eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
351 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
توکه روح وفا و عشق و احساسی حسین جان از آن ترسم مرا دیگر تو نشناسی حسین جان 😭 شده فصل خزانم،تو کردی نیمه جانم ببین ابرو کمانم،کمان تر از کمانم 😭😭😭 🌿ببین همسفر،ندارم دگر 🌿 نفس در کنج سینه 🌿منه قد کمان،ندانم چِِسان 🌿 روم سوی مدینه ♥ بریزد اشک تنهایی ز چشمم، دانه دانه ز هجده یوسفم یک پیرهن دارم نشانه 🔸دو چشم من پر آب هست 🔸دلم در پیچ و تاب هست 🔸هنوزم بر دو دستم 🔸ببین جای طناب است 🔹همه کوفیان به زخم زبان 🔹دل من را شکستند 🔹مرا نور عین،تو دیدی حسین 🔹 که دستم را ببستند 😭 ♥ خودم دیدم سرت برمحمل من، سایه بان شد خودم دیدم لب تو بوسه گاه، خیزران شد 🍁چرا پیمان گسستی 🍁دل من را شکستی 🍁مرا دیدی تو از طشت 🍁ولی چشمت ببستی 😭😭 🍃به دردم طبیب،امام غریب 🍃 به حالم کن نظاره 🍃منه بی نشان به هفت آسمان 🍃 ندارم یک ستاره ♥
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔸اصلا زمین خوردن برای او طبیعیست 🔸از بس که دنبال صدای مادرش بود 🔸در حجره ی بی فرش خود،افتاده بود 🔸تصویری از گودال در چشم ترش بود ♻️همون حالت که بود،هی به خودش میپیچید رو خاکا میگفت: یا جدا... چرا خاکت نکردن؟؟ 😭😭😭😭 میگفت یا جدا،چرا خاکت نکردن حتی کفن بر جسم صد چاکت نکردن آه 😭😭😭😭😭😭 💢فرمود یابن الشبیب... ❇️ان یوم الحسین أقرح جفوننا و أسبل دُموعَنا 💢یابن الشبیب... ❇️روضه های جد غریبم،پلک های مارو زخمی کرده تا روز قیامت برا جد غریبم گریونم 💢امام رضا یادمون داده ❇️ان کنت باکیا لشی فبک للحسین 🌱اگه خواستی گریه کنی برا جد غریبم حسین گریه کنید یابن الشبیب ذبح کما یذبح الکبش یابن الشبیب جد مارو مثل گوسفند سر بریدن 🔸یابن الشبیب 🔸جدمارو بی هوا زدن 🔸جد مارو باعصا زدن 😭😭😭😭😭😭 جهنم ما یعنی اینکه بگن حسین نتونیم گریه کنیم جهنم ما یعنی روضه گودال خونده بشه، نتونیم اشک بریزیم یابن الشبیب 🔰جد مرا بی هوا زدند 🔰جد مرا با عصا زدند 🔰عمه مرا چرا زدند 🔰نامردها،برای رضای خدا چرا زدند 😭😭😭😭😭 🔹وقتی حسین،در ته گودال رفته بود 🔹زهرا کنار پیکرش،از حال رفته بود 😭😭😭😭😭 ✅شلوغه اونقد که دیگه جا نیست ✅دلم تو گودال،ازت جدا نیست ✅تو پادشاهی،بزرگ مایی ✅برهنه باشی،والا روا نیست ✅حیا نمیکنن،پیکر نیمه جونتو رها نمیکنن ✅دارن میخندنو،به ضجه های خواهرت نگاه نمیکنن ⬅️چرا نمیبُره؟؟؟ ✅بهش بگین اینجوری سر،جدا نمیکنن 😭😭😭😭😭 ✅دیدم باچکمه،به جونت افتاد ✅گردنتو زد،مث یه جلاد ✅داداش حلال کن،تقصیر من بود ✅ذبح تورو شمر،اینهمه طول داد ✅صد دفعه زیر و رو ✅شدی به خاطر فقط یه بوسه از گلو ✅منو صدا نزن ✅با نیزه ای که رفته توی دهنت،فرو ✅میخوای به من بگی ✅نمونم اینجا وسط یه مشت بی چشم و رو حسین..‌ 😭😭😭 🔹الف قامتم ز داغت شد دال 🔹که شدم پیر از غمت،صدها سال 🔸به سَما، بنگرم سرت بر نیزه 🔸به زمین بنگرم،تنت درگودال 🔸تنت شدپامال 🔹همه دیدن،مرکبت خونین یال 🔹همه میگفتن در این وضع و حال 🔸ذوالجناح از چه رنگت، باختی 🔸جان زهرا را کجا انداختی 🔹همه هستیه خواهرت را بردند 🔹زر و خلخال دخترت را بردند 😭کمی دیر آمدم،سرت را بردند 😭نه فقط یک عدد همان پیراهن 😭 همه اعضای پیکرت را بردند 😭به کجا انگشترت را بردند،سرت را بردند سر تو روی نی شده مانند سر عباس ♻️مضطر وشرمنده ♻️شده قلبم ز داغ تو آکنده ♻️حرمله میخنده ♻️سنان میخنده ♻️که داره شمر،دست زینبو میبنده 😭😭😭😭😭 🌸شکر خدا که نان شب ما حسین شد ❤️ممنون لطف مادر این خانواده ایم 🌸داریم با حسین حسین پیر میشویم 🌸خوشنود از این جوانیه از دست داده ایم جدی جدی داریم پیر میشیما..‌. سال به سال میگذره... خوش به حال شما که خوب گریه کردید ⬅️در کوچه عبایش، بر روی سرش بود ⬅️یک دست به دیوار،دستی کمرش بود ⬅️در خاطر او، آمده یاد در و دیوار ⬅️خون در و دیوار و خون تیغه مسمار ⚠️ ⚠️ امام رضا... 😭یه روزی مادر جوونت تو همین کوچه ها، دست به پهلو گرفت امام رضا... 😭یه روزی مادر جوونت تو همین کوچه ها، دست به دیوار گرفت امام رضا 😭یه روزی مادر جوونت تو همین کوچه ها،نقش زمین شده حرف دارما... امام رضا ❇️اگر این است تأثیر شنیدن ❇️شنیدن کی بود مانند دیدن 😭😭😭 ⬅️ایستادم به روی پنجه ی پا،اما حیف ⬅️دستش از روی سرم رد شد وبر مادر خورد نتونستم کاری کنم برا مادرم 😭😭😭😭 @majmazakerinee
🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیگه وقت رفتنه زیر لب میگم رضا نشد من بیام داداش،قدم رنجه کن بیا نشد من بیام داداش،قدم رنجه کن بیا همش دلهره،همش انتظار غم دوریه تو زده آتیشم با این سن و سال،توی بسترم دارم مث مادر جوون مرگ میشم دارم مث مادر جوون مرگ میشم غصه نخور که پهلوم،زخمیه میخ در نیست از دست نامحرمی،رو صورتم اثر نیست 👈یه گریز بزنم؟؟ نالیدن یک مادر مأیوس،کشندس بغضی که بُوَد یکسره محبوس،کشندس سیلی به زهرا سبب قتل حسن شد آری به خدا غصه ناموس،کشندس 👈کجا بودیم،کجا رفتیم؟!! جلو چشش یه بی حیا،دست رو مادرش بلند کرد 😭😭 دلم یجا دیگه هم رفت گفت عمه، عمو عباسم بامن قهره؟؟! نه عزیزم، چطور؟؟ هروقت نگاش میکنم،چشاشو میبنده 💥دخترم، عموت ابالفضل غیرت الله 💥نمیتونه ببینه ناموسش 💥نمیتونه ببینه خواهرش 💥نمیتونه ببینه برادرزاده هاشو وارد بزم حرامی کردن 💥نمیتونه ببینه خونوادشو تو بازار آوردن ببخش خواهرو اگه تا اینجا کشیدمت مث بابامون تورو هم دل سیرندیدمت نه رو دست تو نه رو دست من میبینی نیفتاده رد طناب چقد خوبه که جلو چشم تو نبردن منو بین بزم شراب ... خوب لبات،سالمه تلقینمو میخونی روضه بخون برام از خیزرونی ... ♻️نقش لب های تو نقاش ازل،خوب زده ♻️کی به لب های قشتگ تو پدر،چوب زده 🔹بابا بابا... دلگیرم از خودم دووم آوردم 🔹تو مجلس شراب بایدمیمردم 🔹تو مجلس شراب باید میمردم چوب یزید،بالا میرفت ماهمگی میفتادیم عقده بدر تو سینش بود،توونشو ما پس دادیم 🔸اونهمه دادن عذاب،کجا بودی؟! 🔸بردنمون با طناب،کجا بودی 🔸خودش رو میزد رباب،کجا بودی؟! علی لای لای... @majmazakerinee
🌹🌹 هر دوشنبه میخواند این را در بقیع از انگشتر و از تو غارت شده... 🌹🌹
السلام علیک یا عقیلة العرب هزار حمد و دوصد تسبیح ، جمال حقّ تعالی را تبارک است خدایی که سرشته (س) را اگر که چلوه ی ربانی است ، جمال بی مَثَل (ع) چه در شکوه شما گویم ، که هست، زینت ، مولا را اگر که زینت و زیبایی است، نهاد اسم و مُسمّایت غزل چگونه بگویم من، جمال چهره ی آقا را برای گفتن تعریفت صفت مشبهه می‌گردد که عقل از تو بیاموزد اصول و درس و الفبا را آمد و از ، دوباره خیر کثیر آمد دوباره غنچه ی گل آمد، بهار شاخه ی طوبی را فدای مقدمتان بانو، قدومتان چه فروزان کرد چراغ عقل و تفقه را، فروغ عالم معنا را تویی که عالمةٌ غیر ، معلٌمَة شده تعريفت چه انتظار دگر می رفت، مقام دختر (س) را؟ به وصف منزلتت باید، ز روز اول الی آخر خطیب ها و سخندانان، به سر دهند سخنها را تمام جام شهادت را (ع) خط به خطش نوشید تو سر کشیده ای از اول تمام جام بلایا را هرآنچه بوده به گودالی، که قتلگاه حسینت بود بگو ز شرح غمت بانو ، بگو تو راز خفایا را بگو ز آنچه که در آن روز، ز تل خاک نظر کردی ز منظری که روایاتش، به غم کشیده تماشا را بگو که بر کف آن گودال، عزیز فاطمه (س) عطشان بود خسان مضایقه می کردند، ز دوست آب گوارا را به خاک کرببلا با خون، نوشته بود انا المظلوم بگو ز معنی و تفسیرش، تمام این خط خوانا را روایت است فناداه، فغان بصوتِ حزین (س) چو دید پیکر خونین را، چو دید نای منادا را فدای بی کسی ات زینب (س) ، ولی به مقتل اربابم مرملُ بدماء بس بود، نگو مقطع الاعضاء را نشسته خواندی اگر آن شب، نماز نیمه شبت چون بود نماز، منتظر زینب (س) ، مثال و اسوه ی تقوا را کجا حسین و کجا ، اسارت است مصاب ما خبر دهید ز کبرای، مصیبتت زکریا را اگرچه داغ علی اکبر، عظیم بوده و خواهد بود ولی اسارت زینب بود، مراد لفظ فدینا را به صبر هم نشود باور، به تاب هم نرسد طاقت به روی نی سر دلبر را ، وقار یار شکیبا را سری به نیزه نشست اما سر برادر زینب (س) بود که بود هرکه نظر می کرد، اسیر، این سر زیبا را کجا شنیده کسی هرگز، که از جلال و کراماتش به عطر زلف، مسلمان کرد، سری کشیش کلیسا را حسین (ع) من عجب از این کار، که کردگار به تقدیرش سر تو را به سر نیزه، به عرش برده مسیحا را به لطف خطبه ات ای بانو، شده است کرببلا زنده قیام، فتح فتوحات است، عیان نموده فتحنا را که دیده داغ عزیزت را، که دیده صبر جمیلت را شکست هیمنه ی دشمن، فقط رایت جمیلا را بگو جسارت دشمن بود، نمود نطق تو را خاموش به چوب، کرسی دندانش، به سمت مضرب لبها را حسین (ع) رفت و پس از آن روز، به غیر موج مصیبتها کسی دگر نگرفت اینجا، سراغ خواهر تنها را اگرچه گوشه ی چشمت را، ندیده دیده ی نامحرم بیا و قافله داری کن، زنان مانده به صحرا را 1403/08/18 ولادت ، (س) مبارک
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ☑️خودشون سفارش کردن سر فاطمه رو رو زانو گرفت شروع کردن به حرف زدن، به درد دل کردن به سفارش کردن ☑️فاطمه گریه میکنه ☑️امیرالمومنین گریه میکنه فاطمه جان اگه من دارم گریه میکنم، همه سپاهم هم لشکرم،،، همه دار و ندارمو دارم از دست میدم تو چرا گریه میکنی?? ✔️عرض کرد علی جان، من برا غربت و مظلومیت تو گریه میکنم 😭😭😭 🔘فرمود فاطمه جان، نه تنها سلام نمیکنن جواب سلام منم نمیدن 😭😭 شروع کردن به سفارش کردن به وصیت کردن فاطمه ای که رشیده بوده… هیچی ازش نمونده ☑️گفت دوسه ماه کمتر و بیشتر از واقعه در و دیوار میگذره شب تا صبح، از دردپهلو خواب به این چشام نمیاد دختر طلحه هر وقت نفس میکشم، از سینه ام خون میاد… حالا داره وصیت میکنه … 🔵شبونه غسل و کفنم کن 🔵عبای کهنه تو تنم کن 🔵بدجوری مادریه بچم 🔵فکری به حال حسنم کن 😭😭 شب و نصف شب یهو از خواب بلند میشه میگه نزنید مادرمو همه صحنه هارو دید امام حسن 😭 یه گریز بزنیم تو کوچه?? نزن… 🟠ببین که مادرم جوونه 🟠جوونی قامتش کمونه 🟠میخواد پاشه، نمیتونه 😭😭 نزن.. ⚪️اونکه با تو کاری نداره ⚪️ببین که بار شیشه داره 😭😭 حسین… 🟤جونم رسیده دیگه بر لب 🟤یه خواهشی میکنم امشب 🟤با داداشت حسن، مرتب 🟤حواستون باشه به زینب 😭😭 🟪برات یه پیرهن گذاشتم 🟪ببخش اگه کفن نداشتم 🟪کاشکی میشد بودم عروسیت 🟪شب دومادیت، گل میکاشتم 😭😭 ♥️ حرفاشو زد سفارشارو کرد وصیتاشو گفت علی جان، حواست به حسنم باشه اون چیزی که حسنم دید، شما ندیدید علی جان، حسینم به تشنگی خیلی حساسه 😭😭 حواست باشه بالا سرش، هر شب آب بزاری انقدی که سفارش زینبُ کرد، سفارش کسیو نکرد در حین حرف زدن، دیدن خانوم زینب داره میاد گفت بسه دیگه ادامه نده اگه زینب مارو با این حال ببینه، میمیره زینب نمیتونه اشک چشای مادرُ ببینه اگه زینب، گریه های من و تورو ببینه میمیره یه گریزی بزنم… اگه بهترین غذای عالمو هم بیاری، اگه نمک نداشته باشه مزه ای نداره نمک همه ی روضه ها حسین… 😭😭 همه مراعات زینبُ کردن لذا ۱۹ رمضانم که نزدیک خونه شدن، گفت حسن حسین زیر بغلامو رها نکنید اگه زینب منو با این حال ببینه، میمیره ۲۸صفر هم پاره های جگر امام حسن هم تو تشتِ تا فهمید زینب داره میاد، گفت تشتُ جمش کنید اگه زینب این وضعو ببینه میمیره ❇️مگه یادم میره، شری که شمر اینجا به پا کرد ❇️مگه یادم میره با چکمه ها، رو سینه جا کرد ❇️مگه یادم میره چند ضربه زد، سرُ جدا کرد 😭😭 ♥️ @majmazakerinee
🏴 🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔰شب است و غم و درد و الم و تابش مهتاب، در آن شهر پر از ظلم، به جز مردم يک خانه، همه خواب 💥همه خواب، و به جز هِق هِق آهسته ي يک مرد، و يا ناله ي آرام دو سه کودک بي تاب، اگر گوش کني مي شنوي زمزمه ي ريختن آب 🌾اگر چه همه خوابند، ولي در دل آن خانه پر از ماتم و غوغاست 😭که اين شب، شب بي مادري زينب کبراست، شب اصلي ضربت زدن حضرت مولاست شب غسل گل ياس علي حضرت زهراست 🔘علي بود وَ يک زانوي لرزان، علي بود و غم تازه يتيمان 🔲علي بود وَ آن اشک روان، سينه ي محزون پر از درد، وَ آن گريه ي پنهان، علي بود، وَ يک ياس شهيده 🔵 همان شير خدا، حيدر کرار وَ رنگي که ز رخسار پريده، همان فاتح خيبر، که قدش سخت خميده ❇️علي بود، همان همسر زهرا، که چنديست به جز فاطمه از مردم آن شهر سلامي نشنيده، علي بود وَ رخساره ي زهرا که سه ماه است نديده 🍁علي بود و دلي خسته در آن بارش غمها، علي بود وَ اسماء، کنار بدن خسته ي زهرا 〽️در آن نيمه شب ساکت و خلوت، همان نيمه شب غصه و غربت، شب هجر، شب اوج مصيبت 👈 شب مرگ علي، مرگ گل ياس، علي کرد نگاهي سوي اسماء، که بريز آب روان بر روي گلبرگ گل ياس ☑️وَ با اشک نگاهي به تن فاطمه اش کرد و چنين گفت: عزيز دل حيدر، مددي کن که دهم غسل تنت را، کمک کن که بشويم بدنت را ✅وَ با نام خدا غسلِ گل ياس شد آغاز، خدا داند از آن لحظه که شد چشم علي سوي گلش باز ✴️علي بود وَ قلبي که به اندازه ي يک فاطمه غم داشت، علي بود وَ بازوي کبودي که ورم داشت 💢وَ دستان علي بر گل زخم بدن فاطمه اش خورد، علي زنده شد و مُرد ♨️ نفس در دل او حبس شد و سوخت، علي چشم به چشمان گلش دوخت 🔆 وَ آن بغض که در سينه نهان داشت رها شد، دوباره قد او خم شد و تا شد، وَ روح از بدنش رفت و جدا شد 💹 سرش را به روي شانه ي ديوار زد و زار زد و گفت: نگفتي به علي فاطمه يک بار، از اين زخم وَ از قصه ي ديوار، از اين اذيت، آزار ♻️ از اين سينه و از لطمه ي مسمار، خدايا چه کند حيدر کرار؟! 💠همه عالم هستي، فغان گشت و ز آه دل آن رهبر مظلوم، وَ از اشک يتيميّ حسين و حسن و زينب و کلثوم ❎ به جز زمزمه ي ريختن آب، از آن خانه صدائي به سما رفت، که تا عرش خدا رفت ✳️ صداي طپش يک دل خسته، که بندش شده پاره وَ از ريشه گسسته، صداي کمرِ کوه، که از غصه شکسته ☑️سلمان میگه ده ها سال از شهادت حضرت زهرا گذشته بوده 🔘امیرالمومنین فرمود هنوز نتونستم کمر راست کنم 🍀فقط آه کشيد آه، علي با مدد فاطمه اِستاد روي پا، وَ چنين گفت به اسما، بريز آب به روي گل حيدر ☘ولي سعي کن آرام بريزي که ياسم شده پرپر 🍂 بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي که گلم خسته ي خسته است، بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي، که پهلوش شکسته است 🌹علي شُست تنش را، و َبا گريه چنين گفت به زهرا: شدي پرپر و اين شهر نفهميد، که گل طاقت اين اذيت و اين همه آزار ندارد 🌷 تو رفتي و علي يار ندارد، وَ در مردم اين شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه 🌺 ولي کاش به گلبرگ شقايق بنويسند، که گل تاب فشار در و ديوار ندارد ... ☑️شروع کرد به غسل دادن اسماﺀ تو آب بریز ☑️بچه ها، سفارش مادرتونه؛ صدای گریتونو نباید کسی بشنوه همسایه ها نباید بشنون 🔘بچه های فاطمه، آستین به دهن کردند اسماﺀ میگه آب میریختم، فاطمه رو غسل میداد ☑️یهو دیدم آقا دست کشید از غسل کردن ☑️سر رو دیوار گذاشت، داره زار زار گریه میکنه بلند بلند گریه میکنه گفتم آقا خودت فرمودی بلند گریه نکنید 🔲صدای گریتونو کسی نشنوه، سفارش فاطمه هست گفت اسماﺀ نمک رو زخم دلم نپاش همچین که داشتم غسل میدادم، دستم خورد به بازوی ورم کرده 😭😭😭😭 🔘میدونی یاد چه روضه ای افتادم?? یهو به دلم افتاد ☑️زن غساله داره غسل میده گفت به من بگید این بچه مریضِ؟؟ 😭😭 نه… ☑️از کربلا تا اینجا هر جا میگفت بابا، کتکش میزدن 😭😭😭 👌بهترین غذای عالمم اگه بیارن، اگه نمک نداشته باشه، مزه ای نداره نمک همه روضه ها، حسینِ 😭😭😭 ☑️امشب غریبونه بی بی رو غسل دادن ☑️امشب غریبونه بی بی رو کفن کردن ☑️غریبونه تشییعش کردن ☑️هفت نفر غریبونه و شبونه بردن تشییع جنازه ☑️اما کسی بی احترامی نکرد به بدن 🔘ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن 😭😭😭 انقده رو بدن حسین… اومد تو گودال، خبری نیست از تو و کفنت یوسف من کجاست پیرهنت؟؟ تا خوده حشر بر سنان لعنت که فرو کرد نیزه در دهنت پیرمردانِ ناتوان حتی با عصامیزدن بر بدنت آیینه بودی و ترک خوردی از همه بی هوا کتک خوردی 😭😭 مث مادرش بی هوا زدنش 😭😭 👇👇👇
آآآآی… روزگارُم روزگارُم ای دل… 🍁تو زهرا بینی و من روی نیلی 🍁نمیبینی تو جای سیلی داد بیداد… 🍁تو زهرا بینی شبانه 🍁نمیبینی تو جای تازیانه ☑️چرا حرف تازیانه رو زدم?? دیدی یه جا دعوا میشه، طرف رفیقاشو صدا میکنه، به دوستاش میگه دسته جمعی میان دعوا که تموم میشه از راه میرسی میبینی یکی خونی افتاده،،، همه رفتن ☑️میگی چی شده کی زدتش؟؟ میگه نفهمیدم، تو شلوغی هرکی رسید زد ⚫️😭مادرمونو اینجوری زدن 😭😭😭 آقامونم ارث از مادرش برد تو گودال دسته جمعی میزدنش 😭😭😭 ☑️حضرت زهرا خیلی روضه خونای پسرشو دوست داره یه روضه دسته جمعی بخونیم… 🔸ای دار و ندارقلبم،ای پشت و پناه زینب 🔸از آه تو میسوزم،ای گرمیه آه زینب 🔹بیا و راحت از غمم کن 🔹نظاره ای به ماتمم کن 💠که جان من به لب رسیده داداش.. 🔺به گیسوی سپید زینب 🔺نظر به قامت خمم کن 💠که جان من به لب رسیده ☑️آه.... حسین غیرتیا… 😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم 😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم بی تو ای عشقم،الهی من بمیرم .... ☑️من زینبم… از خونه که بیرون میومد، میگفت چراغارو خاموش کنید ☑️مولا خودش جلو حرکت میکرد ☑️حسن و حسین یه طرف، عباس دست به قبضه ی شمشیر پشت سر حالا این زینب داره میگه… آه… 😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم 😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم حســــــین رسم ما هم همینه امشب نباید کم گذاشت تو روضه 🌾لحظه ی آخر میگن بچه ها بیان وداع کنن امیرالمومنین فرمود حسن حسین زینب بیایید وداع کنید با مادرتون 😭یکی خودشو انداخت رو سینه ی مادر یکی صورت، کف پای مادر گذاشت مادر… 😭😭😭 گفت دستاشو باز کرد بچه هاشو بغل گرفت ندا از ٱسمون اومد گفت علی بچه هارو از مادر جدا کن، آسمونیا طاقت ندارن میدونی چی میخوام بگم دیگه هاااا؟؟ نازدانه ی امام حسین اومد تو گودال عمه این بدن، بدن کیه؟؟ با کی داری حرف میزنی؟؟ چرا سر نداره؟؟ چرا بدن، پاره پاره س؟؟ حق داری نشناسی بدن بابای غریبت، حسینِ خودشو انداخت رو بدن بابا تازیانه زدن نتونستن جداش کنن سیلی زدن نتونستن جداش کنن با غلاف زدن نتونستن… گفت باید امروز کنار جنازه ی بابام بمیرم هر کاری کردن نشد یکی تو جمعیت بلند شد گفت من بلدم من میدونم باید چیکار بکنید همه حمله کردن سمت زینب عممو رها کنید 😭😭😭😭😭 روضه خون حضرت زهرا، فقط امام زمانه روضه خون حضرت زهرا کسی نیست جز اون آقایی که یهو از خواب میپرید میگفت نزنید مادرمو 😭😭😭😭 بریم یه سر تو کوچه?? بی هوا زدن تو گوش مادرمون گفت همچین که داشتم حرف میزدم دعوایی نبود،،، یهو دیدم بی هوا مادرم نقش زمین شده این کوچه رو تجسم کن نامرد هی یه قدم میومد جلو، مادرم عقب تر میرفت کوچه تنگ و باریکِ هی یه قدم جلو میومد،،، تا رسید به دیوار تو یه چشم بهم زدن دیدم مادرم نقش زمینِ بی هوا تا حالا کسی تو گوشت زده؟؟ نور چشات کم میشه چشات سیاهی میره نزن… ببین که مادرم جوونه 😭😭😭😭 @majmazakerinee
راز آیینه رو بر مَلا نکن خودتو اینهمه جابجا نکن الهی درد و بلات، به جون من در خونه رو تو دیگه وا نکن یعنی میشه دوباره صدام کنی? از دل این همه غم رهام کنی اینقدر به دنده هات فشار نیار نفست در نمیاد، سلام کنی زندگیمون داره زیر و رو میشه بودنت داره یه آرزو میشه زندگیمون داره زیر و رو میشه بودنت داره یه آرزو میشه زینبت رو تا میرم آروم کنم گریه حسین تو ، شروع میشه ♥️ ♥️ ♥️ گَرد غم نشسته روی دامنت چه بساطی شده جارو کردنت دیگه جون مرتضی، زمین نخور به خدا داره میبینه حسنت 😭😭😭 🔘جان علی، جان مرتضی، جان حیدر برا دلخوشیه من، کار خونه انجام نده ☑️تو داری برا دلخوشیه من جارو میزنی اما من رد خونُ میبینم 🔳تو که هربار زمین میفتی،حسن مثل بید میلرزه 😭😭😭 بغض چشمای ترت، کشته منو زخمای بال و پرت، کشته منو 😭😭 ☑️یه موقعی یه زخم داری، یه جا از بدنت درد میگیره یکم که میگذره، آروم میشی دردت تموم میشه 🔘اما بعضی از دردها، به هم متصله مثلا اگه درد پهلو داری، نمیتونی سرفه کنی 😭😭 یه وقت میگی غلاف یه وقت میگی تازیونه یه وقت میگی سیلی اما یه موقع چهل پنجاه نفر، میریزن و میزنن ☑️کار به جایی رسیده وقتی اون دوتا نانجیب اومدن عیادت، گفت کمک کنید من سرمو برگردونم ☑️به اسمش قسم اصلا بنا نداشتم… گفتم امشب شعر بخونم بغض چشمای ترت، کشته منو زخمای بال و پرت، کشته منو اشک بند رخت خونه، در اومد شستشوی بسترت، کشته منو داغ حیدر تو، غربتش شده همه جا نقل مصیبتش شده دل رفتن به مسجد،ندارم قاتلت امام جماعتش شده 😭😭😭😭 زخم بازوت، دلمو تکون میده عطر پیراهن تو، بوی خون میده منو هرجا میبینه قنفذ پست غلاف شمشیرشو نشون میده 😭😭😭 مگه حرمتت، حریم حج نبود؟؟ کاشکی دشمن تو اهل لج نبود لااقل گیر نمیکردی پشت در کاشکی میخ گر گرفته، کج نبود 😭😭😭😭 لب من باید خداخدا بگه درد دل هاشو تو ربّنا بگه لب من باید خدا خدا بگه درد دل هاشو تو ربّنا بگه حسرتش علی رو داره میکشه محسنش نشد یه بار بابا بگه 😭😭😭😭 دلمو عذاب بی امون نده به من اسباب بازیشو نشون نده لالایی خوندن تو، عرشُ سوزوند اینقدر گهوارشو تکون نده 💔 💔 😭😭😭 ✔️یه مادری هم از کربلا تا کوفه و شام با طفل خیالی لالایی میخوند هی میگفت علی لای لای 😭😭😭 💔 💔 ✔️خدانکنه مادرت یا کسی رو که خیلی دوسش داری دکترا جوابش کردن، بگه چند ساعت یا یکی دو روز دیگه جون میده ✔️امشب برا امیرالمومنین حجت شده امشب شب آخر خانومشه 😭😭 ☑️بچه های خانوم فاطمه، معصومن میدونن شب آخریه که مادر تو خونه هست 🔲تو هم زبون بگیر بگو ای وای مادرم 😭😭😭 التماس امیرالمومنینِ… ⬅️حرف رفتن نزن چند روز ناخوش احوال حسن ⬅️واسه کی داری میدوزی پیرهن?? حرف رفتن نزن 😢خوشی ز عمر ندیده، خدانگهدارت 😢صنوبری که خمیده، خدا نگهدارت قرار بعدیه ما، قتلگاه،،، غروب عاشورا، کنار رأس بریده… ♥️ ♻️ ♻️وعدمون باشه وقتی که کربلا ♻️همه میرن و تاریک کربلا 💠ته گودال، تنی بی سر مونده 💠روی زمین، پیکر مونده 💠روی زمین، پیکر مونده ♥️ 🔺
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ می گویَم از رودی کَز او یَم می‌شود تأمین از اشک او باران نم‌نم می‌شود تأمین با دودِ آهَش شعله‌ی غم می‌شود تأمین از دست‌پختش رزق عالم می‌شود تأمین قربان فقری که مرا مسکین‌ترین نامید من را گدای سفره‌ی ام‌البنین نامید تو آمدی تا دست حق را آستین باشی مثل ستونی..، محکماتِ بیتِ دین باشی انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی اصلاً به تو می‌آید عباس‌آفرین باشی هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست تربیت ماه بنی‌هاشم به دست توست فصل خزان را خنده‌های تو بهارش کرد جاروی تو عرش زمین را بی‌غبارش کرد بیتِ علی را نور چشم‌ات نو نَوارش کرد لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد این احترامی که به زهرا می کنی..، عشق است در قلب حیدر خویش را جا می‌کنی عشق است از آن زمان که نور تو در خطِّ دید آمد جبریل بالش را به خاک تو کشید..، آمد کوه صلابت از وقارت تا شنید..، آمد چار آینه از شیشه‌ی عمرت پدید آمد خرج علی کردی همین احساس‌هایت را نذر حسین‌ات کرده‌ای عباس‌هایت را ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه با تو حسن در کوچه‌ها بی‌تاب باشد؟ نه زینب از این بی‌مادری بی‌خواب باشد؟ نه شب‌ها حسین فاطمه بی‌آب باشد؟ نه سرچشمه‌ی مِهر تو در این خانه می‌جوشد لب‌تشنه‌ی زهرا ز دستت آب می‌نوشد امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت از تشنگی لب‌های خشکِ روح دریا سوخت روی لب طفلان صدای آب..، بابا..، سوخت تا تیر بر مشکی اصابت کرد..، سقا سوخت رد سیاهی روی مهتابِ شبت افتاد عباس تا نقش زمین شد..، زینبت افتاد دیگر پس از او تیرهای بی‌درنگ انداخت آن نیزه‌داری که به سمت شاه سنگ انداخت خونابه روی رمل‌های سرخ‌، رنگ انداخت نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت صلی الله علیک یا مظلوم روضه بخونم دیگه؟؟ ها؟!... سرنیزه‌ها شاه تو را از حال می‌بردند ارباب ما را تا تهِ گودال می‌بردند بخدا که روضه ی ام البنین این بود 4تا قبر میکشید به نشونه ی قبر پسرهاش اما ذکر ام البنین فقط همین بود غریب حسیــــــــن جسم حسین تو معما شد..، نبودی که نیزه میان حلق او جا شد..، نبودی که بالای تل، زینب قدش تا شد..، نبودی که پای حرامی در حرم وا شد..، نبودی که ای وای از اطفال، از اطفال، از اطفال… شمر از تهِ گودال آمد، در پیِ خلخال حالا زینب باید روضه بخونه ام البنین مادر من... زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی گفت ابن سعد، از خاری دنیا همین بس که توئه نامرد داری صدای زینبو میشنوی یا غیرت الله... ببین دورتا دورمو نامحرما گرفتن زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی 😭😭😭😭 نامحرمان اطراف زینب تاب می‌خوردند با حرمله پیش ربابت آب می‌خوردند 😭😭😭 زن و بچه هارو سوار بر ناقه عریان کردن. سرها رو بین محمل ها تقسیم کردن میخواستن دل زن و بچه هارو بیشتر آتیش بزنن کنار محمل نجمه، سر قاسم کنار محمل رباب،سر کوچولوی علی اصغر ام لیلا که نبود کنار محمل زینب، سر علی اکبر سر حسین... روضه ی من همینا... خانم حضرت سکینه یه جمله ای گفت، عمه یه سوالی ازت دارم عمه بین این همه سر، چرا هرموقع نگاهمون به سر عموم ابالفضل میفته، چشاش بستس؟؟ عزیز برادرم... عمه دورت بگرده عموجانت هنوز خجالت زده ی شماست 😭😭😭 عموجانتون ابالفضل هنوز شرمنده ی شماست 😭😭 فلذا بشیر تا این موضوع رو به ام البنین گفت، سریع اومد محضر خانومْ، حضرت سکینه عموتو حلال کن عموت رفته بود براتون آب بیاره قول داده بود... 😭😭😭 🍃چرا رباب اینهمه غصه داره؟ 🍃بگید منم شبیه اون ببارم 🔹مشک علمدار منو دریدن 🔹فکر نکنید که من خبر ندارم 🔸خبر آوردن،پسر ربابُ با تیر زدن 🔸خبر آوردن،که به دست همه زنجیر زدن 🍂خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدن 💠پسرم آب شد از شرم رباب 💠به فدای سر طفلان حسین ✔️پسرم آب نخورده لب آب ✔️به فدای لب عطشان حسین کوچه به کوچه کاروانو بردن میخوام سر از رو خاکا بر ندارم 🔰جسم علمدارو به خون کشیدن 🔰فکر نکنید که من خبر ندارم ◀️خبر آوردن روسری هارو به غارت بردن ⬅️خبر آوردن دخترارو به اسارت بردن ◀️خبر آوردن گوشواره هارو غنیمت بردن 🔅پسرم رو سنگ بارون کردن 🔅به فدای صوت قرآن حسین 🔅سر بچم رو پر از خون کردن 🔅به فدای لب عطشان حسین @majmazakerinee
از طعنه های دشمن نادان، چه میکشید بین کویر حضرت باران، چه میکشید آه، با پیکرش، چه کرده تب تازیانه ها بزار روضه رو بیارم یکم، دم دستی تر همه متوجه بشن، ماه رجب و شعبان روضه مستحب گرفتی یا نه، هر کی از راه میرسه میبینه روضه ای ،ببین ماه رمضون همه روزه اند، اما تو ماه رجب و شعبان ، تا میبینن میگن فلانی روزه است کار بهت نمیگن، چرا؟ روزه ست، یا رفقا دور هم یهو میگه جان من شب افطارتو بیا، بابا روزه دار رو نمیزنن، به روزه دار دشنام، به روزه دار، به ناموسش توهین نمیکنن، در محضر علما مقتل میارم براتون، اِنقدر به مادر توهین...، ▪️ هی آقا داد میزد میزنی بزن، مارو از زدن نترسون، من عمه مون خانومیه که، هر کی از راه رسید، زدتش، من پسر اون مادریم، که تو کوچه، به دیوار زدنش، آآآه، انقدر بی ادبی نکن، أنا بنُ فاطمه، بزار معطلت نکنم 🔹گرچه در خاک رفت پیکر تو (سه تا بیت بخونم اگه طاقت آوردی یا علی) 🔹گرچه در خاک رفت، پیکر تو 🔹دیگر از تن، جدا نشد، سرِ تو (بزار تیر خلاصو بزنم، غیرتی ها) 🔹آقا ظلم برعترتت رسید، ولی (سادات) 🔹به اسیری نرفت، خواهر تو ▪️بزارید براتون روضه بخوانم، الان بالا منبر فرمودند، پای آقا رو اینقدر با غول و زنجیر زدن، ساییده شد، اما بچه ها، مقتلو بخونید، اینقدر تو مسیر کاروان کربلا بدنو گذاشتن، اینقدر گل ریختن، تاریخ آورده هفتا کفن براش آوردن، آخ این کفن از اون بهتر، اما من یه آقایی رو سراغ دارم، آقازادش دست به کمر اومد، رفت تو گودال، سرشو آورد بالا بنی اسد، حصیر بیارید، بوریا، بدن جمع نمیشد، ای وای،( بزنم تیر خلاصو یا نه)، ▪️وقتی بدنو تو خاک قرار داد، دیدن بیرون نمیاد، یکی از اون جمعیت صدا زد آقا، از جد شما شنیدیم خوب نیست، قبر باز بمونه، میت تو قبره چرا بیرون نمیای، صدا زد آری، اما اون برا بدنیه که سر داره، شما بگید من با این بدن بی سر چه کنم، خم شد، یه کُپه خاک درست کرد، رگ ها رو روخاک، اومد بیرون با انگشتش یه چیزی نوشت، آخ، هذا قبرٌ حُسین بنِ علی، (اینجاش میسوزونه)، الذی قتلوه عطشانا، 🕊غریب گیر آوردنت (بگم یا نه) 🕊غریب گیر آوردنت 🕊جلو زنا میزدنت (اون عقبی ها میشنون یا نه) 🕊با نیزه زن، میزدنت (من جرات ندارم بگم) 🕊رو خاک ها میکشیدنت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
از طعنه های دشمن نادان، چه میکشید بین کویر حضرت باران، چه میکشید آه، با پیکرش، چه کرده تب تازیانه ها بزار روضه رو بیارم یکم، دم دستی تر همه متوجه بشن، ماه رجب و شعبان روضه مستحب گرفتی یا نه، هر کی از راه میرسه میبینه روضه ای ،ببین ماه رمضون همه روزه اند، اما تو ماه رجب و شعبان ، تا میبینن میگن فلانی روزه است کار بهت نمیگن، چرا؟ روزه ست، یا رفقا دور هم یهو میگه جان من شب افطارتو بیا، بابا روزه دار رو نمیزنن، به روزه دار دشنام، به روزه دار، به ناموسش توهین نمیکنن، در محضر علما مقتل میارم براتون، اِنقدر به مادر توهین...، ▪️ هی آقا داد میزد میزنی بزن، مارو از زدن نترسون، من عمه مون خانومیه که، هر کی از راه رسید، زدتش، من پسر اون مادریم، که تو کوچه، به دیوار زدنش، آآآه، انقدر بی ادبی نکن، أنا بنُ فاطمه، بزار معطلت نکنم 🔹گرچه در خاک رفت پیکر تو (سه تا بیت بخونم اگه طاقت آوردی یا علی) 🔹گرچه در خاک رفت، پیکر تو 🔹دیگر از تن، جدا نشد، سرِ تو (بزار تیر خلاصو بزنم، غیرتی ها) 🔹آقا ظلم برعترتت رسید، ولی (سادات) 🔹به اسیری نرفت، خواهر تو ▪️بزارید براتون روضه بخوانم، الان بالا منبر فرمودند، پای آقا رو اینقدر با غول و زنجیر زدن، ساییده شد، اما بچه ها، مقتلو بخونید، اینقدر تو مسیر کاروان کربلا بدنو گذاشتن، اینقدر گل ریختن، تاریخ آورده هفتا کفن براش آوردن، آخ این کفن از اون بهتر، اما من یه آقایی رو سراغ دارم، آقازادش دست به کمر اومد، رفت تو گودال، سرشو آورد بالا بنی اسد، حصیر بیارید، بوریا، بدن جمع نمیشد، ای وای،( بزنم تیر خلاصو یا نه)، ▪️وقتی بدنو تو خاک قرار داد، دیدن بیرون نمیاد، یکی از اون جمعیت صدا زد آقا، از جد شما شنیدیم خوب نیست، قبر باز بمونه، میت تو قبره چرا بیرون نمیای، صدا زد آری، اما اون برا بدنیه که سر داره، شما بگید من با این بدن بی سر چه کنم، خم شد، یه کُپه خاک درست کرد، رگ ها رو روخاک، اومد بیرون با انگشتش یه چیزی نوشت، آخ، هذا قبرٌ حُسین بنِ علی، (اینجاش میسوزونه)، الذی قتلوه عطشانا، 🕊غریب گیر آوردنت (بگم یا نه) 🕊غریب گیر آوردنت 🕊جلو زنا میزدنت (اون عقبی ها میشنون یا نه) 🕊با نیزه زن، میزدنت (من جرات ندارم بگم) 🕊رو خاک ها میکشیدنت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️