eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
366 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
گرفته ام با ، این اشک روان ، احیای شب ِ، نیمه ی شعبان آمدم در ِ، خانه خدا ، با دست خالی ، با ناله و آه اَستَغفرالله اَستَغفرالله ** بیچاره ام من ، آواره ام من ، غیر از این خانه ، جایی ندارم از فرط عصیان ، زار و پریشان ، داده ام از کف ، صبر و قرارم جرمم سنگین است ، سرم پاین است ، بگذر از من در ، نیمه ی این ماه اَستَغفرالله اَستَغفرالله ** نور قیامم ، روح قعودم ، حال رکوعم ، ذکر سجودم شرمنده ام ای ، حیّ متعال ، هنگام ِ گناه ، یادت نبودم ببین در حَبسَم ، اسیر نَفسَم ، در راه تقوی ، افتادم در چاه اَستَغفرالله اَستَغفرالله ** با لطف خاصت ، ای حیّ اعلا ، خاک مرا کن ، خاک شهدا الهی العفو ، الهی العفو ، به حقّ خون ِ ، پاک شهدا به حقّ آنکه ، با جسم پر خون ، کرده مناجات ، بین قتلگاه اَستَغفرالله اَستَغفرالله ** هنوزم ای دل ، سر ِ حسین ِ ، فاطمه باشد ، روی نیزه ها دست ابالفضل ، بر روی زمین ، نیلی ز سیلی ، روی بچّه ها هذا حسین ِ ، زینب بلند است ، با یک صدای ِ ، محزون و جانکاه اَستَغفرالله اَستَغفرالله شاعر : حاج امیر عباسی  دانلود سبک
🌹 🌹 🎤مداح :استاد حاج احمد صفاری 💫💫💫💫💫💫💫💫 ولادت حجت ابن الحسن آمد2 بیاری دین حق بت شکن آمد2 سامره امشب شده طور تجلی 2 جلوه دیگر کند حی تعالی از پسر عسکری زاده زهرا کز نفسش عشق را جان به تن آمد2 💫💫💫💫💫💫💫 پرتو نورش درید پرده شب را2 داده تجسم رخش حسن و ادب را بهر سخن تا گشود غنچه لب را2 گفت خرد تالی ابوالحسن آمد 2 ولادت،...................... بیاری،................... 💫💫💫💫💫💫💫💫 روشنی قلب ما مشعل نورش 2 حاجت عشاق اوفیض حضورش میطلبم از خدا روز ظهورش کی خبر آید که آن روح من آمد ولادت..................................... بیاری،.................................... 💫💫💫💫💫💫💫💫 گشته جهان باصفا زنور مهدی 2 موسی جان منتظر بطورمهدی تازخدا کی رسد ظهور مهدی ع دیده ببیند که جان در بدن آمد2 ولادت حجة ابن الحسن ع آمد2 بیاری دین حق بت شکن آمد2 @ewwmajmamolodi
هنگام شکوفا شدن یاسمن است بنگر همه جا معطّر از یاسِ من است بر صفحه ی آسمان نوشتند ز نور این جشن ظهور حجة بن الحسن است در دست چمن دسته گل یاسمن است یعنی که نسیم عاشقی زآن چمن است برپاست اگر جشن عظیمی یاران این جشن ظهور حجة بن الحسن است خورشید نگاه روشنش سوی من است چون عصر طلوع رهبر بت شکن است آماده شوید ای سواران ظفر این جشن ظهور حجة بن الحسن است آنجا که وصال یار مطرح شدن است صحبت ز ظهور بِیْن هر مرد و زن است ای منتظران دوست آماده شوید این جشن ظهور حجة بن الحسن است ای عشق بیا که سینه غرقِ مِحَن است این خواسته ی مردم ما از کُهن است ای عشق بیا بگو تو با منتظران این جشن ظهور حجة بن الحسن است در آتش عاشقی همه جان و تن است دل سوخته از فراق و غم در سخن است بگذر ز شرار هجر و بنگر به وصال این جشن ظهور حجة بن الحسن است از خاک شهید لاله گون این وطن است یعنی گلِ انتظار خونین بدن است‌ بر تربت خونین کفنان بنویسید این جشن ظهور حجة بن الحسن است آئينه ی عشق شمع هر انجمن است نابود همیشه جبهه ی اهرِمَن است با دست « وَلی » نوشته بر پرچم نور این جشن ظهور حجة بن الحسن است محمود تاری «یاسر»
اَلْبِشاره عاشقان خورشید تابان آمده مهدی آل محمّد جان جانان آمده بر زبانم نقشِ بِسّْمِ اللهِ رَحْمانِ الرَّحیم یعنی ای یاران چراغ راه ایمان آمده بوی پیراهن رسد در بیت الاحزان امید یوسف کنعانی ما سوی کنعان آمده شد شکوفا غنچه نرجس دو چشم نرگسش باغبان گلشن هستی گل افشان آمده این که ماه چهره آورده برون جاءَالْحَق است قائم آل محمّد ، نور قرآن آمده منجی عالم رسید ای غرق در دریای غم کشتی ما جانب ساحل ز توفان آمده مژده بر بیمار هجرانِ رخِ مهدی دهید آن طبیب دردها از بهر درمان آمده گاهی از پرده برون می آید و گاهی نهان آن که بوده چهره اش پیدا و پنهان آمده می درخشد در زمین و آسمان چشمان او گوهر خلقت ببین تابان و رخشان آمده سامرا گردیده برتر از بهشتِ آرزو برترین و بهترین گل در گلستان آمده یَابْنَ یاسین ، یَابْنَ طاها ، یَابْنَ آیاتِ مبین هَلْ اِلَیْکَ یَابْنَ احمد ، ناله از جان آمده نیمه ی شعبان شد و بنگر به رَبُّ الْمَشْرِقَیْن آخرین خورشید حق از عرش رحمان آمده هر که ما را دید "یاسر" در حریم یار گفت سائلی در بارگاه لطف سلطان آمده محمود تاری "یاسر"
لَیْلَةُالْقَدرِ دل چشم انتظاران امشب است لحظه پیدایش مهتاب و باران امشب است شب ، شبِ تابیدن ماه دل انگیز خداست شب ، شبِ روییدن صبح بهاران امشب است بر لبِ دلدادگان اَیْنَ مُعِزِّ الْاَوْلیا ست موسم صبر و قرار بی قراران امشب است می رسد موعود در میعادگاه عاشقان روشن از او دیده آئینه داران امشب است جمله حیرانند از شوق وصال یار خویش خیره چشم عاشقان و گلعِذاران امشب است مهدی موعود می آید برای روشنی در تجلّی جسم و جان روزگاران امشب است می نشیند روی لب ذکر خوش اَمَّنْ یُجیب در اجابت نغمه امیدواران امشب است آبشار نور می ریزد ز اَنْهارِ بهشت جاری انوار خدا در چشمه ساران امشب است عاشقان جان را نثار مَقْدَم او می کنند عید قربان تمام جان نثاران امشب است بانگ یامهدی بیا پیچیده در ارض و سما در تجلّی نغمه مهدی تباران امشب است تکسواران را رسید اینک امیر مُقتدر مژده میلاد امیر تکسواران امشب است دشت ها پُر می شوند از لاله های عاشقی موسم نَشْو و نمای لاله زاران امشب است مژده وصل رخش را "یاسر" آورده کنون روشن از رویِ مَه او چشم یاران امشب است محمود تاری "یاسر"
یار در خانه و ما گرد جهان میگردبم گرد این خانه به همراهی جان میگردیم بی نشان در طلب ماه نشان میگردیم به هوا خواهی ابروی کمان میگردیم بی خودازخود شده درسیر زمان میگردیم به امیدی که در خانه به ما بگشاید نظری از کرم خویش به ما بنماید وه چه یاری که خمار می نابش لب عشق وه چه یاری که قرارش بربوده تب عشق روشن از برق نگاهش شده ایدل شب عشق بی فروغ است به پیش رخ او کوکب عشق در پی اش در پی همراهی او مرکب عشق به دل خسته دلان صبر وقرار آمده است مژده ای باغ خزان دیده بهار آمده است آسمان را نبود مرتبت والایش عرشیان را نبود جایگاه اعلایش به خداوند قسم، نیست کسی همپایش نه زمین، اهل دو عالم همگی شیدایش به فدایش که فدا گشته او بابایش جان ناقابل ما جمله به قربانش باد انبیا ریزه خور سفره احسانش باد از همه برده دل آن چهره پیغمبری اش زده برخاک، عدو را نفس حیدری اش برده هوش از سر میخانه می کوثری اش خنده برلعل لب مادر از این دلبری اش شاد و مسرور قدومش حسن عسکری اش اثری بر رخش از بوسه ی بابا دارد خنده حضرت نرجس چه تماشا دارد قمر خانه نرجس چقدر تابان است ماه از شرم تماشای رخش پنهان است دیده های پدر از فرط شعف گریان است مادر از نور رخ فاطمی اش حیران است اندر این خانه چه شور و شعفی مهمان است همه جمعند به گرد رخ مه پاره او قبله ی کعبه شده کعبه گهواره او سامره قبله ی هر قبله نما گردیده کعبه محرم به طواف سامرا گردیده خاک تیره به گمان عرش علا گردیده گوئیا محشر کبراست به پا گردیده دلخوش از آمدنش کرب و بلا گردیده آمده منتقم خون حسین بن علی آمده واله و مفتون حسین بن علی گره ای نیست که با آمدنش وا نشود شعفی نیست که در سینه مهیا نشود سائلی نیست که در کوی وی آقا نشود کس به شأن کرم و جود وی همتا نشود بی نگاهش به خدا درد مداوا نشود او همان آینه ی کوثر و طاها و علیست به نبی پاره جانست وبه گردونه ولیست مهد او منبع انوار خداوند جلی ست عشق او آینه ی عشق و تولای علی ست ازهمان روز ازل مست لبش جام بلی ست نام او جلوه گر نام دل آرام نبی ست اوبه هرعاشق ودلداده امام ست و ولی ست دیده ها منتظر صبح ظهورش باشد چشم ها در طلب خاک عبورش باشد ناز بر کعبه کند سامره از مقدم او گرد گهواره ی او کعبه شده محرم او عالم مرده شود زنده دل از یک دم او دو جهان قطره ای از لطف و عطای یم او برده تاب از همه عشاق، فراق و غم او کی شود هدیه به راه قدمش جان سازیم با قدومش دل غمدیده گلستان سازیم ای خوش آنروز که از کعبه صدایش آید از دل کعبه نواهای دعایش آید سوی این هستی بی روح صفایش آید سوی ما غمزدگان لطف و عطایش آید هر کجا می‌شنوم ذکر و نوایش آید نام او مشعل پر نور هدایت باشد انتظار فرجش اصل عبادت باشد همه جا پر شده از زمزمه ی آمدنش می‌رسد از همه سو رایحه ی پیرهنش مسجد و منبر و محراب مطیع سخنش باغ رضوان شده مخمور صفای چمنش برده دل از همه اوصاف حسن در حسنش دیده ی زینب کبرا به ظهورش باشد مادرش فاطمه سرمست حضورش باشد چه شود عاشق درمانده شود مهمانت ای فدای تو و آن دیده اشک افشانت دیده گریان شود از یاد شه عطشانت یاد آن پیکر بر خاک زمین عریانت روضه هایی که رساندست به لبهاجانت مقتل جد غریبت به نظر می آری همچنان ابر، به یاد محنش می باری
باز هم عرض ادب ذکر الفبای قلم می‌دود شور محبت به سراپای قلم ای خوشا حس من و وسعت رویای قلم می‌نشیند غزلی تازه به لب‌های قلم که جهان تشنه‌ی حق بود خوش‌آمد مهدی نور حق شمس فلق بود خوش آمد مهدی شاخه‌ی سبز ولایت به ثمر آمده است به تماشای رُخَش قرص قمر آمده است دوره‌ی زمزمه‌ی خوف به‌سر آمده است چهره‌ی مهدوی از پرده به‌در آمده است می‌تراود به فلک بوی گل از مجلس نور صلوات آمد و شد نذر گل نرگس نور عرش را یکسره آذین به صفا بست خدا پر جبریل امین کرد جنون را زیبا همه شادند که روشن ز جمالش همه‌جا حسنِ عسکری آقای جهان شد بابا بنویسید زمین باز تجلا دارد کودک دست حسن جلوه‌ی طاها دارد آمد آن گل که گلستان به جمالش مبهوت آمد آن حق که دو دنیا ز جلالش مبهوت آمد آن نور که ایمان به کمالش مبهوت آمد آن عشق که چشم از خط و خالش مبهوت مهدی فاطمه موعود خدا نور نجات به جمالش به جلالش به کمالش صلوات سامرا چشم تو روشن که پر از نور شدی مهو نورانیت چشمه‌ی منظور شدی غرق لبخند و سرور و غزل و شور شدی به مبارک سحری عاشق و مسرور شدی سامرا آمدن عید مبارک بادت مهدی آمد که شود باز شب میلادت بیرق شیعه بلند است که باران بارید قطره قطره شرف از وسعت ایمان بارید ابر بر خاطره‌ی دشت پریشان بارید اشک بر جان هراسان بیابان بارید اهل بیت آینه‌بندان و غزل‌خوان که ز نور پسر نرجس و فرزند حسن کرد ظهور ای سلام احدیت به تو یا مهدی جان همه‌ی شوق نبوت به تو یا مهدی جان رونق شعر ولایت به تو یا مهدی جان شادی و مهر و محبت به تو یا مهدی جان منتظر بود بشر تا هدف ابراز شود دری از روضه‌ی جنت به رخش باز شود ای خوش آن لطف که از جانب ایزد باشد مست گرداند و بی‌وقفه و ممتد باشد مهرورزی کند و سخت زبانزد باشد مثل زهرا و علی مثل محمد باشد جلوه کرد آن گل نرگس که جلایی دارد پای تا سر به خدا رنگ خدایی دارد شکر بی‌حد که خدا فاصله‌ها را برداشت عرش را زمزمه‌ی غیبت کبرا برداشت خاک را رایحه‌ی یوسف زهرا برداشت آخرین میوه شد از باغ تجلا برداشت دلبر و آیت و آیینه‌ی معبود آمد حجت حضرت حق مهدی موعود آمد عاشقان خوشه‌ی انگور به تاک افتاده هر که سرمست نشد، سخت هلاک افتاده چون در آیینه هوای رخ پاک افتاده از نگاه تر ما اشک به خاک افتاده دست‌ها غرق قنوت و به دعا محتاج است به صفای سحر کرببلا محتاج است سر سجاده شکستیم که تا کی غیبت از همه خلق گسستیم که تا کی غیبت با دل خسته نشستیم که تا کی غیبت عهد خون با مژه بستیم که تا کی غیبت مژده دادند که از راه، کسی می‌آید عاقبت منجی فریادرسی می‌آید می‌رسد حجت اثناعشر ان شا الله ولی عصر و امام بشر ان شا الله آخرین مرهم زخم جگر ان شا الله رسد اندوه و غم دل به‌سر ان شا الله ختم گردد به تولای وجودش برکات با نثار با صلوات و صلوات و صلوات مصطفی کارگر @ewwmajmamolodi