eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
334 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.1هزار ویدیو
367 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
ای شاه فرخ فر علی، ای فاتح خیبر علی داماد پیغمبر علی مستان سلامت میکنند 💫 ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند از جام خود مستم نما بی پا و بی دستم نما من نیستم هستم نما مستان سلامت میکنند 💫 ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند من جام می دارم به کف مینوشم آن را با شعف با یاد سلطان نجف مستان سلامت می‌کنند 💫 ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند تو معنی بسم اللهی داری زعالم آگهی حقاٌ که تو مرد رهی مستان سلامت می‌کنند 💫 ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند ای بر همه سرور علی از عالمی برتر علی ای رهبر رهبر علی مستان سلامت می‌کنند 💫 ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند ای سافیه دلها علی ای حَل مشکلها علی ای عالی الاعلی علی مستان سلامت می‌کنند 💫 ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند از جام خود مستم نما بی بال بی دستم نما من نیستم هستم نما مستان سلامت می‌کنند من جام می دارم به کف مینوشم آن را با شعف با یاد سلطان نجف مستان سلامت می‌کنند 💫 ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند اجرا شده توسط اساتید گرانقدر 🌟🌟🌟🌟🌟🌟
4_6044044408913922220.mp3
زمان: حجم: 17.3M
زیبا بانوای ای شاه فرخ فر علی، ای فاتح خیبر علی داماد پیغمبر علی مستان سلامت میکنند از جام خود مستم نما بی پا و بی دستم نما من نیستم هستم نما مستان سلامت میکنند ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند من جام می دارم به کف مینوشم آن را با شعف با یاد سلطان نجف مستان سلامت می‌کنند ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند تو معنی بسم اللهی داری زعالم آگهی حقاٌ که تو مرد رهی مستان سلامت می‌کنند ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند ای بر همه سرور علی از عالمی برتر علی ای رهبر رهبر علی مستان سلامت می‌کنند ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند ای سافیه دلها علی ای حَل مشکلها علی ای عالی الاعلی علی مستان سلامت می‌کنند ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند از جام خود مستم نما بی بال بی دستم نما من نیستم هستم نما مستان سلامت می‌کنند من جام می دارم به کف مینوشم آن را با شعف با یاد سلطان نجف مستان سلامت می‌کنند ای ساقی کوثر علی مستان سلامت می‌کنند 🍃 🌸🍃 @ewwmajmamolodi 🍃🌺🌸🍃
‍ . |⇦• امان از کوفه .. و توسل به حضرت زینب سلام الله و روضه حاج حسین سازور ●━━━━━━─────── بریم دروازه کوفه ببینیم چه خبره .. یااباعبدالله .. زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه حجة بن الحسن آقا دمِ دروازه ببین عمه ات گشت گرفتار ، امان از کوفه حرمله گشته عنان گیر و نگهبان خولی شمر هم قافله سالار ، امان از کوفه سنگهایی که ز گودال زیاد آمده بود خورد او از در و دیوار ، امان از کوفه آبروریزی این شهر کم از شام نبود کم ندید از همه آزار ، امان از کوفه آبرو داشت در اینجا به چه روزی افتاد دختر حیدر کرار ، امان از کوفه نشنود کاش پیمبر ، صدقه میدادند همه بر عترت اطهار ، امان از کوفه وسط خطبه او همهمه در شهر افتاد دید بر نیزه سرِ یار ، امان از کوفه چه سری خونی و خاکستری و خاک آلود وای از لحظه دیدار ، امان از کوفه تا رسید امّ حبیبه زخجالت شد آب هیچ عزیزی نشود خار ، امان از کوفه زینبِ پرده نشین حبس نشین شد آخر داد از کوفیِ بی عار ، امان از کوفه سختی حبس به دیده نشدن می‌ارزید سخت تر مجلس اغیار ، امان از کوفه وامصیبت ، "دَخَلَت زینب علی اِبنِ زیاد" پس کجا بود علمدار ، امان از کوفه طعنه ها بود که بر اشک دو عینش میزد با عصا بر لب و دندان حسینش میزد شاعر: کاروان وارد کوفه شد دیدن یه عده ای دارن از بام خانه ها خاکستر میریزن .. یه عده هم کنار این اسرا دارن پای کوبی میکنن .. ای بمیرم برات بی بی جان .. یه وقتی زینب سلام الله علیه یه نگاه کرد به دروازه شهر یادش افتاد باباش اینجا حکومت می‌کرده .. یه خانمی آمد یه مقدار نان و خرما بده بی بی فرمود برش گردانید به خدا صدقه به ما حرامه .. گفتن خانم صدقه فقط به بچه های پیغمبر حرام هست !! فرمود ام حبیبه من زینبم .. به خدا ما بچه های پیغمبریم .. ای حسین .. صل الله علیک یا اباعبدالله .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
‍ ‍ . |⇦•شهر ری بوی نو بهار گرفت .. و توسل ویژه ولادت حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام به نفس حاج حسین سازور ●━━━━━━─────── شور و شوق از دلم قرار گرفت خبر از وصف روی یار گرفت عشق معشوقه را به کار گرفت در کرمخانه کار و بار گرفت شهر ری بوی نو بهار گرفت بوی عطر از سوی قَرَن آمد پسرِ مردِ صف شکن آمد اُسوه‌ی جنگ تن به تن آمد نوه‌ی حضرتِ حسن آمد بوسه باید از این نگار گرفت صحبت از این مقام که آسان نیست شأن تو بر زمانه پنهان نیست هر که شد نوکرت پشیمان نیست بی تو تهران به غیرِ زندان نیست شهر تهران زِ تو عیار گرفت علم فقه و کلام داری تو حکم دین از امام داری تو در کلامت پیام داری تو دسته دسته غلام داری تو حوزه از یمن تو وقار گرفت بوی تربت وزید در حرمت شده باران شدید در حرمت یوسف از ره رسید در حرمت دست خود را برید در حرمت اعتبارش از این دیار گرفت شب جمعه که من خمار شدم از گناهان پر از غبار شدم فارغ از ایل و از تبار شدم به گدا پیشگی دچار شدم دست من را سر قرار گرفت یک شب جمعه دوری ات سخت است تا تو هستی خیالمان تخت است ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @ewwmajmamolodi
حاج حسین سازور4_140028844521292109.mp3
زمان: حجم: 6.47M
علیه السلام 🌷🌾✨🌷🌾✨🌷🌾✨ کاشکی باشه آقا تو دستای تو دستم     نوکر پیر غلامای خونتون هستم حس میکنم که توی بین الحرمینم     یاد دم وسبکایی از شاه حسینم حسین آقای همه نوکراست حسین دردونه ی ذات خداست شب ولادتش دلم کربلاست ندای جبرییل روحی نثارک میلاد ارباب بادا مبارک 🌷حسین آخرش دست منو میگیری آقا شبیه صالح، مثه شمشیری آقا توی مجالس دهن من میشه خوشبو   تا میخونم یه سبکی از احمد دلجو غرق شور وشعف آی گداها بصف مژده از راه رسید گل شاه نجف صنم بی نظیر تویی نعم الامیر آب زنید راه را بوی حرم میرسد کربلا ازجانب شاه کرم میرسد آب زنید راه را بوی جنون آمده ازتوی آسمونا اربابمون اومده غرق گناه آمده ام یا حسین روی سیاه آمده ام یا حسین فطرس پر سوخته ی این درم تازه برا ه آمده ام یا حسین آب زنیـــــــــــدراه را که شور وشین میرسد صدای خاطر خواهی از موج الحسین می رسد @ewwmajmamolodi
1. تو آسمون.mp3
زمان: حجم: 6.38M
( علیه السلام ) تو آسمون شهر مدینه صوت مُنادی رسید همه ملائک میگن به شادی امام هادی رسید ( سبط نبیه ، نور جلیه کوری عدو ، اسمش علی یِ )۲ او ، مشکل گشای مردمه او ، اِبن ُالرضای دوّمه ۲ زاده ی بابُ المراد ، یا علی یِ ابنِ جواد ۴ ( تکرار بند اول خوانده شود ) خدا همه شیعیانو با نور تو هدایت کند۲ زیارت جامعه کبیر وصفِ تو روایت کند ۲ ای نور دو عین ، اولاد حسین پر میزنه دل ، تا عسکریین ... ) ۲ با ، نفس تو ری از قدیم ۲ شد ، حکومت عبدالعظیم ۲ زاده ی باب ُ المراد ، یا علی یِ ابنِ جواد ۴ میاد یه روزی که سامراتو دوباره آباد کنیم زشادی فاطمه دل شیعیانتو شاد کنیم گر بی حرمی ، روح کرمی عالم بدونن ، تاج سرمی ای ، ستاره ی بدرُالمنیر شد میلاد تو باب ُ الغدیر ۲ زاده ی بابُ المراد ، یا علی یِ ابنِ جواد ... قاسم_نعمتی
|⇦• امان از کوفه .. و توسل به حضرت زینب سلام الله و روضه دروازه کوفه_ حاج حسین سازور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بریم دروازه کوفه ببینیم چه خبره .. یااباعبدالله .. زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه حجة بن الحسن آقا دمِ دروازه ببین عمه ات گشت گرفتار ، امان از کوفه حرمله گشته عنان گیر و نگهبان خولی شمر هم قافله سالار ، امان از کوفه سنگهایی که ز گودال زیاد آمده بود خورد او از در و دیوار ، امان از کوفه آبروریزی این شهر کم از شام نبود کم ندید از همه آزار ، امان از کوفه آبرو داشت در اینجا به چه روزی افتاد دختر حیدر کرار ، امان از کوفه نشنود کاش پیمبر ، صدقه میدادند همه بر عترت اطهار ، امان از کوفه وسط خطبه او همهمه در شهر افتاد دید بر نیزه سرِ یار ، امان از کوفه چه سری خونی و خاکستری و خاک آلود وای از لحظه دیدار ، امان از کوفه تا رسید امّ حبیبه زخجالت شد آب هیچ عزیزی نشود خار ، امان از کوفه زینبِ پرده نشین حبس نشین شد آخر داد از کوفیِ بی عار ، امان از کوفه سختی حبس به دیده نشدن می‌ارزید سخت تر مجلس اغیار ، امان از کوفه وامصیبت ، "دَخَلَت زینب علی اِبنِ زیاد" پس کجا بود علمدار ، امان از کوفه طعنه ها بود که بر اشک دو عینش میزد با عصا بر لب و دندان حسینش میزد شاعر: کاروان وارد کوفه شد دیدن یه عده ای دارن از بام خانه ها خاکستر میریزن .. یه عده هم کنار این اسرا دارن پای کوبی میکنن .. ای بمیرم برات بی بی جان .. یه وقتی زینب سلام الله علیه یه نگاه کرد به دروازه شهر یادش افتاد باباش اینجا حکومت می‌کرده .. یه خانمی آمد یه مقدار نان و خرما بده بی بی فرمود برش گردانید به خدا صدقه به ما حرامه .. گفتن خانم صدقه فقط به بچه های پیغمبر حرام هست !! فرمود ام حبیبه من زینبم .. به خدا ما بچه های پیغمبریم .. ای حسین .. صل الله علیک یا اباعبدالله ..
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
زمان: حجم: 1.59M
❣﷽❣ ◼️ ◾️ ▪️ ⬛️شهر مدینه شده ماتم سرا ◼️نوای عالم شده وا حمزتا ◾️ناله ی ختم الانبیا واویلا واویلا ▪️کشته شده شیر خدا واویلا واویلا صدای ناله رسد از آسمان خیل ملائک همه بر سر زنان شکسته دندان نبی واویلا واویلا خون رود از جسم علی واویلا واویلا ⬛️شهر مدینه شده ماتم سرا... ببین نشان کینه ی دشمنش به دست یک زن شده غارت تنش عبا کشیده رو سرش واویلا واویلا تا که نبیند خواهرش واویلا واویلا ⬛️شهر مدینه شده ماتم سرا.. نگاه زینب شده خیره ز تل کشیده دشمن خنجرش از بغل چکمه به پا ز کینه اش واویلا واویلا نشسته روی سینه اش واویلا واویلا حسین ... دیگه این سر و جدا نکردن،دیگه به این بدن اسب نتازوندن ... اما خواهرش فرمود یا جدا ! هذا مرمل بدما .." مقطع الاعضا .." حسین ..* ⬛️شهر مدینه شده ماتم سرا.. بوی خون آید از دل صحرا واویلا واویلا واویلا خدا واویلا خاک عالم به سر چه رخ داده بین لشگر به پا شده غوغا حمزه دیگر ز پای افتاد السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ◼️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)◼️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ . |⇦• امان از کوفه .. و توسل به حضرت زینب سلام الله و روضه حاج حسین سازور ●━━━━━━─────── بریم دروازه کوفه ببینیم چه خبره .. یااباعبدالله .. زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه حجة بن الحسن آقا دمِ دروازه ببین عمه ات گشت گرفتار ، امان از کوفه حرمله گشته عنان گیر و نگهبان خولی شمر هم قافله سالار ، امان از کوفه سنگهایی که ز گودال زیاد آمده بود خورد او از در و دیوار ، امان از کوفه آبروریزی این شهر کم از شام نبود کم ندید از همه آزار ، امان از کوفه آبرو داشت در اینجا به چه روزی افتاد دختر حیدر کرار ، امان از کوفه نشنود کاش پیمبر ، صدقه میدادند همه بر عترت اطهار ، امان از کوفه وسط خطبه او همهمه در شهر افتاد دید بر نیزه سرِ یار ، امان از کوفه چه سری خونی و خاکستری و خاک آلود وای از لحظه دیدار ، امان از کوفه تا رسید امّ حبیبه زخجالت شد آب هیچ عزیزی نشود خار ، امان از کوفه زینبِ پرده نشین حبس نشین شد آخر داد از کوفیِ بی عار ، امان از کوفه سختی حبس به دیده نشدن می‌ارزید سخت تر مجلس اغیار ، امان از کوفه وامصیبت ، "دَخَلَت زینب علی اِبنِ زیاد" پس کجا بود علمدار ، امان از کوفه طعنه ها بود که بر اشک دو عینش میزد با عصا بر لب و دندان حسینش میزد شاعر: کاروان وارد کوفه شد دیدن یه عده ای دارن از بام خانه ها خاکستر میریزن .. یه عده هم کنار این اسرا دارن پای کوبی میکنن .. ای بمیرم برات بی بی جان .. یه وقتی زینب سلام الله علیه یه نگاه کرد به دروازه شهر یادش افتاد باباش اینجا حکومت می‌کرده .. یه خانمی آمد یه مقدار نان و خرما بده بی بی فرمود برش گردانید به خدا صدقه به ما حرامه .. گفتن خانم صدقه فقط به بچه های پیغمبر حرام هست !! فرمود ام حبیبه من زینبم .. به خدا ما بچه های پیغمبریم .. ای حسین .. صل الله علیک یا اباعبدالله .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
|⇦• امان از کوفه .. و توسل به حضرت زینب سلام الله و روضه دروازه کوفه_ حاج حسین سازور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بریم دروازه کوفه ببینیم چه خبره .. یااباعبدالله .. زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه حجة بن الحسن آقا دمِ دروازه ببین عمه ات گشت گرفتار ، امان از کوفه حرمله گشته عنان گیر و نگهبان خولی شمر هم قافله سالار ، امان از کوفه سنگهایی که ز گودال زیاد آمده بود خورد او از در و دیوار ، امان از کوفه آبروریزی این شهر کم از شام نبود کم ندید از همه آزار ، امان از کوفه آبرو داشت در اینجا به چه روزی افتاد دختر حیدر کرار ، امان از کوفه نشنود کاش پیمبر ، صدقه میدادند همه بر عترت اطهار ، امان از کوفه وسط خطبه او همهمه در شهر افتاد دید بر نیزه سرِ یار ، امان از کوفه چه سری خونی و خاکستری و خاک آلود وای از لحظه دیدار ، امان از کوفه تا رسید امّ حبیبه زخجالت شد آب هیچ عزیزی نشود خار ، امان از کوفه زینبِ پرده نشین حبس نشین شد آخر داد از کوفیِ بی عار ، امان از کوفه سختی حبس به دیده نشدن می‌ارزید سخت تر مجلس اغیار ، امان از کوفه وامصیبت ، "دَخَلَت زینب علی اِبنِ زیاد" پس کجا بود علمدار ، امان از کوفه طعنه ها بود که بر اشک دو عینش میزد با عصا بر لب و دندان حسینش میزد شاعر: کاروان وارد کوفه شد دیدن یه عده ای دارن از بام خانه ها خاکستر میریزن .. یه عده هم کنار این اسرا دارن پای کوبی میکنن .. ای بمیرم برات بی بی جان .. یه وقتی زینب سلام الله علیه یه نگاه کرد به دروازه شهر یادش افتاد باباش اینجا حکومت می‌کرده .. یه خانمی آمد یه مقدار نان و خرما بده بی بی فرمود برش گردانید به خدا صدقه به ما حرامه .. گفتن خانم صدقه فقط به بچه های پیغمبر حرام هست !! فرمود ام حبیبه من زینبم .. به خدا ما بچه های پیغمبریم .. ای حسین .. صل الله علیک یا اباعبدالله ..
|⇦• امان از کوفه .. و توسل به حضرت زینب سلام الله و روضه دروازه کوفه_ حاج حسین سازور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بریم دروازه کوفه ببینیم چه خبره .. یااباعبدالله .. زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه حجة بن الحسن آقا دمِ دروازه ببین عمه ات گشت گرفتار ، امان از کوفه حرمله گشته عنان گیر و نگهبان خولی شمر هم قافله سالار ، امان از کوفه سنگهایی که ز گودال زیاد آمده بود خورد او از در و دیوار ، امان از کوفه آبروریزی این شهر کم از شام نبود کم ندید از همه آزار ، امان از کوفه آبرو داشت در اینجا به چه روزی افتاد دختر حیدر کرار ، امان از کوفه نشنود کاش پیمبر ، صدقه میدادند همه بر عترت اطهار ، امان از کوفه وسط خطبه او همهمه در شهر افتاد دید بر نیزه سرِ یار ، امان از کوفه چه سری خونی و خاکستری و خاک آلود وای از لحظه دیدار ، امان از کوفه تا رسید امّ حبیبه زخجالت شد آب هیچ عزیزی نشود خار ، امان از کوفه زینبِ پرده نشین حبس نشین شد آخر داد از کوفیِ بی عار ، امان از کوفه سختی حبس به دیده نشدن می‌ارزید سخت تر مجلس اغیار ، امان از کوفه وامصیبت ، "دَخَلَت زینب علی اِبنِ زیاد" پس کجا بود علمدار ، امان از کوفه طعنه ها بود که بر اشک دو عینش میزد با عصا بر لب و دندان حسینش میزد شاعر: کاروان وارد کوفه شد دیدن یه عده ای دارن از بام خانه ها خاکستر میریزن .. یه عده هم کنار این اسرا دارن پای کوبی میکنن .. ای بمیرم برات بی بی جان .. یه وقتی زینب سلام الله علیه یه نگاه کرد به دروازه شهر یادش افتاد باباش اینجا حکومت می‌کرده .. یه خانمی آمد یه مقدار نان و خرما بده بی بی فرمود برش گردانید به خدا صدقه به ما حرامه .. گفتن خانم صدقه فقط به بچه های پیغمبر حرام هست !! فرمود ام حبیبه من زینبم .. به خدا ما بچه های پیغمبریم .. ای حسین .. صل الله علیک یا اباعبدالله ..