eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
381 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
4902e246-3762-4149-bc01-c0800eb29338.mp3
3.9M
📝جهان محو تماشای قیام اربعینی هاست حسین علیه السلام 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عنوان : روضه امام حسن ع-در فضای كوچه آه مجتبی پیچیده بود-حمید بهادری ------------------------------------- ------------------------------------- در فضای كوچه آه مجتبی پیچیده بود چادر ِ خاكی به زیر دست و پا پیچیده بود تو رو به خدا سادات گوش خودشون رو بگیرند نشنوَن، آخه روضه مادر خوندن جلوی اولاد سخت ِ. آنقدر گویم ز ظلم آن جنایتكار پست ضربت سیلی صدایش در فضا پیچیده بود بخدا الان اینجا به شما بگن:یه زن و بیرون مجلس دارن میزنند،همه میرید بیرون میگید:نامرد آدم با زن طرف نمیشه،تا افتاد بی بی رو زمین، امام مجتبی اومد زیر بغل مادر و گرفت، بلندش كرد،تا چشمش افتاد به چشم مادر،می دونی مادر چی گفت؟ مادرم گفت:حسن بر دلم آذر نزنی حرفی از قصه ی امروز به حیدر نزنی دید حالش منقلب ِ گفت:سریع برو داداشم رو خبر كن،بگو داری بی داداش میشی،زینبم رو هم خبر كن اما آروم آروم،نكنه به زینب یه دفعه بی هوا بگی، ابی عبدالله سراسیمه اومد،امام حسن داره از حال میره،سر رو گذاشت روی زانوش اینقدر اشك ریخت،آروم آروم امام حسن چشمش رو باز كرد،اما اینقدر حسین گریه كرد،امام حسن فرمود: حسین گریه نكن آشنا رسید آخر اجل به داد غریبی ِ ما رسید چشم انتظار بودم و دیدی مادرم آخر برای بردن غم نامه ها رسید همچین كه داشت حرف می زد یه وقت دید در باز شد،زینب اومد تو بس كن حسین زینبم از راه آمده آی مردم برا امام حسن بلند بلند گریه كنید،آخه بعضی ها میگن:حسن گریه كن نداره،بخدا مادرش اینقده دعاتون میكنه، میگه:دلِ من ِ پهلو شكسته رو شاد كردید. بس كن حسین زینبم از راه آمده این تشت را نبر كه به غم مبتلا رسید هر چی گفت:دید ابی عبدالله آروم نمیشه،فرمود:حالا كه می خوای گریه كنی بذار برات روضه بخونم. بگذار روضه های مگو را بگویمت از آن غروب تلخ كه شام عزا رسید با مادرم كه یاس تر از هر فرشته بود رد میشدیم تا که به ما بی حیا رسید دیوار سنگ سطح زمین سنگ كوچه سنگ نامرد سنگ با دل ِ سنگی به ما رسید دستی سیاه از سر ِ من بی هوا گذشت دستی به روی مادرمان بی هوا رسید گفت:زیر بغل مادرم و گرفتم گفتم:بیا بریم،گفت:حسن جان تو بگو از كجا بریم،رسید در ِ خونه،امیرالمومنین فرمود:فاطمه جان چی شده؟فرمود:هیچ چی. گفت:فاطمه جان هیچ چی؟ فاطمه جان: اگر چه ضرب سیلی را ندیدم ولیكن من صدایش را شنیدم -------------------------------------
4_5882263268730340686.mp3
1.77M
عنوان : سینه زنی واحد-شهادت امام حسن ع-شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من-بنی فاطمه ------------------------------------- ------------------------------------- شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من آب گردید چو شمعی همه ی پیکر من این نه اشک است که بسته ره دیدار به من دل من سوخته ریزد ز دو چشم تر من شیون ناله بلند است به غم خانه ما یا حسن گوید و بر سر بزند خواهر من یک طرف قاسم و عباس به خود می پیچند یک طرف نیز حسین اشک فشان در بر من جگرم در دل تشت است و همه می بینند که چه آورده غم کوچه و سیلی سر من کی رود یاد من آن روز که آن شوم پلید بست در کوچه غم راه من و مادر من مادر از ضربت سیلی چو گل افتاد به خاک از همان لحظه شکسته همه بال و پر من ------------------------------------- 💚🌴💚🌴💚
@zekr_media - سید رضا نریمانی_۲۰۲۱_۱۰_۰۵_۱۹_۲۸_۳۱_۸۸۵.mp3
13.85M
📝"تو قرار دل بیقرار منی یا حسن (میمیرم برات یاحسن مولا) 🎤کربلائی نریمانی ▪️ویژه شهادت و و
روضه امام رضا میرزامحمدی.mp3
5.23M
🏴 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 🎤استاد 📝تشییع جنازه امام رضا علیه السلام ▪️ویژه شهادت و و @majmaozakerine
روضه امام رضا .مومنی.mp3
3.28M
🏴 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 🎤استاد 📝روضه امام رضا علیه السلام ▪️ویژه شهادت و و 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
(ع) اونجایی که دق می کنه زائر از غم ، حرم بقیعه از غربت اون می گیره قلب آدم ، حرم بقیعه چشم زوّار بقیع روز و شب بارونی وقتی اونجایی چه بی سامونی انگاری تنها توی زندونی ، وای سلام آقا غرق غمه دلی که مبتلاته فاطمه گریه کن روضه هاته ضریح تو توو قلب نوکراته اونجا که غمش اشک تو در میاره ، حرم بقیعه اونجا که الان یه زائرم نداره ، حرم بقیعه تو خودت دردِ دلِ زوّار و ، می دونی حتی گریه هاشونم پنهونی... نه حرم داری نه سایه بونی ، وای سلام آقا عجب غمیه غم بی قراری روی دلم مونده یه زخم کاری حتی زیارتنامه هم نداری اونجایی که قبله ی تموم دلهاست ، حرم بقیعه اونجایی که زائرش همیشه زهراست ، حرم بقیعه شبیه حسین غمت جا داره ، تو سینه اسم تو به درد من تسکینه چقدر نام حسن شیرینه ، جان حسن جانم دوسِت دارم اندازه ی یه دنیا ای پسر ارشد بی بی زهرا از نفست زنده میشه مسیح حسن جانم به حیدر و فاطمه نورِ عینی رو گردنم بوده همیشه دِینی من از دعای تو شدم حسینی سبک ✍بهمن عظیمی
(ع) تمومِ جونم داره می سوزه ، از اثر این ، زهر شرربار راحت شدم دیگه از عذابِ ، خاطره ی اون ، دیوار و مسمار بارونی شده چشمای ترم بازم افتادم یاد مادرم بعدِ کوچه ها خوب نشد دیگه جای زخمی که مونده رو پَرَم یا امام حسن(ع) نِمیره از یادم اون دمی که ، با مادرم تو ، یه کوچه بودم یادم نِمیره وقتی که اومد ، راهِ مون و بست ، لرزید وجودم وایِ من از اون بی حیای پَست حرمت من و مادرم شکست غصه ی جهان قلبم و گرفت وقتی مادرم رو زمین نشست یا امام حسن(ع) خدا نیاره برای هیچ کس ، که مادرش رو ، رو خاک ببینه ببینه که مادرش تو بستر ، افتاده زخمی ، شکسته سینه آتیشم زده یاد گریه هاش توی گوشمه لرزش صداش می کُشه منو خاطراتی که مونده تو دل از آخرین نگاش یا امام حسن (ع) ✍بهمن عظیمی
بوی فراق می دهد این گریه های من😭🏴 ماتم گرفته شال سیاه عزای من شرمنده‌ام كه از غم زينب نمرده‌ام آقا! ببخش در گذر از خطاي من...🙏 🖤🖤🖤🖤 📖اشعار بروز پایان ماه از شاعرین برجسته وبنام✍ کانال مورد تأیید مادحین بزرگ کشوره که شعراشونو از اینجا بر میدارن📚 🏴 میخوای دستت خالی نباشه ازاشعارناب👌 😉پس بیااینجاازدستش نده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e ✅️هم اکنون ببینید☝️☝️
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته خداحافظی با ماهِ محرّم و روضه‌یِ ماهِ صفر (حضرت زینب سلام اللّه علیها) باز این چه شورش است که بر نیزه مَحرم است ماهِ صفر... اِدامه‌یِ آهِ مُحرّم است سرهایِ قدیسان همه خیره به نیزه‌ها بر رویِ نیزه قاریِ آیاتِ اعظم است کشتی شکست خورده‌یِ طوفانِ شهرِ شام پایِ سرِ بریده که نَه... پایِ پرچم است از آب هم مُضایقه کردند کوفیان آهِ ربابه کنجِ خرابه پُر از غم است این کُشته‌یِ فِتاده به هامون که می‌زنند... با خیزران به رویِ لبَش شاهِ عالم است از کربلا و کوفه گُذر کرد  قافله حالا رسیده شام... حرم بینِ هلهله سنگین‌تر است وزنِ نگاهِ حرامیان از وزنِ بندها... غُل و زنجیر و سلسله بر پیکرِ همه اثرِ تازیانه‌هاست تاول به دست‌ها و رویِ پاست آبله زخمِ زبان زدند به دُردانه‌یِ حرم تنها برایِ خنده‌یِ خولی و حرمله شد عمّه‌یِ سه‌ساله‌یِ سادات روضه‌خوان هر نیمه‌شب میانِ قنوتش به نافله زینب کجا و طعنه‌یِ نامحرم و طناب؟! زینب کجا و کوچه و بازار و اضطراب؟! سیلی و تازیانه به جایِ خودش ولی... زخمِ زبان و طعنه مرا می‌دهد عذاب این بدترین شکنجه و سنگین‌ترین غم است همراهِ شمر و حرمله‌ها... زینب و رباب ناموسِ مرتضی شده اَسبابِ خنده‌ها پایِ سرِ بریده‌یِ در مجلسِ شراب با ناله‌هایِ دخترِ دردانه‌یِ حسین شد  کاخِ شام بر سرِ والیِ آن خراب عالَم فدایِ ناله‌یِ دردانه‌یِ حسین شد دخترِ سه‌ساله که پروانه‌یِ حسین .... کنجِ خرابه بویِ خوشِ سیبِ سرخ داشت ویرانه زیر وُ رو شد و شد خانه‌یِ حسین دختر زبان گرفت و همه ناله می‌زدند جان می‌گرفت روضه‌یِ جانانه‌یِ حسین با پشتِ دستِ کوچکِ خود رویِ لب زد و... خوابید رویِ رگ... نَه   سرِ شانه‌یِ حسین دِق کرد و هِق‌هِقش دمِ جاءَالحقی شد و... گفت العجل  تمامیِ افسانه‌یِ حسین