eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
333 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.1هزار ویدیو
367 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
رادیو عقیق4_6041843019131391713.mp3
زمان: حجم: 12.87M
حاج عبد رسوای شمایم کمکم کن آقا بی تو در دام بلایم کمکم کن آقا بس که با عُجب و ریا بوده همه اعمالم شاهدی رو به فنایم کمکم کن اقا فرصتی باز بده چون که پشیمان هستم بگذر از جرم و خطایم کمکم کن آقا آمدم رو زده ام تا که ببینی امشب درِ این خانه گدایم کمکم کن آقا خوب پیداست غم و درد فراوانم از گریه و بغض صدایم کمکم کن آقا به خودم وامگذارم که مریض احوالم باز محتاج دعایم کمکم کن آقا دلخوشی ام شده در جمع همه خوبانم نکن از روضه جدایم کمکم کن آقا چند وقتیست که در حسرتم و دلتنگِ حرم کرببلایم کمکم کن آقا . .
کانال نوحه مجمع الذاکرین ایتا 4_5838934427467515020(1).mp3
زمان: حجم: 6.47M
🌙 🌴دست منو باز محبت تو اینجا کشونده 🌴چند شب دیگه از این ضیافت باقی نمونده 🎤 👌بسیار دلنشین😭 دست منو باز محبت تو، اینجا کشونده  چند شب دیگه از این ضیافت، باقی نمونده چند شب دیگه برای توبه، فرصت ندارم می‌دونی چیزی، خدا جز اشک حسرت ندارم الهی العفو الهی العفو خدای خوبم این بیست وهفت شب چه زود تموم‌شد نکنه مولا این شبای ما بازم حروم شد همیشه بین قلب سیاهم تومیدرخشی دلم گرفته دلواپسم که منو نبخشی الهی العفو.،......... اگه نبخشی منو تو ماهت، ای وای به حالم همه امیدم میمونه واسه ماه محرم اینو میدونم اگه گناهم خیلی زیاده همیشه میگم خدا به ماها حسین داده دخیلم امشب بازم به نام علی اصغر 😭 منومیبخشی به احترام علی اصغر یه عمره پای سفره روضت آقا نشستم یه عمره اسم قشنگت آقا گرفته دستم دلم میخوادکه نگات کنم یاباب الحوائج بزار که آقا صدات کنم یا باب الحوائج باب الحوائج علی اصغر 😭 @majmaozakerine
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 زهر از راه رسیدست به دادم برسد میرود زخم جگر سوز به مرحم برسد مرگ آبی است که بر آتش قلبم برسد چشک بارانی از گریه روی هم برسد سینه من دم آخر چقدر سنگین است زیر پا نیست ولی مثل پدر سنگین است به خدا زندگی ام سخت تر از مردن بود کار هر روز و شب خون جگر خوردن بود مشکی از اشک سر دوش مژه بردن بود از دل خاطره ها روضه درآوردن بود روز و شب کرب و بلا در نظرم بود فقط سختی شام بلا در نظرم بود فقط نیمه شب دیدن مهتاب عذاب میداد گریه ی بچه بی خواب عذابم میداد دیدن ظرف پر از آب عذابم میداد گریه کن ها ضبح قربانی و قصاب عذابم میداد گذر از کوچه و بازار مرا آتش زد رفتن و دیدن گلزار مرا آتش زد دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا حضرت برای خودش انقدر سخت نبود. اینو اهل روضه و گریه میدونن آخه نیمه شب از جا بلند شد اومد رو دامن عمه گفت جانم عمه قربونت برم چرا نخوابیدی؟ گفت عمه جان گرسنگی امونمو برده بوی غذای اینا توی خرابه پیچیده دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا مجلس فاتحه و ختم و عزا کشت مرا دیدن پیرهن اما عمامه عبا کشت مرا غیرتی ها غارت معجر ناموس خدا کشت مرا صید افتاده ی دربند کمند آبم کرد دیدن دختر با موی بلند آبم کرد چه چهل سال غریبی که در افسوس گذشت در شرار محن و غربت محسوس گذشت هرشب خاطره آشفته به کابوس گذشت روز من با عرق شرم ز ناموس گذشت آه مارا که در انظار گذر میدادند از سر بام همه هلهله سر میدادند بذار برات روضه ای که امام زمان خون گریه میکنه عرض کنم مونس بی کسی و غربت ما سلسله بود سر آزردن ما شام چه بی حوصله بود آتش از چهار طرف منتظر قافله بود نمک زخم دلم قهقه ی حرمله بود تا رسید عمه مظلومه من بزم یزید سر مِی شد موی عباس به یکباره سفید من بمیرم از روی تخت نگاهی به تکر میکرد شعر میخواند و ز می هی قدحی پر میکرد مست از شمر سر آورده تشکر میکرد به سر زخم از این فتح تفاخر میکرد با سر چوب سر قاری قرآن افتاد هم لَبَش ریخت بهم هم دو سه دندان افتاد حسین.... آه.... ــــــــــــــــــــ ..•🥀• 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 زهر از راه رسیدست به دادم برسد میرود زخم جگر سوز به مرحم برسد مرگ آبی است که بر آتش قلبم برسد چشک بارانی از گریه روی هم برسد سینه من دم آخر چقدر سنگین است زیر پا نیست ولی مثل پدر سنگین است به خدا زندگی ام سخت تر از مردن بود کار هر روز و شب خون جگر خوردن بود مشکی از اشک سر دوش مژه بردن بود از دل خاطره ها روضه درآوردن بود روز و شب کرب و بلا در نظرم بود فقط سختی شام بلا در نظرم بود فقط نیمه شب دیدن مهتاب عذاب میداد گریه ی بچه بی خواب عذابم میداد دیدن ظرف پر از آب عذابم میداد گریه کن ها ضبح قربانی و قصاب عذابم میداد گذر از کوچه و بازار مرا آتش زد رفتن و دیدن گلزار مرا آتش زد دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا حضرت برای خودش انقدر سخت نبود. اینو اهل روضه و گریه میدونن آخه نیمه شب از جا بلند شد اومد رو دامن عمه گفت جانم عمه قربونت برم چرا نخوابیدی؟ گفت عمه جان گرسنگی امونمو برده بوی غذای اینا توی خرابه پیچیده دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا مجلس فاتحه و ختم و عزا کشت مرا دیدن پیرهن اما عمامه عبا کشت مرا غیرتی ها غارت معجر ناموس خدا کشت مرا صید افتاده ی دربند کمند آبم کرد دیدن دختر با موی بلند آبم کرد چه چهل سال غریبی که در افسوس گذشت در شرار محن و غربت محسوس گذشت هرشب خاطره آشفته به کابوس گذشت روز من با عرق شرم ز ناموس گذشت آه مارا که در انظار گذر میدادند از سر بام همه هلهله سر میدادند بذار برات روضه ای که امام زمان خون گریه میکنه عرض کنم مونس بی کسی و غربت ما سلسله بود سر آزردن ما شام چه بی حوصله بود آتش از چهار طرف منتظر قافله بود نمک زخم دلم قهقه ی حرمله بود تا رسید عمه مظلومه من بزم یزید سر مِی شد موی عباس به یکباره سفید من بمیرم از روی تخت نگاهی به تکر میکرد شعر میخواند و ز می هی قدحی پر میکرد مست از شمر سر آورده تشکر میکرد به سر زخم از این فتح تفاخر میکرد با سر چوب سر قاری قرآن افتاد هم لَبَش ریخت بهم هم دو سه دندان افتاد حسین.... آه.... ــــــــــــــــــــ ..•🥀• 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 _.__._______________________ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 زهر از راه رسیدست به دادم برسد میرود زخم جگر سوز به مرحم برسد مرگ آبی است که بر آتش قلبم برسد چشک بارانی از گریه روی هم برسد سینه من دم آخر چقدر سنگین است زیر پا نیست ولی مثل پدر سنگین است به خدا زندگی ام سخت تر از مردن بود کار هر روز و شب خون جگر خوردن بود مشکی از اشک سر دوش مژه بردن بود از دل خاطره ها روضه درآوردن بود روز و شب کرب و بلا در نظرم بود فقط سختی شام بلا در نظرم بود فقط نیمه شب دیدن مهتاب عذاب میداد گریه ی بچه بی خواب عذابم میداد دیدن ظرف پر از آب عذابم میداد گریه کن ها ضبح قربانی و قصاب عذابم میداد گذر از کوچه و بازار مرا آتش زد رفتن و دیدن گلزار مرا آتش زد دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا حضرت برای خودش انقدر سخت نبود. اینو اهل روضه و گریه میدونن آخه نیمه شب از جا بلند شد اومد رو دامن عمه گفت جانم عمه قربونت برم چرا نخوابیدی؟ گفت عمه جان گرسنگی امونمو برده بوی غذای اینا توی خرابه پیچیده دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا مجلس فاتحه و ختم و عزا کشت مرا دیدن پیرهن اما عمامه عبا کشت مرا غیرتی ها غارت معجر ناموس خدا کشت مرا صید افتاده ی دربند کمند آبم کرد دیدن دختر با موی بلند آبم کرد چه چهل سال غریبی که در افسوس گذشت در شرار محن و غربت محسوس گذشت هرشب خاطره آشفته به کابوس گذشت روز من با عرق شرم ز ناموس گذشت آه مارا که در انظار گذر میدادند از سر بام همه هلهله سر میدادند بذار برات روضه ای که امام زمان خون گریه میکنه عرض کنم مونس بی کسی و غربت ما سلسله بود سر آزردن ما شام چه بی حوصله بود آتش از چهار طرف منتظر قافله بود نمک زخم دلم قهقه ی حرمله بود تا رسید عمه مظلومه من بزم یزید سر مِی شد موی عباس به یکباره سفید من بمیرم از روی تخت نگاهی به تکر میکرد شعر میخواند و ز می هی قدحی پر میکرد مست از شمر سر آورده تشکر میکرد به سر زخم از این فتح تفاخر میکرد با سر چوب سر قاری قرآن افتاد هم لَبَش ریخت بهم هم دو سه دندان افتاد حسین.... آه.... ــــــــــــــــــــ ..•🥀• 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 _.__._______________________ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌙 🌴دست منو باز محبت تو اینجا کشونده 🌴چند شب دیگه از این ضیافت باقی نمونده 🎤 👌بسیار دلنشین😭 دست منو باز محبت تو، اینجا کشونده  چند شب دیگه از این ضیافت، باقی نمونده چند شب دیگه برای توبه، فرصت ندارم می‌دونی چیزی، خدا جز اشک حسرت ندارم الهی العفو الهی العفو خدای خوبم این بیست وهفت شب چه زود تموم‌شد نکنه مولا این شبای ما بازم حروم شد همیشه بین قلب سیاهم تومیدرخشی دلم گرفته دلواپسم که منو نبخشی الهی العفو..... اگه نبخشی منو تو ماهت، ای وای به حالم همه امیدم میمونه واسه ماه محرم اینو میدونم اگه گناهم خیلی زیاده همیشه میگم خدا به ماها حسین داده دخیلم امشب بازم به نام علی اصغر 😭 منومیبخشی به احترام علی اصغر یه عمره پای سفره روضت آقا نشستم یه عمره اسم قشنگت آقا گرفته دستم دلم میخوادکه نگات کنم یاباب الحوائج بزار که آقا صدات کنم یا باب الحوائج باب الحوائج علی اصغر😭
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 زهر از راه رسیدست به دادم برسد میرود زخم جگر سوز به مرحم برسد مرگ آبی است که بر آتش قلبم برسد چشک بارانی از گریه روی هم برسد سینه من دم آخر چقدر سنگین است زیر پا نیست ولی مثل پدر سنگین است به خدا زندگی ام سخت تر از مردن بود کار هر روز و شب خون جگر خوردن بود مشکی از اشک سر دوش مژه بردن بود از دل خاطره ها روضه درآوردن بود روز و شب کرب و بلا در نظرم بود فقط سختی شام بلا در نظرم بود فقط نیمه شب دیدن مهتاب عذاب میداد گریه ی بچه بی خواب عذابم میداد دیدن ظرف پر از آب عذابم میداد گریه کن ها ضبح قربانی و قصاب عذابم میداد گذر از کوچه و بازار مرا آتش زد رفتن و دیدن گلزار مرا آتش زد دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا حضرت برای خودش انقدر سخت نبود. اینو اهل روضه و گریه میدونن آخه نیمه شب از جا بلند شد اومد رو دامن عمه گفت جانم عمه قربونت برم چرا نخوابیدی؟ گفت عمه جان گرسنگی امونمو برده بوی غذای اینا توی خرابه پیچیده دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا مجلس فاتحه و ختم و عزا کشت مرا دیدن پیرهن اما عمامه عبا کشت مرا غیرتی ها غارت معجر ناموس خدا کشت مرا صید افتاده ی دربند کمند آبم کرد دیدن دختر با موی بلند آبم کرد چه چهل سال غریبی که در افسوس گذشت در شرار محن و غربت محسوس گذشت هرشب خاطره آشفته به کابوس گذشت روز من با عرق شرم ز ناموس گذشت آه مارا که در انظار گذر میدادند از سر بام همه هلهله سر میدادند بذار برات روضه ای که امام زمان خون گریه میکنه عرض کنم مونس بی کسی و غربت ما سلسله بود سر آزردن ما شام چه بی حوصله بود آتش از چهار طرف منتظر قافله بود نمک زخم دلم قهقه ی حرمله بود تا رسید عمه مظلومه من بزم یزید سر مِی شد موی عباس به یکباره سفید من بمیرم از روی تخت نگاهی به تکر میکرد شعر میخواند و ز می هی قدحی پر میکرد مست از شمر سر آورده تشکر میکرد به سر زخم از این فتح تفاخر میکرد با سر چوب سر قاری قرآن افتاد هم لَبَش ریخت بهم هم دو سه دندان افتاد حسین.... آه.... ــــــــــــــــــــ ..•🥀• 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 _.__._______________________ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
DELSUKHTEHGAN.IR4_5945029147699970791.mp3
زمان: حجم: 7.27M
🔳 (ع) 🌴تموم جسم تو سیاهه و خونی 🌴گناه تو چی بود که کنج زندونی 🎤
DELSUKHTEHGAN.IR4_5945029147699970791.mp3
زمان: حجم: 7.27M
🔳 (ع) 🌴تموم جسم تو سیاهه و خونی 🌴گناه تو چی بود که کنج زندونی 🎤