eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
381 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است زیر چشمت گود افتاده است، پس زاری بس است از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام این تبسم کردن از روی ناچاری بس است لاله، لاله ،لاله، لاله، لاله، لاله، ...تا به کی ؟ جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است ای شکسته بال پس کی استراحت میکنی هر زمان که پا شدم دیدم تو بیداری، بس است این طرفداری از من کار دستت داده است بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف زندگی کردن برای من بس است، آری بس است باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است ➖➖➖➖➖➖➖➖
یارب امان بده که دگر شیعه مضطر است عمریست از نبود امامش مکدّر است از لحظه ای که حضرت مهدی شده طرید دنیا به کام مردم پست و ستمگر است هر شنبه تا به جمعه رسد زجر می کشیم بعد از غروب جمعه،به هر سینه آذر است دیگر نمانده در دل ما صبر و طاقتی یارب کدام جمعه ظهورش مقدّر است دیگر بگو که نیست نیازی به آفتاب با ماه روی خود به جهان، نورگستر است یارب بس است دربه دری  ِامام ما تا کی غریب و خائف و بی یار ویاور است او وارث تمامی غم های مرتضاست یک عمر دیده، دشمن او روی منبر است برچین بساط ظلم و جفا را به حرمت ِ زهرای داغدیده که در بین بستر است آمد شب شهادت و مهدیست خون جگر در سینه ی شکسته او داغ مادر است در بستر است حوریه ای که به نور او عرش خدا و جنّت اعلیٰ، منوّر است در بستر است قوّت بازوی مرتضی نام نکوی او رجز شیر خیبر است در بستر است فاطمه سرّ تمام خَلق مصداق قدر و آیه ی تطهیر و کوثر است در بستر است عالمه ی بی معلّمه آن بانویی که حجّت آل پیمبر است دارد میان بستر خود درد می کشد اما به فکر درد غریبی  ِ حیدر است از داغ روی داغ شده چون شَـبَح ولی تنها به فکر سینه ی پُرداغ همسر است حیدر کنار بستر او ناله می زند عمر  ِ بهار زندگی اش رو به آخر است یک گوشه ی نگاه علی سمت فاطمه گوشه نگاه دیگر او سمت آن در است با یک نگاه بر قد و بالای فاطمه گوید به ناله؛ آه ، گل من چه پرپر است چیزی نمانده است از او غیر استخوان یارم چقدر خسته و رنجور و لاغر است گاهی شده ست ذکر لبش فاطمه و گاه لعن مغیره، قنفذ و ثانی کافر است حالا که رو به قبله شده قبله ی علی در قلب خون فاطمه یک درد دیگر است گوید علی به فکر حسینم زمان مرگ بنگر به یاد کربوبلا دیده ام تر است من در میان بستر خود سر گذاشتم اما حسین من به روی خاک، بی سر است زخمی نگشته گردن آسیب دیده ام اما به روی حنجر او جای خنجر است در زیر دست و پای عدو رفته ام درست در زیر نعل تازه گلم پاره پیکر است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
زمینه شهادت. فاطمیه. نظری. Bipelak.ir.mp3
894.9K
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو رو خدا / بمون برام تویی پناه بی پناهیام منم مث / توام‌ ببین که مرگمو من از خدا می خوام تو رو خدا / بمون برام نرو نرو می بینی بی کسی حیدرو آتیش نزن با گریه بسترو باگریه می شورم ببین درو تو رو خدا به خاطر دل علی بمون زیاده غصه هات ولی بمون زیاده غصه هات ولی بمون دستام می لرزه تاحرف رفتن میاد دست و پاهام می لرزه وقتی میرم سمت در بدجوری پام می لرزه آتیش می‌گیرم می بینم که زهرام می لرزه طاقت ندارم امروز میرم میخو از توی در درمیارم اصلا جا این در، در دیگه ای جا می ذارم خیلی بده مَردم اما همش گریه دارم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اگه بری / چیکار کنم چطور زمستونو بهار کنم بمون می خوام / که خونه رو پر از درختای انار کنم اگه بری / چیکار کنم اگه بری علی دیگه یه کوچه گرد می شه تنور خونه دیگه سرد میشه یه چاه فقط رفیق مرد میشه بمون بمون به خاطر دل حسن بمون تو رو خدا برای من بمون نفس نفس نفس بزن بمون چشماتو واکن یه فکری واسه یتیمی این بچه ها کن سینه ت شکسته ولی باز حسینو صدا کن اول برای علی یه کفن دست و پا کن ای باغ یاسم رحمی کن امشب به این گریه و التماسم از بس که فکر توام رفته هوش و حواسم میری لباسای خونیتو می ذاری واسم .
خدا کنه که مادرم شفا بگیره دوباره باز خونه ما صفا بگیره ای مهربون مادر ؛ قامت کمون مادر من بی تو می میرم ؛ پیشم بمون مادر ای مادر ای مادر ..... مادر مگه چند سالته از پا نشستی بگو چی اومده سرت سرت رو بستی چشمات پر از خونه ؛ جسمت پر از درده دست کدوم نامرد ؛ روت و کبود کرده ای مادر ای مادر ....... از بعد اون روزی که خوردی تازیونه سه ماهه موی زینب و نکردی شونه شب تا سحر مادر ؛ کارت شده زاری بیدار شدم هر وقت ؛ دیدم که بیداری ای مادر ای مادر