کانال متن روضه مجمع الذاکرین. .mp3
1.44M
#شور
#شب_اول محرم
#چقدانتظارکشیدمبهمحرمبرسم
گروه #نوحواعلیالحسین
#حلقه_ادبی_ریان
#بند١:
چقد انتظار کشیدم به مُحرَم برسم
توویِ روضَت بشینم باز پایِ پرچم برسم
به عزایِ اشرفِ اولاد آدم برسم
الحمدلله، روضه به پا شد
الحمدلله، بزمِ عزا شد
الحمدلله، نوکرا جمعَن
تمومِ عالم، کرببلا شد
سلام به پرچم، سلام حسین جان
سلام محرم، سلام حسین جان
#بند۲:
پیرنِ سیاه پوشیدم، که برام مقدسه
باز نسیمِ پرچمِ تو، به گداهات می رسه
هر کی بی تو بمونه، روزِ قیامت بی کَسه
الحمدلله شما رو دارم
الحمدلله کردی شکارم
الحمدلله هوامو داری
به زیر سایَت، من موندگارم
سلام عزیزم، سلام حسین جان
سلام محرم، سلام حسین جان
#بند۳:
چی میشه بمیرم امشب، برا زخمای تنت
برایِ لبایِ خشکت، برا کهنه پیرهنت
فدایِ سرِ رو نِیزَت، بدنِ بی کفنت
الله اکبر، بر نی سرت رفت
الله اکبر، بال و پرت رفت
الله اکبر، می بینه مادر
انگشتِ تو با، انگشترت رفت
سلام شهیدم، سلام حسین جان
سلام محرم، سلام حسین جان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5969598185994194274.mp3
658.9K
#شور
#شب_اول
#طلیعهمحرم
#بویمحرمدلاروبرده
#صادق_اویسی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
بوی محرم دلارو برده
نسیم پرچم به روضه خورده
خوش به حال اونکه نوکرت بود
آخرشم از غم تو مرده
گریه کنای ارباب و، سینه زنای بی تاب و خدا رحمت کنه
اون شهیدی که گمنامه، اون جوونی که ناکامه خدا رحمت کنه
اونا که محترم بودن، مدافع حرم بودن خدا رحمت کنه
یه یا حسین نثار روحشون
یه یا اب الفضل نوش جونشون
سلام یاحسین سلام یا اب الفضل
#بند_دوم
برای ارباب عزاگرفتم
برات روز جزا گرفتم
وقتی مریض توی خونه داشتم
از روضه واسش غذا گرفتم
رومو نزد زمین روضه، همیشه از همین روضه گرفتم حاجتی
برای من که آوارم، رو سیاهم گنه کارم تو باب رحمتی
یه جوری عاشقم دیگه، هرکسی میبینه میگه چه شاه و رعیتی
خدارو شکر که عاشقت شدم
تو رو میخوام فقط برا خودم
عزیزم حسین
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#قصیده
#شب_دوم
#آبزنیدراهراهینکهنگارمیرسد
#رضا_جوانبخت
#حلقه_ادبی_ریان
"آب زنید راه را هین که نگار میرسد"
دختر مرتضی علی(ع)، فاطمه(س) وار می رسد
زانوي شاهزاده ها هست ركاب محملش
با چه شكوه و شوکتی کوه وقار می رسد
هاشمیان به گرد او، فاطمیات پشت سر
قامت عصمتش در این حصن و حصار می رسد
دار و ندار فاطمه (س)، گوهر ناب مصطفي (ص)
به كربلا حسين (ع) با دار و ندار می رسد
خامس آل پنج تن(ع)همره طفل شیرخوار
زودتر از روز دهم سر قرار می رسد
شانهی آسمانیان، محمل دختران شده
چه نازدانه دختری به این دیار می رسد
گرد و غبار این زمین تا نرسد به معجری
بال فرشته از یمین یا که یسار می رسد
رونق کار ماذنه، رکن شباب هاشمی
وارث هیبت نبی، یکّهسوار می رسد
"رونق باغ مي رسد چشم و چراغ می رسد"
"عنبر و مشک می دمد" دولت يار می رسد
وزير اعظم حسين (ع) آيه ي محكم حسين (ع)
صاحب پرچم حسین (ع) آن جلودار می رسد
آن سوی دیگر از زمین، نیزه و تیغ آبدار
ارتش زمهریرها چند هزار می رسد
رفت قرار ناگهان از دل خواهر حسین ع
در نظرش همه جهان تیره و تار می رسد
پرده کنار می رود، واقعهی روز دهم
صحنه به صحنه از دل گرد و غبار می رسد
"چاک شده است آسمان غلغله ای ست در جهان"
ديد ز هر طرف غمی همچو شرار مي رسد
ديد كه از جور فرس، چه استخوان ها كه شكست
ناله و بانگ قاسمِ لاله عذار می رسد
حلقه زدند کوفیان دور حسین و اکبرش
صداي طبل شادی و داد و هوار می رسد
طفل به دست آسمان، بود و صدای خنده از
لشكر شاميان بر اين طرز شكار مي رسد
لحظه ي تلخ حادثه چکمهی نونوار شمر
همره کهنه خنجری سرکش و هار می رسد
گوشه به گوشه آسمان سرخ تر از خون گلو
پنجهی شمر و زلف او! آخرکار می رسد
وقت نفس نفس زدن زمان دست و پا زدن
ناله ی “یا بُنَیَّ” از گوشه کنار می رسد
"آب زنيد راه را"، مادر او به قتلگاه
با پر و بال زخمی و حالت زار می رسد
گوش زمین و آسمان می شنود در آن زمان
آه صدای پای آن چند سوار می رسد
چشم حسین بسته شد، قوم هراس شد جسور
موقع غارت از حرم، وقت فرار می رسد
مرد سوارهی عرب، گر نرسد به دخترك
به يارب اش ز پيشِ رو بوتهی خار می رسد
کانال متن روضه مجمع الذاکرین...mp3
1.68M
#زمینه
#شب_دوم محرم
#کارواندارهمیادبهسمتکربلا
گروه #نوحواعلیالحسین
#حلقه_ادبی_ریان
#بند١:
کاروان داره میاد، به سمتِ کربلا
پیشِ رو آماده ان، سپاه کوفیا
این طرف لشکری از، گُلای فاطمه
اون طرف منتظرَن، یه عده بی حیا
دارم می سوزم برای اون وقتی که، به زیرِ لبهات گفتی اِنا لله
غم عالم توو چشمایِ زینب بود، نگاهش سمت تو یا اباعبدالله
می میرم برا غُربتت توو اون صحرا
می میرم برا وقتی که میشی تنها
می میرم وقتی آتیش می گیره دامنها
ثارالله یا اباعبدالله ۳
#بند۲:
ناله ها پیچیده توو، صدایِ جیغِ باد
زینبت جُز تو مگه، چی از خدا میخواد
تویِ این نگرونی، که جون به لب رسید
خیمه ها منتظرن، که مادری بیاد
دارم می سوزم برایِ اون وقتی که، دیدی ناموست آواره توو صحراس
تو گریه می کردی و زینب می دید، به رویِ لبهایِ تو ذکرِ یا زهراس
می میرم که غریبونه شدی مهمون
می میرم که دلِ مادرِ تو شد خون
می میرم برا اشکایِ چشات آقاجون
ثارالله یا اباعبدالله ۳
#بند۳:
اومدی حالا شدی، آواره از خونه
صورتِ دختراتو، خورشید میسوزونه
گَرد و خاک نشسته رو، تمومِ صورتا
گِل میشه اشکایی که، شبیهِ بارونه
دارم می سوزم برای اون وقتی که، علیِ اکبرت شد اِرباً اِربا
آتیش افتاد به جون خیمه ها وُ، سر شش ماهه تابید از رو نیزه ها
می میریم برا وقتی که عَلَم افتاد
می میرم وقتی که دستِ قَلَم افتاد
می میرم وقتی آتیش به حرم افتاد
ثارالله یا اباعبدالله ۳
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین....mp3
1.22M
#زمینه
#شب_دوم
#ورودیه_کاروان
#میپیچهصدایجرس
#عالیه_رجبی
#سعید_حمیدیانفر
#امیر_اسدی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
میپیچه صدای جرس
تو سکوت کرببلا
ناله میزنه خاک و میگه
برگرد آقا
اینجا وادی مرگه
خاکش پراضطرابه
برگرد جون شیش ماهت
اینجا قحطی آبه
تنت یا سیدالشهدا
میشه مقطع الاعضا
میشه مرملٌ بالدما
#بند_دوم
واسه ی زمین زدنت
کینه خیلی فراوونه
دل تو رو داغ جوونات
میسوزونه
داغ قامت سقا
درد زخمای اکبر
ازپا تورو میندازه
تیرو حنجر اصغر
میشی بی یاور و بی سپاه
حرم میشه بی پشت وپناه
میشه لب تو لبریزِ آه
#بند_سوم
گرگا وقتی که برسن
به تنت که نیمه جونه
همه تنتو تیرو نیزه
میپوشونه
جسمت می مونه بامن
رو نی سرت سواره
بی تو توی نامردا
زینب یاری نداره
سه روز بی زره و پیرهن
تنت رو خاک داغ من
رها میشه بی غسل و کفن
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
2.33M
#واحد
#شب_دوم
#ورودیه_کاروان
#صدایپایحسینه
#عالیه_رجبی
#امیر_اسدی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
صدای پای حسینه
میپیچه میون صحرا
دل موجا بیقراره
میرسه ساقی به دریا
میان تا که همه عالم
بشن مجنون و حیرون
زمین خشک اینجا هم
بشه مثل گلستون
پریشون میشه دلای ما
خیس پای چشمامون
شده ارباب با زن و بچهاش
آواره توی بیابون
حسین ع جانم حسین ع جانم حسین ع جانم ای حسین ع جان
#بند_دوم
این ملجأ بی قرارا
اومده سر قرارش
به شوق معشوقش اومد
باهمه دارو ندارش
چه آقایی که یه عمره
تو سینهاش بذر عشقه
سر و پیکر، رگ و حنجر
همه چیش نذر عشقه
گذشت از هرچی ولی قلبش
آشوبه واسه زینب
برا حال خواهرش داره
میجوشه خونش مرتب
حسین ع جانم حسین ع جانم حسین ع جانم ای حسین ع جان
#بند_سوم
دعا میخونه نیفته
چشم خواهرش به گودال
الهی هرگز نبینه
جسمی رو که میشه پامال
چقد سخته بشه پیشش
به ناموسش جسارت
چقد سخته عزیزش رو
ببینه تو اسارت
مسیر تلخ جداییشون
راهیه بدون چاره
عقیله میبینه رو خاکا
قرآن میشه پاره پاره
حسین ع جانم حسین ع جانم حسین ع جانم ای حسین ع جان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
• ﷽ •
سبک:شور
حضرت #رقیه_سلام_الله_علیها
#محرم_الحرام_۱۴۴۵
➖➖➖➖➖➖➖
مشکات الزهرا یا رقیه
ذاتا نوری نورا رقیه
بردی ارث از مادربزرگت
انسیة الحورا رقیه
ام ابیهایی و تو مادر بابایی
سه سالته برا خودت لشکر بابایی
عالمو میکُشه حسین وقتی بهت میگه
الهی قربونت برم دختر بابایی
روی نخل علوی، ثمر و ببین
رفته کلا به حسن، جگر و ببین
تو خرابه های شام، سر باباشو
با گریه پس گرفته، هنر و ببین
سیدتی یا رقیه
➖➖➖➖➖➖➖
تو دُر نایابی رقیه
مفتاح هر بابی رقیه
بردی ارث از ام المصائب
حلمای اربابی رقیه
بضعة العباسی یعنی جان اباالفضلی
تو الگوی کل محبان اباالفضلی
وضو گرفته هر دفعه تو رو بغل کرده
سه آیهٔ کوثر قرآن اباالفضلی
بگو لا حول و لا، تیر عشقشو
زده به قلب عموش، هدف و ببین
نوهٔ ابوترابه برو شهر شام
حرم دوم شاه نجف و ببین
سیدتی یا رقیه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
• ﷽ •
سبک:شور
مولا #قمربنی_هاشم_علیه_السلام
➖➖➖➖➖➖
دریای جود و کرم اباالفضل
ماه من ماه حرم اباالفضل
مردونگی یعنی همین اباالفضل
شیر نر ام البنین اباالفضل
رعنای اباعبدالله، زیبای اباعبدالله
با تو غم نمیمونه تو، چشمای اباعبدالله
آغازه قمر، پایانِ قمر
آرامش قبل و بعد طوفانِ قمر
هی دور زمین، میچرخه قمر
ماه آسمون شده پریشان قمر
➖➖➖➖➖➖
خیمه شبها با تو مثل روزه
چشماتو قربون خیلی نفوذه
دوری ازت یک لحظه هم محاله
باید همش پیشت باشه سه ساله
ای مرد اباعبدالله، هم درد اباعبدالله
وقت سختیا دنبالت، میگرده اباعبدالله
سرداره قمر، سالاره قمر
رفته به باباش علی جنم داره قمر
خورشیدم اگه روز بالا میاد
آرزوش فقط همینه دیدار قمر
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
➖➖➖➖➖➖
✅غریبانه دیگری برای امام ششم
🔻علیاكبر لطيفيان
مگر رسول به وصفش بیان کند سخنی
که وصف ذات خدا نیست کار همچو منی
جواب هرچه که باشد نوازش است مرا
خدا کند بنوازد مرا ولو به «لن» ی
بساط حوزه کرم میکند، چه ذوالکرمی
بساط روضه عطا میکند، چه ذوالمننی
به دست شیخالائمه غدیر جان بگرفت
بله؛ غدیر جوان شد ز بادهء کهنی
ببین حدیث حدیث وببین که بحث به بحث
چگونه یک تنه رفته به جنگ تن به تنی
به جعفر بن محمد بگو بسوز وبساز
مباش فکر حرم گر نوادهء حسنی
سیاهتر ز همه روزگار پروانهست
اگر که شمع بسوزد میان انجمنی
نخست آنچه صدا میکند سر زانوست
اگر کشیده شود ناگهان سر رسنی
ببین چه برسرزن یا که مرد میآید
طناب را بکشی، تازیانه هم بزنی
عبا نداشت که ازخجلتش بسر بکشد
پناه برد به یک آستین پیرهنی
چه سخت میگذرد مرد آبروداری
طی طریق کند با غلام بددهنی
اگرچه سوخته در جای شکر آن باقیست
که میخ در نگرفته به گوشه بدنی
اگرچه از نفس افتاده باز هم راضیست
که بین کوچه نیفتاده است هیچ زنی
چه حرفها نشنید و چه چیزها که ندید
شکستهدل شد و آمد ولی چه آمدنی
غریب نیز از اینجا نمیرود عریان
برای تو کفن آوردهاند، عجب کفنی
#علی_اكبر_لطيفيان
#امام_صادق علیهالسلام