هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_شصت_هشتم اين خانه ها آب لوله كشي نداشت. با اينكه آب لول
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_شصت_نهم
با اينكه فقط دو سال از حضور هادي در نجف مي گذشت اما دوستان
زيادي پيدا كرده بود.
برخي جوانان طلبه، كه كاري جزمطالعه و درس و بحث نداشتند
با تعجب به كارهاي هادي نگاه مي كردند. او در هر كاري كه وارد مي شد به بهترين نحو عمل مي كرد.
كم كم خيلي ها فهميدند كه هادي در كنار درس مشغول لوله كشي آب
براي خانه هاي مردم محروم شده.
هادي با اين كار كه بيشتر مخفيانه انجام مي شد خدمت بزرگي باخانواده هاي طلاب مي كرد.
اخلاص و تقوا و ايمان هادي اثرخود را گذاشته بود. او هر جا مي رفت مي خواست گمنام باشد.
هيچ گاه از خودش حرفي نمي زد. هرگز نديديم كه به خاطر پول كاري را انجام دهد.
اما خدا محبت او را به دل همه انداخته بود. بعد از شهادت همه از اخلاص او مي گفتند.
چندين نفر را مي شناختم که در تشييع هادي شرکت کردند و مي گفتند: ما مديون اين جوان هستيم و بعد به لوله کشي آب منزلشان اشاره مي کردند.
هادي غير از حوزه هر جاي ديگر هم كه وارد مي شد بهترين نظرات را ارائه مي كرد.
در مسائل امنيتي به خاطر تجربه ي بسيج و فتنه ي 1388 بسيار مسلط بود.
از طرفي ديدگاه هاي فرهنگي او به جهت تجربه ي فعاليت درمسجدبسيار مؤثر بود.
شايد به همين خاطر بود كه مسئولان حشدالشعبي به اين طلبه ي ايراني بسيار علاقه پيدا كردند.
رفت و آمد هادي با نيروهاي مردمي زياد شده بود. او به كار هنري و ساخت فيلم علاقه داشت
اين روند را بين نيروهاي حشدالشعبي گسترش داد.
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...
✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍✋
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼