432.4K
زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها
نفس بکش ای هوای علی
صدات در نمیاد ،صدای علی
هزار دفعه مُردی به جای علی
بمونی هزار سال برای علی
تا نفس تو توخونه ست
مرد تو از پا نیوفتاده
دیگه جلوم پا نشیا
با دنده ی جا نیوفتاده
بریده بریده حرف نزن
شمرده شمرده بگو تو به من
خمیده خمیده راه نرو
جلوی چشم حسین و حسن
کشیده کشیده چرا میری
نشسته نشسته نیا سمتم
تو دستت انارِ ترک خورده ست؟
چکیده چکیده میاد نم نم
به آسمون فریادم
به التماس افتادم
برس به دادم زهرا برس به دادم
نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ
يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خدا بکَنه چو ریشه ز بیخ
اونی که زده به برگ تو میخ
کی دیده که یاس ارغوانی بشه
سیاهه دیگه چهره ی تاریخ
نگو که از عمر سیری
نگو شکستی ، پیری
چرا دیگه از زینب
حلالیت می گیری
به ذره ذره ی درد حسین
به قطره قطره ی اشک حسن
به هق هق زینب و من
بمون و حرف جدایی نزن
اگر که میشه میتونی بمون
هنوز تو خیلی جوونی بمون
بگو زنده می مونی ،بمون
چرا به فکر خزونی بمون
خود تو کن امدادم
به التماس افتادم
برس به دادم زهرا برس به دادم
نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ
يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ
سبک و شعر:
#مجید_احدزاده
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه۱۴۰۳
#حضرت_زهرا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
شبِ شهادت
همینکه درد زِ چشمِ تو خواب میگیرد
تمامِ جانِ مرا اضطراب میگیرد
بیا به همسرِ خود لحظهای تبسم کن
دلم از اینهمه حالِ خراب میگیرد
گشوده دخترِ تو آیههایِ قرآن را
نشسته رویِ سرِ خود کتاب میگیرد
عوض شده است در این خانه کارها امشب
حسین پیش لبت ظرف آب میگیرد
مواظب نَفَسَت باش ای تَرَک خورده
یواشتر که تنت را عذاب میگیرد
خدا کند که نبینند پهلوانی را
که آستین رویِ ردِ طناب میگیرد
سلام میکند اما علی از این مردم
فقط زِ خندهیِ قنفذ جواب میگیرد
ببین به خاکِ سیاهم نشاند آن نامرد
که خانومم به رُخِ خود نقاب میگیرد
کسی به سینهی دیوار و در فشارت داد
شبیه آنکه زِ گلها گلاب میگیرد
* * * *
سه تا کفن به رویِ دست زینب و غش کرد
به طفل حق بده این روضه تاب میگیرد
<< حسین بی کفن و تو به شام میآیی
و بند بندِ تو را التهاب میگیرد
تمامِ دُخترکانت گرسنهاند اما
خرابه را همه بوی کباب میگیرد
همانکه تَرکهی او میخورَد به طشتِ طلا
نشسته پیش حسینت شراب میگیرد
صدای چوب بلند و صدای نامحرم
میان دست سرش را رُباب میگیرد>>
(حسن لطفی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
شب شهادت
نگاه کن به دو چشمانِ بی قراری که
ندارد از تو جز این ، هیچ انتظاری که
قسم به چشم ترت بد زمانه چشمم زد
و گریه میکنم از دستِ روزگاری که
نداشت چشم که نُه سال پیشِ هم باشیم
نگفت: داغِ پدر دیده درد داری که
حسینت آمده ، گیرم بغل کنی او را
برای شانه کشیدن توان نداری که
نرفته از نظرم خاطرات آنروزی...
که ریخت رویِ سرت جمعِ بی شماری که
برای بُردن من آمدند در خانه
برای بُردن آنکه نداشت یاری که
به جای تو برود پشت در ، ولی رفتی
زدند در به تو و میخِ داغداری که
نداد فرصت آنکه به محسنت برسی
نشانده است به پهلوت یادگاری که
از آن به بعد لباست همیشه خونین است
و سینهی تو شکسته است از فشاری که
میان یک در و دیوار و شعله خُردت کرد
گذشت بر تو زمانِ نفَس شماری که
پس از سه ماه فقط التماس من این است
کمی نگاه ...ندارد نگاه کاری که
(حسن لطفی)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#شورروضه
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
شده صبر قاتل من،
میخ درم قاتلِ تو
مگه ضارب ندونست
که شیشه ای حامله تو!؟
چی می شد حد اقل
جلوی شوهر نزنند
داره زینب می بینه
جلوی دختر نزنند
چهل تا بی حیا بودن،
هیچکی نداشت یه غیرتی
چهل نفر لگد زدن،
چهل تاشون یکی یکی
فاطمه جان یارالی
همسر حیدر یارالی
~~~~
قتلگاه تو شده،
خونه ی امن شوهرت
بیا حیدر رو ببخش،
طناب دست همسرت
فاطمه جان ببینم
چرا خونیه پیرهنت!؟
محسنم کشته شده
فدای زخم بدنت
چقدر به تو لگد زدن
غرورمو لگد زدن،
بمیرم و نبینمو،
همسرمو چه بد زدن
فاطمه جان یارالی
همسر حیدر یارالی
~
دستای کوچیکمو
تو دست مادر می زارم
با همین قد کمم
جا پای حیدر می زارم
توی کوچه می بینم
سیاهی از دور می رسه
مادرم رو می گیره،
بی هوا سیلی می رسه
صداش هنوز تو گوشمه
صدای ضرب دستشه
لعنت حق به دومی
تو کوچه رد خونشه
کوچه ی فاطمیه
خون دل از فاطمیه
#سیدامیرحسینهمراه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_نوحه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند...
زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مــرو از بَـرَم یاس نیلـــوفــری
تــو نــورِ امیـــد دل حیــــدری
بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
بدونِ تو گــریونه چشمـــای من
مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من
دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
فدایی شـدی در دفاع از حـرم
فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم
شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
علی بی تو دیگه نداره خوشی
تو با رفتن خود منـو می کشی
تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
مــرو زوده یاس جــوان علی
بمــون بــانوی قـد کمــان علی
خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
بمــون مادری کن برا زینبـین
نذار غم ببینه چشای حسین
حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
قــرار مــن و تو ، باشــه کربلا
تو صحرای خونین و دشت بلا
حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون
تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون
حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
زمینه؛ چادر مادر.mp3
2.2M
#فاطمیه
#زمینه
🔹چادر مادر🔹
الان بابام از راه میاد
گمون کنم پشت دره
دلم میخواد کاری کنم
آخه دلتنگ مادره
فضه، دلم شده چه بیقرار
فضه، مرهمی رو دلم بذار
فضه، چادر مادرو بیار
چادرشو سر میکنم تا که بشم شبیه مادر
شاید یه کم آروم بشه دل پر از غصۀ حیدر
«وای مادرم، وای مادرم، وای مادرم، یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هر گوشۀ خونهمون از
خاطرۀ مادر پُره
یه گوشهای جانمازش
یه گوشهای هم چادره
مادر، دل همه تنگه برات
مادر، تنگه دلم برا صدات
مادر، کاش بودی پیش بچههات
تو رفتی و یتیم تو میون غصهها اسیره
حالا باید به جای تو زانوهاشو بغل بگیره
«وای مادرم، وای مادرم، وای مادرم، یا زهرا»
شاعر و نغمهپرداز: #جمعی_از_شاعران
.
#زمزمه
#سوم_حضرت_زهرا
#هفتم_شهادت #حضرت_زهرا
#سبک_خوشابحال_زائرات_ارباب
#زمزمه_بعداز_شهادت
#خدانگهدار
خدا نگهدار تو یاره من
بعد تو ای همه قراره من
خونه نشینی شده کار من
خدانگهدار خانوم
چه جور دلت اومد بری تنها
رفیق نیمه راه من زهرا س
تو رفتی من موندم و غمها
خدانگهدار خانوم
خدا نگهدارت گل پرپر
دیدی ازم گرفتنت آخر
میمیره از داغ غمت حیدر
خدانگهدار خانوم
بعد تو از این زندگی سیرم
داغ تو کرد آخر زمین گیرم
برگرد عزیزم بی تو میمیرم
خدانگهدار خانوم
بعد تو قلب حسنت خونه
حسین چشاش یه کاسه ی
فاطمیه گرفته تو خونه
خدانگهدار خانوم
شدم اسیر داغ و بیماری
ببین که زینب تو با زاری
میکنه از باباش پرستاری
برگرد به خونه
#سوم #هفتم #فاطمیه #بعد_از_شهادت
#کربلایی_مجید_مرادزاده✍
بسماللهالرحمنالرحیم
#فاطمیه
#امام_زمان_عجلالله
تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم
تا به کِی تلخیِ این شبهایِ طولانی کشیم
نوبتِ ما میشود آیا ؟ به ما هم سر زنی
رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم
ما نفهمیدیم کِی ما را صدا زد فاطمه
مِنَتِ این لطف را با چشمِ بارانی کشیم
شرط یاری تو را فهمیدهام قبل از خودت
باید اول بارِ این یارِ خراسانی کشیم
میشود در وقت جان دادن رضا را دید و مُرد
دست از غیرش اگر چون مَرد سلمانی کشیم
دستِ ما را رو نکردی دست رد کار تو نیست
دستگیری کن که دست از هرچه میدانی کشیم
وای بر ما ما نمردیم و شنیدیم از غمت
زخم این شرمندگی داغِ گرانجانی کشیم
مادرت غش کرد وقتی روضهی تو شام شد
باید امشب داد زد تا دردِ ویرانی کشیم
تازه میفهم اگر طفلِ یتیمی گُم شود
میشود صد خار را از بین دامانی کشیم
(حسن لطفی)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بسمالله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
در و دیوار
در کنده شد از جا و سَرِ شعله زدن داشت
از هیزم از آتش و از دود سخن داشت
شد سرخ به جایِ همه از فرطِ خجالت
میخی که نگاهی به من و گریهی من داشت
برخواست کمر بندِ علی ماند به دستش
انگار نه انگار که صد زخم به تن داشت
وقتی که جماعت به سرش ریخت زمین خورد
وقتی که زمین خورد نگاهی به حسن داشت
جا پای مغیره به روی چادرش اُفتاد
از سينهی خوردش خبری مطمئِنَن داشت
در خانه و در کوچه و حتی دمِ مسجد
ای وای که قنفذ همه جا دست بزن داشت
این دست شکستن عرقِ شهر درآورد
اين طور کشاندن به خدا داد زدن داشت
كابوس نميكرد رها حالِ حسن را
یک عمر فقط نالهی نامرد نزن داشت
مانند حسینش شده محسن ، جگرش سوخت
میگفت علی محسِن ما کاش کفن داشت
(حسن لطفی)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بسمالله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
از زبان حضرت زینب(سلام الله)
زودتر کاش بمیرم زِ غم اما چه کنم
ماندهام با تنِ تو با چه کنم با چه کنم
خواستم تا که نَگِریَم به کنارِ بابا
خواستم تا که نَگِریَم به تو اما چه کنم
گریه سخت است به مَردِ تو ولی میگِرید
زیر لب زمزمهاش این شده ، زهرا چه کنم
از سرِ شب که زدی شانه به مویم به لبت..
..خون به جایِ نَفَست آمده حالا چه کنم
بسکه خون میچکد از پیرهنِ تازهی تو
بارها گفتهام ای وای که بابا چه کنم
دیدم آن روز چه آمد به سَرَت در آتش
مانده بودم که در آن همهمه تنها چه کنم
در و دیوار به هم خورد و تو را خُرد نمود
میشنیدم نَفَست را که خدایا چه کنم
من به دنبالِ تو و فکرِ همه کُشتنِ تو
کَس نمیگفت که در زیرِ قدمها چه کنم
پلکِ سرخِ تو قرار است مگر وا نشود
تو بگو با دلِ دلتنگِ تماشا چه کنم
(حسن لطفی)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
فاطمیهآمدو،آقایِبیمونسکجاست...؟!
شمعمیپرسدزِپروانه؛گلِنرگسکجاست؟!
درعزایِمادرَتیابنالحسن،یکدمبیا...
تانپرسداینجماعت؛بانیِمجلسکجاست؟!
آجرک الله یا بقیة الله 🖤
پیشاپیشفرارسیدنشهادت
حضرتزهراسلاماللهعلیهارا
خدمتشمااعضـامحتـرم
#کانال_امام_زمان_عجل_الله
وبالاخصمحضرآقاصاحبالزمان
تسلیتوتعزیتعرضمینماییم...
🖤در ایام عزای مادر سادات،
ما را از دعایِ خیرتان محروم نفرمایید...
"الّلهُــــــمَّعَجِّــــــللِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــــــــرَجْ"
تعجیلدرفرجآقاامامزمانصلوات
🥀 التماس دعای فرج 🥀
یافاطمةالزهرا اَدرکنی ولاتُهلکنی🥀
#فاطمیه
ایام فاطمیه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
98ca6ecd-8c11-45a3-aa65-21fedef2176d.mp3
19.71M
#فاطمیه
#زمینه
بند1⃣
گرفتن ازم دنیامو
سوزوندن همه رویامو
تمومه وجودم آهه
نفس میکشم دردامو
با اینکه غمها آروم آروم اشکمو درمیاره
با اینکه روزا درد بازوم اشکمو در میاره
با اینکه شبها زخم پهلوم اشکمو درمیاره
ولی من
گریه میکنم برای غریبی مرتضام
گریه میکنم برای غم دوری بابام
گریه میکنم برای یتیمی بچه هام
گریه میکنم
بند2⃣
نمونده توو پاهام جونی
نمونده توو دستام تونی
شده ذکرم عجل وفاتی
توی روزگار جوونی
با اینکه یاد دیوار و در اشکمو در میاره
با اینکه موندن توی بستر اشکمو در میاره
با اینکه یاد طفل پرپر اشکمو درمیاره
ولی من
گریه میکنم برای غمای ابوتراب
گریه میکنم برای سلامای بی جواب
گریه میکنم برای ستم های بی حساب
گریه میکنم
بند2⃣
به زحمت یکم میشینم
به سختی دیگه میبینم
نمیتونم از جا پاشم
خیالم ولی سنگینم
با اینکه هردم داغ مسمار اشکمو در میاره
با اینکه این درد پرتکرار اشکمودر میاره
با اینکه سرفه های خونبار اشکمو در میاره
ولی من
گریه میکنم برای غروب جدا شدن
گریه میکنم برای علی وقت غسل من
گریه میکنم برا زینب و لحظه ی کفن
گریه میکنم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین