eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
365 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
enc_16712390936093585959594.mp3
3.36M
الهی بمیرم این روزا تب داره مادر الهی بمیرم این شبا تا صبح بیداره مادر درد داره اما لبخند میزنه خیلی به فکر فردای منه مادره دیگه میسوزه از تب چیزی نمیگه امشب و هر شب چیزی نمیگه مادره دیگه دنیا برا من شیرینه تا وقتی سایه اش رو سرمه دنیای من مادرمه فاطمه مادرمه و فاطمه مادرمه ... @majmaozakerine # الهی بمیرم که چه زود پیر شده مادر الهی بمیرم انگار از دنیا سیر شده مادر با اینکه روی پاهاش ورمه هر جای خونه دور و ورمه مادره دیگه از درد بازوش چیزی نمیگه از زخم پهلوش چیزی نمیگه مادره دیگه دنیا به دردام تسکینه تا وقتی سایه اش رو سرمه دنیای من مادرمه فاطمه مادرمه و فاطمه مادرمه @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
bavaresh-sakhte-vaezi.mp3
5.54M
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها احمد واعظی باورش سخته باورت میشه باغ طوبی رو زدن از ریشه چهل نفر نامرد یه تنه مادر جنگ سخت جنگه گل با تیشه چقدر سخت ظالمانه درو شکستند حرمت حیدرو شکستند یاس پیغمبرو شکستند شکستند پهلوی مادرو وا اماه وا اماه وا اماه حق داره بابا چشاش ابریشه اون که میسوزه همه هستیشه مادرم افتاد زیر دست و پا جنگ سخت جنگه سنگ با شیشه سوزوندن ظالمانه درو سوزوندن هستی حیدرو سوزوندن یاس پیغمبرو سوزوندن بچه با مادرو وا اماه وا اماه وا اماه @majmaozakerine #
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_425994256784556121.mp3
779.1K
زمزمه شهادت حضرت زهرا (س) ****👇👇👇 جوان علی ، کمان علی مرو ماهم از آسمان علی عزیز دلم ، زتو خجلم زده آهت آتش به جان علی مرو فاطمه **** پناه علی ، سپاه علی ز هر سو غمت بسته راه علی شکیب علی ، طبیب علی ببین خون چکد از نگاه علی مرو فاطمه **** توئی یار من ، طرفدار من ببین صد گره خورده بر کار من توئی کوثرم ، توئی همسرم شبانه مرو از کنار علی مرو فاطمه **** شهیده ی من ، خمیده ی من مرو نور دیده ز دیده ی من کجا می روی ، چرا می روی تماشا کن اشک چکیده ی من مرو فاطمه @majmaozakerine
🗓۱۰ روز تا شهادت مظلومانه یگانه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ✅ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هرکس فاطمه دخترم را دوست بدارد در بهشت با من است و هرکس با او دشمنی ورزد در آتش است. 📚بحارالانوار- جلد۲۷- صفحه ۱۱۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ *شب ِ شهادت ِ بذار یه جور دیگه سلام بدیم:* السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَکْسُورَهِ ضِلْعُهَا، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا،السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا *شب ِ شهادت ِ، اگه شبش نبود نمی گفتم همین الان،وای مادرم،وای مادرم….* ممنونم اگر نروی می میرم اگر بروی *** *شب شهادت بی بی جانمون حضرت زهراست، امشب همه ی جلسه از ابتداش یا زبانحال ِ علی ِ، یا زبانحال فاطمه است.جای ِ دیگه هم نمیریم، امشب یا علی گریه می کنه زهرا حرف میزنه، یا زهراخمیده ی سر بلندی، وقتی می بینم می خندی ولی می دونم سه ماهه،سرت رو از درد می بندی می خوام بگم پیشم بمونی،ولی می دونم نمیتونی برو ولی تو با فراقت، دل ِ علی رو می سوزونی  *دید حال ِ علی منقلب ِ،گفت: آقاجان،قربونت برم بذار من یه ذره باهات حرف بزنم.”امشب روضه ی من روضه ی نگرانیهای یه مادر ِ دم ِ رفتن ِ، امشب می دونی مادر ما نگرون چی بود؟ هر مادری می خواد بره نگرانه،یه نگرانی برا خودش داشت، چند روز ِ پیش این نگرانی رفع شد، تا نگاهش به تابوت افتاد یه لبخند زد، خیالم راحت شد حجم بدنم رو کسی نمی بینه، دیگه نگران نیستم خدا رو شکر.دیگه نگران چی بود؟امشب به خاطر بی بی یه قدم بگذار، وسط روضه باید پند بگیری، باید درس بگیری، چه اتفاقی  می افته شب شهادت امیرالمؤمنین می فرمایند:فاطمه دیگه نگران چی هستی؟ علی جان، بچه هامو می بینم دارم اشک می ریزم،علی جان نگران گهنکارای امتم هستم،از خدا خواستم: “یَغْفِرُ لِعُصَاهِ اُمَّتی” فاطمه شب شهادت میگه:خدایا به حق اشک چشم بچه هام گنهکاران امت ِ من رو ببخش،دست ِ اونها خالی ِ. حالا من امشب قول بدم بگم مادر نگران نباش،دیگه قول میدم سمت گناه نرم، مادر نگران ِ من و تو بوده دم آخر.دیگه نگران چی بود؟روایت میگه:نگران ِ علی بود،یه نگاه کرد مولا دید بی بی به پهنای صورت داره اشک می ریزه، علی جان: “أَبْکِی لِمَا تَلْقَی بَعْدِی” علی جان نگرانم بعد از من با تو چه می کنند. تو دیگه یار نداری،طرفدار نداری.نگران بچه هاش هم بود،یه نگاه به علی کرد،صدا زد:علی جان،“أَبکنِی وَأَبک لیتَامی” علی برا من و یتیم هام گریه کن، “وَلاتَنْس ِقَتیل‌َ العِدَاء بطَف‌ِّ الْعِرَاق”‌ِ. علی جان حسینم رو یادت نره* ای تشنه لب حسین حسین حسین عشق زینب حسین حسین حسین شب شهادت، بی بی ِ ما به امیرالمؤمنین گفت: وَلاتَنْس ِقَتیل‌َ العِدَاء بطَف‌ِّ الْعِرَاق‌ِ. بیا من و تو هم یه عهد ببندیم،همه دستاشون رو بدهند به هم، بیایید همه با هم یه قولی به بی بی بدهیم،دست هم رو می گیریم،یه عهد می بندیم، مادر جان، ما هم امشب عهد می بندیم حسینت رو فراموش نمی کنیم،بلند بگو: حسین….” ابد والله یا زهراء ما ننسی حسینا”  ماهم حسینت رو فراموش نمی کنیم، نه فقط من و تو، خود اهلبیت هم حسین رو فراموش نکردند،زهرا با روضه ی حسین جون داد،پیغمبر هم با روضه ی حسین جون داد، دم آخر ابی عبدالله رو سینه اش بود جون داد،امیرالمومنین هم شام بیست و یکم با حسین جون داد، امام حسن هم “ لا یوم کیومک یا اباعبدالله” گفت.امام سجاد،امام باقر،امام کاظم،امشب ببرمت حرم ِ امام رضا،روزی ِ امشب ِ مارو امام رضا بده. آقا جان شما همه رو بردی کربلا،صدا زد:” إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ” چرا میگم امام رضا؟ می خوام امشب پاک پاک بری بیرون،چرا “فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ” فرمود: “فَإِنَّ الْبُکَاءَ عَلَیْهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ.” امام رضا راه رو به من و تو نشون داده،نسخه رو امام رضا پیچیده، که گناه داری،روسیاهی،” ذُّنُوبَ الْعِظَامَ”راه پاک شدنش فقط گریه برای حسین ِ،چشم آقا،چشم،جون بخواه. کجا بریم گریه کنیم؟خودت روضه بخون یا امام رضا، خود ِ امام رضا روضه خونده،چی روضه ای خونده؟ “فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ”. مثل مذبوح سر ِ حسین مارو بریدند،حسین…. من از امام رضا عذر میخوام،آقا شما گفتید،مگر نه من جرأت نمی کردم،بابا مذبوح تکلیفش معلوم ِ، روضه ی من یه شباهت ِ،یه فرق ِ،آدم رو میکشه،شباهت اینه:ما رسم داریم،یه قربونی رو بخوان ذبح کنند،همه دورش حلقه می زنند،همه خوشحالند، هر کی میگه:یه سهمی از این قربانی مال منه،کربلا دور ِ حسین حلقه زدند، اخنس گفت:عمامه اش مال من، خولی گفت:سربریده اش مال من، یکی گفت:انگشترش مال من، یکی گفت:پیراهنش مال من. این ها شباهت بود، حالا فرقش رو گوش بده:ما رسم داریم،قربانی رو بخوان ذبح کنند،آبش میدن،آبم نخوره لب هاش رو به زور خیس می کنند، رو به قبله اش می کنند،آخ بمیرم برات:“السلام علیک مذبوح من القفا” حسین…..
‍ . 🎤 یازهرا، یازهرا یازهرا یازهرا، یازهرا یازهرا جان مرا دم به دم، می‌سوزد شمعی که در خانه ام، می‌سوزد غصه میبارد، از در و دیوار کودکان ماتِ، مادری تبدار دلگیر است و گریه آور خانه بی لبخند مادر ای وای از غمهای حیدر * زین پرسش، چشمم تر می‌شود: که مادر، کی بهتر میشود میبینی زینبت را، میگرید آن سو حسن بی صدا، میگرید بر لب نیاور، حرف رفتن را میدانم هستی، دلتنگ بابا میمانم سرگردان بی تو حیران و بی سامان بی تو با اشک کودکان بی تو * خاموشی ست، پاسخت این شبها وقتی که، میپرسم حالت را بر صورتت رنگ غم نشسته چون پهلوی تو دلم شکسته پوشاندی از من، روی نیلی را تا که نبینم، رد سیلی را بر فلک شعله زد آهم روی از من میپوشد ماهم مرگ خود از خدا خواهم ✍شاعر: محمد مهدی سیار 🎼ملودی ساز: سیدصالح حسینی 👇 .┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @majmaozakerine
📋 جان داد وقتی باغبان خسته فهمید (بخش اول صوت) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جان داد وقتی، باغبان خسته فهمید یک لشگر از روی گل باغش گذر کرد با اکبر او نیزه کاری کرد مثلِ کاری که با پهلوی زهرا میخ در کرد می ریخت بیرون از دهانش لخته ی خون حال پسر،حال پدر را مُحتضَر کرد *تا اومد بالا سر جوونش هرچی صدا میزنه ولدی! جوابشو نمیده. گفت علی جان ! تاحالا نشده بود صدات کنم جوابمو ندی. من حسین ام. یه روزیم علی اومد بالا سر زهراش هرچی صدا زد فاطمه جان! دید جوابش رو نمی ده. گفت زهرا جان ! من علی ام چرا جوابمو نمی دی؟ پاشو نگاه کن همه دارن بهم میخندن. علی جان!پاشو نگاه کن همه دارن هلهله میکنن کف میزنن.* بالای جسم اکبر خود داد می زد زینب که آمد کار اورا سخت تر کرد پیش جوانش داشت جان می داد اما محض حجاب خواهرش صرف نظر کرد *حسین جان! پاشو نگاه کن نامحرم ها دارند منو نگاهم میکنن. ابی عبدالله هم یه نگاه به علی اش کرد. (اون عالم بزرگوار تا به اینجای روضه رسید؛ گفت میخواهید بگم با علی چیکار کردن؟ اینکه میگن ابی عبدالله عبا آورد؛ عباشو پهن کرد دید یه نفری نمیتونه؛ صدا زد آی جوونهای بنی هاشم بیایید... آخه هر جای بدن رو برمیداشت؛ می دید یه نفری نمیشه؛ اهانت به بدن میشه. یه نفری نمیتونه بدن رو برداره؛ فلذا صدا زد «جوانان بنی هاشم بیائید علی را بر در خیمه رسانید»* تا جایی ک یادمه، چشم تو نیمه باز نبود پاهات هیچ موقع جلوی پدرت دراز نبود حالا دارم التماست، میکنم پا نمیشی اونقدر زیاد شدی، که رو عبا جا نمیشی