eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
420 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊹💞⊹ ¦ ᴛᴀᴠᴀꜰᴇ ᴅᴇʟ 😇 ❜❜↲ قرار قلب پریشان من، سلام آقا دریاب مرا که ناتوان آمده ام...🧡 ❛❛ ‹ 🕊 ›↝ ‹ 🌿 ›↝ ੭੭ ماگِرِفتارِتان‌نَه،بَلکه‌دُچارِتان‌شُده‌ایم ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹💞⊹
⊹🌡⊹ ¦ ᴛᴀʙɪʙᴀɴᴇʜ 🩺 ❜❜↲ بیاید میخوام واستون از خواص روغن بادوم بگم؛ اول اینکه باعث تقویت اعصاب میشه برای رفع بی خوابی خوب و مفیده🤌🏼 باعث پرپشت شدن ابرو و مژه میشه و تمیزکننده پوست و مو هستش حتی باعث رشد مجدد مو هم میشه👩🏻‍🦰 التهاب معده رو رفع میکنه و در نهایت حاوی ویتامین های Eو B هست😍 باورتون میشه خدا این همه فایده رو فقط داخل یک روغن قرار داده باشه!؟😌🌸 ❛❛ ‹ 🧄 ›↝   ‹ 🥼 ›↝ ੭੭
گُفته‌بودی‌که‌طَبیبِ‌دِلِ‌هَربیماری
╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🌡⊹
⊹🌙⊹ ¦ ꜱʜᴀʙʜᴀʏᴇ ʙᴀʟᴇ ʙᴏʀᴏɴ 🌌 ❜❜↲ تا خالص نشوی خدا تو را برنمی‌گزیند. لذا باید سعی کنیم که خداوند عاشقمان بشود تا ما را بِبَرد...♥️ ❛❛ ‹ 🥀 ›↝   ‹ 🕯 ›↝ ੭੭ لاله‌زارِدیگَری‌می‌رویَداَزخونِ‌شَهید ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🌙⊹
مداحی آنلاین - نماهنگ هواتو کردم - صادق رجب.mp3
3.58M
⊹🎧⊹ ¦ ɴᴀᴠᴀᴢᴇꜱʜᴇ ʀᴏʜ 🎼 ❜❜↲ گویَند علی می زده صد وصله به کفشَش ای کاش دلِ خسته ی من کفشِ علی بود❤️‍🩹 ❛❛ ‹ 👂🏼 ›↝   ‹ 🎙 ›↝ ੭੭ گوش‌ِدِل‌سِپُرده‌ایم‌به‌تو ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🎧⊹
𐇻📚𐇻 ⊹قسمت :71 من مات و مبهوت به حرف هاي اونها گوش مي كردم .. . مفهوم بعضي از كلمات رو نمي دونستم و درك نمي كردم ... اون كلمات واضح، عربي بود ... شايد رمز بود ... اما چه رمزي كه هر دوي اونها گريه مي كردن ... اونها كه نمي دونستن من به تلفن شون گوش مي كنم ... چند ثانيه بعد، دنيل اين سكوت مرگبار رو شكست ... - من رو ببخش بئا ... اين بار اصلا زمان خوبي براي رفتن نيست ... شايد سال ديگه ... و اون پريد وسط حرفش ... - مطمئني سال ديگه من و تو زنده ايم؟ ... يادته كريس هم مي خواست امسال با ما بياد؟ ... دوباره بغض راه گلوش رو سد كرد ... بغضي كه داشت من رو هم خفه مي كرد ... - اما اون ديگه نمي تونه بياد ... اون ديگه فرصت ديدن حرم هاي مقدس رو نداره ... كي مي دونه سال ديگه اي براي من و تو وجود داشته باشه؟ ... نفس هاي ساندرز دوباره عميق شده بود ... از عمقي خارج مي شد كه حرارت آتش و درد درونش با اونها كنده مي شد و بيرون مي اومد ... به زحمت بغضش رو كنترل كرد ... - كارآگاهي كه روي پرونده كريس كار مي كرد رو يادته؟ ... و دوباره سكوت ... - اون رفتارش با من مثل يه آدم عادي نيست ... دقيقا از زماني كه فهميد ما مسلمانيم ... طوري با من برمي خورد مي كنه كه ... بئاتريس ... من نمي تونم علت رفتارش رو پيدا كنم ... اگه به چيزي فكر كرده باشه كه حقيقت نداره ... و اگه چيزي رو نوشته باشه كه ... مي دوني اگه حدس من درست باشه ... چه اتفاقي ممكنه براي ما بيوفته؟ ... فكر مي كني كسي باور مي كنه ما ... صداي اشك هاي همسرش بلندتر از صداي خسته دنيل بود ... صدايي كه با بلند شدنش، همون نفس هاي خسته رو هم ساكت كرد ... فقط اشك مي ريخت بدون اينكه كلامي از زبانش خارج بشه ... و من گيج و سردرگم گوش مي كردم ... اون كلمات هر چه بود، رمز نبود ... اون اشك ها حقيقي بود ... براي چيزهايي كه من اصلا متوجه نمي شدم . .. حتي مفهوم اون لغات عربي رو هم نمي فهميدمچند بار صداش كرد ... آرام ... و با فاصله ... - بئاتريس ... بئاتريس ... اما هيچ پاسخي جز اشك نبود ... تا اينكه ... - فاطمه جان ... نمي دونستم يعني چي ... اما تنها كلمه اي بود كه اون بهش پاسخ داد ... صداي اشك ها آرام تر شد ... تا زماني كه فقط يك بغض عميق و سنگين باقي بود ... - تقص ري تو نيست ... اشتباه من بود دنيل ... من نبايد چنين سفري رو ازت مي خواستم ... ما هر دو مثل هميم ... بايد از اون كسي مي خواستم كه اين قطرات به خاطرش فرو ريخت ... اونقدر حس شون زنده بود كه انگار داشتم هر دوشون رو مي ديدم ... حس مي كردم از جاش بلند شده ... صداش آرام تر از قبل، توي گوشي مي پيچيد ... انگار گوشي از دهانش فاصله گرفته بود ... - ارباب من ... باور دارم كلماتم رو مي شنوي ... و ما رو مي يني ب ... ما مشتاق ديدار توئيم .. . اگر لايق ديدار تو هستيم ما رو بپذير ... اين بار صداي اشك هاي دنيل، بلندتر از كلمات همسرش بود ... و بي جواب، تلفن قطع شد ... حالا ديگه تنها صدايي كه توي گوش من مي پيچيد ... بوق هاي پي در پي تماس قطع شده بود ⊹کتاب‌ :مردی درآئینه ⊹نویسنده :طاها ایمانی 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻📚𐇻
11.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊹🌙⊹ ¦ ꜱʜᴀʙʜᴀʏᴇ ʙᴀʟᴇ ʙᴏʀᴏɴ 🌌 ❜❜↲ اتفاقی زیبا در گلستان شهدای اصفهان 🕊دختر کوچولویی بعد از گذاشتن گل روی مزار شنید: "دستت درد نکنه برام گل گذاشتی"🥲 این جمله ساده، نشون میده شهدا همیشه کنارمون هستن❣ ❛❛ پ.ن: مادربچه بعد از بازبینی دوباره فیلم در خانه و پرسش از فرزندش که چی گفتی!؟ این جمله را روایت میکند که اون آقا از زیرزمین بهم گفت دستت دردنکنه..😍 ‹ 🥀 ›↝   ‹ 🕯 ›↝ ੭੭ لاله‌زارِدیگَری‌می‌رویَداَزخونِ‌شَهید ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🌙⊹
YEKNET.IR - zamine - 98.09.12 - motiee.mp3
4.84M
••|❤️‍🩹|•• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خیر پیش و بلادور یااباعبدالله 📆خروج‌کاروان‌‌سید‌الشهدا‌ از‌مدینه‌به‌طرف‌مکه ꩜ 🚩خیمه‌گاه‌مجازے ╰─ @Heiyat_Majazi
⊹🍄⊹ ¦ ᴇɴᴇᴋᴀꜱ 🤍 ❜❜ ↲ خدایا، شکرت به‌خاطر بوی خوش و مزه‌ی دلنشین نارنگی🧡🍊 شکرت به‌خاطر چای قند پهلو بعد از کارهای نفس‌گیر که خستگی رو از تنمون بیرون می‌کنه ☕️ ❛❛ ‹ 🤲🏼 ›↝ ‹ ☘ ›↝ ੭੭ اِنعِکاسِ‌جِلوه‌ای‌اَزتو ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🍄⊹
⊹🕋⊹ ¦ ᴍᴇɴʙᴀʀ ɴᴇꜱʜɪɴ 🌿 درخواست شهید مدافع حرم سجاد مرادی : هر کسی اذیت نمیشه و پیام منو می شنوه یک روز برا ما نماز بخونه، ممنون میشیم❤️ ‹ ⭐️ ›↝   ‹ 🌙 ›↝ ੭੭
خاکی‌شُدَندتارَهِ‌اَفلاک‌واکُنَند
╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🕋⊹
5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊹🌙⊹ ¦ ꜱʜᴀʙ ʙᴀʟᴇ ʙᴏʀᴏɴ 🌌 عقل معاش میگوید که شب هنگام خفتن است اما عشق میگوید که بیدار باش!❤️‍🔥 ੭੭ لاله‌زارِدیگَری‌می‌رویَداَزخونِ‌شَهید ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🌙⊹
⊹🌼⊹ ¦ ɴᴀɢʜᴀʀᴇʜ ᴋʜᴏɴᴇʜ 💛 ❜❜↲ [ بـه‌تقدیرِخداوند خوش‌‌بین‌باش ، زیراهرکه‌به‌خداوند خوش‌‌بین‌باشد ؛ خداونـدطبـقِ‌گمانش‌ رفتارخواهدکرد ] -الامام الرضا(علیه‌السلام)✍🏻 ❛❛ ‹ 🌤 ›↝ ‹ 🌿 ›↝ ੭੭ نَقاره‌خونه،خونه‌‌ۍدِل‌هاۍعاشِق ╰─ @Heiyat_Majazi ⊹🌼⊹