🍃🌸
#عیدانه🤩
اعمالروزسعیدغدیرخم🌻🍀||•°
💚¹⇠غسلكردن
💛²⇠پوشیدن لباس پاڪیزه و نو
💜⁴⇠خوردن تربت اباعبداللہ(سلاماللهعلیه)
💚⁵⇠تبريك و تهنيت بہ يكدیگر
💛⁶⇠تبسمڪردن
💜⁶⇠ذڪر جمیل صلوات
💚⁷⇠رفتار نیڪو با جمیع
💛⁸⇠عقد برادرے
💜⁹⇠صلہ رحم
💚¹⁰⇠روزہ گرفتن
💛¹¹⇠عطر زدن
💜¹²⇠طعام دادن
💚¹³⇠صدقہ دادن
💛¹⁴⇠دورے از گناہ
💜¹⁵⇠زیارت مطلقه حضرت امیر(سلاماللهعلیه)
💚¹⁶⇠زیارت اباعبداللہ
(از راہ دور و نزدیڪ)
[منبع:قبالالاعمالج۱،ص٤٥٦]
●🎀● #عیدتوووونمبارڪا😍🎊
( @Asheghaneh_halal )
🌸🍃
مداحی آنلاین - ولی الله - مبین شادلو - مقداد پیر حیاتی.mp3
2.71M
🍃🌺
#خادمانه | #عیدانھ
بسمالله العظیم،بسمالله المبین♡
به نامِ حضرت امیرالمومنین↯
اۍ مشیت علے، رُکنِ شریعت علے
تنها اے آقای با فضیلت علے؏ :)
کسیکهواسشدلِکعبهترکمیخوره↯
از پایسفرشدلم نون و نمک میخوره♡
#مبینشادلو
#مقدادپیرحیاتے
@heiyat_majazi
🌺🍃
【• #رزق_معنوے •】
.
.
+⚠️
.
.
•/• میگفت نگاهتُ کنترل کن..!
چشم به دل رآه داره؛
به قولِ آقایِ قرائتی،
چشم میبینه
دل میخـواد...
.
.
+⚠️
↫ #التماستفڪر✋🏻
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
@heiyat_majazi
•🍃•☝️•
/🤝💚\
#خادمانه
اگر میخواهۍ
علم آدم را،فهم نوح را،
زُهد زکریا را و هیبت موسے
را ببینۍ،نظرکنبھعلےابےطالب:)
#پروفایلツ
#عیدتونمبارك🎈
@heiyat_majazi
\💚🤝/
【• #فتوا_جاتے👳🏻 •】
.
.
شـ👣ـستِ پایت را بپّا!🙈😅
پرسش:⁉️
آیا در سجده نوك انگشتِ
شست باید روۍ زمین باشد؟!🤔
پاسخ:✅
براۍ سجده لازم است نوك شست
پا حتما روۍ زمین باشد ولے نسبت
بھ بقیه انگشتان وظیفه خاصے ندارد.
#حاجآقامسئلةٌ☝️
.
.
اینجآ هیچ شبهـهاےبے پاسخ نمونده😉👇
[•📖•] @Heiyat_Majazi
[• #خانواده_درمانے💚 •]
بعضے از ما خصلتے داریم و اسمش را #مهمان_نوازی میگذاریم و میگوییم
ما مرد هستیم و در خانه مرد،باز است!
همیشه یک مهمان میآید و دیگرۍ
میرود. برای ناهار و شام مهمان دارد
و مهمان شبخواب هم به خانهاش
دعوت میکند. این ذاتا خوب است
ولی از طرف دیگر یک ملاحظهای را
نمیکنیم!😒
چه بسا که به زنی که در خانه ما هست
(که ما شرعا حق نداریم به او فرمان
بدهیم و او آزاد و مختار است که اگر
میلش باشد در خانه ما کار کند) فشار
و زحمتی را تحمیل میکنیم!
و میگوییم ما مهماننوازیم!
مهماننوازیاۍ که مستلزم ظلم به
یک انسان باشد مهماننوازی نیست!
📚|• برگرفتهازکتابانسانکامل
نڪات تربیتے خانوادگے😌👇
[•👨👩👧👦•] @heiyat_majazi
【• #حرفاے_درگوشے🗣 •】
.
•
یه عبارت تو یکے از نامههای شهید عباس دانشگر به نامزدشون هست که خیلے با دل آدم بازی میکنه:
-"میروم ڪه وابسته نشوم.." :)
+امانامان . . !💔
از اینجآ صاف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
【• #منبر_مجازے☺️ •】
🌸آیت الله قرھی:
من این کد را به شما بدهم ،
که هر کس بخواهد به آقا نزدیک شود ،
اولین راهش کنترلچشم است.
چشمِ گناه بین ، امام زمان بین نمی شود.
یـه حبـه مـوعــظـهِ شیریـن😉
👇🏻
[•📿🍃•] @Heiyat_Majazi
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خادمانه | #عیدانھ
💚غدیـر |؏شق| است و ...
|؏شق| درمان همه درداست:) ❤️
Would you tell me of a memory
Would you show me all that you have seen
Would you give me a new way to breath
Come, tell me of Ghadeer
When side by side two leaders stand
And one holds up the others hand
In that moment love was complete
When Ali became Amir (the leader)
I am of Ghadeer
You are of Ghadeer
it's love
Love will heal all
#غدیر😍🍃🍃
#فوقالعادهزیبا
#عجلوابدانلودمؤمن
@heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_نود_چهارم در يكي از روزهاي درگيري، يكي ازنيروهاي داعش خو
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_نود_پنجم
براي قبر هم كه قبال با يك شيخ نجفي صحبت كرده بود و يك قبر در ابتداي وادي السلام از او گرفته بود. برخي دوستان هادي را بارها در كنار مزار خودش ديده بودند كه مشغول عبادت و دعا بود
هادي تكليف همه ي امور دنيايي خودش را مشخص كرد و آماده ي سفر وقتي به جاي مهمي مي رفت، بهترين لباس هايش را مي پوشيد. معمولابراي سفر آخر هم بهترين لباس ها را پوشيد و حركت كرد...
برادر حمزه عسگري از دوستان هادي و از طالب ايراني نجف مي گفت:صورت هادي خيلي جوش مي زد. ازدوران جواني دنبال دوا درمان بود. پيش يكي دو تا دكتر در ايران رفته بود و دارو استفاده كرد، اما تغييري در جوش هاي صورتش ايجاد نشد.
شب آخر ديدم كه با آن پيرمرد نابينا خداحافظي مي كرد. پيرمرد باصفايي كه هر شب منتظر بود تا هادي به دنبال او بيايد و به مسجد بروند.آخر شب بود كه با هم صحبت كرديم. هادي حرف از رفتن و شهادت زد.
بعد گفتم: راستي ديگه براي جوشهاي صورتت كاري نكردي؟هادي لبخند تلخي زد و گفت: يه انفجار احتياجه كه اين جوشهاي صورت ما رو نابود كنه!
دوباره حرف از شهادت را ادامه داد. من هم به شوخي گفتم:
هادي تو شهيد شو، ما برات يه مراسم سنگين برگزار مي كنيم.
بعد ادامه دادم: يه شعر زيبا هست كه مداحها مي خونن، ميخوام توي تشييع جنازه تو اين شعر رو بخونم.هادي منتظر شعر بود كه
گفتم: جنازه ام رو بيارين، بگيد فقط به زير لب حسين ... هادي خيلي خوشش آمد.
عجيب بود كه چند روز بعد درست در زمان تشييع، به ياد اين مطلب افتادم. يكباره مداح مراسم تشييع شروع به خواندن اين شعر زيبا كرد.
********************
شكستهاي پي درپي باعث شده بودكه توان نظامي داعش كم شود. آنها در چنين مواقعي به سراغ نيروهاي انتحاري رفته و يا اينكه خود را در ميان زنان و كودكان مخفي مي كنند.
آن روز هم نيروهاي مردمي بلافاصله با خودروهاي مختلف به سوي مناطق درگيري اعزام شده و با پشتيباني سلاحهاي سنگين مشغول پيشروي و پاكسازي مناطق مختلف بودند.
نزديك ظهر روز يكشنبه ۲۶ بهمن۱۳۹۳بود كه هادي به همراه ديگر دوستان و فرماندهان عملياتي، پس از ساعتي جنگ و گريز، به روستاي مکيشفيه در بيست كيلومتري سامراوارد شدند.
ساختمان كوچكي وجود داشته كه بيست نفر از نيروهاي عراقي به همراه هادي به داخل آن رفته تا هم استراحت كنند و هم براي ادامه كار تصميم بگيرند.
بقيه ي نيروها نيز در اطراف روستا حالت تدافعي داشته و شرايط دشمن را تحت نظر داشتند.
درگيريها نيز به طور پراكنده ادامه داشت.
هنوز چند دقيقه اي نگذشت كه يك بولدوزر از سمت بيرون روستا به سمت سنگرهاي نيروهاي مردمي حركت كرد. بدنه ي اين بولدوزر با ورقهاي آهن پوشيده شده و حالت ضد گلوله پيدا كرده بود.
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...
✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍✋
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼