#ترحیم_خوانی
#پندیات
رفقا اون قدیما یادش بخیر
همدلی عشق و صفا یادش بخیر
مردمان بی ریا یادش بخیر
اون همه ذکر و دعا یادش بخیر
آدماش چه خوب و با صفا بودن
خالص و پاک و چه بی ریا بودن
تو مرامشون کار خطا نبود
تو رفاقت کاری جز وفا نبود
مردماش زنده دل و ساده بودن
واسه هم عاشق و دلداده بودن
دسته جمعی به کارا میرسیدن
وقت دیدار روی هم میبوسیدن
اینقدر که حُقه و نیرنگ نبود
دل ادما که اینجور سنگ نبود
عهد و پیمون که زیر پا نمیشد
واسه دنیا جنگ و دعوا نمیشد
اگه یک تن کار اشتباه میکرد
پیر مردی تا میدید حیا میکرد
دیگه دزدی روز روشن نمیشد
شکل مردا به مثه زن نمیشد
چی بگم تا مایهٔ عبرت بشه
باعث بیداری و غیرت بشه
چشم و هم چشمی توی کارا نبود
اینقدر که فقیر و فحشا نبود
خونه ها ساده بودن پر از وفا
یار هم بودن عروسی و عزا
تو مهمونی بریز و بپاش نبود
کمتر اسراف میشد ریخت و پاش نبود
دست خود زندگیمون تباه شده
اکثر کارهایمون گناه شده
اینم از محافل و عروسیها
که تویش پر شده از معاصی ها
انگاری مسلمونی رفته کنار
بی حجابی واسه ما شد افتخار
هر کسی مقیده دین خداست
بره تو این مجالس کارش خطاست
بزار بی پرده بگم تا بدونی
جامعه پر شده از چشم چرونی
دیگه انگار گم شده شرم و حیا
روز روشن میکنن کار خطا
حرمتی بود قدیما تو خونه ها
احترامی بود واسه مو سفیدا
خبری نیست دیگه از اون احترام
گوئیا اون سنّتا گشته حرام
آره جونم اینه که بلا میاد
یه دفعه دردای بی دوا میاد
بیا تا راهمون پیدا کنیم
راه مون را ز گناه جدا کنیم
اگه باور داری یک روز میمیری
سعی نما برات جنت بگیری
باز میگم یادش بخیر اون قدیما
کنار همدیگه بودیم ز وفا
حرف حق تلخه (صفا) مشو خموش
واسه بیداری بر آر جوش و خروش
#حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
#صلوات
#ترحیم_خوانی
#پندیات
خداوند این جهان را چون بنا کرد
خلایق را به آزمون ابتلا کرد
به بلبل چهچهٔ مستانه داده
به طاووس تاج سر شاهانه داده
مکان جغد را ویرانه کرده
بلی سیمرغ را افسانه کرده
یکی را چون سلیمان نبی کرد
همه فرمانبرش دیو وپری کرد
یکی را مثل موسی داده اعجاز
عصا را اژدها کرد از سرِ راز
یکی را گنجها داده به گردون
مثال خواهی بگویم مثل قارون
بلی دنیا محل امتهان است
بشر را ابتلا در این جهان است
یکی در آزمایش ناتوان است
چو فرعون با تکبر در زیان است
هرآن کس درس از دوران بگیرد
سعادتمند وبا ایمان بمیرد
بدانیم عمر ما سوی فنا هست
یکی باشد نمیرد آن خدا هست
بیا تا بهره از عمرت بگیری
مبادا چون گنه کاران بمیری
که فردا پای میزان عدالت
گنه کار گرکه باشی وای بحالت
نداری هیچ گذرگاه فراری
نیاشد کس ترا قادر به یاری
بگویند که چه داری تو زاعمال
به فریادت رسد در اینچنین حال
چه گوئی گر شوی پرسش ز احوال
چه کردی تو بدنیا یا زاموال
بگو دستی گرفتی راه یاری
برای دفع ظلم کردی تو کاری
مسلمان بودنت آیا زبان است
ویا شیطان به جلد تو نهان است
خلاصه هرچه کاشتی ای برادر
بیابی آن جهان تو بار دیگر
(صفا) در توشه راهت چه داری
به روز حشر ترازویش گذاری
#حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
#صلوات 👉
#پندیات
نمیداند کسی مرگش کجا ی این جهان باشد
چه حالی میرود زاینجا چه وقتی از زمان باشد
دم مرگش کسی گیرد سرش را بر سر زانو
ویا تنها بمیرد مردن او در نهان باشد
بوقت رفتن از دنیا بود ایمان او کامل
ویا بیدین بمیرد مردنش چون کافران باشد
در این عالم بگیرد خو به علم معرفت آیا؟
ویا در ظلمت عقلانی اش چون جاهلان باشد
به دنیا درپی شرّبود ویا عبدِ درِ خالق ؟
به فردا در صف خوبان ویا از عاصیان باشد
ولی آنقدر یقین دارم اجل گیرد گریبانم
رسد روزی تنم همچون درختی در خزان باشد
بشر گردد سلیمان و شود انگشترش دستش
اسیر مرگ میگردد به قصرش گر نهان باشد
چو در قبرش بگذارند و بر رویش لحد چینند
در آندم طعمهٔ مور و به دفعش ناتوان باشد
نباشد همرهش مالی ویا فرشی شود بستر
اگر همچو تهمتن یا سلیمان جهان باشد
رسد روزی گزار او به پای میز عدل حق
در آنجا شاهدان دست وسروپا وزبان باشد
خوشا آنکس کند کاری زبهر روز عقبایش
در آن روزی که وانفساست نجات او از آن باشد
چه کردی ای (صفا) آن دم بکار آید به روز سخت
در آن روزی که وانفساست بداد تو همان.
🔸️شاعر:
#حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
🥀🕊🥀🕊🥀