•᯽📞᯽•
.
.
•• #ازخالق_بهمخلوق ••
« در رحمتی که خدا به روی مردم✨ بگشاید، هیچ کس نتواند آن را ببندد!»
- 🌨 ســوره فـاطـر،آیـه 2 💙-
.
.
᯽چهکسےماراشنیـدالاخدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
مازندهشدیموزندهترمیگردیم...
تاسیصدوسیزدهنفرمیگردیم...
درقلبحلب،یمن،وحالا،کرمان...
مارابکشید؛زندهترمیگردیم...
#شهدایِ_کرمان
#حاج_قاسم
#یازهرا
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•᯽🎞᯽•
.
.
•• #استوریجات ••
خبرچهـ سَنگینه... 💔:)
#کرمان
.
.
᯽بدونِاستورےنمونے᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎞᯽•
•᯽🪞᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
اے شھید
صبح در ڪوچھے ما
منتظرِ خندھے تُــوسٺ؛
وقٺِ آنسٺ ڪھ
خورشیدِ مجدد باشۍ..
.
.
᯽اےآرامِ دلم᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪞᯽•
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
مومنضعیف همونیہکه
دلشمیخوادکیلومترهاپیادهبره
تاحرمامامحسینروزیارتکنہ
امادلشنمیادازخوابسحربزنہ
ونمازصبحشروبخونه]
بهکجاچنینشتابان🚶♂!
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
•᯽🌍᯽•
.
.
•• #مھدییـار ••
آقا جانم سلام😊✋🏻
میخواهم بگویم امروز برای ما با دیروز کلی فرق دارد👌🏻
امروز را تا آخرین ثانیه میشماریم⌚️
حساب امروز جداست!😔✋🏻
🌸این امید را از معصوم آموخته ایم!🌸
💚آقا بیا و امروز را به یاد ماندنی کن!...
روزهای نیامدنت همه خاکستریست😭
خاکستری از حسرتِ یک روز پیرتر شدن ما.
به خاطر دوستان خوبت🙏🏻
🍃🌺"دلِ این جمعه را نشکن"🌺🍃
✨"الّلهُمَّ عَجّلْ ِلوَلِیکَ الفَرَجْ بِحَقْ عَمَّتِنا زِیْنَبْ(س)"✨
تعجیل در امرظهور "مهدی" صلوات📿
.
.
᯽همهـجامےبینمرخزیباےتـورا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌍᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽•
.
.
•• #استوریجات ••
شُدهـ دِلتنگ شَوی؟...
.
.
᯽بدونِاستورےنمونے᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎞᯽•
•᯽🌱᯽•
.
.
•• #شکرانه ••
خدایا، ازت ممنونم کہ
بہ ما «امید» دادی🪴
امید بہ آیندهای سبز و
روشن ✨
امید بہ ظهور امام زمان
عجل الله تعالی فرجہ
الشریف :)💚
.
.
شڪرانههاتون رو میشنویم...👀
••📬•• @Daricheh_khadem
.
.
᯽منبےتودمےقرارنتوانمکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌱᯽•
hamin.mp3
2.09M
•᯽🎺᯽•
.
.
•• #دل_صدا ••
مناجات با امام زمان(عج).
اللهم عجل لولیک الفرج😭
.
.
#امام_زمان
#اللھمعجللولیڪالفࢪج🥀
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•
•᯽🪞᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
بگذار که در معرکه بیسر گردیم
با لشکر آفتاب برمیگردیم
هنگام شهادت است آغاز حیات
«ما را بکشید زندهتر میگردیم»
.
.
᯽اےآرامِ دلم᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽•
.
.
•• #شـبهاے_بلھبرون ••
شهید محمدرضا تورجی زاده :
مردم هر وقت کار تون
جایی گیر کرد ،
امام زمان تون روصدا کنید
یا خودش میادیا یکی رو میفرسته که
کارتون رو راه بندازه..
.
.
.
᯽شھـادتتسنگرابوسیدنےکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌗᯽•
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم:ناصرکاوه
•قسمت:( پنجاه وهفتم)
کنـار کرخـه مسـتقر بودیـم وگرمـا بیـداد مـی کـرد... عقـرب هـا اکـرا در تابسـتان از
زمیـن بیـرون مـی آینـد. بـه خاطـر همیـن هـم تـا دلتـان میخواسـت دور و بـر مـا
عقـرب، تـاب مـی خـورد.... یکـی از راههایـی کـه فریـبرز بـا آن، عقـرب هـا را بـه دام
می انداخـت، ایـن بـود کـه کـش گـتر )کـش دم پاچـه شـلوار نظامـی( را در سـوراخ
ِ عقـرب فـرو مـی کـرد... عقـرب هـا از کـش خـوش شـان می آمـد، نیـش هـای خـود
را در کـش فـرو مـی کردنـد و ایـن طـور بـه دام میافتادنـد. فریـبرز آن کـش هـا را
از سـوراخ هـا در مـی آورد و عقـرب هـای متصـل بـه آن را مـی کشـت و یـا اسـیر
میکـرد... کـم کـم شـکار عقـرب توسـط فریبـرز بـه بچههـا آمـوزش داده شـد و بیـن
بچه هــا عــادی شــد و تــرس آن از بیــن رفــت. یــک روز فریــبرز بــرای شــکار عقــرب
هـای بزرگـتر بـه وسـط بیابـان رفـت بـرای ایـن کار یـک بیـل و یـک آفتابـه آب هـم
بـا خـود بـرد... سرگرم کار خـود بـود کـه ناگهـان فرمانـده گـردان از کنـارش رد شـد و
او را در آن حـال دیـد... ظهـر ، فرمانـده گـردان بیـن دو نمازظهـر و عـصر بـه ایـراد
سـخنرانی کـرد. بحـث آن روز فرمانـده دربـاره خودسـازی بـود. از شـانس خـوب مـان
یکهـو وسـط سـخنرانی چشـمش بـه فریبـرز افتـاد. نگاهـی بـه او کـرد و گفـت: بـه
جـای اینکـه تـو بیابـون راه بیفتیـد، عقـرب بگیریـد، دنبـال گرفـن عقـرب هـای نفـس
خودتـون باشـید. فریـبرزسرش پائیـن بـود و جیـک نمی زد. منـم بـه فرمانـده گفتـم:
آقاخـر نـداری کـه آقـا فریـبرز بـرای صـادرات عقـرب مـی خواهـد بـرود بـا فرمانـده
لشـگر قـرارداد امضـاء کنـد و اینجا
بـود کـه همـه ی بچههـا زدنـد زیـر خنده...
**
چـادر دسـته خیلـی درب و داغـون بـود. لبـه پائینـش کال پوسـیده بـود و شـبها رسمـا
و ســوز میــزد تــوی چــادر و نمیتوانســتیم راحــت بخوابیــم... فریــبرز چنــد بــاری
بامسـئول تـدارکات گروهـان و مسـئول تـدارکات گـردان صحبـت کـرده بـود و آنهـاهــم قــول داده بــودن کــه اگــه چــادر بیاریــم میــدم بهتــون ولــی بلاخره رسمــای
منطقه کوهســتانی در شــب باعــث اذیــت بچههــای دســته شــده بــود.
فریــرز بــا بچههــای یــه روز از جلــوی چــادر تــدارکات گــردان رد مــی شــدند کــه
چشـم شـان افتـاد بـه یـه چـادر نـو و آکبنـد کـه جدیـدا بـر پـا شـده بـود. خدایـی
بـرق میـزد نگاهـی بـه داخلـش انداختنـد چنـد تـا گونـی و پیـت حلبـی پنیـر و یـه
سری خـرت و پـرت تـدارکات تـوش بـود. فریـبرز دیـد کامـا بـی اسـتفاده بـود و جـای
پـرت هـم بـر پـا شـده بـود. خالصـه یـه فکـر شـیطانی بـه ذهـن فریبـرز و بچههـا
خطــور کــرد و طــی عملیاتــی سریع و در عــرض چنــد دقیقــه چادرهــا رو بــا هــم
تعویــض کردنــد. فریــرز بــرای اولیــن بــار کمــی وجــدان درد گرفتــه بــود و از کارش
کمـی ناراحـت بـود. ولـی دیگـه کار از کار گذشـته بـود. مسـئول تـدارکات هـم یـه
راسـت رفتـه بـود پیـش فرمانـده گـردان گـزارش داده بـود. فرسـتادندسراغ فریـرز تـا
توضیـح بـده. فرمانـده درسـت همونجایـی منتظـر بـود کـه چـادر و تـک زده بودنـد.
بعـد از سـلام و احوالپرسـی بـا فرمانـده گـردان خیلـی مختـصر جریـان رو توضیـح داد،
کـه ایشـون هـم بـا لبخنـدی کـه حاکـی از روح بزرگـش بـود بـه غائلـه خاتمه داد و بـه
مسـئول تـدارکات گفـت: جـون بچههـا از پنیـر و خیـار شـکر و.... بـا ارزشـتر اسـت و
بـا خنـده آنهـا را آروم کـرد و بـه فریـرز هـم چیـزی نگفـت و رفـت...
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•