eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
•᯽🍃᯽• . . •• •• بقول‌حاج‌مھدۍرسـولی: این‌عصر،‌عصرحیرت‌نیست.. عصر‌حرکته! حیرون‌نشیا.. ما‌نسل‌موندن‌نیستیم‌🌱💚 . . ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
' ⃟'🔖؛ . . سلام سلام رفیقِ‌هیئتـی😍🤍 پیشاپیش عیـــــد سعیدغدیر رو بهتون تبریک میگـم👀🎊✨ 📚• کتــ ـ ـ ـاب [ ناقوس‌ها به صدا در می‌آیند ] ✍🏻• به قلـــــم [ ابراهیم حسن‌بیگی ] 🎊• این کتـاب ماجرا زندگی مردی مسیحی را تعریف می‌کند که در مسکو کشیش یک کلیساست اما برحسب اتفاق نسخه خطی قدیمی به دستش می‌رسد که باعث آشنایی او با امام‌علی‌؏ می‌شود.😲 🎊• ابراهیم حسن‌بیگی در این کتاب توانسته از نگاه یک مرد مسیحی ابعاد مختلف شخصیتی و معرفتی امام‌اول شیعیان را به خوبی نشان دهد و در کنار آن با هنر داستان‌نویسی خود، تعلیق و هیجان خاصی را به اثر بخشیده است 😃. . . -گاھ نسیم بسیار ملایمے برگ‌ھاۍ کتاب را می‌جنبانَـد :)🎈 '♢ ⃟'📖 - Eitaa.com/Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🧪᯽• . . •• •• 📍احساسات و انتظارها در خانم‌ها و آقایان چگونه تفسیر می‌شوند؟🤔⁉️ . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🧪᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• - غدیر، ریزش باران الطاف رحمانی بر گلزار جان‌های تشنه است غدیر، برکت همه احساس‌های معنوی و دریای جاری خیرات نبوی است . . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•
•᯽🌱᯽• . . •• •• خدایا، شکرت بابت پذیرش‌هایی که نسبت به مشکلاتی که برامون پیش می‌آد توی وجودمون ایجاد می‌کنی🤍 شکرت که سختی‌ها رو برامون آسون می‌کنی و باعث می‌شی که مشکلات با گذر زمان‌ در نظرمون کوچکتر بشن🪴 . . شکرانه‌هاتون رو می‌شنویم👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌱᯽•
هدایت شده از رصدنما 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•「🔎🧭」• 【 】 - 🇮🇷 ﷽ ☝️☝️لطفا فقط 🎥 اظهارات زم:امثال روحانی و ظریف مذاکره نمی کنند که فشار اقتصادی برداشته بشه. برعکس؛ به مردم فشار اقتصادی میارن که کشور مجبور به مذاکره بشه! 😡 پایان تحریم و مشکلات برای اینها یعنی پایان همنشینی با کدخداشون. ❌ پس تا اینها باشند بساط تحریم نفتی و گرونی بنزین و آشوب خیابانی برقراره. - ‌◞چَـنـد دَرَجـہ بـہ سَـمـتِ حَـقـیـقَـت ...!‌◟‌ Eitaa.com/Rasad_Nama •「🔎🧭」•
الحمدالله الذی جعلنا.mp3
4.26M
•• •• الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین ... . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•
هدایت شده از رصدنما 🚩
32.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😄 》 💬 ‏خیلـــی خوب بود🤣😂🤦‍♂ از کظم غیظ کردن پزشکیان تا ارائه برنامه هاش😝 حتما بببنید😁 کاری زیبا از هنرمندان مشهدی👌🏼 فوروارد یادت نره😉 | | | پوشش مناظرات با چاشنی طنز •👇🏼• 🧂 eitaa.com/Rasad_Nama
•᯽🌗᯽• . . •• •• شهید رئیسی چگونه بود؟ ملاکِ انتخاب..² . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: با دشمنان خدا •قسمت‌:(سیزدهم) از طرف دیگه، همه می دونستن من نور چشمی حاجی هم هستم ... همه اینها، دست به دست هم داده بود و من، کانون توجه و محبوب خوابگاه و رئیس طلبه ها شدم. ... تمام ملیت ها حتی با وجود اختلافات عمیقی که گاهی بین خودشون هم بود، بهم احترام میزاشتن ... و زمانی این نفوذ کامل شد که کار یکی از بچه ها به بیمارستان کشید. ... ایام امتحانات بود و برنامه ها و حجم درس ها زیاد ... هیچ کس نمی تونست برای مراقبت بره بیمارستان ... از طرفی مراقبت ویژه و لگن گذاشتن و ... توی اون شرایط درس و امتحان خودم رو هم باید می خوندم. ... وقتی با این اوضاع، شاگرد اول شدم ... کنترل کل بچه ها اومد دستم ... اعتبار و محبوبیت، دست به دست هم داد ... حتی بین اساتیدی که باهاشون درس نداشتم هم مشهور شده بودم. ... دیگه اگر کسی، آب هم می خورد، من ازش خبر داشتم ... توی یک ترم، اولینمرحله از ماموریتم به پایان رسید. ... دیگه هیچ چیز جلودارم نبود ... شده بودم رئیس شیعه ها و از عمق دلم بهشون می خندیدم ... به کسی اعتماد کرده بودن که قسم خورده بود با دستان خودش سر 346 شیعه رو می بره. ... هر چی به فاطمیه نزدیک تر می شدیم، تصویر کله پاچه عمر بیشتر جلوی چشمم میومد و آتش خشمم داغ تر می شد. ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽🍃᯽• . . •• •• اگـه‌میبینی‌رفیقت‌داره‌‌به‌راه‌ڪج‌میره ‌بایدراهنـماش‌بشی؛به‌عنـوان‌رفیقش‌ مسئولی وگرنه‌روزمحشـرپات‌گـیره😣 اگه‌‌سڪوت‌ڪنی‌وکمکش‌نڪنی.. همیـن‌آدم‌ڪه‌داره‌خطامیـره💔 روزحسـابرسی‌میادجلوتـومیگیره میگه:‌توڪه‌میدونستی‌‌من‌دارم‌اشتباه‌میڪنم چــرا‌بهـم‌گوشزد‌نڪردی؟!🙁 چرادستمـونگرفتی‌ ؟؟ . . ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
' ⃟'🔖؛ . . سلـام‌سلـام رفیق‌کتاب‌خوانـــم😍 عیدغدیـــر پیشاپیش‌مبارڪ 🥳🎊✨ کتـاب [ قدیس ] نویسنـده [ ابراهیم حسن‌بیگی ] 🌼• گاهی خداوند مسیری را در زندگی پیش رویمان قرار می‌دهد که ممکن است در آن موهبت‌های زیادی باشد. موهبت‌هایی مثل شناخت و معرفت. این مسیر ممکن است پیدا کردن یک کتاب قدیمی درباره‌ی داستان زندگی مرد بزرگی باشد که تا به امروز تاریخ به خود ندیده است. تصور کنید شما آن کتاب را پیدا کرده‌اید و آن مرد بزرگ امیر المومنین‌ علی‌؏ است، دوست دارید درباره‌ی او چه بخوانید؟ کتاب «قدیس» این بار به شیوه‌ای متفاوت زندگی امیرالمومنین را برای شما روایت می‌کند. 🌼• «قدیس» نوشته‌ی ابراهیم حسن بیگی، یکی از پرمخاطب‌ترین رمان‌های اخیر فارسی است که با نگاهی متفاوت درباره‌ی اندیشه و زندگی حضرت علی (ع) می‌گوید. این رمان با نگاهی تاریخی روایت‌گر داستانی تاثیرگذار از یک کشیش مسیحی و شروع ماجرایی عجیب و تحول برانگیز برای اوست 😲 . 🌼• ابراهیم حسن‌بیگی در این رمان زندگی حضرت علی‌؏ را با نثری روان و پرکشش در قابل یک‌داستان روایت می‌کند که مخاطب متوجه این‌ موضوع نمی‌شود که یک رمان می‌خواند یا یک کتاب تاریخی یا حتی یک کتاب دینی بلکه آن‌چیزی که خواننده را غرق لذت می‌کند شناخت ابعاد شخصیتی و تاریخی علی(ع) از زاویه‌ای تازه با لحنی ساده است ☺️✋🏻 . . . -گاھ نسیم بسیار ملایمے برگ‌ھاۍ کتاب را می‌جنبانَـد :)🎈 '♢ ⃟'📖 - Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🧪᯽• . . •• •• 👫 رفت و آمدهای درست✅ 👈 با زن و شوهرهایی رفت و آمد کنید که👇 ⬅️ توی زندگی موفق‌ هستند🤩😍 ❌ نه کسانی که قصد جداشدن و طلاق دارند.💔 . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🧪᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• - _تا ابد هرچه خلیفه ست به قربان علی:) . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•
هدایت شده از رصدنما 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•「🔎🧭」• 【 】 - 🇮🇷 ﷽ ✍فرق می کنه کی رئیس جمهور باشه...... میگی نه؟؟ ☝️☝️ نگاه کن.... - ‌◞چَـنـد دَرَجـہ بـہ سَـمـتِ حَـقـیـقَـت ...!‌◟‌ Eitaa.com/Rasad_Nama •「🔎🧭」•
•᯽🌱᯽• . . •• •• خدایا، شکرت که مهمانی‌های کیلومتری پرشکوهی شهر به شهر در حال اجران و سال به سال پررونق‌تر می‌شن💚 روزیمون کن که همیشه بتونیم برای غدیر قدمی برداریم🌻 . . شکرانه‌هاتون رو می‌شنویم👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌱᯽•
•᯽🌗᯽• . . •• •• شهید رئیسی چگونه بود؟ ملاکِ انتخاب..³ . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
هدایت شده از رصدنما 🚩
😄 》 💬 ‏قاضی‌زاده حتی امشب که بحث سیاسیه درمورد زن‌ها حرف زد تا رای جذب کنه و گفت الهام علیف🧕👨‍🦳😂 | | | پوشش مناظرات با چاشنی طنز •👇🏼• 🧂 eitaa.com/Rasad_Nama
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: با دشمنان خدا •قسمت‌:(چهاردهم) بین بچه ها پیچید که امسال سخنران فاطمیه، آیت الله فاطمی نیاست.. خیلی خوشحال بودن ... وقتی میزان ارادت شون رو دیدم تصمیم قاطع گرفتم که باید برم، هم از نزدیک بیینمش و به صحبت هاش گوش کنم ... و هم کامل بشناسمش. ... با بچه ها رفتم و به هر زحمتی که بود توی آبدارخونه حسینیه مشغول شدم. ... سخنرانی شب اول شروع شد ... از سقیفه شروع کرد ... هر لحظه منتظر بودم به خلفا اهانت کنه اما بحث عمیق و منطقی بود ... حتی سر سوزن به کسی اهانت نکرد ... بر اساس کتب شیعه و سنت حرف می زد ... دقیقا خلاف حرف وهابی ها. ... اگر چه نمی تونستم اونها رو قبول کنم اما مغزم پر از تناقض شده بود ... تناقض ها و سوالاتی که ده شب، خواب رو از چشم هام گرفت ... و این آغازطوفان من بود. ... فاطمیه تمام شده بود اما ذهن من دیگه آرامش نداشت ... توی سینه ام آتش روشن کرده بودن. ... تمام کارهای ماموریتم رو کنار گذاشتم ... غیر از ساعات درسی فقط توی کتابخونه بودم ... حتی شب ها خواب درستی نداشتم ... تمام کتب تاریخی شیعه و اهل سنت ... فارسی و عربی رو زیر و رو کردم ... هر چه بیشتر می خوندم و پیش می رفتم، شعله های این آتش بیشتر می شد. ... کم کم کارم داشت به جنون می کشید ... آخرین کتاب رو از شدت عصبانیت پرت کردم توی دیوار و از خوابگاه بیرون زدم ... به بهانه حرم خوابگاه نرفتم ...تا صبح توی خیابون ها راه رفتم و فکر کردم. ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•|💚•° بسم رب علی؏ به عشق مولا علی..😍🎉 •|💚•°
بسم الله.. یاعلی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی.. یادمه از بچگی وقتایی که خواستم بلند بشم رو پام وایسم بهم گفتند بگو یاعلی زمین خوردم بهم گفتم مدر بگیر از امیرالمؤمنین دوباره بلندشو و بگو یاعلی علی جان.. قسم به وعده شیرین یمت یرنی که ایستاده بمیرم به احترام طُ
علی جان امیرالمؤمنین.. نجفِ تو خونه پدری ما شیعه ها هست.. اگر میایم اونجا و دوست داریم نجف رو چون پدرمون اونجاس.. وگرنه به خودی خودش که.. ما هرچی که منصوب به شماس رو دوست داریم:) ما رو بچه هامون اسم شمارو میزاریم که هر روز اسم شما تو خونمون بپیچه.. ما بچه میاریم تا نسل شیعه رو زیاد کنیم.. و با حُب و عشق شما بزرگشون میکنیم