هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 5⃣1⃣ شب سیاه است و قیر گون و
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️
°•○●﷽●○•°
•°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان : #قدیس
قسمت 6⃣1⃣
عبدالله رو بہ محمد گفت:
«اما خودت هم مے دانے ڪہ این حرف ها #دروغ است. #عثمان بہ دست عده اے از مصریان بہ قتل رسید. حتے علے سعے ڪرد جلوے آن ها را بگیرد.
از سویے، پدر خواهان بہ قتل رسیدن عثمان بود. همہ مے دانند پدر از #مخالفان عثمان بوده است. حال چگونہ مے تواند در خونخواهے #قتل عثمان در ڪنار معاویہ قرار گیرد؟!
بعد رو بہ من پرسید:
پدر!
مگر شما دشمن عثمان نبودید؟
از وقتے شما را از امارت مصر بر ڪنار ڪرد، بارها شنیدم ڪہ او را دشمن خود مے خواندید.
آیا درست است که در خونخواهے عثمان با علے بجنگید؟
معاویہ پسر عموے عثمان است و فرق چندانے با او ندارد. وقتے از هوش و تجربہ و زیرڪے تو بہره جست، تو را مثل هستہ اے تلخ، تف خواهد ڪرد.
بارها شنیدم ڪہ مے گفتے معاویہ همچون فیلے است ڪہ خرطومش براے جلب #منافع شخصے اش دراز است.
پس بدان ڪہ دعوت او از تو بوے دین خواهے و حق جویے نمے دهد. او تو را مےخواهد تا از این مہلڪہ اے ڪہ درست ڪرده، نجات یابد و ممڪن است تو را نیز با خود #ساقط کند و...
✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️
محمد حرف او را برید و گفت:
شرایط، این همہ ناامید ڪننده نیست ڪہ عبدالله مے گوید. علــے جرأت نخواهد ڪرد بہ شــام حملہ ڪند. معاویہ در آنجا قدرتمند است.
پدر را همہ بہ زیرڪے مے شناسند. اتحاد پدر با معاویہ، باعث #شڪست علــے خواهد شد. آن وقت هنگامے ڪہ معاویہ خلیفہ ے مسلمین شود، هم پدر، هم من و هم عبدالله بهره مند خواهیم شد.
من بہ ڪمتر از #حڪومت مدينہ تن نخواهم داد.
محمد ڪہ خندید، موجے از شیطنت در چشمانش، مرا به وجد آورد. محمد شبیہ جوانےهاےخودم است؛ فزونخواه و زیرک، حرف هایش بیشتر از سخنان عبدالله بہ دلم مے نشیند. عبدالله #عافيت طلب است و بہ آن چہ دارد راضے است. گمان مے ڪردم #حق با محمد است.
عبدالله گفت:
پدر!
تو میدانے ڪہ علــے، پسر عمو و داماد #پیامبر است. در دامان پیامبر بزرگ شده و #اولین ڪسے است ڪہ بہ اسلام ایمان آورده. ماجراے غدیر ڪہ پیامبر، علے را بہ جانشینے خود برگزید، فراموش نشده است. پس، جز شامیان ڪہ از علے دورند و او را نمے شناسند، کسے حرف های معاویہ را #باور نخواهد ڪرد. تو را هم ڪہ همہ مے دانند رابطه ات با عثمان چگونہ بوده است.
آیا باز هم مے خواهے در ڪنار معاویہ باشے؟
محمد در جواب عبدالله گفت:
تو از سیاست چیزے نمے دانے عبدالله هر چند حرف هایت درست است، اما مردم آن گونه #فڪر مے ڪنند ڪہ رهبرانشان مے خواهند.
معاویہ امروز به پــدر نیاز دارد. مگر نشنیدے ڪہ او پدر را روباهے مےخواند ڪہ قادر است با #حیلہ گری، بہ دهان شیرے برود و باز گردد.
اگر پدر با علے بیعت ڪند، او هیچ پست و مقامے بہ پدر نخواهد داد؛ اما اگر پدر در ڪنار معاویہ باشد و معاویہ هم بر علـــے پیروز شود، او را حاڪم مصر خواهد ڪرد.
مگر نشنیدے ڪہ علــے در جنگ بصره چہ ڪرد؟
او حتے طلحہ و زبیر را ڪہ با او بہ طمع گرفتن #مقامے بیعت ڪرده بودند، از خود راند و گفت ڪہ حڪومت اسلامے #ارثے نیست ڪہ بہ ڪسے واگذار شود. پس بہتر است پدر بہ نزد معاویہ برود و در ڪنار او باشد.
عبدالله رو بہ من گفت:
اما نظر من این است ڪہ در خانه ات بنشینے و نظاره ڪنے ڪار علے و معاویہ بہ ڪجا مے انجامد.
اگر علے پیروز شد، تو در سایہ ے #عفو و #عدل او زندگے خواهے ڪرد و اگر معاویہ بہ پیروزے رسید، او از تو بے نیاز نخواهد بود.
محمد خواست حرفے بزند، با دست بہ او اشاره ڪردم چیزے نگوید.
#ادامھ_دارد◾️
بھ قلم ✍: #ابراهیم_حسن_بیگے
⚫️کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...◾️
رمان فوق العاده☝️
هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇
📚| @Heiyat_Majazi
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•. رمان : #قدیس قسمت 5⃣3⃣ همہ در حـــال آمـــاده شدن برا
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
°•○●﷽●○•°
•°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان : #قدیس
قسمت 6⃣3⃣
علــے گفت:
#دوســت نــدارم شــما لعنـــت ڪننده و دشنــام دهنــده باشید.
دل ها و دهـــان هاے خــود را از آن چــہ خــــدا نمےپسندد، #پـــــــاڪ ڪنید.
دشنــام هایے ڪہ بہ من مےدهند، با #دشنــام پاســخ ندهیــد.
بہ خـــدا سوگنـــــد آن ها ڪور دلنــد و حقایــق را نمےبینند.
من از پیشتـــازان لشڪـــر اســـلام بودم، تا آنجا ڪہ صفــوف ڪـفر و شــرڪ تــار و مــار شد.
هرگــز #ناتـــوان نشــدم و #نترسیــدم.
هم اڪنون نیز همان راه را مےروم.
💠💠💠@Heiyat_Majazi💠💠💠
پــرده ے باطـــــل را مےشڪـــافم تا حـــق را از پہــلوے آن بیرون بیاورم.
بہ جاے لعــن و دشنـــام #دعــــا ڪنید، از خـــدا درخواست پیـــروزے و رستگــــارے نمایید.
میان شما و او #پـــرده و #مانعـــے نیست و درے بہ روے شما #بستــہ نمےگردد.
نڪتــہ جالـــب توجــہ این ڪہ علـــے ڪراراً براے یــــاران خــود، پیرامــــون خــــدا سخنانــــے از ایــن دســت مےگوید و اعتقـــاد دارد ڪہ #برندگـــان واقعـــے جنـــگ #تقـــوے پیشگــان هستنـــد، نــہ دورویـــان و دروغ گویــان.
والسلام.
این نامــہ هـــا را عینـــا در مڪتـــوب خــود نوشتـم تا آیندگـــان بداننــد ڪہ حـــق و حقیقـــت، در میـــدان هاے جنــگ معیــن مے شود و حقیقـــت یعنـــے قدرت #نظامــے و سپـــس #مڪـــر و #حیــــــــــــــلہ.
در میــــدان رزم با #موعظـــــہ و خـــدا خــــدا گفتن نمے شود پیروز میـدان جنــــگ بـود.
پــــس اے علــــــــــــــے!
باش تــا در میــــدان جنــگ پاســـخ سخنانــــت را بدهیـــــم.
***
ڪوبــــش زمـــــان بر طبــــــل جنـــگ، شتـــــاب مےگرفت.
معاویــــہ بیـــش از پیــــش پر اضطـــراب و نگـــران مےنمود.
وقتـــے بہ دیــدارش رفتـــم، عــده اے از فرماندهــان سپـــــاه هــم حضـــــور داشتند.
همگے لبــاس رزم پوشیده بودند.
پسرانـم محمــد و عبـــدالله را هم در جمع آن ها دیدم.
معاویہ تا چشمش به مــن افتــاد، گفت:
خـوب شد آمدے عمـــــروعــــاص؛ فرماندهـــان گزارش هاے خوبــے از آمادگــــے سپـــاه شـــام دادند.
معاویــہ روے تخـــت #خلافتــــش نشستہ بـــود و فرمانـدهـــان در مقابلـــش، در دو ستـــون ایستـــاده بودند.
از بیـــن آن ها عبـــور ڪردم و ڪنار تخـــت معاویــہ، رو بہ روے فرماندهـــــان ایستــــادم.
سرم را بہ طرف معاویہ ڪـــج ڪردم و گفتم:
با چنیـــن فرماندهانے، شڪ ندارم ڪہ پیروزے از آن سپـــاه مقتـــدر شــــام است.
با دســـت بہ فرماندهــــان سپـــاه اشـــاره ڪردم و ادامہ دادم:
این فرماندهان براے جنگیــــدن با سپـــاه ڪوفہ انگیزه ے فراوانـــــے دارند؛ بخصــوص ڪہ خبــر مےرسد در سپــاه علــــــــــے #تزلــزل فراوانــے براے جنگیــدن وجــود دارد
معاویــہ پرسید:
آیا اخبـــار تازه اے بہ دست آورده اے عمـــــرو؟
#ادامھ_دارد🍃
بھ قلم✍: #ابراهیم_حسن_بیگے
🌸کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...🍃
رمان فوق العاده☝️
هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇
📚| @Heiyat_Majazi
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 3⃣9⃣ هرگاه رعیت بر تو بد گمان گردد،
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
°•○●﷽●○•°
•°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان : #قدیس
قسمت 4⃣9⃣
اگر چنین شود، نه تنها من فرماندار مصر نخواهم شد، بلکه حکومت تو نیز در شام در معرض خطر خواهد بود.
روزی را به یاد آور که مالک از مصر و علی از کوفه بر سرت خراب شوند.
♦️♦️@Heiyat_Majazi♦️♦️
معاویه عصبی تر از قبل فریاد می زند:
حرفت را بزن و بگو باید چه کنیم؟
عمروعاص با خونسردی پاسخ می دهد:
گفتم که نباید بگذاریم #پای مالک به مصر برسد.
معاویه می گوید:
این را می دانم، اما بگو چگونه مانعش شویم.
عمروعاص لبخند می زند و می گوید:
ترتیبش را می دهم. این کار را به من بسپار.
معاویه می گوید:
این را می دانم. اما بگو چگونه مانع اش شویم.
عمروعاص لبخند می زند و می گوید:
کاری می کنم که هرگز پای مالک به مصر #نرسد.
آن وقت سرنگونی محمد بن ابوبکر مثل خوردن جرعه ای آب خواهد بود.
معاویه با تردید به عمرو نگاه می کند؛ او چگونه می تواند #استوانه ی حکومت على و فرماندار #مقتدر او را به قتل برساند؟
مگر با #حیله و #تزویر که این البته شگرد عمروعاص است.
معاویه همچنان اضطراب دارد.
نگران مالک است؛ می ترسد با وجود مالک، نه تنها مصر و کوفه را به دست نیاورد، بلکه شام را نیز از دست بدهد.
اما مالک با نقشه ی عمروعاص به قتل می رسد.
در بیابان های نزدیک مصر، مردی به او نزدیک می شود، خود را کارگزار مالیاتی بن ابوبکر معرفی می کند و با مالک و همراهانش، همسفر می شود بین راه، عسل آغشته به زهر را به خورد مالک میدهد.
#ادامھ_دارد🍃
بھ قلم✍: #ابراهیم_حسن_بیگے
🌸کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...🍃
منــبع👇
❣ @chaharrah_majazi
رمـان فوق العاده☝️
هرشب ساعت21:00 از این ڪانال👇
📚| @Heiyat_Majazi
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃
° #نھج_علے(ع)☀️📖 [207] °
🍃🌺🎊🍃🌸🎊🍃🌺🎊🍃🌸🎊🍃
✨بہ نام خـــــــداے علے✨
😎 توضیحاتی داده میشه و
شما باید تشخیص بدین که
معرف چیست؟
☺️بفرمایید
😎 خانه ایست پوشیده از
#بلاها به #حیله و #نیرنگ
شناخته شده است احوالش
#ناپایدار و مردمش و ساکنان
آن دور از #سلامت .
😎 عزیزان در پاسخ در این
مرحله امتیاز کامل را در بر
خواهد داشت
😎 ادامه میدیم:
دارای #تحولات گوناگون و
دورانهای رنگارنگ . #زندگی
در آن #ناپسند و #امنیت در آن
#نابود است.
😎 مرحله سوم ارائه اطلاعات:
اهل آن همیشه #هدف تیرهای
#بلاست که همواره با آن کوبیده
می شوند و با #مرگ آنها را نابود
می کند.
😎 زمان پاسخگویی شماست
کسی از عزیزان می تونه حدس
بزنه؟؟
😎 ظاهرا کسی نتونسته حدس
بزنه و هدیه ویژه این مرحله به
کسی تعلق نمی گیره.
📚|• #نهج_البلاغه. خطبه۲۲۶
مطابق با ترجمه #محمّد_دشتی
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
#هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇
#ڪپے⛔️🙏
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
باعلے تاخــ💚ـدا؛
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇
|•✍•| @heiyat_majazi