᯽🎺᯽•
.
.
•• #دل_صدا ••
امید غزه و یمن
بیا بیا یا بن الحسن
در انتظار تو مدینه و دمشق و کربلاست....💔🥺
#جمعه_های_بیقراری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزه
.
.
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•
•᯽🌱᯽•
.
.
•• #شکرانه ••
خدای حسابرس
شکرت بہخاطر روز جمعہ!💙
روزی کہ بہ فرمودهی مولامون
حضرت باقرالعلوم سلاماللهعلیہ ،
خوبیها و بدیها در اون چند
برابر حساب میشن ✨
شکرت بابت این روز پر برکت
کہ میتونیم بہ واسطهش، ذرهای
بہ دریای بیکرانت نزدیکتر بشیم :) 🌊
.
.
شڪرانههاتون رو میشنویم...👀
••📬•• @Daricheh_khadem
.
.
᯽منبےتودمےقرارنتوانمکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌱᯽•
•᯽🪞᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
میگفت:
یہ وقتایـے،
جورے بقیہ رو ببخشید،
ڪہ با خودشون بگن اگہ این بندهے خداست ؛
پس خودِ خدا چہ جوریہ..؟🌱
.
.
᯽اےآرامِ دلم᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽•
.
.
•• #شـبهاے_بلھبرون ••
•~ وشهآدتپایانکسیستکہ
دراینروزگارگوششانغباردنیانگرفتہباشد؛
وصدایآسمانرابشنوند،
شھادتحیاتعندرباست..🌱
.
.
.
᯽شھـادتتسنگرابوسیدنےکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌗᯽•
هیئت مجازی 🚩
•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •بهقلم: ناصرکاوه •قسمت:«سی و سوم» در گـردان مـان
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم: ناصرکاوه
•قسمت:«سی و چهارم»
هـى مـی شـنیدم کـه تـو جبهـه امـداد غیبـی بیـداد میکنـد و حـرف و حدیـث هـای فـراوان راجـع بـه ایـن قضیـه شـنیده بـودم. خیلـی دوسـت داشـتم جبهـه بـروم و سر
از امـداد غیبـی در بیـاورم. تـا اینکـه پام بـه جبهـه بـاز شـد و مدتـی بعـد قـرار شـد راهی عملیات شویم
بچه ها از دستم زله شـده بودنـد. بـس کـه هـى از معجـرات
و امدادهـای غیبـی پرسـیده بـودم. بـا فریـبرز عقـب ماشـین کـه سـوار بودیـم گفـت:
مـی خواهـی بدانـی امـداد غیبـی یعنـی چـی؟... بـا خوشـحالی گفتـم: خـوب معلومه!
ناغافـل نمـی دانـم از کجـا قابلمـه ای در آورد و محکـم کـرد تـو سرم. تـا چانـه رفتـم تـو قابلمـه. سرم تـو قابلمـه کيپ کيپ شـده بـود. آنهـا مـی خندیدنـد و مـن گریـه مـی کـردم، ناگهـان... زمیـن و زمـان بـه هـم ریخـت و صـدای انفجـار و شـلیک گلولـه بلنـد شـد... دیگـر باقـی اش را یـادم نیسـت. وقتـی بـه خـود آمـدم کـه دیـدم افتـادم گوشـه ای و دو، سـه نفـر بـه زور دارنـد قابلمـه را از سرم بیـرون مـی کشـند.لحظه ای بعـد قابلمـه در آمـد ونفـس راحتـی کشـیدم.فریبرز گفـت: پسـر عجـب شانسـی آوردی. تمام آنهایـی کـه تـو ماشـین بودنـد شـهید شـدند جـز تـو. ببیـن ترکـش بـه قابلمـه هـم خورده.آنجـا بـود کـه فهمیـدم امـداد غیبـی یعنـی چـه ؟!
******
بـا لگـد در را بـاز کـرد رگبـاری بـه داخـل سـنگر بسـت، ناگهـان سـگی از زیـر تختـی کـه در آن جـا قـرار داشـت، بیـرون پریـد و دنبـال فریبـرز کـرد. صحنـه خنـده داری شـده بـود ، بقـول بچه هـا زنـگ تفریـح عملیـات بـود. مـن هـم رفتـم بـرای پاکسـازی
یکــی از ســنگرها ، همیــن کــه بــا لگــد بــه در کوبیــدم و آن را بــاز کــردم ، ناگهــان احسـاس کـردم آدم قـد بلنـدی جلویـم ایسـتاده اسـت ، سریـع رگبـار را بسـتم رویـش ولـی در کـمال تعجـب دیـدم آن چـه فکـر کـردم یـک سربـاز غـول عراقـی اسـت...
چیـزی نبـود جـز یـک ران گنـده گاو کـه از سـقف آویـزان بـود. گلوله هـا پـت پـت
کنـان بـه آن اصابـت کردنـد. مـن زده بـودم وسـط آشـپزخانه لشـگر عـراق...
*****
فریـبـرز تعریــف مــی کــرد کــه، تــا وارد گــردان شــدم مــرا راهــی تــدارکات گروهــان
کردنــد و در کنــار عمــو ســهراب قــرار دادنــد. روزهــا مــی گذشــت و کارمــان شــده بـود توزیـع غـذا و شسـن دیـگ هـای بـزرگ. هـر چـه مـی گذشـت بویـی از ایثـار و همـکاری نمیآمـد. از صحبـت کـردن بـا فرمانـده بـرای همـکاری گرفتـن از تـدارکات دسـته هـا هـم نتیجـه ای نگرفتـم. وقتـی از دم چادرهـا مـی گذشـتم و مـی دیـدم
همــه لم داده انــد و بیــکار،
لـجـم میگرفــت و چیــزی نمیگفتــم.
پیــش خــودم گفتــم اینطــور نمیشــود و بایــد کاری کــرد. لــذا دســت بــکار شــدم و ظـروف نشسـته چنـد روز را گوشـه ای جمـع کـردم. آنـروز هندوانـه داده بودنـد و اوضـاع عجیبـی درسـت شـده بـود. فکـری بـه سرم زد. دم چـادر تـدارکات ایسـتادم
و فریـاد زدم، دسـته هـا بـرای گرفتـن خـوراک بـره بیـان تـدارکات. دقیقـه ای نگذشـته
بـود کـه تعـدادی دیـگ بدسـت بـه تـدارکات آمدند تـا سـهمیه خـود را بگیرنـد. جالب اینکـه صـدای گروهان هـای دیگـر هـم بـه اعـراض بـالا گرفـت کـه پـس سـهمیه مـا کجاسـت؟... بـرای گرفـتن سـهمیه شرط گذاشـته بـودم کـه تـا ظـروف، شسـته نشـوند
خبـری از غـذا نخواهـد بـود. بـا نارضایتـی بـه طـرف دیـگ هـا حرکـت کردنـد و بعـد از نیـم سـاعت ظـروف شسـته شـده را آوردنـد و منتظـر گرفتـن "خـوراک بـره" شـدند.
آنهـا را بـه سـمت قابلمـه ای کـه در کنـاری بـود راهنمایـی کـردم. وقتـی در دیـگ
را برداشـتند و بـا پوسـت های هندوانـه کـه همـان خـوراک بـره باشـد مواجـه شـدند،
قیافـه هـا دیدنـی شـده بـود و البتـه مـن، پـا بـه فـرار گذاشـتم.... 😂
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•
•᯽🪴᯽•
.
.
•• #وقت_بندگی ••
رسول اکرم(ص):
هرگاه کار بر پیامبران الهی سخت می شد و بیمناک و اندوهگین می شدند به نماز پناه می بردند.🤲
.
.
᯽خوبشدشمارا دارم...خدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪴᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽📞᯽•
.
.
•• #ازخالق_بهمخلوق 🤍••
«وَاستَغفِرُوا اللَّــہ،إِنَّ اللَّـہَ غَـفورٌ رَحِـيم»
از خدا آمرزش بخواهيد ڪه همانا
او آمرزنده و مهربان است! :)
"سـوره بـقـره ، آیـه 199" 🕊
.
.
#چند_ثانیه_آرامش_باخدا 🎧
᯽چهکسےماراشنیـدالاخدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📞᯽•