🖤...🖤♥️
▪️و....
صفر....
و بوی اربعين....
▪️و صدای
گام های
دردآلود #زینب. سلام الله علیها
"بشتابید قرار است اسرای خارجی را وارد شهر کنند "
#الشام 😭
...😭😭
🏴آغاز ماه صفر، تسلیت باد.
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#مادر
روضه ی حضرت زینب(س)
کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
❣﷽❣
◾️ #زمزمه #مادر #ختم_مادر
◾️#سبک ( مدینه شهر پیغمبر )
◾️#پیشنهادم 👌👌
خدایا مادرم دیگر،به رویم چشم خود بسته
بدون مادرم آخر،شدم از زندگی خسته.
زمرگ مادرم دارم،به سینه غصه ی بسیار.
زبعد مردن مادر،شدم از دوریَش بیمار.
◾️کجایی مادر خوبم کجایی مادرم مادر
دگر رویش نمی بینم،که از او توشه برچینم.
بمانم در غم وحسرت،دگر اورا نمیبینم.
شده مشکل غم مرگت،برایم مادر ای مادر.
الا سنگ صبور من به قربانت شوم مادر.
◾️کجایی مادر خوبم کجایی مادرم مادر
به یاد خاطرات تو،زدل نالم به روز وشب.
(غلام)روسیاه توکند گریه به روز وشب.
◾️کجایی مادر خوبم کجایی مادرم مادر
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5911492264936342665.mp3
706.2K
وقتی جنازه ی منو
تو خاک غربت میذارن
تو دهن بسته ی من
یه ذرّه تربت میذارن
وقتی همه جنازمو
جا میذارن
تنها میشم
میون تاریکی قبر
منتظر مولا میشم
وقتی فرشته ها میان
من مضطرب روی زمین
صدایی از دور می رسه
این میّت و رها کنید
چرا عذابش میکنید ؛ چیکار دارید با بدنش...
گر چه گنهکاره ولی...
بوی حسین میده تنش ، بوی حسین میده تنش...
با این همه بار گناه
شعر حسین و سروده
اینو جهنم نبرید
آخه ابالفضلی بوده...:((
این که به همراه خودش...
باره گناه توشه داره
توی دلش
آرزوی
ضریح شش گوشه داره...
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
AUD-20220811-WA0056.
6.24M
عباس مفتاح – شروه دشتی مرگ برادر:
آخ به اینجا اومدی؛ داداش منزل مبارک!
آخ چه خوش خوابیده ای! منزل مبارک…
چه خوش خوابیده ای تنهای تنها؛ آخ جدا گشتی تو از دردا و غم ها
لالا لالا لالا ای گل گندم… از اون روزی تو رفتی سیر نخندوم
نمیدونوم دلوم داداش دیوانه کیست؛ اسیر نرگس مستانه کیست
لالا لالا لالا لالا عزیزم؛ چقدر خون جگر باید بریزوم؟
لالا لالا لالا ای گل پونه! بیا برگرد داداش بریم به خونه
غم داغ برادررا برادرمرده میداند
داداشهای عزیزم روحتون شاد😭
😭😭💔💔🥀🕊🕊🕊
🔷🔷🔷🔷
❣﷽❣
▪️ #روضه_امام_حسین_ع
▪️ #زمزمه_امام_حسین_ع
▪️ #آقای_میرزامحمدی
▪️ #پیشنهادم 👌👌
تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین
لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین
نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف
نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین
هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد
من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین
روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن
از طفولیت گدای این درت هستم حسین
من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه
دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین
زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی
من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5985300474759221351.mp3
8.46M
#تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین
#زمزمه _امام حسین
#آقای میرزا محمدی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#ورود_به_شام3
#دروازه_ی_شام
#کوچه_یهودی
#بزم_شراب
آه ، آجرک الله بقیة الله....
عمّه ی سادات و
محنت دروازه
داغ دل مهدی
دوباره شد تازه
نائبة الزّهراست
در وسط انظار
جواب آهش شد
تمسخر اغیار
اونو بین جمعی بی حیا بردند
امون از شام.....
گلای حیدر خیلی کتک خوردند
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
اشک عزادار و
طعنه ی رقّاصه
نگاه زینب باز
به رأس عبّاسه
میگه أخا رفتم
میون نامحرم
هی منو زد دشمن
با کعب نی، محکم
جلو چشم تو زد دشمن نامرد
امون از شام...
همیشه آه من رو بهونه کرد
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
جسارت وآزار
نداره پایانی
میدن سر بازار
شراب مجّانی
رفته به روی بام
منتقم ِ خیبر
عُقدشو خالی کرد
با سنگ وخاکستر
سر هر گُل بشکستو عدو شد شاد
امون از شام...
سر ارباب از رو نیزه ها افتاد
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
رقیه سادات و
یه معجر پاره
برای راه رفتن
محتاج دیواره
تو گوش یک کودک
گوشواره هاشو دید
یاد جسارات ِ
عصر دهم نالید
کشیده از بس غُصّه سپیده موش
امون از شام....
مث زهرا داره دستی بر پهلوش
امون از شام...
آه.آجرک الله بقیة الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
از وقتی که بردند
سکینه رو بازار
غمای عالم شد
روی سرش آوار
این همه ی درد ِ
حضرت سجّاده
بردن ِ ناموسش
تو مجلس باده
عدو زد با چوبش به لب قاری
امون از شام....
شده خون از دندون حسین جاری
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت
از مَن، بِجُز کَبود شُده پِیکری نماند
از تو، بِجُز شِکسته و خونین سَری نماند
از من حُسین، چادُرِ مادر نمانده اَست
از تو حُسین، پیرُهَنِ مادَری نماند
تا کوفه که، سَرِ تو روی نِیزه بَند بود
اینجا که آمَدیم، تو را حَنجَری نماند
این کوچه های شام، شَبیهِ جَهنّم اَست
جُز جای شُعله بَر سَرِ هَر دُختَری نماند
مِیدانِ شَهر، پُر شُده اَز کینه های بَدر
دَر شَهرِ شام، سَنگزَنِ دیگَری نماند
اَز بَس که سَنگ خورد به پیشانی اَت حُسِین
دیگَر نِشانِ بوسه ی پِیغَمبَری نماند
اَنگُشتَرَت به دَستِ سَنان بَرق می زَنَد
دیگَر مَپُرس اَز چه مَرا مَعجَری نماند
سوغاتِ مَکّه ای که خَریدی رُبوده شُد
اینجا به گوشِ دُخترِ تو زیوَری نماند
#رضا_رسول_زاده
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#مناجات_ورود_به_شهر_شام1
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
@majmaozakerine
کی می رسد زمان غمت انتها شود
شیعه ز درد غیبت رویت رها شود
بنگر میان قلب مُحِبّین ِ آل تو
هر جمعه از فراق تو برپا عزا شود
بر درد دوری تو طبیبی نخواستیم
این درد ِلاعلاج به دیدن دوا شود
کی می شودکه کوری آل سعود ِپست
بر تو نماز جمعه ی ما اقتدا شود
آباد کی کنی تو بقیع و به امر تو
صحنی برای مادرت اول بنا شود
از خاک در بیاوری آن دو پلید را
پرونده ی جنایت آن کوچه وا شود
آتش زنی جنازه ی آن دونفر که این
تسکین آه و ناله ی (مهدی بیا) شود
آقا بیا بگو به چه جرمی کنار آب
رأس امام تشنه ای از تن جدا شود
کهنه لباس او برود غارت و تنش
در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود
ناموس او رود به اسیری و رأس او
تا شام همدم سر سرنیزه ها شود
آقا ببین که جدّ تو مهمان شام شد
دردی که بدتر از غم کرب وبلا شود
وای از دمی که عمه ی قامت کمان تو
با اشک و ناله وارد شام بلا شود
با رقص و تار و هلهله آیند در رهش
بر مرگ خود ز شدت غُصّه رضا شود
وای از گذر ز کوی یهودیّ شهر شام
رأس همه شکسته ی سنگ جفا شود
(بزم شراب وچوب یزید و لب حسین)
قدّش به زیر بار غم و درد تا شود
اذنی بده که نوکر تو روز اربعین
پای پیاده راهی کرب وبلا شود
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@majmaozakerine
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا