4_5983059137485866641.mp3
2.89M
🌹#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
🌹#ولادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
🌹#سرود_شور
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
🌹#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
🌹#ولادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
🌹#سرود_شور
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
دوباره آسمون دل پر مهتابه
میون ساغر دلها مِیِ نایابه
شب میلاد خدای کرم و جود و
شب میلاد گل حضرت اربابه
شور بگیرید آی عاشقا علیاصغر اومد
انگاری با اومدنش خود حیدر اومد
رقیه میخونه لالایی
حسین میگه جونم بابایی
گذاشتم اسمتو علی چون
امید من تو کربلایی
دوست دارم یه عالمه
خدا میدونه آقا
هرچی بگم بازم کمه
خدا میدونه آقا
"یا علیاصغر ، یا علیاصغر"
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
همهی عرشیا مبهوتش و حیرونش
میگه زینب الهی عمه به قربونش
ملائک صفبهصفن زائر قنداقهش
شده عباسِ علی گهوارهجنبونش
خون امیرالمؤمنین تو رگاش میجوشه
توی بهشته وقتی که بغل عموشه
دل اسیرم زیر دینِ
کرببلا و کاظمینه
برات امشبت میدونم
جواز بینالحرمینه
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
🌹#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
🌹#مدح
✍شاعر:محمد بختیاری
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
دلگیر تر از سینه ی تنگم قفسی نیست
در خانه ی تنهایی من همنفسی نیست
تنهاتر از این بی کس دلمرده کسی نیست
من یکسره فریادم و فریادرسی نیست
در حسرت آغاز بهار است کویرم
واکن دهن شیشه ی من را به لبی یا
دم کن نفس شرجی من را به تبی یا
پر کن بغل سرد مرا یک دو شبی یا
سر کن با من چند سحر در رجبی یا
فرصت بده تا پیش قدمهات بمیرم
وقتی که به موی تو مسیر دلم افتاد
صدها گره ی کور سرِ مشکلم افتاد
شور لب تو بر بدن ساحلم افتاد
صد شکر که در خانه ی تو منزلم افتاد
در پیچ و خم عشق تو در آمده پیرم
آغاز بهار است صدای قدم تو
جنگل شدم از آب و هوای قدم تو
سر می دود از شوق برای قدم تو
چشمان مدینه شده جای قدم تو
از هرچه به غیر از قد و بالای تو سیرم
جان همه ی شهر به گیسوی تو بسته است
نان همه بر همت بازوی تو بسته است
بند دل عیسی به دم هوی تو بسته است
طاقی است دل ما که به ابروی تو بسته است
با دست تو ورز آمد از آغاز خمیرم
با آمدنت ختم شده غصه ی بابا
لبخند تو شد ساحل آرامش دریا
شد بسته در تهمت بی پایه و بی جا
مبهوت شد از ذره ای از علم تو یحیی(یحیی بن اکثم)
گفتی که من از طایفه ی علم غدیرم
خورشید شدی ساقی این نور علی شد
نوری نبوی آمد و منشور علی شد
آتش خودِ حق بود ولی طور علی شد
تأکید به مستی شد و انگور علی شد
از عقل جدا شد سرِ این کوچه مسیرم
حرف از علی و آینه ها شد چه بجا شد
دستم پُر باران دعا شد چه بجا شد
غم ، پشت سرم آبله پا شد چه بجا شد
این شعر فقط صرف خدا شد چه بجا شد
از شعله ی این راز گُل انداخت ضمیرم
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
014-Tavashih-Tooba-Ya-Abasaleh-www.ziaossalehin.ir-AF01.mp3
2.18M
یا اباصالح دلم را عشق تو کرده هوایی
یا اباصالح دلم را عشق تو کرده هوایی
می کنی در آسمان قلب مجنونم خدایی
می کنی در آسمان قلب مجنونم خدایی
یا اباصالح
یا اباصالح دلـــم را عشق تو کرده هـوایی
می کنی در آسمان قلب مجنونم خدایی
ارباب دلم، مهتاب دلم، عکس روی تو در باغ دلم
یا مولا یا اباصالح، یا مولا یا اباصالح
یا مولا یا اباصالح، یا مولا یا اباصالح
همخوانی اباصالح
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
کانال متن وروضه مجمع الذاکرین 👆
#حضرت_زینب
بود آخرین لحظه عمر من
الاشام غم با تو گویم سخن
چه خوش بود آیین غمخواریت
ز آل علی میهمان داریت
دگر جانم از غصه بر لب رسید
گذشت آنچه از تو به زینب رسید
خداحافظ ای شهر آزارها
خداحافظ ای کوی و بازارها
خداحافظ ای شاهد جنگ ها
خداحافظ ای بارش سنگ ها
خداحافظ ای شهر رنج و بلا
خداحافظ ای چوب و طشت طلا
خداحافظ ای قصه بزم می
خداحافظ ای رأس بالای نی
خداحافظ ای اشک جمّازه ها
خداحافظ ای زیب دروازه ها
خداحافظ ای شهر دشنام ها
خداحافظ ای کوچه ها، بام ها
خداحافظ ای سنگ خون و جبین
خداحافظ ای سیدالساجدین
خداحافظ ای رنج ها، دردها
خداحافظ ای خاک ها، گردها
خداحافظ ای ناقة بی جهاز
خداحافظ ای اختران حجاز
خداحافظ ای خاک ویران سرا
خداحافظ ای آل خیرالورا
خداحافظ ای خردسال اسیر
خداحافظ ای چار ساله صغیر
خداحافظ ای یاس نیلی شده
یتیم نوازش به سیلی شده
همین جا خودم دیدم از خون خضاب
سر نیزه ها هجده آفتاب
همین جا کنارم نی و دف زدند
به دیدار هیجده گلم صف زدند
همین جا دلم شد ز غم چاک چاک
که خورشیدم افتاده بر روی خاک
همین جا به زخمم نمک می زدند
عزیز دلم را کتک می زدند
همین جا به فرقم عدو خاک ریخت
به روی گلم خاک و خاشاک ریخت
همین جا ز غم جان من خسته بود
که ده تن به یک ریسمان بسته بود
همین جا ز غم بود جان بر لبم
که بنشسته طی شد نماز شبم
همین جا به ما خصم دشنام داد
حسین مرا خارجی نام داد
همین جا دو چشمم ز خون تر شده
که یاسم به ویرانه پرپر شده
همین جا به ویرانه بلبل گریست
غریبانه بر غربت گل گریست
همین جا ز غم جانم آمد به لب
که در گِل گُلم دفن شد نیمه شب
دریغا که آن گوهر پاک رفت
چو زهرا غریبانه در خاک رفت
الا ای همه نسل ها بعد من
بگویید از قول من این سخن
که زینب بدین کوه اندوه و درد
به موج بلا چون علی صبر کرد
خدا داند و غصه های دلش
که داغ حسینش بود قاتلش
مرا یک جهان درد و داغ و غم است
که توصیف آن بر لب میثم است
استاد حاج غلامرضا سازگار
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️روضه و توسل جانسوز _ ویژه شهادت حضرت زینب(س)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
"اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها،وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ،وَ لعَنْ اَعْدائَهُم بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ"
"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن ......."
اگر داغ هجرت به جان مانده باشد
بعید است جانی جوان مانده باشد
*شب حضرت زینبِ، هیچ کسی مثل حضرت زینب داغ هجر رو نکشید،لذا برای همینِ که امام زمان می فرمایند: خدارو برا فرج ما به حق عمه جانمون زینب قسم بدید...
این یه اشاره است، یعنی یه ذره مثل زینب در هجران من باشید تا من بیام...
یکسال این هجران بیشتر طول نکشید،اینقدر گریه کرد برای ابی عبدالله،از دست گریه هاش دوباره دستور دادن زینب رو از مدینه ببرید بیرون،با گریه هاش حکومت رو داشت متزلزل می کرد...
گفتند: کجا ببریم؟ گفت:یه جایی ببرید که خاطرات خوبی نداره، یه جایی ببریدش که در و دیوار رو نگاه میکنه زودتر جون بده،لذا آوردنش شام...*
در آن دل که از فیض یادت بهاری ست
نباید که دیگر خزان مانده باشد
تو باید بخواهی بیایی بتابی
که خورشید در آسمان مانده باشد
چگونه نباشی ولی زنده باشم
چگونه به تن بی تو جان مانده باشد
من آن طفل مردود نامه سیاهم
که هر بار در امتحان مانده باشم
به لطف تو امیدوارم برایم
برای تلافی زمان مانده باشد
سر سفره ی اشکت ای کاش امشب
برایم کمی آب و نان مانده باشد
شب روضه ی زینب است و بعید است
برای زبانم توان مانده باشد
تو خود باید از عمه جانت بخوانی
در این روضه هر روضه خوان مانده باشد
فرمود:آقاجان! برای کدام روضه است فرمودید:شب و روز اشک می ریزم،اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه می کنم..آیا روضه ی جدت غریبتون ابی عبدالله است؟آقا فرمود:اگه جدم هم بود با من خون گریه می کرد...روضه ی عمو جانتون قمر بنی هاشمِ،آقا فرمود:اگه عباسم بود با من گریه می کرد...روضه علی اکبر؟نه...قاسم؟نه کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون لحظه ای خون گریه می کنم،که عمه ی مارو پشت دروازه ساعات آوردن...."بیایید امشب اشکامون رو هدیه کنیم به شهدای مدافع حرم،اونایی که جون گذاشتن پا حرم زینب..."
فرمود: برا اون لحظه ای خون گریه می کنم که شهر رو آذین بستن، رقاص هارو جمع کردن،جلو محمل عمه ام زینب...*
تو خود باید از عمه جانت بخوانی
در این روضه هر روضه خوان مانده باشد
_
نام زینب می برم شعرم پریشان می شود
نام زینب می برم این ابر باران می شود
نامِ زینب بردم و دریا مودب ایستاد
باز اقیانوسِ نا آرام طوفان می شود
چادرش قدری بتابد آب میگردد زمین
روزها در سایه اش خورشید پنهان می شود
در دعا می ایستد محراب حیرت می کند
از مناجات شبش سلمان مسلمان می شود
در مدینه سال ها زهرا صدایش می کنند
وقت تفسیرش خود جبریل دربان می شود
خم نشد زانوی عباسش به جز در پای او
تا به محمل می رود اکبر شُتربان می شود
*یه لحظه ای وقتی می زدنش رو کرد سمت علقمه،گفت: آی غیرت الله! پاشو ببین نامحرما دور خواهرت حلقه زدن...
یک قدم خانم بیاید کوفه می پیچد به هم
یک قدم بی بی بکوبد شام ویران می شود
واژه هایش خطبه شد نهج البلاغه جمع شد
خطبه نه تیغ علی انگار عریان می شود
کیست این ؟ زهرا علی ؟شاید حسن شاید حسین
حق بده آئینه از این اوج حیران می شود
_
بادهای کربلا خاکسترش را پس دهید
نیزه داران سایبان بسترش را پس دهید
لحظه های آخرش چشمش به این در خشک شد
تیرهای حرمله آب آورش را پس دهید
خوب شد پیراهنی دارد گذارد بر دلش
گفت از بس یادگار مادرش را پس دهید
آه خیلی پیش او جای رقیه خالی است
کاشکی ای شامیان نیلوفرش را پس دهید
پیش او می گفت دختر مرد شامی می زدش
لااقل انگشترش ؛ انگشترش را پس دهید
این طرف او داد می زد آن طرف با او رباب
نیزه های بی مروّت حنجرش را پس دهید
ساعتی در دستتان افتاد دندانش شکست
خیزران در دست ها دیگر سرش را پس دهید
حسن لطفی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_زینب_س_شهادت
تا که کهنه پیرهن در دستهایم جا گرفت
نیمهی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت
روضه خوانت بودهام یک سال و نیم ای بی کفن
از صدای نالهی زینب دل دنیا گرفت
گودیِ زیر دو چشمم! یادگار گودی است
تا که شمر آمد به مقتل، کار دل بالا گرفت
جای سالم در تنت پیدا نکردم، لا جرم
خواهر غمدیدهی تو بوسه از رگها گرفت
هر کسی در کربلا از هر کجایی کینه داشت
انتقام خویش را از ما بنیالزهرا گرفت
دست نامحرم به روی خواهرت تا شد بلند
بر فراز نیزه، خونْ، چشمان سقا را گرفت
تا که بر گهوارهی نیزه بخوابد اصغرت
مادر بی شیرخواره نغمهی لالا گرفت…
شاعر: #محمدحسین_مهدی_پناه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
1401111802.mp3
20.89M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شهادت_حضرت_زینب_س
🎤کربلایی حسین طاهری ۱۴۰۱
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست
خوابمان برده ست…در اینجا کسی هشیار نیست
تو دعامان می کنی,ما بی محلی می کنیم
هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست
بی قراری از غم هجر تو کار عاشق است
من که عاشق نیستم,وقتی که حالم زار نیست
آخرش می میرم و رویت ندیده می روم
ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست
زحمتت دادم,برایت درد سر بودم ببخش
در میان نوکرانت مثل من سربار نیست
باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین
توبه و بد قولی من که همین یکبار نیست
من فقیر و رو سیاهم,بی نوایم…بی کسم
هم نشینی کریمان با فقیران عار نیست
این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن
بهر این ویرانه دل غیر از شما معمار نیست
دست من در محضرت خالیست می دانم ولی
مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست
من که سر تا پا گناهم….غیر گریه بر حسین
مرهمی بر زخم های این دل بیمار نیست
زینب و دروازه ی ساعات و یک شهر شلوغ
یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست
بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا
جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست
مثل اینکه باز از زوار او جا مانده ام
قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست
علی سپهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین