eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
333 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.1هزار ویدیو
367 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔰شب است و غم و درد و الم و تابش مهتاب، در آن شهر پر از ظلم، به جز مردم يک خانه، همه خواب 💥همه خواب، و به جز هِق هِق آهسته ي يک مرد، و يا ناله ي آرام دو سه کودک بي تاب، اگر گوش کني مي شنوي زمزمه ي ريختن آب 🌾اگر چه همه خوابند، ولي در دل آن خانه پر از ماتم و غوغاست 😭که اين شب، شب بي مادري زينب کبراست، شب اصلي ضربت زدن حضرت مولاست شب غسل گل ياس علي حضرت زهراست 🔘علي بود وَ يک زانوي لرزان، علي بود و غم تازه يتيمان 🔲علي بود وَ آن اشک روان، سينه ي محزون پر از درد، وَ آن گريه ي پنهان، علي بود، وَ يک ياس شهيده 🔵 همان شير خدا، حيدر کرار وَ رنگي که ز رخسار پريده، همان فاتح خيبر، که قدش سخت خميده ❇️علي بود، همان همسر زهرا، که چنديست به جز فاطمه از مردم آن شهر سلامي نشنيده، علي بود وَ رخساره ي زهرا که سه ماه است نديده 🍁علي بود و دلي خسته در آن بارش غمها، علي بود وَ اسماء، کنار بدن خسته ي زهرا 〽️در آن نيمه شب ساکت و خلوت، همان نيمه شب غصه و غربت، شب هجر، شب اوج مصيبت 👈 شب مرگ علي، مرگ گل ياس، علي کرد نگاهي سوي اسماء، که بريز آب روان بر روي گلبرگ گل ياس ☑️وَ با اشک نگاهي به تن فاطمه اش کرد و چنين گفت: عزيز دل حيدر، مددي کن که دهم غسل تنت را، کمک کن که بشويم بدنت را ✅وَ با نام خدا غسلِ گل ياس شد آغاز، خدا داند از آن لحظه که شد چشم علي سوي گلش باز ✴️علي بود وَ قلبي که به اندازه ي يک فاطمه غم داشت، علي بود وَ بازوي کبودي که ورم داشت 💢وَ دستان علي بر گل زخم بدن فاطمه اش خورد، علي زنده شد و مُرد ♨️ نفس در دل او حبس شد و سوخت، علي چشم به چشمان گلش دوخت 🔆 وَ آن بغض که در سينه نهان داشت رها شد، دوباره قد او خم شد و تا شد، وَ روح از بدنش رفت و جدا شد 💹 سرش را به روي شانه ي ديوار زد و زار زد و گفت: نگفتي به علي فاطمه يک بار، از اين زخم وَ از قصه ي ديوار، از اين اذيت، آزار ♻️ از اين سينه و از لطمه ي مسمار، خدايا چه کند حيدر کرار؟! 💠همه عالم هستي، فغان گشت و ز آه دل آن رهبر مظلوم، وَ از اشک يتيميّ حسين و حسن و زينب و کلثوم ❎ به جز زمزمه ي ريختن آب، از آن خانه صدائي به سما رفت، که تا عرش خدا رفت ✳️ صداي طپش يک دل خسته، که بندش شده پاره وَ از ريشه گسسته، صداي کمرِ کوه، که از غصه شکسته ☑️سلمان میگه ده ها سال از شهادت حضرت زهرا گذشته بوده 🔘امیرالمومنین فرمود هنوز نتونستم کمر راست کنم 🍀فقط آه کشيد آه، علي با مدد فاطمه اِستاد روي پا، وَ چنين گفت به اسما، بريز آب به روي گل حيدر ☘ولي سعي کن آرام بريزي که ياسم شده پرپر 🍂 بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي که گلم خسته ي خسته است، بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي، که پهلوش شکسته است 🌹علي شُست تنش را، و َبا گريه چنين گفت به زهرا: شدي پرپر و اين شهر نفهميد، که گل طاقت اين اذيت و اين همه آزار ندارد 🌷 تو رفتي و علي يار ندارد، وَ در مردم اين شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه 🌺 ولي کاش به گلبرگ شقايق بنويسند، که گل تاب فشار در و ديوار ندارد ... ☑️شروع کرد به غسل دادن اسماﺀ تو آب بریز ☑️بچه ها، سفارش مادرتونه؛ صدای گریتونو نباید کسی بشنوه همسایه ها نباید بشنون 🔘بچه های فاطمه، آستین به دهن کردند اسماﺀ میگه آب میریختم، فاطمه رو غسل میداد ☑️یهو دیدم آقا دست کشید از غسل کردن ☑️سر رو دیوار گذاشت، داره زار زار گریه میکنه بلند بلند گریه میکنه گفتم آقا خودت فرمودی بلند گریه نکنید 🔲صدای گریتونو کسی نشنوه، سفارش فاطمه هست گفت اسماﺀ نمک رو زخم دلم نپاش همچین که داشتم غسل میدادم، دستم خورد به بازوی ورم کرده 😭😭😭😭 🔘میدونی یاد چه روضه ای افتادم?? یهو به دلم افتاد ☑️زن غساله داره غسل میده گفت به من بگید این بچه مریضِ؟؟ 😭😭 نه… ☑️از کربلا تا اینجا هر جا میگفت بابا، کتکش میزدن 😭😭😭 👌بهترین غذای عالمم اگه بیارن، اگه نمک نداشته باشه، مزه ای نداره نمک همه روضه ها، حسینِ 😭😭😭 ☑️امشب غریبونه بی بی رو غسل دادن ☑️امشب غریبونه بی بی رو کفن کردن ☑️غریبونه تشییعش کردن ☑️هفت نفر غریبونه و شبونه بردن تشییع جنازه ☑️اما کسی بی احترامی نکرد به بدن 🔘ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن 😭😭😭 انقده رو بدن حسین… اومد تو گودال، خبری نیست از تو و کفنت یوسف من کجاست پیرهنت؟؟ تا خوده حشر بر سنان لعنت که فرو کرد نیزه در دهنت پیرمردانِ ناتوان حتی با عصامیزدن بر بدنت آیینه بودی و ترک خوردی از همه بی هوا کتک خوردی 😭😭 مث مادرش بی هوا زدنش 😭😭 👇👇👇
آآآآی… روزگارُم روزگارُم ای دل… 🍁تو زهرا بینی و من روی نیلی 🍁نمیبینی تو جای سیلی داد بیداد… 🍁تو زهرا بینی شبانه 🍁نمیبینی تو جای تازیانه ☑️چرا حرف تازیانه رو زدم?? دیدی یه جا دعوا میشه، طرف رفیقاشو صدا میکنه، به دوستاش میگه دسته جمعی میان دعوا که تموم میشه از راه میرسی میبینی یکی خونی افتاده،،، همه رفتن ☑️میگی چی شده کی زدتش؟؟ میگه نفهمیدم، تو شلوغی هرکی رسید زد ⚫️😭مادرمونو اینجوری زدن 😭😭😭 آقامونم ارث از مادرش برد تو گودال دسته جمعی میزدنش 😭😭😭 ☑️حضرت زهرا خیلی روضه خونای پسرشو دوست داره یه روضه دسته جمعی بخونیم… 🔸ای دار و ندارقلبم،ای پشت و پناه زینب 🔸از آه تو میسوزم،ای گرمیه آه زینب 🔹بیا و راحت از غمم کن 🔹نظاره ای به ماتمم کن 💠که جان من به لب رسیده داداش.. 🔺به گیسوی سپید زینب 🔺نظر به قامت خمم کن 💠که جان من به لب رسیده ☑️آه.... حسین غیرتیا… 😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم 😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم بی تو ای عشقم،الهی من بمیرم .... ☑️من زینبم… از خونه که بیرون میومد، میگفت چراغارو خاموش کنید ☑️مولا خودش جلو حرکت میکرد ☑️حسن و حسین یه طرف، عباس دست به قبضه ی شمشیر پشت سر حالا این زینب داره میگه… آه… 😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم 😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم حســــــین رسم ما هم همینه امشب نباید کم گذاشت تو روضه 🌾لحظه ی آخر میگن بچه ها بیان وداع کنن امیرالمومنین فرمود حسن حسین زینب بیایید وداع کنید با مادرتون 😭یکی خودشو انداخت رو سینه ی مادر یکی صورت، کف پای مادر گذاشت مادر… 😭😭😭 گفت دستاشو باز کرد بچه هاشو بغل گرفت ندا از ٱسمون اومد گفت علی بچه هارو از مادر جدا کن، آسمونیا طاقت ندارن میدونی چی میخوام بگم دیگه هاااا؟؟ نازدانه ی امام حسین اومد تو گودال عمه این بدن، بدن کیه؟؟ با کی داری حرف میزنی؟؟ چرا سر نداره؟؟ چرا بدن، پاره پاره س؟؟ حق داری نشناسی بدن بابای غریبت، حسینِ خودشو انداخت رو بدن بابا تازیانه زدن نتونستن جداش کنن سیلی زدن نتونستن جداش کنن با غلاف زدن نتونستن… گفت باید امروز کنار جنازه ی بابام بمیرم هر کاری کردن نشد یکی تو جمعیت بلند شد گفت من بلدم من میدونم باید چیکار بکنید همه حمله کردن سمت زینب عممو رها کنید 😭😭😭😭😭 روضه خون حضرت زهرا، فقط امام زمانه روضه خون حضرت زهرا کسی نیست جز اون آقایی که یهو از خواب میپرید میگفت نزنید مادرمو 😭😭😭😭 بریم یه سر تو کوچه?? بی هوا زدن تو گوش مادرمون گفت همچین که داشتم حرف میزدم دعوایی نبود،،، یهو دیدم بی هوا مادرم نقش زمین شده این کوچه رو تجسم کن نامرد هی یه قدم میومد جلو، مادرم عقب تر میرفت کوچه تنگ و باریکِ هی یه قدم جلو میومد،،، تا رسید به دیوار تو یه چشم بهم زدن دیدم مادرم نقش زمینِ بی هوا تا حالا کسی تو گوشت زده؟؟ نور چشات کم میشه چشات سیاهی میره نزن… ببین که مادرم جوونه 😭😭😭😭 @majmazakerinee
راز آیینه رو بر مَلا نکن خودتو اینهمه جابجا نکن الهی درد و بلات، به جون من در خونه رو تو دیگه وا نکن یعنی میشه دوباره صدام کنی? از دل این همه غم رهام کنی اینقدر به دنده هات فشار نیار نفست در نمیاد، سلام کنی زندگیمون داره زیر و رو میشه بودنت داره یه آرزو میشه زندگیمون داره زیر و رو میشه بودنت داره یه آرزو میشه زینبت رو تا میرم آروم کنم گریه حسین تو ، شروع میشه ♥️ ♥️ ♥️ گَرد غم نشسته روی دامنت چه بساطی شده جارو کردنت دیگه جون مرتضی، زمین نخور به خدا داره میبینه حسنت 😭😭😭 🔘جان علی، جان مرتضی، جان حیدر برا دلخوشیه من، کار خونه انجام نده ☑️تو داری برا دلخوشیه من جارو میزنی اما من رد خونُ میبینم 🔳تو که هربار زمین میفتی،حسن مثل بید میلرزه 😭😭😭 بغض چشمای ترت، کشته منو زخمای بال و پرت، کشته منو 😭😭 ☑️یه موقعی یه زخم داری، یه جا از بدنت درد میگیره یکم که میگذره، آروم میشی دردت تموم میشه 🔘اما بعضی از دردها، به هم متصله مثلا اگه درد پهلو داری، نمیتونی سرفه کنی 😭😭 یه وقت میگی غلاف یه وقت میگی تازیونه یه وقت میگی سیلی اما یه موقع چهل پنجاه نفر، میریزن و میزنن ☑️کار به جایی رسیده وقتی اون دوتا نانجیب اومدن عیادت، گفت کمک کنید من سرمو برگردونم ☑️به اسمش قسم اصلا بنا نداشتم… گفتم امشب شعر بخونم بغض چشمای ترت، کشته منو زخمای بال و پرت، کشته منو اشک بند رخت خونه، در اومد شستشوی بسترت، کشته منو داغ حیدر تو، غربتش شده همه جا نقل مصیبتش شده دل رفتن به مسجد،ندارم قاتلت امام جماعتش شده 😭😭😭😭 زخم بازوت، دلمو تکون میده عطر پیراهن تو، بوی خون میده منو هرجا میبینه قنفذ پست غلاف شمشیرشو نشون میده 😭😭😭 مگه حرمتت، حریم حج نبود؟؟ کاشکی دشمن تو اهل لج نبود لااقل گیر نمیکردی پشت در کاشکی میخ گر گرفته، کج نبود 😭😭😭😭 لب من باید خداخدا بگه درد دل هاشو تو ربّنا بگه لب من باید خدا خدا بگه درد دل هاشو تو ربّنا بگه حسرتش علی رو داره میکشه محسنش نشد یه بار بابا بگه 😭😭😭😭 دلمو عذاب بی امون نده به من اسباب بازیشو نشون نده لالایی خوندن تو، عرشُ سوزوند اینقدر گهوارشو تکون نده 💔 💔 😭😭😭 ✔️یه مادری هم از کربلا تا کوفه و شام با طفل خیالی لالایی میخوند هی میگفت علی لای لای 😭😭😭 💔 💔 ✔️خدانکنه مادرت یا کسی رو که خیلی دوسش داری دکترا جوابش کردن، بگه چند ساعت یا یکی دو روز دیگه جون میده ✔️امشب برا امیرالمومنین حجت شده امشب شب آخر خانومشه 😭😭 ☑️بچه های خانوم فاطمه، معصومن میدونن شب آخریه که مادر تو خونه هست 🔲تو هم زبون بگیر بگو ای وای مادرم 😭😭😭 التماس امیرالمومنینِ… ⬅️حرف رفتن نزن چند روز ناخوش احوال حسن ⬅️واسه کی داری میدوزی پیرهن?? حرف رفتن نزن 😢خوشی ز عمر ندیده، خدانگهدارت 😢صنوبری که خمیده، خدا نگهدارت قرار بعدیه ما، قتلگاه،،، غروب عاشورا، کنار رأس بریده… ♥️ ♻️ ♻️وعدمون باشه وقتی که کربلا ♻️همه میرن و تاریک کربلا 💠ته گودال، تنی بی سر مونده 💠روی زمین، پیکر مونده 💠روی زمین، پیکر مونده ♥️ 🔺
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ می گویَم از رودی کَز او یَم می‌شود تأمین از اشک او باران نم‌نم می‌شود تأمین با دودِ آهَش شعله‌ی غم می‌شود تأمین از دست‌پختش رزق عالم می‌شود تأمین قربان فقری که مرا مسکین‌ترین نامید من را گدای سفره‌ی ام‌البنین نامید تو آمدی تا دست حق را آستین باشی مثل ستونی..، محکماتِ بیتِ دین باشی انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی اصلاً به تو می‌آید عباس‌آفرین باشی هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست تربیت ماه بنی‌هاشم به دست توست فصل خزان را خنده‌های تو بهارش کرد جاروی تو عرش زمین را بی‌غبارش کرد بیتِ علی را نور چشم‌ات نو نَوارش کرد لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد این احترامی که به زهرا می کنی..، عشق است در قلب حیدر خویش را جا می‌کنی عشق است از آن زمان که نور تو در خطِّ دید آمد جبریل بالش را به خاک تو کشید..، آمد کوه صلابت از وقارت تا شنید..، آمد چار آینه از شیشه‌ی عمرت پدید آمد خرج علی کردی همین احساس‌هایت را نذر حسین‌ات کرده‌ای عباس‌هایت را ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه با تو حسن در کوچه‌ها بی‌تاب باشد؟ نه زینب از این بی‌مادری بی‌خواب باشد؟ نه شب‌ها حسین فاطمه بی‌آب باشد؟ نه سرچشمه‌ی مِهر تو در این خانه می‌جوشد لب‌تشنه‌ی زهرا ز دستت آب می‌نوشد امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت از تشنگی لب‌های خشکِ روح دریا سوخت روی لب طفلان صدای آب..، بابا..، سوخت تا تیر بر مشکی اصابت کرد..، سقا سوخت رد سیاهی روی مهتابِ شبت افتاد عباس تا نقش زمین شد..، زینبت افتاد دیگر پس از او تیرهای بی‌درنگ انداخت آن نیزه‌داری که به سمت شاه سنگ انداخت خونابه روی رمل‌های سرخ‌، رنگ انداخت نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت صلی الله علیک یا مظلوم روضه بخونم دیگه؟؟ ها؟!... سرنیزه‌ها شاه تو را از حال می‌بردند ارباب ما را تا تهِ گودال می‌بردند بخدا که روضه ی ام البنین این بود 4تا قبر میکشید به نشونه ی قبر پسرهاش اما ذکر ام البنین فقط همین بود غریب حسیــــــــن جسم حسین تو معما شد..، نبودی که نیزه میان حلق او جا شد..، نبودی که بالای تل، زینب قدش تا شد..، نبودی که پای حرامی در حرم وا شد..، نبودی که ای وای از اطفال، از اطفال، از اطفال… شمر از تهِ گودال آمد، در پیِ خلخال حالا زینب باید روضه بخونه ام البنین مادر من... زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی گفت ابن سعد، از خاری دنیا همین بس که توئه نامرد داری صدای زینبو میشنوی یا غیرت الله... ببین دورتا دورمو نامحرما گرفتن زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی 😭😭😭😭 نامحرمان اطراف زینب تاب می‌خوردند با حرمله پیش ربابت آب می‌خوردند 😭😭😭 زن و بچه هارو سوار بر ناقه عریان کردن. سرها رو بین محمل ها تقسیم کردن میخواستن دل زن و بچه هارو بیشتر آتیش بزنن کنار محمل نجمه، سر قاسم کنار محمل رباب،سر کوچولوی علی اصغر ام لیلا که نبود کنار محمل زینب، سر علی اکبر سر حسین... روضه ی من همینا... خانم حضرت سکینه یه جمله ای گفت، عمه یه سوالی ازت دارم عمه بین این همه سر، چرا هرموقع نگاهمون به سر عموم ابالفضل میفته، چشاش بستس؟؟ عزیز برادرم... عمه دورت بگرده عموجانت هنوز خجالت زده ی شماست 😭😭😭 عموجانتون ابالفضل هنوز شرمنده ی شماست 😭😭 فلذا بشیر تا این موضوع رو به ام البنین گفت، سریع اومد محضر خانومْ، حضرت سکینه عموتو حلال کن عموت رفته بود براتون آب بیاره قول داده بود... 😭😭😭 🍃چرا رباب اینهمه غصه داره؟ 🍃بگید منم شبیه اون ببارم 🔹مشک علمدار منو دریدن 🔹فکر نکنید که من خبر ندارم 🔸خبر آوردن،پسر ربابُ با تیر زدن 🔸خبر آوردن،که به دست همه زنجیر زدن 🍂خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدن 💠پسرم آب شد از شرم رباب 💠به فدای سر طفلان حسین ✔️پسرم آب نخورده لب آب ✔️به فدای لب عطشان حسین کوچه به کوچه کاروانو بردن میخوام سر از رو خاکا بر ندارم 🔰جسم علمدارو به خون کشیدن 🔰فکر نکنید که من خبر ندارم ◀️خبر آوردن روسری هارو به غارت بردن ⬅️خبر آوردن دخترارو به اسارت بردن ◀️خبر آوردن گوشواره هارو غنیمت بردن 🔅پسرم رو سنگ بارون کردن 🔅به فدای صوت قرآن حسین 🔅سر بچم رو پر از خون کردن 🔅به فدای لب عطشان حسین @majmazakerinee
از طعنه های دشمن نادان، چه میکشید بین کویر حضرت باران، چه میکشید آه، با پیکرش، چه کرده تب تازیانه ها بزار روضه رو بیارم یکم، دم دستی تر همه متوجه بشن، ماه رجب و شعبان روضه مستحب گرفتی یا نه، هر کی از راه میرسه میبینه روضه ای ،ببین ماه رمضون همه روزه اند، اما تو ماه رجب و شعبان ، تا میبینن میگن فلانی روزه است کار بهت نمیگن، چرا؟ روزه ست، یا رفقا دور هم یهو میگه جان من شب افطارتو بیا، بابا روزه دار رو نمیزنن، به روزه دار دشنام، به روزه دار، به ناموسش توهین نمیکنن، در محضر علما مقتل میارم براتون، اِنقدر به مادر توهین...، ▪️ هی آقا داد میزد میزنی بزن، مارو از زدن نترسون، من عمه مون خانومیه که، هر کی از راه رسید، زدتش، من پسر اون مادریم، که تو کوچه، به دیوار زدنش، آآآه، انقدر بی ادبی نکن، أنا بنُ فاطمه، بزار معطلت نکنم 🔹گرچه در خاک رفت پیکر تو (سه تا بیت بخونم اگه طاقت آوردی یا علی) 🔹گرچه در خاک رفت، پیکر تو 🔹دیگر از تن، جدا نشد، سرِ تو (بزار تیر خلاصو بزنم، غیرتی ها) 🔹آقا ظلم برعترتت رسید، ولی (سادات) 🔹به اسیری نرفت، خواهر تو ▪️بزارید براتون روضه بخوانم، الان بالا منبر فرمودند، پای آقا رو اینقدر با غول و زنجیر زدن، ساییده شد، اما بچه ها، مقتلو بخونید، اینقدر تو مسیر کاروان کربلا بدنو گذاشتن، اینقدر گل ریختن، تاریخ آورده هفتا کفن براش آوردن، آخ این کفن از اون بهتر، اما من یه آقایی رو سراغ دارم، آقازادش دست به کمر اومد، رفت تو گودال، سرشو آورد بالا بنی اسد، حصیر بیارید، بوریا، بدن جمع نمیشد، ای وای،( بزنم تیر خلاصو یا نه)، ▪️وقتی بدنو تو خاک قرار داد، دیدن بیرون نمیاد، یکی از اون جمعیت صدا زد آقا، از جد شما شنیدیم خوب نیست، قبر باز بمونه، میت تو قبره چرا بیرون نمیای، صدا زد آری، اما اون برا بدنیه که سر داره، شما بگید من با این بدن بی سر چه کنم، خم شد، یه کُپه خاک درست کرد، رگ ها رو روخاک، اومد بیرون با انگشتش یه چیزی نوشت، آخ، هذا قبرٌ حُسین بنِ علی، (اینجاش میسوزونه)، الذی قتلوه عطشانا، 🕊غریب گیر آوردنت (بگم یا نه) 🕊غریب گیر آوردنت 🕊جلو زنا میزدنت (اون عقبی ها میشنون یا نه) 🕊با نیزه زن، میزدنت (من جرات ندارم بگم) 🕊رو خاک ها میکشیدنت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
از طعنه های دشمن نادان، چه میکشید بین کویر حضرت باران، چه میکشید آه، با پیکرش، چه کرده تب تازیانه ها بزار روضه رو بیارم یکم، دم دستی تر همه متوجه بشن، ماه رجب و شعبان روضه مستحب گرفتی یا نه، هر کی از راه میرسه میبینه روضه ای ،ببین ماه رمضون همه روزه اند، اما تو ماه رجب و شعبان ، تا میبینن میگن فلانی روزه است کار بهت نمیگن، چرا؟ روزه ست، یا رفقا دور هم یهو میگه جان من شب افطارتو بیا، بابا روزه دار رو نمیزنن، به روزه دار دشنام، به روزه دار، به ناموسش توهین نمیکنن، در محضر علما مقتل میارم براتون، اِنقدر به مادر توهین...، ▪️ هی آقا داد میزد میزنی بزن، مارو از زدن نترسون، من عمه مون خانومیه که، هر کی از راه رسید، زدتش، من پسر اون مادریم، که تو کوچه، به دیوار زدنش، آآآه، انقدر بی ادبی نکن، أنا بنُ فاطمه، بزار معطلت نکنم 🔹گرچه در خاک رفت پیکر تو (سه تا بیت بخونم اگه طاقت آوردی یا علی) 🔹گرچه در خاک رفت، پیکر تو 🔹دیگر از تن، جدا نشد، سرِ تو (بزار تیر خلاصو بزنم، غیرتی ها) 🔹آقا ظلم برعترتت رسید، ولی (سادات) 🔹به اسیری نرفت، خواهر تو ▪️بزارید براتون روضه بخوانم، الان بالا منبر فرمودند، پای آقا رو اینقدر با غول و زنجیر زدن، ساییده شد، اما بچه ها، مقتلو بخونید، اینقدر تو مسیر کاروان کربلا بدنو گذاشتن، اینقدر گل ریختن، تاریخ آورده هفتا کفن براش آوردن، آخ این کفن از اون بهتر، اما من یه آقایی رو سراغ دارم، آقازادش دست به کمر اومد، رفت تو گودال، سرشو آورد بالا بنی اسد، حصیر بیارید، بوریا، بدن جمع نمیشد، ای وای،( بزنم تیر خلاصو یا نه)، ▪️وقتی بدنو تو خاک قرار داد، دیدن بیرون نمیاد، یکی از اون جمعیت صدا زد آقا، از جد شما شنیدیم خوب نیست، قبر باز بمونه، میت تو قبره چرا بیرون نمیای، صدا زد آری، اما اون برا بدنیه که سر داره، شما بگید من با این بدن بی سر چه کنم، خم شد، یه کُپه خاک درست کرد، رگ ها رو روخاک، اومد بیرون با انگشتش یه چیزی نوشت، آخ، هذا قبرٌ حُسین بنِ علی، (اینجاش میسوزونه)، الذی قتلوه عطشانا، 🕊غریب گیر آوردنت (بگم یا نه) 🕊غریب گیر آوردنت 🕊جلو زنا میزدنت (اون عقبی ها میشنون یا نه) 🕊با نیزه زن، میزدنت (من جرات ندارم بگم) 🕊رو خاک ها میکشیدنت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
رمضان ماهِ ❤️ است خدا می داند ربناهـای مـرا ذکــرِ ❤️ آمـیـن است حاجتِ هر که در این مـاه بُوَد حج امـا دلِ ما را طلبِ کرب و بلا تسکین است صلي الله عليڪ يااباعبدالله ❤️ مادرم کرده سفارش که بگواول ماه بابی انت وامی یااباعبدالله❤️ @Heyda122
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔻یه گودال و اینهمه نیزه 🔺اینهمه شمشیر، اینهمه غارت 🔰یه پیراهن، اینهمه دعوا 🔰اینهمه غوغا، آه از این غربت 🟤سر پیراهن تو جنگیدن، بهت خندیدن 🟤العطش های تورا نشنیدن،بهت خندیدن 🟤روی زخم تو نمک پاشیدن، بهت خندیدن 😭😭😭😭😭 ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 🔹یه آقا و اینهمه مرکب 🔹روبرو زینب،شد تنش پامال 🔸یه نامرد و خنجر کهنه 🔸روبرو مادر، اومده گودال 😭😭😭 ⬅️نانجیب میزد تورو با کینه نشست رو سینه ⬅️نمیگه خواهر تو میبینه نشست رو سینه ⬅️سینه ی تو چقدر سنگینه نشست رو سینه… ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 😭😭😭😭 🟪یه خواهر که وسط گودال 🟪بین اون جنجال شده آواره ◀️یه خواهر که جلوی چشماش ◀️رو تن داداش، نیزه میباره ❇️زینبت میون نامحرم هاست کجایی عباس?? ❇️پیکر حسین، رو خاک صحراست کجایی عباس?? ♥️… ✔️تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت 😭😭😭😭😭 @majmazakerinee
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بازم شب جُمعس، زهرا تو گوداله گیسو پریشونه، میخونه با ناله بچه ی من که سر به تن نداره رو خاک رها شده کفن نداره 😭😭 میخوام ببوسمش ولی نمیشه یه جای سالم به بدن نداره چادر خاکیمو به روش کشیدم کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭 😭😭😭😭 بازم شب جمعس، زهرا دلش خونِ زینب واسه مادر، هِی روضه میخونه نبودی مادر ببینی چها کرد اونکه سر حسینتو جدا کرد 😭😭😭 نبودی مادر ببینی که لشکر چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد کاش توی قتلگاه بودی میدیدی اون گلوی پاره منو صدا کرد ♥️ 😭😭😭😭 💔 اگر مرا رها کنی تو رو رها نمیکنم سر از تنم جدا کنی چون و چرا نمیکنم ♥️ بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود ♥️ گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام هیچکدام برای من کرببلا نمیشود 💔 🍃سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات @majmazakerinee
☑️منصور، لعنت الله علیه تازه فهمیده چه غلطی کرد… گفت آقا رو رها کنید آقا اومد خونه یه عده از شیعیان دورش جمع شدن اینجای گریز دلم یه جایی رفت… ☑️اومدن دور امام صادق جمع شدن دیدن آقا مث ابر آسمون داره گریه میکنه ☑️قربونت برم؛ درسته نامردی کردن جسارت کردن، بی ادبی کردن… اما الحمدلله حالتون خوبه زن و بچت سالمن… ☑️چرا گریه میکنید?? شما کوه صبرید،،، امامید ❇️فرمود: یه وقت فکر نکنید برا خودم دارم گریه میکنم دیشب که در خونه رو آتیش زدن، دیدم بچه ها از این حجره به اون حجره، از ترس دارن فرار میکنن 😭😭😭 ☑️من که دستم بسته بود، مونده بودن به کی پناه بیارن… یه لحظه دلم رفت شام غریبان خیمه هارو آتیش زدن… 😭😭😭 ☘پیش پای ات اشک های همسرت افتاده است ☘جای جای این گذر بال و پرت افتاده است ☘تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است ☘رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟ 😭😭😭 ☘ریسمانِ بی مروّت‌ها، اسیرت کرده است ☘ناسزای بی حیا، در کوچه پیرت کرده است 😭😭😭 ☑️همچین که با این حالت اومد، گفت از این به بعد اگه منو خواستی بگو خودم میام این ابن ربیع رو نفرست دنبالم خیلی بی ادبِ خیلی بد دهنِ ☘بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند ☘بی عمامه بی عبا، در پشت مَرکب میکِشند ☘تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند ☘ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند 😭😭😭 ☑️حرف از دست بسته میاد، ناخوداگاه دلت میره… ☘سوخت در بین گذر، بال و پر پروانه ها ☘عمه جانت سنگ خورد، از پشتِ بام خانه ها ☘گیسوان کودکی با پنجه، شانه می خورد ☘پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد ☑️خواب بودم، یهو موهامو کشید بلندم کرد 😭😭 ☘طفلکی از زجر ،سیلی بی بهانه می خورد ☘دست سنگینی، به رویِ کودکانه می خورد ☘دور تو شکر خدا ، انبوه شامی ها نبود ☘معجر ناموس تو ، دست حرامی ها نبود 😭😭 ♥️ 💔 😭😭 چنبار شمشیر کشید بین خودش و امام صادق، پیغمبرُ دیده حیا کرد، شمشیرُ غلاف کرد یا رسول الله… یه شمشیرُ این بی حیا،کشیده 😭😭😭 🍃فرقة بالسیوف 🍃فرقة بالرماه 🍃فرقة بالحجارة 🍃فرقة بالخشب و العصا 😭😭 💔 🍀🍀 پا پس نمیکشه همه رفتن ولی شمر که دست نمیکشه 😭😭😭 زینب رسید و گفت مادر بیا ببین، دیگه نفس نمیکشه 😭😭 تاختند.. اونا که ملک ریُ باختن همگی با همدیگه ساختن تو رو توی گودی انداختن 😭😭 زیر و رو شدی پشت و رو شدی چجوری با مادرت روبرو شدی 😭😭😭 بی هوا زدن باعصا زدن جلو خواهر تو با کف پا زدن 😭😭 سلسله رو دستام روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام محله یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام سلسله رو دستام… کجا بودی عباس؟؟ وقتی که بردن منو توو بازار کجا بودی عباس؟؟ همه منو دیدن تووی اَنظار @majmazakerinee
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بازم شب جُمعس، زهرا تو گوداله گیسو پریشونه، میخونه با ناله بچه ی من که سر به تن نداره رو خاک رها شده کفن نداره 😭😭 میخوام ببوسمش ولی نمیشه یه جای سالم به بدن نداره چادر خاکیمو به روش کشیدم کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭 😭😭😭😭 بازم شب جمعس، زهرا دلش خونِ زینب واسه مادر، هِی روضه میخونه نبودی مادر ببینی چها کرد اونکه سر حسینتو جدا کرد 😭😭😭 نبودی مادر ببینی که لشکر چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد کاش توی قتلگاه بودی میدیدی اون گلوی پاره منو صدا کرد ♥️ 😭😭😭😭 💔 اگر مرا رها کنی تو رو رها نمیکنم سر از تنم جدا کنی چون و چرا نمیکنم ♥️ بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود ♥️ گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام هیچکدام برای من کرببلا نمیشود 💔 🍃سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
💔 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ همیشه بوسه نشان خوشیست،ایندفعه از اتفاق بدی میدهد خبر،بوسه از اتفاق بدی مثل ظهر،در گودال از اتفاق بدی مثل تیغ،سر، بوسه از اتفاق بد خیزران، لب و دندان که داده اند بین تشت زهر، بوسه ببین که سنگ،بسوی تو میزنند نبی گرفته است مگر ز پیشانیت،بوسه?? به کربلاست که رویانده از لب شمشیر به شانه های ابالفضل، بال و پر ، بوسه به کربلاست که حتی در اوج جنگ و گریز گرفته است پدر، از لب پدر، بوسه ♥️… 😭😭 به کربلاست که تیر سه شعبه ثابت کرد همیشه فاجعه ای هست،پشت هر بوسه ♥ به کربلاست که تیر سه شعبه ثابت کرد همیشه فاجعه ای هست،پشت هر بوسه به کربلاست که تیغِ وضو گرفته به خون تمام جسم تورا غرق کرد در بوسه ✔️روایت میگه 1950 زخم،خورده بود حضرت سیدالشهدا توو روز عاشورا 😭😭😭 ☑️اما شیخ جعفر شوشتری میگه به تعداد آیه های قرآن ، بدن امام حسین زخم داشت خودت تجسم کن… 😭😭 🔸کربلا، به هرکسی که به این خاک پا گذاشته است 🔸میاورد به تبرک، از این سفر… بوسه 🔘روضه بخونم دیگه... ها؟! بزا برم به بالای تل خاک غم دوباره ای برادر،برات بگیرم دم ☑️رفتی تو گودال،همه حرفایی که زد از گودال بود از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... مگه یادم میره،اون لحظه ی عجیب مقتل مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل 😭😭 مگه یادم میره شَرّی که شمر،اینجا بپا کرد مگه یادم میره باچکمه هاش، رو سینه جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد 💔 💔 مگه یادم میره مُردم سَرِ کوچه و بازار مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار مگه یادم میره خون بود جلو چِشِ علمدار مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی مگه یادم میره بزم شراب، خودت که بودی 💔 💔 @majmazakerinee