السلام ای بدن بی سر گرما دیده
السلام ای سرمجروح کلیسا دیده
با چه وضعی ته گودال کشاندند تورا
ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده
ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا
هربلایی به سرش آمده زیبا دیده
زینت دوش نبی بودی و بی وجدان ها
سربریدند و گرفتند تو را نادیده
ای که شد مهریه ی مادر تو آب فرات
ترک روی لبت را لب دریا دیده؟
خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت
به گمانم ته گودال مسیحا دیده
ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد
بر سرپیرهنت فاطمه دعوا دیده
دختری که همه ی دلخوشی اش بابا بود
عوض دیدن بابا، سربابا دیده
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
غیر شیعه به حریم تو #حسین بسیارند
چه بگویم من #نوکـر که تو راهم بدهی
enc_16706722608916931407717.mp3
3.01M
روضه ما یتیم شدن نیست
نه دود و نه آتیش و هیزم
مادر ما پشت در افتاد
روضه ما همینه مردم
🎙 #سید_مهدی_حسینی
#جدید
#فاطمیه
#تک
🗒 متن کامل شعر
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
25.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•♥️🌱•
خدا کند وسط ِ روضه ات زمین بخــــورم
بهانه ای بدهم دست ِ روضـه خوان هایت😭🥀
#فاطمیه
#حاج_مهدی_رسولی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
سفره ساده.m4a
4.46M
علـیحـاجیــانفـر:
﷽
📜 اثر نهم فاطمیه 📜
نام اثر : سفره ساده ...
#فاطمیه۱۴۰۱
شور جدید 💯
ــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول📝
روشنی / بخش عالم _ فاطمه
نقش مدالم _ فاطمه
جلوه ی / عرش معلی _ فاطمه
ام ابیها _ فاطمه
هستیم دلداده تو _ عبد خونواده تو
رزقمون میرسه از _ سفرهی ساده تو
یازهراآآ
اولین شخص همه عالم خلقت تویی
محور نبوت و رکن امامت تویی
دشمن و دوست ، اینو میدونن ای مادرم
صاحبِ اصلیِ فردای قیامت تویی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
( مادر نوکرها فاطمه )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنددوم📝
سر در / هر خونه یک پرچمه
رو لبها یافاطمه
این صدا / صدای نسل حیدره
وقت عزای مادره
زهرا شد رهبر عشق _ ما هستیم لشکر عشق
باغیرت سینه بزن _ واسه ی مادر عشق
جایگزین(میزاریم جونمونو)
یازهراآآ
"چادر خاکی تو " نور سماواتیان
روز محشر واسه نوکرا میشه ساییان
با دو تا دست ابالفضل میای آخرش
تا شفاعت کنی از تمومیه شیعیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
( مادر نوکرها فاطمه )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️به قلم : #علی_حاجیان_فر
صبح پنجشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۱
enc_16703586385239682383254 (1).mp3
4.34M
با روضه میرسم به تو
با روضه همه دم همه جا روضه
دل رو میده جلا روضه
روزا گریه شبا روضه
❤️ #شب_جمعه_ست_هوایت_نکنم_میمیرم
🎙 #حسن_عطایی
#جدید
#زمینه
#مناجات_با_امام_حسین_ع
🗒 متن کامل شعر
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#
روضه امام جواد علیه السلام ،گریز به کربلا
▪️▪️▪️▪️▪️
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
اونایی
که اهل روضه باشن،با یه کلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو
روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
بس که کبریت کشیده است به جانم این زهر
آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد
گفتم آبی روی آتش بود اشکم
بعضی وقت ها میگی گریه کنم،آبی رو آتیشه،سبک شم
گفتم آبی روی آتش بود اشکم اما
اشک هم پای دل شعله ورم میسوزد
همسرم ریخته در کاسه ی جان زهری که
هم سرم،هم بدنم ،هم جگرم میسوزد
حرف از سوختن آمد
یه جایی بُرده تو رو که بغض دلت میترکه
حرف از سوختن آمد به گمانم طفلی
گفت عمه کمکم کن که سرم میسوزد
دوید
از خیمه بیرون دامنش داره میسوزه،معجرش داره میسوزه،الله اکبر،یه وقت دید
یه نانجیب داره میاد به طرفش،روایت میگه نشست رو زمین،از عمه شنیده گوشواره
ها رو میبرن،معجرهارو میبرن،گفت:آقا به من نزن،صدا زد عزیزم من با تو کاری
ندارم،نترس،دید همه بدنش داره میلرزه،گفت:من باهات کاری ندارم،من خودم
دختر دارم،میدونم دختر بچه زود میترسه،صدا زد اگه با من کار نداری،من یه
خواهش ازت دارم،چی می خوای؟آب می خوای،تشنه هستی؟گفت: نه به من بگو راه نجف
کدوم طرفه،نجف و می خوای چیکار،گفت:می خوام رو کنم به جدم
امیرالمؤمنین،بگم،بیا ببین با ناموست دارن چیکار میکنن،حسین……..
به جوانیم قسم بیشتر از آتش جان
قلب من از بی وفایی همسرم میسوزد
من
از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله کردن،کف زدن،یکی از
این کنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین که رسید
جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:کجا میبری؟گفت:مگه نمی شنوی داره
میگه سوختم،ظرف آب رو ازش گرفت رفت،تو حجره،میگن آب رو جلوی امام جواد،ریخت
رو زمین،گفت:میخوام جیگرم خنک بشه،یه نفر دلش سوخت،برا امام جواد آب
آورد،کربلا هم یه نفر دلش سوخت،اما یه خورده دیر آورد،همچین که رسید دید
هلال ، نانجیب داره از گودال بالا میاد،کجا داری میری،دارم برا حسین،آب
میبرم، نمی خواد ببری خودم حسین رو سیراب کردم،میگه دیدم سر بریده حسین رو
بالا آورد،همه بگید حسین……..
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
دوبیتی حضرت زهرا سلام الله علیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بی سبب نیست که تو علت خلقت باشی
توکه هم شأن علی، فاتح خیبر هستی
نه فقط بر حسن و زینب و کلثوم و حسین
فاطمه، بر همه ی خلق تو مادر هستی
⚑⚑⚑
← دوبیتی در وصف حضرت زهرا →
تو که در سینه خود سوره کوثر داری
بوسه بر دست خود از لعل پیمبر داری
تو همان سیب بهشتی که پیمبر بوئید
دامنی چون گل ریحانه معطر داری
⚑⚑⚑
کیستی تو که خدایت به تماشا آمد
نامت از عرش درخشید و ز بالا آمد
کیستی تو که به یمن قدمت جبرائیل
کوثر آورد و به پابوسی طاها آمد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
دوبیتی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
▪️▪️▪️▪️▪️
ای از ازل به عرش خدا تاج “فاطمه”
سیب بهشتی شب معراج “فاطمه”
فردا که اختیارشفاعت به دست توست
هستند انبیا به تو محتاج “فاطمه”
⚑⚑⚑
نور و کوثر نمی فهمیم ما
قدر را آخر نمی فهمیم ما
قدر زهرا را فقط حیدر شناخت
یاس پرپر را نمی فهمیم ما
⚑⚑⚑
این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است
هر چه داریم و نداریم از عطای فاطمه است
چادر خاکی او بر قلب ما هم نور داد
باز هم در جان ما حال و هوای فاطمه است
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
الهی برات بمیرم مادر...روایت داریم اهل بیت تاکید کردن...اگه کسی مریض شد زود بروید عیادتش...روحیه بهش بدید...خبر دادن گفتن زنای مدینه میخوان بیان ملاقات فاطمه...زنهای مدینه اومدن دور بستر بیبی رو گرفتن خانوم جان حالت چطوره...؟فرمود: بعد در و دیوار هر نفسی که میکشم خون تازه میاد...همیچی که زن های مدینه داشتن میرفتن...زینب اومد بدرقه کرد...همچین که بدرقه کرد در و بست دیدن زار زار گریه میکنه...حسن اومد جلو خواهرم چی شده گریه میکنی...
گریه امونش نداد حرف بزنه...اما تا چشمش به حسین افتاد صدا زد داداش به تو میگم...زنای مدینه اومدن مادرو ملاقات کردن...خواهرجان باید خوشحال باشی اومدن عیادت کنن...یه نگاه کرد گفت داداش کاش نمیومدن...چرا عزیز دلم؟ گفت همچین که زنها میرفتن دم در...در گوشی بهم یه چیزای میگفتن...میگفتن دیگه زهرا رفتنیه...آخ مادر...آخ مادر... خیال کردی روضه برای ما روضه در و دیوار...اما برا فاطمه روضه در و دیوار نیست...روضش میدونی چیه*
گردد اگرچه غرق به خون پای تا سرم
به زان که بنگرم غم غربت به شوهرم
مرگ من از فشار در و دیوار خانه نیست
این غصه میکشد که غریب است شوهرم
*آی ناله زنا...تا صدا در میومد میگفت فضه کمکم کن در و به روش باز کنم...خانوم جان...شما حالتون مساعد نیست...ما در رو باز میکنیم...میفرمود آخه علی غریبه...خودم در رو به روش باز میکنم... همچی که روزای اول...میگفت تا صدای در میومد...بیبی رو دستشو میگرفتیم می اومد جلوی در...در رو به روی علی باز میکرد....خوش اومدی آقای من...اما روزای آخر بلند میشد پنجه های پاش روی زمین کشیده میشد...دیگه ناروزای آخر بلند میشد پنجه های پاش روی زمین کشیده میشد...دیگه نا نداشت...همچی که علی اومد یه نگاه کرد گفت علی جان...یه سوال ازت دارم... بگو خانوم جان...علی جان شنیدم مردم مدینه سلامت نمیکنن...تو رو خدا حلالم کن...صدا زد زهرا جان علی سلام میده،مردم روشون رو برمیگردونن...آخ مادر...
میدونی کی آدم میگه وای مادر...اون وقتی که نتونه کاری بکنه...علی رو دارن میبرن...زهرا اومد کمربند علی رو گرفت...آی آی آی... *
میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمیزند
از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار میبینم
به چشم نیمه باز خود جهان را تار میبینم
*یه اشاره کنم؟ مادرجان یه سیلی خوردی راه کوچه رو گم کردی...حسن دستت رو گرفت...من بمیرم برا اون دختری که وسط بیابون...کتک خورد...هی میگفت عمو عباس کجایی ببینی رقیه رو کشتن...صدات میخوان برسه کربلا...بلند بگو حـــســـیـــن
روزگار کاری کرد مادر ما بچه های قد و نیم قد داشت...اما دستشو آورد بالا...همین روضه ی منه نمیدونم میخوای چیکار کنی...همین مادر دست شکستش رو آورد بالا بچه هارو دور خودش جمع کرد...حسن جان حسین جان زینب جان...من دعا میکنم شما آمین بگید...همه گفتن الان مادر دعا میکنه...یه وقت دیدن صدا زد..."اللهمّ عجٌل وفاتی سریعاٰ"...خدا مرگ منو برسون...علامه ی امینی همین روضه رو در مشهد خوند...آیت الله العظمی میلانی بلند شد گفت آقای امینی...چرا حبیبه ی خدا تو سن جوانی از خدا طلب مرگ کرد..یه جواب داد...تا امروز هر وقت یادش می افتم زیر و رو میشم...یه نگاه کرد فرمود: آقای میلانی...آدمِ زنده پهلو میخواد...کسی که دنده هاش بشکنه نمیتونه راه بره...نمیتونه نفس بکشه...مادر ما دنده هاش خورد شده بود...وای مادر...وای مادر
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
یافاطِمَةُ الزَّهْراءُ ، یاقُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یاسَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا، إنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بكِ إِلى اللهِ، وَقَدَّمْناكِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یاوَجِیهةً عِنْدَ الله، اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللهِ
به همان كس كه مَحرم ِ زهراست
*یعنی علی*
دل ِ من غرق ِ ماتم ِ زهراست
گر مُحرم عزای زینب بود
فاطمیه مُحرم ِ زهراست
آن چه در حشر هم نمی خشكد
کوثر اشک نم نم ِ زهراست
وآنچه شرح غمش بود بسیار
*اونی كه نمیذاره اشك چشم ما تمام بشه اینه،اونی كه مارو بی قرار كرده اینه:*
وآنچه شرح غمش بود بسیار
زندگی كردن كم ِ زهراست
طاق محراب و گنبد مسجد
یادگار قد خم ِ زهراست
***
تو را دادند پاداش ِ حمایت كردن از رهبر
كه بر بازوت نقش ِ افتخار افتاده ای مادر
*دارم از یه خانم ِ هجده ساله حرف می زنم*
چرا ره میروی و دست بر دیوار میگیری
چرا حال تو اینگونه نزار افتاده ای مادر
*اگه شهدا رو قسم بدیم بحق حضرت زهرا سلام الله علیها، یه جور دیگه نگات می كنند،می گفت:یه مدت كوتاهی بعد از عملیات كربلای5 خواب یكی از شهدا رو دیدم،به سرعت داشت از من دور می شد هر چی می گفتم بایست،نمی ایستاد،هر چی قسم می دادم نمی ایستاد، تنها چیزی كه به ذهنم رسید كه این شهید رو می تونه نگه داره این بود:فریاد زدم گفتم:جان فاطمه ی زهرا وایستا،تا اسم فاطمه اومد،میخ كوب شد ایستاد،رفتم جلو،گفت:بخدا قسم اگه نام فاطمه رو نمی بردی،نمی ایستادم،من حساس به نام مادرم هستم.آی شهدا جان فاطمه یه نگاهی به ما بكنید*
نوازشهای دستت بر سر زینب کجا رفته
بگو با من مگر دستت زکار افتاده ای مادر
*همه رو دور ِ بستر جمع كرد،دور سجاده جمع كرد، عزیزان ِ دلم، من دعا كنم شما آمین بگین، اول شروع كرد یكی یكی برا همسایه ها دعا كردن،همون همسایه هایی كه گفتند:علی به فاطمه بگو:یا شب گریه كنه یا روز گریه كنه، ما از گریه های فاطمه خسته شدیم.فاطمه شروع كرد دونه دونه همسایه ها رو دعا كردن،بعد شروع كرد برا خودش دعا كردن،اما ای كاش هیچ وقت خودش رو دعا نمی كرد، بچه ها دیدن یه دست رو بالا آورد،صدا زد: اللهم عجل وفاتی سریعا. خدا دیگه مرگ فاطمه را برسان. یه یازهرا بگو تمام فضای مجلس ِ ما رو برداره،با شهدا هم ناله بشیم،ناله بزن بگو یا زهرا.....*