4_6037559154325851236.m4a
2.03M
#از_روزی_رفتی_بابا_خونه_ما...
#در_فراق_پدر
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
ازروزی رفتی باباخونهٔ ماسوت وکوره
ازغم دوری تو دل پُرِ آشوب وشوره
وای از این غم هجران
قربون تو بابا جان
نورخورشیددلت خونه مو نورانی میکرد
هرکلامت به خدادلهارو روحانی میکرد
بی توچون کنم بابا
دیگه دلخونم بابا
ای پدرتنگه دلم بی تو تودنیاچه کنم
بی گل روی تو بابا بگو حالا چه کنم
از غم تو می سوزم
تیره شد دگر روزم
ایکه بودی همه جابهردلم سنگ صبور
بعدتو توی دلم دیگه شکسته شدغرور
ای طبیب غم هایم
نازنینِ بابایم
باباجونِ مهربون خنده هاتویادش بخیر
درس اُمّیدمی دادی بچه هاتویادش بخیر
یاد تو گرامی باد
خانه ی قبرت آباد
بر مزار تو من از دیده گلاب افشانم
بهرتسکین دلت حمد ودعامی خوانم
بین تو حالم ای بابا
کن حلالم ای بابا
به امیدی که خدا بر تو عنایت بکند
آرزومه که حسین ازتوشفاعت بکند
عشق توحسین بوده
بر تو نورعین بوده
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
از روزی که رفتی دلم تنگه بابا دلم تنگه بابا....m4a
3.71M
#از_روزی_که_رفتی_دلم_تنگه_بابا...
#در_فراق_پدر
#سبک:دامن کشان رفتی...
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
از روزی که رفتی
دلم تنگه بابا،دلم تنگه بابا،دلم تنگه بابا
زندگیِ بی تو
چه بی رنگه بابا،چه بی رنگه بابا،چه بی رنگه بابا
تو بودی بابا باغبون دل
چسان بینم رفتی به زیرگِل به زیرگِل به زیر گِل
بی تو دیگه زندگی
صفایی نداره صفایی نداره صفایی نداره
ابر دیدگان من
داره غم میباره داره غم میباره داره غم میباره
رفتی قرار من
شدم بیقرارت شدم بیقرارت شدم بیقرارت
سر می گذارم من
روسنگ مزارت روسنگ مزارت روسنگ مزارت
دلم شد تنگِ گلِ رویت
چگونه دیگرکنم بویت، کنم بویت، کنم بویت
تازه فهمیدم بابا
یتیمی چه سخته، یتیمی چه سخته، یتیمی چه سخته
درد و داغ بابای
صمیمی چه سخته، صمیمی چه سخته، صمیمی چه سخته
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#کاش_که_رسم_فـراق_و_غم_نبود
#در_فراق_مداح #در_فراق_پدر
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
کاش کـه رسم فـراق و غم نبود
رسم گل چیدن دراین عالم نبود
کاش می شد تا نبیند در جهان
باغبانی باغ خود را در خزان
کاش گل را رسم پژمردن نبود
اتفاقی تلخ چون مُردن نبود
باز هم پیک اجل داده خبر
خبـر داغ جگـر سـوز پـدر
غم جانسوز پدر را چه کنم؟
زده آتش به جگر را چه کنم؟
پدرم بوده مـرا نـور دو عین
ذاکـر مخلص درگـاه حسین
پـدر آن ذاکـر دلسوخته رفت
بدل از غم شرر افروخته رفت
پیر غلام اهل بیت آن پاکدل
ای دریغـا رفته دیگر زیـر گِـل
آن که تنها بود غمهایش حسین
روضه ها و ذکر لبهایش حسین
آن که عمری سوخته با روضه ها
آتشی افروخته بـا روضه ها
آن که عمری گفته قربان حسین
در جنان گردیده مهمان حسین
بچه های داغدیده و یتیم
گشته اند در خانه ی ماتم مقیم
ناله ی جانسوزشان شد سر بسر
ای پدرجان ای پدرجان ای پدر
ای پدرجان ازغمت دلخون شدیم
از غم تو بی سر وسامون شدیم
هیچ دانی بی تو برماچون گذشت
روز وشب از دیدهٔ ماخون گذشت
بی تو بابا خانه شد ماتمسرا
شد بلند از هر طرف بانگ عزا
سخت دلتنگت شدم بابای من
آرزوی خوب فردا های من
از غم تو شد نفس در سینه آه
بر تن یاران همه رخت سیاه
دسته دسته از برای تسلیت
مرد و زن گفتند ما را تعزیت
جملگی با اشک مان گریان شدند
با غم و با دردمان حیران شدند
کاش بودند این جماعت کربلا
تا نمی شد زینب از غم مبتلا
کاش در آن لحظهٔ پُر شوروشین
می شـدند یـار یتیمان حسین
کاش که در وقت پُر تاب وتبش
می شدند از مهـر یـار زینبـش
دختر زهرا سوی گودال رفت
در بَرِ نعش حسین ازحال رفت
کرده پنهان بغض واشک و آه را
سوخته زین غم دل «مداح» را
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح