𐇻📿𐇻
.
.
ˊˋ #رزق_معنوے ˊˋ
•تا خدا نخواد
نه کسی بلند میشه
نه کسی زمین میخوره..🌱
#تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار
#حرفاےدرگوشے😌☝️
꩜ 🚩پاتوقبچهحزباللهیا
╰─ @Heiyat_Majazi
.
𐇻📿𐇻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
𐇻🎐𐇻
#طواف_دل
غمدیده آمدم
که تـــــــــــــو
غمـــخوار من
شــــــــــــــوی💚🌱
#صلاللهعلیکیاامامالرئوف
#چهارشنبههاےامامرضایے
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻🎐𐇻
هر وقت مرا از ته دل بخوانید
کمک من به شما خواهد رسید ...
حضرت قائمعج"
꩜ 🚩خیمهگاهمجازے
╰─ @Heiyat_Majazi
𐇻🦋𐇻
#کپسول_انگیزھ | ᴇɴᴇʀɢʏ💊
⤸🤓“ تویی که بخاطر هرکاری
داره پوستت کنده میشه،
بدون که همه اینا طبیعیه؛
و جزوی از مسیر رشدته!
چون تو این مسیر
باید پوست بندازی؛
مثل مار!
تلخه اما واقعیته و تهش میشه
یه نتیجه ی مطلوب و عالی😎💪🏻 ”
꩜ 🚩پاتوقبچهحزباللهیا
╰─ @Heiyat_Majazi
𐇻🦋𐇻
𐇻📚𐇻
#قصّه_بشنو
⊹قسمت :42
جا خوردم ... تازه حواسم جمع شد مسلح نيستم ... و اونها هم تغيير حالت رو توي صورتم ديدن ...
- چي شده كارآگاه ... نكنه بقيه اسباب بازي هات رو خونه جا گذاشتي؟ ... اين دستبند و نشان رو از كجا
خريدي؟ ... اسباب بازي فروشي سر كوچه تون؟ ...
و زدن زير خنده ... هلش دادم كنار ديوار و به دستش دستبند زدم
به جرم ايجاد ممانعت در ...
پام سست شد ... و پهلوم آتيش گرفت ...
با چاقوي دوم، ديگه نتونستم بايستم ... افتادم روي زمين ... دستم رو گذاشتم روي زخم ... مثل چشمه،
خون از بين انگشت هام مي جوشيد ...
- چه غلطي كردي مرد؟ ... يه افسر پليس رو با چاقو زدي ...
و اون با وحشت داد مي زد ...
- مي خواستي چي كار كنم؟ ... ولش كنم كيم رو بازداشت كنه؟ ...
صداشون مثل سوت توي سرم مي پيچيد ... سعي مي كردم چهره هر سه شون رو به خاطر بسپارم ...
دست كردم توي جيبم ... به محض اينكه موبايل رو توي دستم ديد با لگد بهش ضربه زد ... و هر سه
شون فرار كردن ...
به زحمت خودم رو روي زمين مي كشيدم ... نبايد بي هوش مي شدم ... فقط چند قدم با موبايل فاصله
داشتم ... فقط چند قدم ...
تمام وجودم به لرزه افتاده بود ... عرق سردي بدنم رو فرا گرفت ... انگشت هام به حدي مي لرزيد كه
نمي تونستم روي شماره ها كليك كنم ...
- مركز فوريت هاي ...
- كارآگاه ... منديپ ... واحد جنايي ... چاقو خوردم ... تقاطع ...
به پشت روي زمين افتادم ... هر لحظه اي كه مي گذشت ... نفس كشيدن سخت تر مي شد ... و بدنم هر
لحظه سردتر ... سرما تا مغز استخوانم پيش مي رفت ...
با آخرين قدرتم هنوز روي زخم رو نگهداشته بودم ... هيچ كسي نبود ... هيچ كسي من رو نمي ديد ...
شايد هم كسي مي ديد اما براش مهم نبود ... غرق خون خودم ... آرام تر شدن قلبم رو حس مي كردم ...
پلك هام لحظه به لحظه سنگ ني تر مي شد ...
و با هر بار بسته شدن شون، تنها تصو ري ي كه مقابل چشم هام قرار مي گرفت ... تصوير جنازه كريس بود
... چه حس عجيبي ... انگار من كريس بودم ... كه دوباره تكرار مي شدم ...
ديگه قدرتي براي باز نگهداشتن چشم هام نداشتم ... همه جا تاريك شد ... تاريك تاريك
⊹کتاب :مردی درآئینه
⊹نویسنده :طاها ایمانی
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻📚𐇻
یه دُعـــای خیلی قشنگی شنیدم، این بود:
«الهی هروقت خستهای؛ خُـدا بغلت کنـه🫂...
꩜ 🚩خیمهگاهمجازے
╰─ @Heiyat_Majazi
𐇻🌱𐇻
#شکرانه
حالا که فصل امتحاناته، بیایم و
بیشتر از قبل خدا رو بهخاطر این
که بهمون توفیق میده تا در مسیر
کسب علم قدم برداریم، شکر کنیم🤍📚
- خدایا، یه عالمه شکرت🌻
#شکرانههاتون رو میشنویم...
📬- @Khadem_Daricheh
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻🌱𐇻
𐇻⏰𐇻
#وقت_بندگی
امیرالمومنینﷺ میفرمود:
قیام خواهد کرد؛
بعد از اینکه نام و یادش،
در بین مردم میمیرد...
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻⏰𐇻
𐇻📿𐇻
.
.
ˊˋ #رزق_معنوے ˊˋ
•- گفتمخدایا..❕
ازبیناونهمهگناهیکهکردم
کدومرومیبخشی؟!😔
گفت:"اناللّٰهیغفرالذنوبجمیعا"🌱
همشـوتوفقطبیا..🤍
-خدایمن-
#تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار
#حرفاےدرگوشے😌☝️
꩜ 🚩پاتوقبچهحزباللهیا
╰─ @Heiyat_Majazi
.
𐇻📿𐇻
𐇻💌𐇻
#ازخالق_بهمخلوق
روزی خواهد رسید که هیچکس درکنارت
نخواهد ماند ، و هیچکسی صدایت را
نخواهد شنید ،جز آن خالقی که
تصویرگر توست !💛
پس قبل از اینکه دیر شود، مردمِ این
دنیا را رها کن و به حرف های آنها
اعتنا نکن و کارِدرست و خداپسندانه
را در هر لحظه انجام ده!✨
﴿ سورۀ بقره ، آیۀ 123 ﴾
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻💌𐇻
𐇻🪞𐇻
#دل_آرا
میدونۍبدترینجاۍزندگۍڪجاست؟
اونجاکہبہخاطریہفیلم،نمازتوسریعمیخونۍیااصلانمیخونۍتابہاونفیلمبرسۍ!
فقط،فڪرنمیکنۍروزقیامتاونۍکہ
بہدادتمیرسہنمازه،نہدیدنفیلم...
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻🪞𐇻