° #نھج_علے(ع)☀️📖 [251] °
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
✨بہ نام خـــــداے علے✨
🙂 از #مأمور اطلاعاتی مون
چه خبر؟؟
😄 قربان خبر دادن که گروهی از
مردم #شام برای مراسم #حج به
#مکه میرن.
🤔 مردم شام؟؟
😄 بله!!!
🙂 مردمی #کوردل که گوشهاشون
در شنیدن حرف #حق ناشنوا و
چشمهاشون نابیناست و #حق رو
از راه #باطل جستجو می کنن.
#بنده رو در #نافرمانی خدا
اطاعت می کنن و #دین خود رو
به #دنیا می فروشن.
😄 پس باید چکار کنیم قربان؟؟
🙂 کاتب بنویس::
😉 بفرمایید::
🙂 مردم شام برای حج به مکه
می آیند ، پس در #امور خود
#هوشیار و #سرسخت و
#استوار باش. #عاقلانه نصیحت
کن و #پیرو #حکومت و
#فرمانبردار #امام خودت باش.
🙂 نباید کاری کنی که #مجبور به
#عذرخواهی باشی. همچنین نباید
به خاطر #نعمتها شادمان و در زمان
#مشکلات #سست باشی.
🙂 نوشتی؟؟
😉 بله آماده است.
😄 این نامه شماره چند بود؟؟
😉 اجازه بده ببینم.
📚|• #نهج_البلاغه. نامه۳۳
مطابق با ترجمه #محمّد_دشتی
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
#هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇
#ڪپے⛔️🙏
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
باعلے تاخــ💚ـدا؛
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇
|•✍•| @heiyat_majazi
#سرداراندلدادگے
#زهیر_بن_قین 🌿°•
#مذهب_زهیر 📖
:| مذهب #زهیر قبل از پیوستن به
#امام_حسین ،عثمانی بود ؛ یعنی از
طرفداران #عثمان بود .😳
:| در سال ۶۰ هجری قمری ،
همزمان با خروج و قیام
#امام_حسین بر ضدّ #یزید ؛🤔
#زهیر برای حجّ به #مکّه میره 😇
وموقع برگشت بین راه به #امام_حسین
برخورد میکنه ؛و با صحبت های #امام ،
از هواداری #عثمان دست برمیداره و
به #علویان می پیوندد .😌
:| و با #امام_حسین راهی #کربلا میشه .😍
اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇
|⚖••| @heiyat_majazi
#سرداراندلدادگے
#زهیر_بن_قین 🌿°•
#پیوستن_زهیر_به_امام_حسین 😍
=) همونطور که قبلا گفتم ،
زهیر کسی بودش که بین راه امام زیارت کرد
و شیفته ی کلام و جمال #امام شد .
داستان پیوستن #زهیر به امام
هم عجیب هم آموزنده ؛😉
که یک نفر چطور توی یه زمان کم
یکدفعه دگرگون میشه و
آن همه رشادت و #فداکاری از خودش نشان میده .
=) طوری می نویسند :)
ابو مخنف از مردی از بنی مُزاره روایت میکنه
که اون گفت : ما با #زهیر بودیم ،
وقتی از #مکّه حرکت کردیم
با [امام] #حسین حرکت کردیم .هیچ چیزی در
پیش ما ناخوشایندتر از این نبود که با #حسین
در یک منزل باشیم ، به گونه ای که ،😕
وقتی #حسین حرکت میکرد ، #زهیر می ایستاد
و زمانیکه [امام] #حسین توقف میکرد ،
#زهیر جلو می افتاد و پیش می رفت
تا به منزلی رسیدیم که چاره ای نداشتیم
جز اینکه با وی درآنجا توقف کنیم ،
پس [امام] حسین یک طرف ،ماهم
در سمتی دیگر منزل کردیم ...🙄
هنگامی که ما ،مشغول غذا خوردن بودیم ،
فرستاده ی امام نزد ما آمد ،😇
سلام کرد و داخل شد و گفت :)
-ای #زهیر پسر قین !
اباعبدالله #حسین_بن_علی ،
تورا بسوی خود فرا می خواند .😍
=) ادامه دارد .... .
اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇
|⚖••| @heiyat_majazi
🌱⃟❥➺•
•• #سرداران_دلدادگی ••
.
.
#سرداراندلدادگے
#زهیر_بن_قین 🌿°•
#مذهب_زهیر 📖
:| مذهب #زهیر قبل از پیوستن به
#امام_حسین ،عثمانی بود ؛ یعنی از
طرفداران #عثمان بود .😳
:| در سال ۶۰ هجری قمری ،
همزمان با خروج و قیام
#امام_حسین بر ضدّ #یزید ؛🤔
#زهیر برای حجّ به #مکّه میره 😇
وموقع برگشت بین راه به #امام_حسین
برخورد میکنه ؛و با صحبت های #امام ،
از هواداری #عثمان دست برمیداره و
به #علویان می پیوندد .😌
:| و با #امام_حسین راهی #کربلا میشه .😍
.
.
◞ لیلی و مجنــــــون فقط افسانهانـد
عشق در دست حسینبنعلـــــیست . . .◟
http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•🌱⃟❥➺•
🌱⃟❥➺•
•• #سرداران_دلدادگی ••
.
.
#زهیر_بن_قین 🌿°•
#مذهب_زهیر 📖
مذهب #زهیر قبل از پیوستن به
#امام_حسین ،عثمانی بود ؛ یعنی از
طرفداران #عثمان بود .😳
:| در سال ۶۰ هجری قمری ،
همزمان با خروج و قیام
#امام_حسین بر ضدّ #یزید ؛🤔
#زهیر برای حجّ به #مکّه میره 😇
وموقع برگشت بین راه به #امام_حسین
برخورد میکنه ؛و با صحبت های #امام ،
از هواداری #عثمان دست برمیداره و
به #علویان می پیوندد .😌
:| و با #امام_حسین راهی #کربلا میشه .😍
.
.
◞ لیلی و مجنــــــون فقط افسانهانـد
عشق در دست حسینبنعلـــــیست . . .◟
http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•🌱⃟❥➺•
🌱⃟❥➺•
•• #سرداران_دلدادگی ••
.
.
#زهیر_بن_قین 🌿°•
#پیوستن_زهیر_به_امام_حسین 😍
=) همونطور که قبلا گفتم ،
زهیر کسی بودش که بین راه امام زیارت کرد
و شیفته ی کلام و جمال #امام شد .
داستان پیوستن #زهیر به امام
هم عجیب هم آموزنده ؛😉
که یک نفر چطور توی یه زمان کم
یکدفعه دگرگون میشه و
آن همه رشادت و #فداکاری از خودش نشان میده .
=) طوری می نویسند :)
ابو مخنف از مردی از بنی مُزاره روایت میکنه
که اون گفت : ما با #زهیر بودیم ،
وقتی از #مکّه حرکت کردیم
با [امام] #حسین حرکت کردیم .هیچ چیزی در
پیش ما ناخوشایندتر از این نبود که با #حسین
در یک منزل باشیم ، به گونه ای که ،😕
وقتی #حسین حرکت میکرد ، #زهیر می ایستاد
و زمانیکه [امام] #حسین توقف میکرد ،
#زهیر جلو می افتاد و پیش می رفت
تا به منزلی رسیدیم که چاره ای نداشتیم
جز اینکه با وی درآنجا توقف کنیم ،
پس [امام] حسین یک طرف ،ماهم
در سمتی دیگر منزل کردیم ...🙄
هنگامی که ما ،مشغول غذا خوردن بودیم ،
فرستاده ی امام نزد ما آمد ،😇
سلام کرد و داخل شد و گفت :)
-ای #زهیر پسر قین !
اباعبدالله #حسین_بن_علی ،
تورا بسوی خود فرا می خواند .😍
=) ادامه دارد .... .
.
.
◞ لیلی و مجنــــــون فقط افسانهانـد
عشق در دست حسینبنعلـــــیست . . .◟
http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•🌱⃟❥➺•