#پندیات
چه باید کرد که تا انسان بدور از ظلم و شر گردد
از این راه خطای خویش پشیمان گشته بر گردد
چه باید کرد بجای بخل و وکینه در دل آدم
درخت دوستی و وحدت کشد سر بارور گردد
چه باید کرد که تا قرآن بجای خواندنش بر قبر
شود قانون و بهر ما به هر امر راهبر گردد
چه باید کرد به جای تهمت و غیبت به هر محفل
زبان آید به نطق از همدلی و با اثر گردد
چه باید کرد و تا نِسْیان شود تبدیل هوشیاری
بشر از مرگ وقبر خویش کمی هم باخبر گردد
در این دنیای پر آشوب که هر سوئی گنه بارد
چه باید کرد که تا انسان به هوش از این خطر گردد
چه باید کرد و تا مظلوم به زیر بار سختیها
کمر افراشته یک دم هم زآه او حذر گردد
چه باید کرد و تا انسان شناسد حدّ خویشتن را
تخصص گر درآن امر نیست از آن مصدر بدر گردد
پسر هرگز نداند رنج وغمهای پدر دوران
مگر در آن زمانی مثل بابا خود پدر گردد
مبادا بشکنی قلب پدر یا مادر خود را
که عاق والدین محشر به حالش نوحه گر گردد
چه قربی دارد اندر نزد خالق والدین زیرا
ثوابی است گر برآنها روی رحمت گر نظر گردد
(صفا) خوب گفته این مصرع در داغ و فراقشان
که خانه سرد وتاریک است و فرزند دربدر گردد
……………………………………………….
چه زیبا میشد این دنیا
اگر شاه و گدا کم بود
اگر بر زخمِ هر قلبی
همان اندازه مرهم بود
چه زیبا میشد این دنیا
اگر دستی بگیرد دست
اگر قدری محبت را
به نافِ زندگانی بست
چه زیبا میشد این دنیا
کمی هم با وفا باشیم
نباشد روزگاری که
نمک بر زخمِ هم پاشیم
چه زیبا میشد این دنیا
نیاید اشک محرومی
زمین و آسمان لرزد
زِ آه و درد مظلومی
چه زیبا میشد این دنیا
شود کینه زِ دلها دور
اگر بشکستنِ پیمان
نگردد عادت مردم
……………………..
❤پندیات
کند این نکته را قران گواهی
فنا گردد بشر خواهی نخواهی
غنیمت بشمر این عمر گران را
نظربه زیردستان گاه گاهی
رها کن خود ز چنگال زمانه
بنال از دل به درگاه الهی
مکن عمر عزیز خویشتن را
در این دنیای دون صرف تباهی
بخواه از درگه حق عفو خودرا
که می بخشد خدا کوهی به کاهی
بباید خفت اخر در دل خاک
ترا نبود بجز این جایگاهی
به شیدا کن نظر از لطف یارب
به محشر هست محتاج نگاهی
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#پندیات
🌹🌹🌹🌹🔷🔷🔷🔷🔷🔴🔴🔴🔴🔴🔵🔵🔵🔵💙💙
اگر دم میزنی از دین حقیقت تو مسلمان باش
اگر حیدر شدن سخت است بیا مانند سلمان باش
اگر بستی تو پیمانی بیا عهد و وفا مشکن
مبند تو با کسی پیمان چو بستی بر سرِ آن باش
نَیَرزد این جهان آنکه کسی را خونجگر سازی
بیا مشفق به یاران و تو دلسوز با ضعیفان باش
حسادت آتشی هست و فِتَد برروی ایمانت
بترس تو از حسد جانا بفکر حفظ ایمان باش(۱)
چو آب از جوی گذشت دانم دو باره بر نمیگردد
به فکر رفتن عمر و زمان دادن جان باش
بدان خورده قسم شیطان ترا گمراه گرداند
بترس از نفس و خودخواهی به فکر دام شیطان باش
بشر دنیای ما بحری پر از طوفان سهمگین است
به فکر ناخدا از بهر. کشتیِ بین طوفان باش
چه زیباست گر نظافت میکنی کاشانهٔ خود را
پیِ تزکیه سازیِ دلت در راه جانان باش
به قرآن بعد ایمان بارها گفت از عمل کردن
بیا و دستگیری کن ، کمی فکر فقیران باش
چه دیدی از گنه کردن که اصرار بر آن داری
بیا ترک خطا بنما تو از احرار و خوبان باش
بدان پایان عمر مرگ است و دامش تو گرفتاری
ببند بارسفر ای دوست به فکر پیک رحمان باش
(صفا) هیچ کس در این دنیا ندارد عمر جاویدان
بهشت جاودان خواهی. مرید شاه مردان باش
🌹🌹🌹
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
(۱) إنَّ الْحَسَدَ یَأکُلُ الْایمانَ کَما تَأکُلُ النّارُ الْحَطَبَ؛ حسد ایمان را میخورد همانگونه که آتش هیزم را از بین میبرد. (اصول کافی، ج ۲، ص ۳۰۶)
#پندیات
#اشعار_جدید_۱۴۰۰
منزل مقصود
♻️♻️♻️❇️❇️❇️✳️✳️✳️🔴🔴🔴🔴♦️♦️♦️🚩
جز مرگ بشر را به جهان راه دگر نیست
از آن همه یاران سفر کرده خبر نیست
چون جغد مزن صیحه تو از بخت بد خویش
در حکم قضا پیک اجل را که حذر نیست
در منزل مقصود به برِ حضرت یزدان
قرب به خداوند عمل هست و ، به زر نیست
اعمال بشر گر که ز خودخواهی ریاء شد
وللهِ قسم حاصل ان جز به ضرر نیست
گر مال بدست اری تو از کید و چپاول
سودش برسد وارث بر تو جز ضرر نیست
گیرم که گناه تو بشر کوه عظیم است
توبه بنمائی به یقین که بی اثر نیست
در سیر و سفر هر که سبک بار نباشد
جز خستگی بارِ ثقیلش به سفر نیست
هرگز ز ره جور تو مکن رنجه کسی را
در روز تقاصش بدنت تاب شرر نیست
گر گبر و مسلمانی و یا کافر بی دین
جانا مشکن قلب کسی را که هنر نیست
در محکمهٔ عدل الهی که حساب است
آنجا که عذاب است پسر فکر پدر نیست
امروز تو اگر چارهٔ فردا ننمایی
در روز عدالت ترا جز دیدهٔ تر نیست
در پای جنازه تو ببین عاقبت خویش
جز سایه. مرگ تو برِ اهل نظر نیست
پیمانهٔ عمر تو اگر پر شود ای دوست
آنجاست (صفا) آخر خط جای دگر نیست
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلانی
@khatmkhanimajma
پند ⏸
🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌸➖✔️
دردا که زمردی و مروت اثری نیست
درد هست و فراوان و زدرمان خبری نیست
با آنکه همه مدعیِ دین مبینند
حرف هست و ولیکن ز مسلمان ثمری نیست
گویا که دگر کور و کرند جمله خلایق
یا آنکه به آه دل نالان شرری نیست
صد ناله رسد گوش خلایق ز تظلّم
بر دادگری زآه ضعیفان نظری نیست
پس دم نزنید زانکه مسلمانید و شیعه
در رفع گرفتاری ز آنان هنری نیست
روزی که کند جلوه گری یوسف زهرا
آن روز دمِ تیغش به پلیدان سپری نیست
مشکن دل یاران تو به سنگ هوس خویش
دیدی که اگر بر دل سوزان ظفری نیست
گر حاکم دلها شده ایی کن تو تفاخر
بهتر زحکومت دل خوبان گوهری نیست
دل را مده بر غیر خدا آدم عاقل
بر خوبی و دل رحمی یزدان دلبری نیست
از بعد خداوند حسین یار (صفا) هست
با تکیه برآن سیر به طوفان خطری نیست
@khatmkhanimajma
#پندیات
#ترحیم_خوانی
#رباعی
#پندیات
" دی که گذشت هیچ از آن یاد مکن
فردا که نیامدست فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
*
هر چه باشی نازنین ایام خارت میکند
هر چه باشی شیر دل گردون شکارت میکند
گر لب پر خنده داری بر ملال دیگران
عاقبت دست طبیعت اشکبارت میکند
*
عجل کاری به سیم و زر ندارد
خدا بهتر ز پیغمبر ندارد
عجب چشم سفیدی دارد انسان
که مردن بیند و باور ندارد"
#صلوات 👉
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#ترحیم_خوانی
#پندیات
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت
آن طفل که چون پیر ازین قافله درماند
وان پیر که چون طفل به بانگ جرسی رفت
از پیش و پس قافله ی عمر میندیش
گه پیشروی پی شد و گه بازپسی رفت
ما همچو خسی بر سر دریای وجودیم
دریاست چه سنجد که بر این موج خسی رفت
رفتی و فراموش شدی از دل دنیا
چون ناله ی مرغی که ز یاد قفسی رفت
رفتی و غم آمد به سر جای تو ای داد
بیدادگری آمد و فریادرسی رفت
این عمر سبک سایه ی ما بسته به آهی ست
دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت
#هوشنگ_ابتهاج
#صلوات
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#ترحیم_خوانی
#پندیات
دست هر کس را که گیری دستیارت میشود
هر که را خدمت کنی خدمت گزارت میشود
نیست قانون فراموشی به دیوان جهان
از بد و خوب هر چه کردی یادگارت میشود
گر زپای خسته ایی خاری برون آری ز کف
خود بخود وا صد گره چون گل ز کارت میشود
از طریق مهربانی خصم را کن یار خود
گر کنی با سگ محبت پاسدارت میشود
بیشتر خم میشود نخلی که بار آرد فزون
شو فروتن هر چه قدر بیش اقتدارت میشود
غرّه بر نیروی بازو زیر این گردون مشو
بر هوا زین آسیاب آخر غبارت میشود
از زبان خویش نیش خاطر مردم مشو
روزی این زخم زبان دندان مارت میشود
در برومندی عنان نفس را از کف مده
عاقبت این توسن سرکش سوارت میشود
سر فرود آور چو نخل بار ور طایی بدهر
آنچه سنگ کینه از هرسو نثارت میشود
#مرحوم_طایی
#صلوات 👉
#ترحیم_خوانی
#پندیات
رفقا اون قدیما یادش بخیر
همدلی عشق و صفا یادش بخیر
مردمان بی ریا یادش بخیر
اون همه ذکر و دعا یادش بخیر
آدماش چه خوب و با صفا بودن
خالص و پاک و چه بی ریا بودن
تو مرامشون کار خطا نبود
تو رفاقت کاری جز وفا نبود
مردماش زنده دل و ساده بودن
واسه هم عاشق و دلداده بودن
دسته جمعی به کارا میرسیدن
وقت دیدار روی هم میبوسیدن
اینقدر که حُقه و نیرنگ نبود
دل ادما که اینجور سنگ نبود
عهد و پیمون که زیر پا نمیشد
واسه دنیا جنگ و دعوا نمیشد
اگه یک تن کار اشتباه میکرد
پیر مردی تا میدید حیا میکرد
دیگه دزدی روز روشن نمیشد
شکل مردا به مثه زن نمیشد
چی بگم تا مایهٔ عبرت بشه
باعث بیداری و غیرت بشه
چشم و هم چشمی توی کارا نبود
اینقدر که فقیر و فحشا نبود
خونه ها ساده بودن پر از وفا
یار هم بودن عروسی و عزا
تو مهمونی بریز و بپاش نبود
کمتر اسراف میشد ریخت و پاش نبود
دست خود زندگیمون تباه شده
اکثر کارهایمون گناه شده
اینم از محافل و عروسیها
که تویش پر شده از معاصی ها
انگاری مسلمونی رفته کنار
بی حجابی واسه ما شد افتخار
هر کسی مقیده دین خداست
بره تو این مجالس کارش خطاست
بزار بی پرده بگم تا بدونی
جامعه پر شده از چشم چرونی
دیگه انگار گم شده شرم و حیا
روز روشن میکنن کار خطا
حرمتی بود قدیما تو خونه ها
احترامی بود واسه مو سفیدا
خبری نیست دیگه از اون احترام
گوئیا اون سنّتا گشته حرام
آره جونم اینه که بلا میاد
یه دفعه دردای بی دوا میاد
بیا تا راهمون پیدا کنیم
راه مون را ز گناه جدا کنیم
اگه باور داری یک روز میمیری
سعی نما برات جنت بگیری
باز میگم یادش بخیر اون قدیما
کنار همدیگه بودیم ز وفا
حرف حق تلخه (صفا) مشو خموش
واسه بیداری بر آر جوش و خروش
#حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
#صلوات
#ترحیم_خوانی
#پندیات
خداوند این جهان را چون بنا کرد
خلایق را به آزمون ابتلا کرد
به بلبل چهچهٔ مستانه داده
به طاووس تاج سر شاهانه داده
مکان جغد را ویرانه کرده
بلی سیمرغ را افسانه کرده
یکی را چون سلیمان نبی کرد
همه فرمانبرش دیو وپری کرد
یکی را مثل موسی داده اعجاز
عصا را اژدها کرد از سرِ راز
یکی را گنجها داده به گردون
مثال خواهی بگویم مثل قارون
بلی دنیا محل امتهان است
بشر را ابتلا در این جهان است
یکی در آزمایش ناتوان است
چو فرعون با تکبر در زیان است
هرآن کس درس از دوران بگیرد
سعادتمند وبا ایمان بمیرد
بدانیم عمر ما سوی فنا هست
یکی باشد نمیرد آن خدا هست
بیا تا بهره از عمرت بگیری
مبادا چون گنه کاران بمیری
که فردا پای میزان عدالت
گنه کار گرکه باشی وای بحالت
نداری هیچ گذرگاه فراری
نیاشد کس ترا قادر به یاری
بگویند که چه داری تو زاعمال
به فریادت رسد در اینچنین حال
چه گوئی گر شوی پرسش ز احوال
چه کردی تو بدنیا یا زاموال
بگو دستی گرفتی راه یاری
برای دفع ظلم کردی تو کاری
مسلمان بودنت آیا زبان است
ویا شیطان به جلد تو نهان است
خلاصه هرچه کاشتی ای برادر
بیابی آن جهان تو بار دیگر
(صفا) در توشه راهت چه داری
به روز حشر ترازویش گذاری
#حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
#صلوات 👉
#پندیات
پند//
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️✔️✔️🌺🌺
مقصد ما همه معلوم وبه کس مستور نیست
مرگ به نزدیکی ماست چون رگ گردن دور نیست
هرکه آید به جهان مرگ وفنا محکوم است
هرچه بنوشته قضا بهر بشر محتوم است
به خداوند اجل بندِ حیاتت بدرد
عاقبت مرگ ترا جانب گورت ببرد
عزّت وشأن تو محشر چو به زیبائی نیست
پارتی بازی و به فامیلی دنیایی نیست
روز محشر سبب قرب شما ایمان است
این نه حرف من است گفته ائی از قرآن است
مؤمن آن نیست پیشانی او زخم شود
یا که در جمع محافل چهره پر اخم شود
به خداوند جهان طالب دین مجبور نیست
گفت لا اکراه فی الدین بدان با زور نیست
دین ظاهر که به تسبیح ومحاسن دین نیست
مؤمن واقعی هرگز ظالم و خودبین نیست
دین کجا گفته چو کبکی ببری سردر برف
آبروی مؤمنی را ببر از نیش حرف
دین نگفت است که انبار کن از نام خدا
مال اندوزی کن از راه حرام یا که ربا
دین کجا گفته بساز مسجدی با خشت طلا
مال مردم بخور و خیر بکن بهر ریا
ما مسلمانیم ولی دین خدا نشناختیم
هر چه داشتیم بر این دوز و کلکها باختیم
همهٔ دلخوشی این است که مسلمان هستیم
پیرو احمد وهم قاری قرآن هستیم
پس کجا رفته برادر عمل وایمانت
خاک نشسته روی طاقچه به روی قرآنت
همه اعمال من وتو ریائی شده است
کل پروندهٔ اعمال سیاهی شده است
هرچه در فکر تو باشد به نمازت پیداست
جسم محراب و دلت بر سرکار و دنیاست
زین عبادت بخدا دل خدائی نشود
اینچنین دل به مرامش ولائی نشود
این رهی ما می رویم نی که ره ایمان است
مقصد واقعی این نیست به ترکستان است
نام دین داریم و بر دین چه جفاها کردیم
آبرو بردیم و از دین چه خطاها کردیم
هرچه کردیم زخطا گرده دین نگذاریم
اشتباهات زخود را به زمین بگذاریم
در حقیقت به سوی دین خدا بر گردیم
مؤمن واقعی یعنی همچو حیدر گردیم
دست بیچاره گرفتی به خداوند مردی
خود بگو بهر ستمدیده چه کاری کردی
در دل قبر رسد آن عمل خیر دادت
نرسد جز به عمل هیچ کسی فریادت
آنچه گفته است و(صفا) از سر دلسوزی هست
چون که نفس من وتو دشمن مرموزی هست
شاعر قاسم جناتیان قادیکلائی
🌹🥀🌹🥀🌹
#پندیات
نمیداند کسی مرگش کجا ی این جهان باشد
چه حالی میرود زاینجا چه وقتی از زمان باشد
دم مرگش کسی گیرد سرش را بر سر زانو
ویا تنها بمیرد مردن او در نهان باشد
بوقت رفتن از دنیا بود ایمان او کامل
ویا بیدین بمیرد مردنش چون کافران باشد
در این عالم بگیرد خو به علم معرفت آیا؟
ویا در ظلمت عقلانی اش چون جاهلان باشد
به دنیا درپی شرّبود ویا عبدِ درِ خالق ؟
به فردا در صف خوبان ویا از عاصیان باشد
ولی آنقدر یقین دارم اجل گیرد گریبانم
رسد روزی تنم همچون درختی در خزان باشد
بشر گردد سلیمان و شود انگشترش دستش
اسیر مرگ میگردد به قصرش گر نهان باشد
چو در قبرش بگذارند و بر رویش لحد چینند
در آندم طعمهٔ مور و به دفعش ناتوان باشد
نباشد همرهش مالی ویا فرشی شود بستر
اگر همچو تهمتن یا سلیمان جهان باشد
رسد روزی گزار او به پای میز عدل حق
در آنجا شاهدان دست وسروپا وزبان باشد
خوشا آنکس کند کاری زبهر روز عقبایش
در آن روزی که وانفساست نجات او از آن باشد
چه کردی ای (صفا) آن دم بکار آید به روز سخت
در آن روزی که وانفساست بداد تو همان.
🔸️شاعر:
#حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
🥀🕊🥀🕊🥀