#واحد از #حاج_محمود_كريمى
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۲
#خیمة_العباس "علیهالسلام"
#حضرت_علی_اکبر (ع)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
➖➖➖➖➖➖➖
میگیرم از چشمام اشکارو
میبینم مرگ رویاها رو
راهی کردم از زیر قرآن
علی و زهرا و طاها رو
زینب ببین این قدّ و بالا رو
بیا ببین این سرو رعنا رو
جانم علیاکبر جانم جانم
میبینم تشدید گردبادو
دیدم کلاخودش افتاد و
پراکنده کرده این گردباد
برگای این سرو آزادو
زینب ببین آوار طوفانو
این تقطیع آیات قرآنو
خزونه پر از گلبرگ و برگو
این فوّارههای خونافشانو
توو ثواب ذبحش، شرکت دادن
هر نیزه و شمشیر و پیکانو
توو اردوی دشمن، برپا کردن
مهمونی تیغای برّانو
زینب ببین عین جدّش حیدر
فرق نوهی شاه مردانو
جانم علیاکبر جانم جانم
وقتیکه سرخ شد، جعد مشکین
بیتعادل شد بالای زین
پر تلاطم شد، موج گیسوش
شمشیرا میرفت بالا پایین
حالا چجوری آیاتش رو
پیدا کنم از خاک خونین
عبا بیارید گلبرگ بردارید
اینجا تووی میدون، گلریزونه
حال منو، بابا کی میدونه
جیگرمو داغت میسوزونه
میوهی دلم افتاد از شاخه
جوون رشیدم، غرق خونه
بابا این جسم ارباً اربا رو
چجوری به خیمه برگردونه
چچوری گلبرگاتو از روو خاک
پیدا کنه، چشمی که گریونه
چجوری اگه پیداشون کردم
بردارم با دستی که لرزونه
میخوام برم دنبال گلبرگات
ولی دیگه زانوهام بیجونه
از تن پراکندت اعضایی
برای همیشه، جا میمونه
➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#جفت از #حاج_محمود_كريمى
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۲
#خیمة_العباس "علیهالسلام"
#حضرت_علی_اکبر (ع)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
➖➖➖➖➖➖
كَطَهَ في الخَلق
جوارحَ النبي
كطه في الخُلْق
مكارمُ النبي
كطه في النُّطق
يوحى الى النبي
في زَحمَة المَيدانْ
كجَدّي حيدره
أُجَندلُ الفُرسان
يُمنى ومَيْسَرَه
أَفدي أبي العطشان
وأفدي خُنصُرَه
أنا علي بن الحسين بن علي
وَرثْتُ مِن عمّي
سخاءَ المجتبى
مِن فاطمه أمي
رائحةَ العَبا
ومِن أبي عزمي
ودمعَ الغُرَبا
أنا علي بن الحسين بن علي
لهفي على المولى
يَراه رَفْرفَ
بنيّ مِن بَعدكْ
على الدنيا العَفا
يا أشبَهَ النّاس
بجدّي المصطفى
أنا علي بن الحسين بن علي
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#جفت از #حاج_محمود_كريمى
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۲ #خیمة_العباس "علیهالسلام"
#حضرت_علی_اکبر (ع)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
از خیمه برون چو رسولالله
آمد پیش چشم ثارالله؛ دستی بر قبضهی شمشیر و
فریاد علیاکبر، یاعلی ولیالله
همهی اهل حرم از پی او نالان
فلک از غم او گریان؛ ملک از نفسش سوزان
به کف آینه و اشک و قرآن
به تنش زرهی رسول دوسرا
میبرد به نگاه، دل خون خدا؛ مولا
دست عالم و دامن تو یاعلی
به دم تو یاعلی
نظر عبّاس به نگاه یل حیدر
که ببیند ازو یکبار مثل پردهای از خیبر
میرسد رجز اکبر؛ امیر عالمین نگاهش به جنان
زیر تیغ و سنان، تو عزیز حسین ای وای
دست خدا، دست مولا علی
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🎙 #شور از #حاج_محمود_كريمى #شب_هشتم_محرم_۱۴۰۲ #خیمة_العباس "علیهالسلام"
#امام_حسین (ع)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
➖➖➖➖➖➖➖
حرمت سودای سرم؛ عشقت بالوپرم
از دود عود دور ضریحت تا یوم المحشر، معطّرم
عشق تو را مدیون حیدرم؛ ممنون زهرای اطهرم
وفا کنم و ملامت کشم و خوش باشم
هرچه پیش آید از تو، به جان میخرم
خاکم، خاک پای زوّارت؛ گردم زیر فرش دربارت
خواب میبینم بینالحرمینم؛ کبوترم در هوای تو
تا خود افلاک نه! بلکه فوق افلاک میپرم
دخیل علم و بیرق و خیمه و خرگاه حضرت سلطان عرشنشینم
دخیل پسر دوم حیدرم
ای حسین! مرا دور مینداز
که در تخیّلم در کربوبلا، سپر گلوی اصغرم
ای دلبرم! ای سرورم!
بهفدای غلام سیاهت، پدر و مادرم
لطفی که کردهای تو به من، مادرم نکرد
ای مهربانتر از پدر و مادرم، حسین
أبد والله عشق منی
أبد والله از در خونت، حاشا اگه جایی برم
أبد والله جز در خونت، جایی رو ندارم که برم
أبد والله تو همه دین منی
أبد والله درد و تسکین منی
أبد والله ما بَرحتُ مِن بابک
أبد والله لا کَففتُ عن تملّقک
أبد والله من مجنونم
أبد والله تو لیلایی
أبد والله من کویر تشنهام؛ تو دریایی
أبد والله من تشنهی شهادتم و تو سیّدالشهدایی
أبد والله میخوامت
أبد والله عاشقتم
أبد والله بیتو اصلا
أبد والله بیتو ابدا
أبد والله مست مست از بوی در میخونتم
أبد والله افتاده در پای خم و پیمونتم
أبد والله خلاصه من دیوونتم
أبد والله دیوونتم
➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#شور از #حاج_محمود_كريمى
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۲
#خیمة_العباس "علیهالسلام"
#امام_حسین (ع)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دلم همینکه مرا سوی موی یار کشید
سر مرا، سر عاشقشدن به دار کشید
منی که آه نگفتم برای هیچکسی
همینکه نام تو آمد، دلم هوار کشید
درود بر پدرم کز همان طفولیت
برای روضهات از من همیشه کار کشید
برای آنکه گلش عاقبتبهخیر شود
مرا به دست تو داد و خودش کنار کشید
درون آتش دوزخ نسوزد آن نوکر
که روی سینه ز داغ تو، یادگار کشید
سنگینی داغ تو، عالم را بهم ریخت
دنیا ندارد بعد تو الّا مصیبت
هر تکّه از جسم تو یک گودال، روضه است
دستت مصیبت، سر مصیبت، پا مصیبت
خندیدن لشکر به من، کم بود؛ حالا
دارد میآید عمّه پیشت؛ وامصیبت!
میترسم اینکه از روی دستم بریزی
تشییع تو حالا شده تنها مصیبت
چندین نفر دنبال اعضای تو گشتند
شد پیکر تو جمع امّا با مصیبت
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین