eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
363 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🏴السلام علیک یااباعبدالله ع🏴 🏴 پیشواز وسیاهپوشان محرم 🎤مداح :حاج مهدی اکبری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ⬇️بنداول به اذن زهرا مادرت می پوشم رخت ماتم و زمزمه می کنم با اشک بازم شعر محتشم و ماه عزا رسیده و لباس سیامو می پوشم اگه که رخصتم بده علم می گیرم رو دوشم می گم همش به شورو شین با بقض و گریه یا حسین روزی کن اربعین بشم زائر بین الحرمین (حسین غریب مادر) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ⬇️بنددوم دوباره زیر پرچمت اشک می ریزم واسه غمت خدا رو شکر دیدم بازم یه سال دیگه محرمت می پیچه بوی کربلا تو هیت و تو روضه ها صدای چاووش می رسه که اومده ماه عزا تنگه دلم خیلی برات دارم حسین حال و هوات شبا تو خوابم می بینم که اومدم کربو بلات (حسین غریب مادر) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ⬇️بند سوم بند سوم از راه دور اقا سلام سلام اقای با مرام امضا بزن اربعینی زیارت و اقا برام دل ازهمه بریدم و راهی راه عشق شدم به کربلا رسیدم و زائرشاه عشق شدم اینجا که جنت خداست اره میدونم کربلاست روضه خونی توحرمت خدایی خیلی باصفاست (حسین غریب مادر) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ✍شاعرین: @majmaozakerine
🏴‌روضه جانسوز_ورود کاروان اباعبدالله علیه السلام به کربلا_شب دوم محرم _حجت الاسلام میرزامحمدی🏴 ⬛️"باب الحرم" اولين پایگاه متن روضه و اشعار مذهبی⬛️ 🌾🍂🌾🍂🌾🍂 کربلا ... کربلا ... کربلا ... "ماضلت منه کرب و بلا ...." حسین ... انقده پیغمبر از ماجرای کربلا و کشته شدن ابی عبدالله برا صحابه حرف زده بود، که ابن عباس مینویسد همه میدونستیم حسین وچجوری می کشن و کی میکشه و کجا میکشه ؛ لذا هر جایی که حسین وارد میشد ما او رو احترامش می کردیم؛طاووس یمانی میگه انقده پیشانی و زیر گلوشو پیغمبر بوسیده بودتو تاریکی هم ما حسین رو تشخیص میدادیم ..." یه نوری از اون بوسه های پیغمبر ساطع میشد ... يَا نُورَ الْمُسْتَوْحِشِينَ فِي الظُّلَمِ ... از تو گودال به همه ی ما از اون حنجره ش سلام کرد،سکینه جان به شیعیان من سلام منه حسین رو برسان ... از نورانیت سلام او ،من و تو گریه کن شدیم و روضه خوان ... أَلسَّلامُ عَلى منحور فی الورا... 🌾🍂🌾🍂🌾🍂 از دستورات اسلامی ما تو ذبح اینه، هیچ مذبوحی رو جلو بچه ش سر نبر ، هیچ مذبوحی رو جلو بچش ذبحش نکن ... اما امام اینجا میگه أَلسَّلامُ عَلى منحور فی الورا....همه داشتن تماشا می کردن ... نیزه ها بود که بالا می رفت ... شمشیرها بود که بالا میرفت ... تا قیامت این سلام اربابتو باید جواب بدی یعنی تو گدال هم ما رو فراموش نکرد ... ازت ممنونم آقا جان ... خیلی حسین زحمت ما را کشیده است ... زیر اون تیر و تیغ و نیزه و سنگ ؛ نگران عاقبت بخیری ما بودی آقا ... ما چه جوری جبران کردیم ؟؟ 🌾🍂🌾🍂🌾🍂 رسید کربلا، مرحوم ابی مخنف می نویسد : هفت تا مرکب عوض کرد،دید هیچ کدوم قدم بر نمیدارن ... بعد پرسید نام این سرزمین چیه ؟ گفتن غاضریه ،نینوا ، شاطئ الفرات ..." تا گفتن یه نام دیگه هم داره که بهش میگن کربلا تنفس الصعداء ... اول یه نفسه عمیقی کشید ... بعد فرمود اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ .... حسین .... حسین جان تو میدونی ما سیری از گریه ی به تو نداریم ... اما وقت گذشته باید زود رد شم، بعد فرمود :هاهُنا وَاللّهِ مَناخُ رِکابِنا..." شترا همینجا زانو بزنن ... هاهُنا وَاللّهِ قَتْلُ رِجالِنا ..." سفَکُ دِمائِنا..." همین جا خون ما رو میریزن" یه جمله ی دیگه ام گفته .. هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا ..." حسین ... و هَتْکُ حَریمِنا و سُبِيَ نِسَاؤُنَا..." آی حسین ... 🌾🍂🌾🍂🌾🍂 دستور داد خیمه هاشو به پا کنن ،بعد که خیمه ها به پا شد همه رفتن دور محمل زینب ،مبادا کسی سایه عقیله ی بنی هاشم رو ببینه ..." اصحاب فاصله گرفتن ..." یه جوری پیاده شد حتی خورشیدم چهرشو ندید .. این خانمی که داره پیاده میشه از ناقه، پنجاه و شش سالشه تو این پنجاه و شش، سال تاریخ نوشته هیچ کسی قد و قامتشو ندیده، تا کربلا هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده بود ... اما بعد کربلا برعکس شد یابن الحسن چشمی نبود که قد و بالای عمه جانتو ندیده باشه .... آی حسین .... 🌾🍂🌾🍂🌾🍂 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @majmaozakerine
‍ 🔘روضه و مناجات جانسوز _توسل _شب چهارم محرم قسمت پایانی_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی🔘 🎤"باب الحرم" اولين پایگاه متن روضه و اشعار مذهبی🎤 ▪️◾️▪️◾️▪️ إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي" خدایا این گناه باعث شده لباس ذلت و خواری به تن کنم ..."وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي" من با گناه خودمو دل مرده کردم" چی جوری زنده اش کنم؟ فرمود "فاحینی بتوبه من" هر کی اومد توبه کنه دست گداییشو بیاره بالا (خسته نشیا) فَبِعِزَّتِكَ لا اَجِدُ لِذُنُوبي غافِرا به خدا غیر از خودت آمرزنده ای سراغ ندارم .. فَوَا أَسَفَا مِنْ خَجْلَتِي وَ افْتِضَاحِي إِلَهِي إِنْ كَانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ تَوْبَةً اگه پشیمانی توبه حساب میشه وَ عِزَّتِكَ مِنَ النَّادِمِينَ امروز اومدم بگم بعزت و جلالت من بد کردم پشیمانم .... الهی العفو ....الهی العفو .... ▪️◾️▪️◾️▪️ از لشکر فاصله گرفت بعضیا نوشتن این سر و صورتشو خاک مالی کرد،بایدم اینجوری باشه چون این آقا پسر ابوترابه" اگه او پسر ترابه ما باید "کنت ترابا باشیم ..." چکمه های جنگیشو دور گردنش «َفَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً» موسی اینجا کربلاست کفش هاتو در بیار وقتی به موسی اینجوری ندا میاد حرم ادب کرد؛ کفش هاشو دور گردنش انداخت ؛ هنوز داره نادمو پشیمون میاد ، حتی بعضی ها گفتن پسرشو صدا زد، گفت گریبان منو کشون کشون بگیر هَلْ يَرْجِعُ العَبْدُ الآبِقُ إلاّ إلي مَوْلاهُ” عبد فراری دم خونه ی آقاش نره کجا بره ....؟!! تا روبروی ابی عبدالله قرار گرفت یه سوال کرد و یه جواب شمید آقا هـــــل لـــی مـــن تـــوبـه؟! فبکا بُکَاءً شَدِیداً ..." تو گریه هاش گفت آیا راه برگشتی برا من هست؟!! ابی عبدالله فرمود: "ارفع راسک" هر کی در خونه ی ما بیاد دیگه سر به زیر نیست ...." ▪️◾️▪️◾️▪️ حالا هر کی سربلندیش باورش شده بگه حسین ....... اجازه رو گرفت اما حسین کربلا رو با خواهرش شروع کرده؛ اذن زینبم لازمه،نه بالاتر از اذن امام ؛ نه؛ زینب حلقه ی اتصال به فاطمه ست " گفت آقا اجازه میدی برم سمت خیام و حرمت؟ قربون حیا کردنت برم ...." اینجا همه بنی هاشم هنوز زنده ان تو اجازه گرفتی ...." آخ نبودی اون ساعتی که تن بچه ها به لرزه افتاد،هرچی نگاه کردن دیدن بنی هاشمی باقی نمانده ...." یه نانجیب فریاد میزنه کیه خیمه هاشو بسوزونه ........" یکی هم داره فریاد میزنه کیه به بدن حسین اسب بتازونه ....." یکی هم داره بلند بلند تکبیر میگه ....." این زن و بچه شروع کردن به لرزیدن ،اومدن پیش عمه جان ، دیدن عمه هم مستأصله ...." اومد پیش زین العابدین، حضرت بی معطلی فرمود علیکن بالفرار ... حسین ..... ▪️◾️▪️◾️▪️ 🏴🏴🏴🏴🏴 @majmaozakerine
حجت الاسلام میرزا محمدی _ (روضه حضرت رقیه سلام الله علیه خرابه شام) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ جانسوز و توسل به حضرت رقیه اسلام الله @majmaozakerine ┗━━━⚫️😭😭😭⚫️━━┛ السلام علیک یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه حسین........ من نمیدونم تو اون تاریکی خرابه ،نیمه دل شب این بچه چه جوری تشخیص داد، این همون نورالمستوحشین فی الظلم ِ.... انقده بچه‌ها ترسیده بودن ، انقده لرزیده بودن ،از سرمای شب خرابه سقفی نداشت ' نگهبان هایی گذاشته بودن ،لذا من میگم روضه زن غساله نمیتونه درست باشه، آخه خرابه هم نگهبان داشت، زینب نیمه شب چه جوری بره دنبال زن غساله، اونوقت نوشتن نگهبان ها ( رومی ) بودن با خودشون یه جوری حرف میزدن به خیال اینکه اینا عربند، زبون مارو نمیفهمن، اما زین العابدین امام ِ عالم ِ به همه زبان هاست ، شنید اینا دارن به هم میگن، یزید اینارو تو خرابه جا داده که هم شب ها از سرما در امان نباشن، هم روزها از شدت تابش آفتاب پوستشون بسوزه، یا اینکه این دیوار ها رو سرشون بریزه، فهمیدین چی گفتم...،اونوقت برا من سواله تو این تاریکی و نیمه دل شب این دختر از کجا فهمید که بابارو چه جوری سر بریدن سوال کرد: "یا ابتا....من الذی قطع وریدک"،این همون نوریه که از این حنجره بیرون آمد... حسین....... حالا داره با بابا حرف میزنه ،این بابایی که منزل تنور خولی رو طی کرده، رو نیزه رفته، تشت طلای ابن زیاد رفته، دیر راهب رفته، سرش و رو درخت آویزان کردن، چندجا از رو نیزه به زمین خورده......... ،حالا سر توبغل دختر رسیده، چه جوری باهاش حرف زد اول یه نگاه کرد دید چشمهاشو لخته خون گرفته، این لخته هارو با انگشت های آسیب دیدش کنار زد....،"فیض آماده است " صدازد بابا.... بابا..... *داری با خود هزار نشونه لبات به رنگ ارغوونه نگو که کار خیزرونه* بابای خوبم.....،حسین ........ چه کرد تا دید این لبها علامت چوب خیزران خورده روش،یه نگاه کرد دید، بابا، بابا همه جای بدنت با بدن من يه مشابهتي پیدا کرد، بدنت تو گودال ماند، بدن من مشابهت با بدن تو هم داشت، سرت هم با سر من یه مشابهت هایی داره، موهاتو تو تنور سوزوندن، موهای منم سوخته است، صورتت کبوده، صورت منم کبوده ،لبات تشنه است لبهای منم تشنه است،اما لبهات خیزرون خورده، غرق خونه، اما لبای من سالم ِ... ،این دستهاشو مشت کرد انقدره به این لب و دندان زد، حسين...... جانسوز خرابه شام ┏━━━🔴😭😭😭🔴━━┓ @majmaozakerine
4_5911151420626700722.mp3
1M
‍ تک و شلاقی ابالفضلی ع ................................. بگویید به عالم من ابالفضلییم خدایی می بالم من ابالفضلییم نوکری حساسم من ابالفضلییم عاشق عباسم من ابالفضلییم شکر خدا یه دل دارم جای علمداره مست و خمار قد و بالای علمداره در تب و تاب شور و شیدای علمداره محو گل آن رخ زیبای علمداره ای سروسامونم آرامش جونم یا ابالفضل (2) این دل دیوونه اسم تو می خونه یا ابالفضل (2) یاابوفاضل یا ابالفضل (3) ............................. بگویید مکتبم همه عباسیه ذکر روز و شبم همه عباسیه آیه های مبین همه عباسیه ذکر شور آفرین همه عباسیه شکر خدا دارو ندار من تویی ارباب خدا می دونه همه کار من تویی ارباب تو هر غم و غصه قرار من تویی ارباب پشت و پناه دل زار من تویی ارباب ای همه افکارم عشق تو شد یارم یا ابالفضل (2) من بتو مدیونم تا ابد می مونم یا ابالفضل (2) یاابوفاضل یا ابالفضل (3) ............................. موسوی ۳۱۱ زنجیر زنی
‍ ‍⏺روضه حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام _شب پنجم محرم_حجت الاسلام میرزامحمدی_ قسمت پایانی⏺↘️ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ "السلام علیکم یا ائمه البقیع" اول بریم مدینه،بلدی مادرش فاطمه رو از مدینه تا کربلا همراهی کنی،این مادر تو سن جوانی ام نمیتونست راه بره" اگه گریه کن حسین و حسنی زهرا رو یاری کن،امشب کربلا خیلی کار داره فاطمه" دلم ميخواد یه شب مدینه باشم زائر اون شکسته سینه باشم دلم ميخواد پشت بقیع بشينم قبر غریب مادر و ببینم دلم ميخواد تو کوچه ها بمیرم انتقام مادرمو بگیرم ... تو اون کوچه که فاطمه زمین خورد همونجا که یاس مدینه پژمرد میگن تو کوچه چادرش خاکی شد رو صورتش یه لاله حکاکی شد میگن تو کوچه مجتبی باهاش بود از اون خونه تا به کوچه عصاش بود ┏━━━⏺⏺⏺⏺⏺━━┓ ┗━━━⏺⏺⏺⏺⏺━━┛ *خیلی سفارش این عبدلله بن حسن و ابی عبدالله به خواهر کرد،خواهرخیلی مراقب یتیم برادرم باش،هرجا زینب میرفت این بچه یتیم و با خودش میبرد از صبح که خطبه خوند دل تو دل یتیم امام حسن نبود،مگه من چيم کمتر از بچه‌های عمه جانمه،مگه من از بچه‌های مسلم چيم کمه،عمو به همه ی اونا اجازه داد" چرا به من اجازه نمیده جونمو قربونش کنم این شهید،شهید گودال حسينه،از اینجا علقه ابی عبدالله به این نازدانه معلوم ميشه؛تو همه ی این رفت و آمد های بنی هاشم و اصحاب عقیله بنی هاشم مواظب یتیم امام حسنه،اما امان از ساعتی که نوبت خود حسین شدروضه این آقازاده گره خورده به روضه خود حسین،یعنی امروز یه چشمت باید بره تو گودال برای نیمی از مصائب عاشوراش الان باید گریه کنی"خسته شد ارباب ما،بعضی ها مثل مرحوم شیخ جعفر نوشتن،زخم هاش که به هفتاد و دو تا که رسید از نفس افتاد "فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً"یه لحظه خواست استراحت کنه یه ظالمی چنان با سنگ به پیشانی آقا زد،مرحوم شیخ مفید مینویسد با تیر زدند به پیشانی،این دست و آورد خون پیشانی رو بند بیاره نتونست بند کنه"این لباس عربی رو بالا زد ..." يا الله:تاسفیدی صدرالحسین نمایان شد"يه وقت دیدن حرمله زانو زد"آخ چنان با تیر سه شعبه ... حسین .... ┏━━━⏺⏺⏺⏺⏺━━┓ ┗━━━⏺⏺⏺⏺⏺━━┛ روضه رو از همین جا مسیرشو عوض کنم،بزار امروز همه برای یتیم امام حسن گریه کنند،مدینه که نتوانستند براي امام حسن گریه کنند،جلوی چشم ابی عبدالله و قمر بنی هاشم بدن امام حسنو تیر بارون کردند،چقدر سخت گذشت فقط حسین میدونه و خدای حسین"دیگه نتونست طاقت بیاره"افتاد رو زمین،همه محاصره اش کردند دیگه نگم چطوری میزدنش،فقط همین قدر بگم از زیر اون تیغ و تیر و نیزه دید عمو داره فریاد میزنه هل من مستغیث ..."باریک الله"تا زینب زینب صدای استغاثه ی برادرو شنید بند دلش پاره شد اومد بالای بلندی همون جایی که کربلا میری بهش ميگن تل زينبيه"دید آنچه را که نباید ببینه،دست یتیم امام حسن و گرفته یه لحظه دید همه داداش و محاصره کردن يه لحظه از این آقازاده غافل شد دو دستش و گذاشت رو سرش،هی میگفت یا غياث المستغیثین ...."تا دست عبدالله از عمه جدا شد پا برهنه دوید سمت گودال،یه وقت شنید حسین میگه خواهرم نزار بیاد اما اومد ...."وقتی رسید دید شمشيرزن ها عمو رو میخوان با شمشیر بزنند دستشو جلو آورد یازهرا..."این نوه ی تو خانم یاد اون روزیکه چهل نفر امامتو میبردن"دست یداللهی تو جلو آوردی آخ دیگه نگم چی شد" وَکانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ ... یا زهرا ..... ┏━━━⏺⏺⏺⏺⏺━━┓ ┗━━━⏺⏺⏺⏺⏺━━┛ ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ @majmaozakerine
|⇦•ملاکِ داغ حسین و عیارِ... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مِلاکِ داغ حسین و عیارِ غم حَسَن است حَسَن شبیه حسین و حسین هم حَسَن است حسین گفت "اَخی خَیرٌ مِنّی " و دیدند تمام عمر جلوتر به یک قدم حَسَن است همیشه او به گدا کمتر از حَسَن می‌داد که خلق ثبت کند صاحب کَرم حَسَن است هرآنکه شد حسنی، می‌شود حسینی پس ببین که ریشه‌ی هفتاد دو عَلَم حَسَن است کریمیِ حَسَن است اینکه مرثیه گفتند دراصل بانی اشعار محتشم حَسَن است حسن لطفی "*از ابی عبدالله سؤال کردن " فَمَا الکَرَم؟ "از اباعبدالله پرسیدن کَرَم ‌چیه؟ حضرت فرمود:کَرَم یعنی قبل از اینکه تو بگی بهت عطا کنند..." آقایی که خودش کربلا نبود امام ‌دو‌ تادسته گلش رو فدای حسین‌کرد .....* نوادگانِ حَسَن صاحبِ ضریح شدند فقط به خاطرِ زهراست، بی حرم حَسَن است *اینقدر مادری بود این آقا، بچه هاشم مادری شدن، بچه هاشونم شهادتشون مثل مادرشون شد، شب عاشورا دید قاسم بلند شد، داره عرض اندام میکنه، گفت عمو ‌من چی ؟ عبدالله دید قاسم ‌میگه: "اَحلی مِنَ العَسَل"دید عمو‌ بغلش کرد، گفت: فردا تو رو‌ میکشن، دید عمو به قاسم ‌گفت: عزیزم به شیرخواره ی من هم رحم نمیکنن..از صبح عاشورا هرجا عمه رفت این نوجوانم رفت اون ‌لحظات آخر یه صحنه هایی دید، این صحنه ها خونش رو به جوش آورد * وقتی عدو به روی تو شمشیر می کشد از درد تمام تنم تیر می کشد طاقت ندارم این همه تنها ببینمت وقتی که چله چله کمان تیر می کشد این بغض جان ستان که تو بی کس ترین شدی پای مرا به بازی تقدیر می کشد این که ز هر طرف نفست را گرفته اند آن کوچه را به مسلخ تصویر می کشد حسن لطفی *روضه عبدالله شباهت زیادی به روضه مادر سادات داره، چه شباهتی داره؟ هردو وقتی دیدن امامشون تنهاست زدن به دل لشگر و به دل نبرد، فاطمه وقتی دید علی تنهاست بین علی و دشمن قرارگرفت، هی میگفت: والله نمیذارم علی رو ببرید ... عبدالله هم تا دید عمو‌ تنهاست دستش رو از دست عمه کشید و بین عمو و دشمن قرارگرفت... شباهت دوم: هر دو رجز داشتن، فاطمه تو‌کوچه های مدینه هی میخورد زمین بلند میشد میگفت :"والله لا أدعكم تجرون ابن عمي ظلماً "اجازه نمیدم به علی بی احترامی کنید، اجازه نمیدم علی رو با ریسمان ببرید... عبدالله هم هی میخورد زمین هی بلند میشد می گفت: "والله لا افارق عمی " شباهت سوم: مدینه جواب رجز فاطمه رو با تازیانه دادن ..نا نجیب صدا زد: قنفذ! دست زهرا رو کوتاه کن .. کربلا هم جواب عبدالله رو با شمشیر دادن، مدینه با غلاف شمشیر زدن، اما کربلا با خود شمشیرزدن، مدینه یه جوری زدن دیگه دست فاطمه بالا نیومد ..کربلا هم یه جوری زدن عبدالله افتاد تو بغل حسین ...* رهام ‌کن که میبینم عمه جون کشیدن عمومو به خاک و خون میبینی که تکیه زده به اون نیزه شکسته هرچی صدا زدم بسه دیگه نزن انگار نمیرسه اصلا صدای من گودال شاهده که بی حیا میزد اون با غلاف تیغ این با عصا میزد *افتاد بغل عمو‌، ابی عبدالله به سینه چسبوندش ،چه سینه ای ! سینه ای که یک ساعت قبل قاسم روبغل کرده، سینه ای که یه ساعت قبل توی بغلش تیر سه شعبه به علی زدن، سینه ای که تیر سه شعبه بهش اصابت کرده، عبدالله رو بغل کرد، داشت باهاش حرف میزد یه مرتبه نگاه کرد دید حرمله داره نشانه میگیره، یه جوری با سه شعبه گلو رو هدف قرارداد ....ای حسین .... وقتی عبدالله رو بغل کرد سینه اش هنوز زیر چکمه ها قرارنگرفته بود، هنوز زیر سُم اسبها نرفته بود، اما وقتی اسبهاشون ونعل تازه زدن بدن عبدالله با بدن ابی عبدالله زیر سُم اسبها...* @majmaozakerine
ارباب صدای قدمت می آید هنگامه اوج ماتمت می آید ما در تب داغ و غم تو می سوزیم چند روز دگر محرمت می آید
🏴 🎤مداح :حاج حسین سیب سرخی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من فرستاده - زاده ي حيدرم بين شهر کوفه - بي کس و ياورم درد و غريبي مانده به سينه از ظلم کوفه قلبم غمينه ميان کوچه ها با آه و ناله اومد به يادم داغ مدينه هرکجا رفتم در و به روم بستن دلم شکسته از دست زمونه نامه بنوشتم حسين بيا کوفه ولي پشيمونم خدا ميدونه از غم و درد قافله ي مولا غصه زده بر قلب من شکوفه از روي دارالاماره مي گويم تو رو به جون من ميا به کوفه حسين واااي لرزه افتاده بر - پيکرم اي خدا از سخنهاي اين - مردم بي حيا يکي ميگفت که سر بايد جدا شه يکي با خنده گفت زينب باهاشه اون يکي زير لب حرفهايي ميزد من ميخوام که عباس زنده نباشه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اين دل بي دلم - شده درياي غم منتظر نشسته - تا بياد محرم از غمهاي حسين در سوز و دردم کاش بشه محرم دورش بگردم آروم آروم ديگه وقت عزاشه پيرهن مشکيم و آماده کردم کاش محرم شم زائر دربارت بيام کنار اون ضريح شش گوش اينقدر بر سينه ام بکوبم تا ز داغ تو گردم همونجا بيهوش روزعاشورا تو قتله گاه تو سرم رو بشکونم ز داغت ارباب سينه خيز آيم روبه روي گنبد با روي خوني اونوقت منو درياب حسين واااي @majmaozakerine
✨جمعه زیباست اگر کینه زدل پاک شود مرغ دل همســــفر طائر افـــلاک شود ✨جمعه زیباست اگر پنجره ها وا گردد چشم ها منتظر یوسف زهرا گــــردد ✨جمعه زیباست اگر دوست کنارم باشد جان ناقابل من هــدیه بـــه یارم باشد ✨جمعه زیباست اگر باب گنه بسته شود عالم از بند شیاطین زمان رسته شود ✨جمعه زیباست اگر عشق فراهم گردد آخرین حجت حق هادی راهم گردد...
01 - Seyed Mehdi Mirdamad - Shabe 06 Moharram 1400.mp3
5.22M
|⇦•هزار شکر سرم زیر پرچم ... و توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── @majmaozakerine