هر كی بلده با آقاش نجوا كنه بیا ای همه ی کار و کس ما یه نیم نگاهِ تو بسه ما خوش اومدی به مجلس ما ما رو برای گریه😭😭😭

خوشبحال اون كسایی كه قدم می گذارند به سمت روضه حس میكنند امام زمانشون داره باهاشون قدم میزنه😭😭

ما رو برای گریه،کنار خود صدا کن سینه زن حسین و ، از کربلا دعا کن در به درم یه عمره ، برای یک نشونت تو روضه ها میگردم ،دنبال خال گونه ات😭😭😭

می خوام با همه وجودم امشب صدات بزنم: یابن الحسن كجایی،میمیرم از جدایی ببین،صدقه ی سرت آقا جون چه سفره ای پهن ِبرامون صدات میاد تو روضه هامون قدم بذار رو چشم ما هم بیا برای ما بده دَم😭😭

مگه میشه نیایی ، شب علیِ اصغر گمون کنم جلو در ،نشستی پیش مادر😭😭😭

حسین.....امشب از اول جلسه باید مثل اسپند روی آتیش باشی، مادرها به جای مادرش، شما به جای همه اونایی كه می خوان برای علی اصغر ضجه بزنند.😭😭😭

مگه میشه نیایی، شب علیِ اصغر گمون کنم جلو در،نشستی پیش مادر باید خودت بخونی ، روضه ی قحط آبُ زخم دل عمو و ،داغ دلِ رباب و لای لای علی اصغر، لای لای علی اصغر لالا لالا لالا لالا، لالای علی اصغر آروم بخواب مادر😭😭😭

چه قدر گردن بچه شُله،همچین كه بغلش كنی،سرش میاُفته

این قدر با گریه هات من و آتیش نزن مادر لالای علی اصغر تو خیمه ها نمونده، نه آبی و نه شیری داری جلوی چشمام، آروم آروم میمیری حسین....😭😭😭

روضه امشبم باکم کاستیش تموم شد حلال کنید التماس دعای فرج یاعلی مدد

•᯽🕋᯽• . . •• #جرعه‌ای_نور •• تند خوانے قرآن ڪریم [جزء پنجم] •∫ هدیه به وجود با عظمت امام زمان علیه السلام ∫‌‌• #روز_پنجم #ماه_مبارک_رمضان . . ᯽هم‌نوا‌ باڪلام‌خدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🕋᯽•

᯽• . . •• #ازخالق_به‌مخلوق •• "و اگـر بخواهید نعـمت های خدا را بشمارید، هرگز نمی توانید! یقینا خداوند بسیار بخشنده و مهربان است...💚🌿 " •﴿ ســوره نـحـل،آیـه 18 ﴾•🕊 . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•

•᯽🌙᯽• . . •• #خادمانه •• •|روز پنجم فقط از پنج‌تن آل عبا میخواهم که گره از کنفِ زندگی نسل جوان بردارد|•🍃 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌙᯽•

•᯽🍃᯽• . . •• #دل_آرا •• از شیطان پرسیدند:چه چیزی میزنی؟ گفت:تیر 🏹 پرسیدند:به کجا؟ گفت:به قلب و روح انسان ♥️ گفتند:چجوری؟ گفت: وقتی روسری میپو‌شه میگم یکم عقب تر وقتی میخنده میگم یکم بلند تر وقتی لباس انتخاب میکنه میگم یکم چسبون تر وقتی قرآن میخونه میگم سریع تر🏃🏻‍♀ . . ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•

﷽ 【 #خادمانه | #چفیه 】 #ختم_صلوات امروز بہ نیت: 🌱『 شـھیـد مهدی باکــــــــری 』 در روز، حضرت هزاران بار برای ما دعا می‌کنند تا از بلایا محفوظ بمانیم، پس کمترین کاری که می‌تونیم بکنیم، تقدیم کردن صلوات با "وعجل فرجهم" به محضر ایشان است. استادعالی. 📿' چندتا صلوات میفرستی امروز؟👇🏼 ➲ https://EitaaBot.ir/counter/7oay3 - پ.ن: ۲۵ اسفندماه سالروز شهادت شهید مهدی باکری است. - ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇 http://Eitaa.com/Asheghaneh_halal 🌱:📿

•᯽⏰᯽• . . •• #بی_بهونه •• اهسته زندگی کنید؛ 🚶‍♂... از لحظه لحظه‌ی عمرتان لذت ببرید. ✨ برای عزیزانتان وقت بگذارید، ⏳ چرا که وجودشان همیشگی نیست 🫂 اللَّهُمَّ أَبْقِنِي خَيْرَ الْبَقَاءِ وَ أَفْنِنِي خَيْرَ الْفَنَاءِ خدایا! مرا باقى بدار به بهترین بقاء و بمیران به بهترین مرگ .. ᯽تنها‌بهانه‌ام‌تویے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽⏰᯽•

•᯽🧪᯽• . . •• #خانواده_درمانے •• ✨روایت داریم از پیامبر اکرم (ص): اگر زن و شوهری کنار هم بنشینند، درد دل کنند💑 این پیش خدا بهتر از اعتکاف در مسجد من پیغمبر است👌💚 #خانواده_خوشبخت #سبک_زندگی_درست #هر_دو_بدانیم . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🧪᯽•

•᯽🌱᯽• . . •• #شکرانه •• خدایا، شکرت کہ می‌تونیم در تب و تاب سال نو باشیم 🌸 شکرت بہ‌خاطر تدارکات سفره‌ی هفت سین، ماهی‌های قرمز کوچولو و حس و حال خرید لباس‌های نو 🎊 شکرت بہ‌خاطر گرمای شیرین خانواده، آرزوهای خوب سال جدید و بوی آشنای بهار ◠◡◠ . . شڪرانه‌هاتون رو می‌شنویم...👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌱᯽•

•᯽🎺᯽• . . •• #نغمه_بهشتی •• فقط همین یه بار بذار تو آغوشت گریه کنم از دست روزگار .. . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•

•᯽🌗᯽• . . •• #شـب‌هاے_بلھ‌‌برون •• •~ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏بچه‌ها سابقه نشون داده؛ برای ِتمنای ِشهادت نباید به سابقه خودت نگاه کنی . . مواظب باش، شیطون بهت نگه تو لیاقت نداری! . . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•

•᯽📿᯽• . . •• #نسیم_عشق •• وَأَنَا يَا سَيِّدِى عائِذٌ بِفَضْلِكَ هارِبٌ مِنْكَ إِلَيْكَ من ای آقایم پناهنده به احسان توأم، گریزان از تو به‌سوی توأم، . . ᯽ڪن‌نظرےڪہ‌تشنہ‌ام‌بهروصال‌عشق‌تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•

•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •به‌قلم:ناصر کاوه •قسمت‌:(نودوهشتم) توالــت هــای غیــر بهداشــتی مشــکل عمــده ای را بــه وجــود مــی آورد. در ابتــدای اســارت بــدون هیــچ پیــش بینــی درب آسایشــگاهها را بــه روی اسرا مــی بســتند و سـاعات بسـیاری از روز و تمام شـب کسـی بـه توالـت دسترسی نداشـت. وقتـی ایـن مطلـب را بـه بعثـی هـا گوشـزد میکردیـم، در کمال بی شرمی بـه پنجـره هـا اشـاره مـی کردنـد و میگفتنـد: از پنجـره هـای پشـت اسـتفاده کنیـد. بـه ناچـار در چنـد ّ روز اول عـده ای از بیـن میلـه هـای پنجـره هـای پشـت آسایشـگاه بـه بیـرون ادرار مـی کردنـد و در نتیجـه فضـای پشـت آسایشـگاه هـا متعفـن شـده بـود... بعــد از مدتــی ســطلی جهــت ایــن امــر اختصــاص دادنــد و اسرا بــا آویــزان کــردن پتویـی در پشـت درب بسـته آسایشـگاه، آن محـل را مخصـوص ایـن )امـر( قـرار داده بـه نوبـت دو نفـر هـر روز صبـح سـطل را خالـی مـی کردنـد. یــه روزی فریــبرز ، ســطل را در حالــی کــه پــر بــود، در دســت گرفتــه و از پلــه هــا آرام آرام پاییـن مـی بـرد. ناگهـان یکـی از سربازان بعثـی، در تعقیـب یکـی از اسرا کـه در حـال گریـز بـود، از پلـه هـا بـه سرعت بالا آمـد، و چـون ایـن دو را مقابـل خـود دیـد، فریـاد زد کـه کنـار بـرو و کابـل دسـتش را از پاییـن بـه طـرف آنـان پرتـاب کـرد... فریـبرزهـم عمـدا،ً ناگهـان سـطل را رهـا کـرده و فـرار کردنـد. سـطل واژگـون شـد و تمام محتویـات آن بـه روی سرباز بعثـی پاشـیده شـد. فریبـرز بیچـاره از فـرط ناراحتـی نزدیـک بـود سـکته کنـد. سرباز در حالـی کـه دشنام مـی داد و سربازان دیگـر بـر وی مـی خندیدنـد، از تعقیـب دسـت برداشـت و بـه طـرف حمام دویـد... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•