eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
352 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ نزدیکه اربعین و ، این دل من بیتابه به شوق دیدن حرم چشای من بی خوابه چن وقته نوکرت توی حسرته و عذابه ...... همه امیدم ،این بود که امسال با مدد از آقا علی موسی الرضا پای پیاده ، موکب به موکب با صاحب الزمون میام به کربلا ..... دوباره قسمتم شده صبوری براتم و خودت بده یه جوری اگه نیام به حرمت آقا جوون آخر میمیرم از فراق و دوری حضرت ارباب، نوکر و دریاب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ با پای دل همراه میشم حالا که قسمت اینه میام به سرزمینی که بهشت رو زمینه به زیر پای زائرات پر روح الامینه ...... از باب قبله میام تو صحنت سلام میدم به تو ای ماه عالم تاب میشم مثال ابر بهاری تا که چشام می افته به ضریحت ارباب ...... یه بغضی توی این گلو میشینه بی اختیار هی میزنم به سینه تا میرسم به گودیه قتلگاه میاد به گوشم ناله ایی حزینه غریب مادر عزیز مادر 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعر و سبک
( علیه السلام ) ازکجای غربت امام حسن بگم ؟ از توو خونه اش بگم ؟ همسرش قاتلشه ، توو خونه اش امنیت نداره ، از توو کوچه های مدینه بگم ؟ هر موقع توو کوچه می اومد نگاهش به قاتل مادرش می افتاد ، تا مُغیره رو میدید ، بدنش می لرزید ، اِ ی ی ی ... الهی بشکند دست مُغیره که بینِ کوچه ها بی مادرم کرد ... توو کوچه ها می اومد ، یاد اون روزی می افتاد که مادرش توو این کوچه ها زمین خورد ... الهی کسی نبینه ، تصورش هم برای آدم سخته ، همین که تصور کنه کسی داره مادرش رو میزنه ، آدم رو زَجر میده ... تا برسه به اینکه کسی ببینه ، جلو چشمش مادرش رو میزنند ... ای کاش من حسن را با خود نبرده بودم تا پیشِ چشم این طفل سیلی نخورده بودم .. توو مسجد می رفت ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، جلو امام حسن ، سَبّ ِ امیرالمومنین میکرد ... کجای غربتش رو بگم ؟ ... حضرت صبر میکرد ، یه نگاه کنید مدینه ببینید قبرش غریبه ، ... بازم بگم از غربتش ؟ بیائید بریم تشیع جنازه اش ، اولین بدنی که از اهلبیتِ پیغمبر (ص) رسماً تشیع شد ، بدن امام حسن بود ، ای کاش بدن امام حسن هم شبانه بر میداشتند ، جلو چشمِ ابی عبدالله ، جلو چشم قمر بنی هاشم ... سینه ها از شَرَر افروخته شد تن و تابوت به هم دوخته شد اگه ناله داری ، امشب باید برای امام حسن ناله بزنی ، باید برا غریب ناله بزنی ، آقا غریبه غریبه غریبه ... کدوم برادری راضی میشه ، طاقت داره ببینه ، بدن برادرش رو تیرباران میکنند ؟ جلو چشم ابی عبدالله ، جلو چشم قمر بنی هاشم ، ... تا دست به قبضه شمشیر بردند ، ابی عبدالله جلو اومد ، فرمود شمشیرها رو غلاف کنید ، خودِ برادرم وصیت کرده ، راضی نیستم قدر سرِ سوزنی ، خون در تشییع جنازه ام ریخته بشه ، ... آی غریب ... بزارید بزنند ، حسنم غریبه غریبه غریبه ... اِبن شهرآشوب نوشته ، وقتی تابوت را زمین گذاشتند ، ( ناله داری یا نه ؟ ) وقتی تابوت را زمین گذاشتند ، هفتاد چوبه ی تیر به تابوت حضرت ، اِ ی ی ی ... تیرها را بکِشید از کفن و ازتابوت تا ز تابوت همانا بدن آید بیرون ... یکی یکی تیرها رو میکشید ، گریه میکرد ابی عبدالله ، برادر غریبم ، دیگه محاسنم رو خضاب نمیکنم حسن جان ، ... غارت زده کسی نیست که مالش رو به غارت ببرند ، ... ( روضه خوند کنار بدن امام حسن ) غارت زده منم که با دست خودم ، بدن برادرم رو زیر خاک میکنم ، ...درست گفت ، دیگه محاسنش رو خضاب نکرد ابی عبدالله ، تا کجا ؟ تا کربلا روز عاشورا ، ... یا اباعبدالله ... کجا خضاب کرد ؟ وقتی تیر به سینه ی ابی عبدالله زدند ، ... ای حسین ... هر کاری کرد تیر رو از جلو بیرون بیاره نتونست ... ( اگه تحویل میگیری ؟ اگه ناله داری این روضه رو بخونم ؟ ) چون خودِ امام حسن فرمود ، حسین جان : « لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ » حسین جان ، تو گریه نکن ، همه باید برای تو گریه کنند ، ( اگه اشک هم نداشتی عیبی نداره ، ولی برای این روضه باید داد بزنی ) ... هر کاری کرد تیر رو از جلو بیرون بیاره نتونست ، ... یافاطمه ... هم شد ، تیر رو از پشت سر بیرون آورد ، خون مثل ناودان جاری شد ، دستش رو زیر خونها میگرفت ، خونها را به آسمان می پاشید ، دوباره دستش رو زیر خونها میگرفت ، خونها رو به صورت و محاسنش می مالید ، ... میفرمود میخواهم وقتی جدّم رو ملاقات میکنم ، با صورتِ خون آلود باشه ، ... در همین حال ... ( آماده ای بگم ؟ ) « صَالِحِ بْنِ وَهَبِ » ملعون جلو اومد ، آنچنان نیزه ای از پشت سر زد به پهلوی حضرت ... حسییین ... جانم ، نفَست رو خرج کن ... حسییین ... بلند مرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ... حالا به قصد فرج بگو : یاحسین ... ( سلام الله علیها ) 3/7/1401
402.5K
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند اول داداش پاشو ببین که زینب از سفر رسید با خنده های شمر و حرمله قدم خمید ........ چهل روزه مثلِ بارونم چهل روزه خیلی داغونم چی جور بگم داداش خیلی دلگیرم چهل روزه غریب و تنهام چهل روزه میونِ غمهام چهل روزه بی تو دارم میمیرم .......... حسین ای جونم پاشو درمونم بدونِ تو من داداش دلخونم غــریب مــــادر ،غــریب مــــادر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ بند دوم با دستای بسته بردنم به کوفه و شام تو هر مسیر به هر گذر میدادنم دشنام .......... من بودم و لشگرِ اعدا من بودم و جمع نامردا اسیر بودم ، بین یه عده بی عار چه سخت گذشت، بین اون بازار چه سخت گذشت ، تو جمع انظار میزدن با تازیونه بی شمار دستاااام رو بستن افسااار گسستن به پیشِ سرت دلم شکستن غــریب مــــادر ،غــریب مــــادر 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ به قلم :
5. روضه.mp3
7.75M
( علیه السلام ) الهی بشکند دست مُغیره که بینِ کوچه ها بی مادرم کرد ... ( سلام الله علیها ) 3/7/1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ تمام زندگے و هستےام فداے حسین چرا بمانم اگر نیستم براے حسین بگو بہ مرغ اجل روے بام ما منشین ڪه چند روز دگر مانده تا اربعین حسین 8 تا 💔 💚
عشق جانم❤️✋ یک شب از دفتر عمرم خواندم چون به نام تو رسیدم ماندم همه ی دفتر ورقی بیش نبود همه ی آن ورق دیدار تو بود اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج🤲 مهدوی 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 تقویم شیعه🏴 ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۰۷ شهریور ۱۴۰۲ میلادی: Tuesday - 29 August 2023 قمری: الثلاثاء، 12 صفر 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹جریان حکمین در جنگ صفین، 38ه-ق 📆 روزشمار: ▪️8 روز تا اربعین حسینی ▪️16 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️18 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️23 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام ▪️26 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ✅ با ما همراه شوید...🏴