─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#رباعیات
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
باید که زبـانـــی از شقـــایـق باشیم
تا محــرم اســـرار و حقــایق باشیم
هستــیم اگـــر شیــعهٔ صادق ، بایــد
عامــل به حدیث آل صــادق باشیم
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
آیینـــه ، ارادت به تو دارد ، مولا
در صدق ، شباهت به تو دارد ، مولا
هر شیــعه که در مکتب تو عــالم شد
در سینـــه ، محبـت به تو دارد ، مولا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
علمــی که برازندهٔ هـــر برتـری است
مــدیونِ علـومِ مکتب جعــفری است
روشنـگــــر راه می شـــود تا به ابــد
آن علم که بر محور دین باوری است
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
از غـــربت آیینــــه دلـم می گیـــرد
از این ستم و کیــنه دلـم می گیـــرد
یـادآور مــادر اسـت این آتــش و در
با آن غـــم دیرینـــه دلم می گیـــرد
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
4_5881710880101503612.mp3
996.2K
#امام_صادق_زمینه
شعله میکشه
در خونه ی اونی که آسمونا تو دستشه
شعله میکشه
مدینه الانه که شبیه به کربلا بشه
غریبونه
دارن آقامونو میارن از خونه
چی میگذره بهش کسی نمیدونه
شبیه پای زخمی قلبشم خونه
عبا عمامشم . جامونده
چقدر روی زمین . میافته
تا خورده روی خاک . زیر لب
یافاطمه فقط . میگفته
اشفع لنا عندالله
دومین اباعبدالله
قامتش خمه
تموم نوکرا هم بمیرن از ماتمش کمه
قامتش خمه
خونه دیگه مثه شام غریبان محرمه
پر از درده
حرومی توی خونه داره میگرده
جلو چشاشه روضه های بی پرده
زنی که سرپناهشو گمش کرده
غروب کربلا یادش بود
آتیش و چادر اطفالو
سر بریده رو میدیدند
همه حوالی گودالو
اشفع لنا عندالله
دومین اباعبدالله
#محمدرضا_طالبی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا جعفر ابن محمد الصادق
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
آسمان غرق عزا شد در غم شیخ الائمه
ماتم عظما بپا شد در غم شیخ الائمه
ناله و اشک و مصیبت هر کجا دامن زده
شهر یثرب کربلا شد در غم شیخ الائمه
آن امام مسلمین و دست های بسته ی او
باز حرف کوچه ها شد در غم شیخ الائمه
آتشی افروختند بر خانه ی آل پیمبر
ماجرای خیمه ها شد در غم شیخ الائمه
آنچنان زهر جفا سوزاند از پا تا سر ش را
تیره گون ارض وسماشد در غم شیخ الائمه
شد شهید از ظلم اعدا حامی قرآن و دین
چون خزان باغ ولا شد در غم شیخ الائمه
هم ملائک هم پیمبر از غم صادق حزین
خونجگر خیر النسا شد در غم َشیخ الائمه
یک مدینه یک بقیع و یک امامِ بی حرم
هر دلی ماتمسرا شد در غم شیخ الائمه
وا اماما ،وا اماما وا شهیدا ،وا شهیدا
عاشقان را این نوا شد در غم شیخ الائمه
((حجت اله رجب زاده جرجافکی ))
صادق آل عبا. کشته شده ازجفا
نفس نفس میزند به یاد کربلا
اوکه رئیس مذهب است
غمزده در روز وشب است
درنفس های آخرش
یاد حسین و زینب است
واویلا واویلتا...
〰〰〰〰〰〰〰
پیر قبیله چرا. همچو عقیله چرا
اسیرو در آتش است همچو خلیله چرا
ابن ربیع بی حیا
زبان گشوده به ناسزا
بسته دودسته پیر عشق
همچو علی مرتضی
واویلا واویلتا .....
〰〰〰〰〰〰〰
خمیده قامت چرا دوان دوان میرود
برهنه پا و سرت. به نیمه جان میرود
او به دنبال مرکب است
خسته در تاب وتب است
غم های کرببلا درجانش لبالب است
واویلا واویلتا .......
〰〰〰〰〰〰
جنایتی پا گرفت هوای دنیا گرفت
دوباره شمری به دست محاسنی راگرفت
اینجا گودالی نبود
پیکره پامالی نبود
اینجا که زنی اسیر نشد
غارت و جفایی نبود
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_م
#سنتی_واحدسنگین_زمزمه_شور...
#سیاهپوشان
#ورود_به_ماه_محرم
یاصاحب الزّمان،شد ایام غم
آقا روضه بخوان، آمد محرم
صاحب عزایی
آقا کجایی
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
از داغ ِ جدّ تو، شد عالم گریان
پیراهنش شده،در عرش آویزان
ماه عزا شد
ندبه به پا شد
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
▪️▪️▪️▪️▪️
پیراهن مشکیست بر تن خاتم
دلهای اولیا شد غرق ماتم
لب با شور وشین
گوید یاحسین
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
▪️▪️▪️▪️▪️
می بارد جای اشک،خون از هر دیده
حَیَّ عَلَی العزا ، در عرش پیچیده
غریب زهرا
رود کربلا
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
راهی ِ کربلا گشته ثارلله
گویا که می رود سمت قتلگاه
او می دهد جان
با کام عطشان
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
▪️▪️▪️▪️▪️
یک طفل رضیع است در کاروانش
دل برده از همه،جان به قربانش
با تیر سه پَر
گردد خون جگر
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
▪️▪️▪️▪️▪️
این کاروان دارد،رقیّه سادات
ندارد طاقت ِ ظلم وجنایات
می گردد نیلی
از ضرب سیلی
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دارد این قافله،علی اکبر
مؤذن حرم ،شبه پیغمبر
گردد او پرپر
صدپاره پیکر
یاصاحب الزّمان آجرک الله.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#سنتی_واحدسنگین_زمزمه_شور...
#شب_اول_محرم
#شهادت_حضرت_مسلم_علیه_السلام
یاصاحب الزّمان ای ماه زهرا
راهی کوفه ای با چشم دریا
اشکت شد دائم
از داغ مسلم
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
➖➖➖➖➖➖
می بینی در کوفه آواره گشته
در کوچه های شهر،بی چاره گشته
شد طوعه یارش
تنها غمخوارش
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
➖➖➖➖➖➖
یک شهر، شد دشمنش،تنهای تنهاست
فکر غریبی ِ فرزند زهراست
کوفه سراسر
شد خصم حیدر
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
➖➖➖➖➖
با یک لشکر؛ تنها، در کوفه جنگید
از بی وفایی ِ این مردم نالید
با سنگ عدو
شکست سر او
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
➖➖➖➖➖
از بس جراحت داشت،شد او غرق درد
آخر شد اسیر ِ دشمن نامرد
سرش جدا شد
با خون حنا شد
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
➖➖➖➖➖➖
شکر حق که نبود آنجا خواهرش
دیگر ندیده است روی نی سرش
نشد او رها
در بین صحرا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
185.4K
#نوحه. #سنتی
#زنجیرزنی
#شب_اول_محرم
🎤کربلایی صادق گل محمدی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#سنتی_واحدسنگین_زمزمه_شور...
#شب_دوم_محرم
#ورود_کاروان_به_کربلا
یا صاحب الزّمان آجرک الله
جدّ تو آمده سمت قتلگاه
همراهش گویا
رفتی کربلا
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
کاروان،رسیده به خاک پر درد
نشسته بر لب ِ همه آهی سرد
اینجا کربلاست
که مهد بلاست
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
چون پای عمّه ات زینب کبری'
رسیده بر روی خاک کربلا
گردیده مضطر
نزد برادر
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
دریای خون شده چشمان زینب
در راه خیمه اش گشته جان بر لب
لبریز غم شد
غرق ماتم شد
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
از مرکب تا خیمه ، رفته با عزّت
دورش صف کشیدند چندین با غیرت
خواهر امام
دیده احترام
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
وقتی رفته زینب سمت خیمه ها
حتّی کسی ندید سایه ی او را
وای از شهر شام
بین ازدحام
یا صاحب الزمان آجرک الله
➖➖➖➖➖
اینجا اگر بارید اشک از دو عینش
دلداری داده است او را حسینش
وای از عاشورا
حمله ی اعدا
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
وای از عصر دهم،غارت خیام
تنها بین اعداست،خواهر امام
وای از جسارت
بند اسارت
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖➖
همسفر می شود زینب با اعدا
می رود چل منزل تا شام بلا
پای هجده سر
او گردد مضطر
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
227.5K
#نوحه. #سنتی
#زنجیرزنی
#شب_دوم_محرم
🎤کربلایی صادق گل محمدی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#سنتی_واحدسنگین_زمزمه_شور...
#شب_سوم_محرم
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاالسلام
ای صاحب درد و آه مستدام
گویا هستی بین خرابه ی شام
اشکت شد جاری
دل بی قراری
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
می بینی عمّه ات ،آن لاله ی پاک
دارد در خرابه ، بالشی از خاک
از بس دیده غم
دارد قدّ خم
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
شده مویش سپید از داغ بسیار
در کوچه های شام او دیده آزار
با دست بسته
سرش شکسته
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
از بس بابای خود را دائم خوانده
قلب عمّه ها را خیلی سوزانده
بهانه گیر است
از هجرش سیر است
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
بهر تسلّایش ،دشمن نامرد
سر بابایش را برایش آورد
چگونه دیده
سر بریده
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
گفت ای باباجانم، ای نور دیده
چه کسی حنجر تو را بریده
دیدم من تو را
روی نیزه ها
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
➖➖➖➖➖
سر بابایش را گرفت در آغوش
دیدند که لاله ی ارباب شد خاموش
با حالی پردرد
رقیّه دق کرد
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)