#امام_رضا_مدح
#رباعی
ازجورِ فلک عبث چرا باید گفت
رفتی چو به مشهدِ رضا باید گفت
ازگنبدِ لاجورد هرغم که توراست
باصاحبِ گنبدِ طلا باید گفت
#امام_رضا_مناجات
#رباعی
تـا در کنف لطف تو مأوای من است
خـــــاک در تو عرش معلای من است
ای خسرو طوس، این بود مَسلک من
آنکس که بود عبد تو، مولای من است
#ثابت
#امام_رضا_مناجات
سلام گرم مرا چون ز راه دور شنیدی
کـرم نمـودی و بهـر زیارتت طلبیدی
برای آنکه گل از اشک دیده بر تو بیارم
دل مـرا تـو شکستی، غم مرا تو خریدی
بـه نـامه سیهام لحظهای نگاه نکـردی
مـرا صـدا زدی و پـرده مـرا ندریـدی
چگونه راه به من دادی ای رئوف رئوفان
مگـر سیـاهی پـرونده مـرا تو ندیدی
در آستان تو من روی آورم به چه رویی
که من چو خار سیه رویم و تو یاس سفیدی
نیاز بـر کـه بیارم؟- تو حاجتی تو نیازی
امید بـر کـه ببندم- تو آرزو تـو امیدی
چـه رازهای نهانی که بود در دل تنگم
نگفتـه بـودم و دیدم تمام را تو شنیدی
به حیرتم که نکرد این همه گنه ز تو دورم
من از تو هر چه بریدم، تو از کرم نبریدی
چه میشود گره از کار «میثمت» بگشایی
مگـر نـه قفـل مهمـات را فقط تو کلیدی
#غلامرضا_سازگار
#امام_رضا_مناجات
مستحقم بده در راه خدا آقاجان
آمدم باز به امید شما آقاجان
دست تنگم به امید کرمت آمده ام
رحم کن بر منِ افتاده ز پا آقاجان
اهل ایرانم و همسایه چشمان شما
حقِ آب و گل ما هست به جا آقاجان ؟
فقط این جاست که رویم به گدایی باز است
داده ای بس که خودت رو به گدا آقاجان
گره آخرتم دست تو را می بوسد
مکن آن روز فراموش مرا آقاجان
سر سال است و من خرجی خود میخواهم
بعد دو ماه غم و اشک و عزا آقاجان
من به این آب و هوا انس گرفتم اما
چه کنم با هوس کرببلا آقاجان
**
کودکی من از این صحن به آن صحن گذشت
مثل پروانه در باد رها آقاجان
با همان لهجه پاک پدری میگویم
قربون کفترای صحن رضا...آقاجان
#حسن_کردی
#امام_رضا_مناجات
من کیستم گدای گدایان این درم
گر پا نهم به جای دگر خاک بر سرم
روزی اگر بناست از این در جدا شوم
از هم جدا شوند سر و جان و پیکرم
محتاج دام و شیفته ی دانه ی توام
هر چند در حریم تو کم از کبوترم
زوار عارفند به حقّ تو یا رضا
ای وای من که از همه بی معرفت ترم
بر پادشاهی دو جهان ناز می کنم
از آن خوشم که بر در این خانه نوکرم
مهر تو گشت شیره ی جان و روان روح
از لحظه ای که شیر به من داد مادرم
فیض زیارت تو و آلوده ای چو من
گر لطف تو نبود نمی گشت باورم
هر کس که دشمن است تو را دشمنش منم
حتّی اگر بود پدرم یا برادرم
از صدق و پاکی پدر و مادرم بود
گر عاشق پیمبر و آل پیمبرم
یک عمر از تو گفتم و خواهم که وقت مرگ
خیزد رضا رضا ز نفس های آخرم
پای مرا ببند که پابند خود کنی
دست مرا بگیر که مسکین این درم
من «میثمم» که با همه بیدست و پائیم
جز دار عشق تو نبود دار دیگرم
#غلامرضا_سازگار
#امام_رضا_مناجات
#محمد_رسولی
https://eitaa.com/joinchat/1922105609C04e295f4fc
عشق رسوایی محض است که حاشا نشود
عاشقی با اگر و شاید و اما نشود
شرط اول قدم آن است که مجنون باشیم
هر کسی در به در خانه ی لیلا نشود
دیر اگر راه بیفتیم، به یوسف نرسیم
سرِ بازار که او منتظر ما نشود
لذت عشق به این حسِّ بلا تکلیفی ست
لطف تو شاملم آیا بشود؟ یا نشود؟
من فقط رو به روی گنبد تو خم شده ام
کمرم غیر درِ خانه ی تو تا نشود
هر قَدَر باشد اگر دورِ ضریح تو شلوغ
من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود
بین زوّار که باشم کرمت بیشتر است
قطره هیچ است اگر وصل به دریا نشود
مُرده را زنده کُنَد خوابِ نسیم حرمت
کار اعجاز شما با دَمِ عیسا نشود
امن تر از حرمت نیست، همان بهتر که
کودکِ گمشده در صحن تو پیدا نشود
بهتر از این؟!که کسی لحظه ی پابوسیِ تو
نفس آخر خود را بکِشد پا نشود
دردهایم به تو نزدیک ترم کرده طبیب
حرفم این است که یک وقت مداوا نشود!
من دخیلِ دلِ خود را به تو طوری بستم
که به این راحتی آقا گره اش وا نشود
بارها حاجتی آورده ام و هر بارش
پاسخی آمده از سمت تو، الّا نشود
امتحان کردم و دیدم میان حرمت
هیچ ذکری قسم حضرت زهرا نشود
آخرش بی برو برگرد مرا خواهی کُشت
عاشقی با اگر و شاید و اما نشود
https://eitaa.com/joinchat/1922105609C04e295f4fc