روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایامِ اربعین _ سید مهدی میرداماد
بگیر جان مرا بر همین تراب حسین
که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین
*یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم*
نه نای ماندن دارم .....
*چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره*
نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن
*اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟*
مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین
ندیده مثل شب و روزهای زینب را
به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین
اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است
چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین
*داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته*
{دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
چشم حرامی با حرم رو برو شد
بیا برگرد خیمه ای علمدارم
من و تنها نگذار ای کس و کارم}
حسین......
چهل شب است که میگویم السلام علیک
چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین
شاعر:محمد بیابانی
*این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت*
بابا!
دخترت از دنیا بریده
بدون تو خوشی ندیده
ببین همه موهام سفیده
بابا!
*حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
@roze_daftari
💫💫💫💫💫
می رسد از هر طرف زائر مدام از راهِ دور
سهم من در حدّ یڪ عرض سلام از راه دور
اشڪ می ریزد دلم از شوق٬پرپر می زند
دور گنبد بر فراز پشٺِ بام از راه دور
♥️السَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ الحُسِين♥️
#صبحتون_حسینی☘
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
روضه_حاج_عباس_امام_حسن_علیه_السلام_1397.mp3
6.46M
به اسم تو،دخیل گریه بستم من
#روضه
#حضرت_امام_حسن_علیه_السلام
💥💥بانوای گرم و دلنشین حاج عباس طهماسب پور
#پیشنهاد_ویژه_دانلود
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
📋 درددل با اقا امام زمان (عج)
#متن_مناجات / #متن_روضه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گل نرگس بیا بیا...
بیا نگاه کن یه عدهای از این جذامیا دور هم نشستن... یه محلی به ما بده. همه مارو طرد کردن، بیرونمون کردن.
آخه یه عدهای از این جذامیا دور هم بودن دیدن آقا داره رد میشه یه تعارف زدن: آقا میشه با ما همسفره بشید. یهو دیدن آقا از مرکب پیاده شد نشست کنار این جذامیا.
روایت میگه ساعتها نشست، لقمه دهنشون میذاشت.
(تهِ این روایت خیلی قشنگه.)
تعارف زد آقا، فرمود شما به من تعارف کردید من با شما همسفره شدم. میشه حالا منم یه تعارف به شما بزنم شما با من همسفره بشید؟ گفتن آقا مگه نمیدونی ما جذامی هستیم؟!
ما رو تو شهر راه نمیدن. گفت چرا؛ اما بیاین؛ درِ خونهی من به روی همه بازه. به غلاماش هم سپرد گفت امروز مهمون ویژه داریم..
سفرهای، تزئیناتی، دَم و تشکیلاتی. همه با خودشون میگفتن چه خبره!؟ امروز کی میخواد بیاد خونهی ارباب؟! همهی غلاما بهخط شدن؛ یهو دیدن از اون دور یه عدهای صورتها رو بستن دارن میان، تا دَم خونه رسیدن صورتها رو باز کردن.
-اینا که جذامیاند .
-گفتن آقا دعوتمون کرده.....
حرف من اینه؛
آقاجان، این بچهها همه میگفتن گل نرگس بیا بیا. توام میشه یه تعارف به ما بزنی ؟!
(چی میخوای؟! دردت چیه این همه داری مقدمه میچینی؟!)
میشه به ما هم بگی اربعین همهتون پابرهنه بیاید دعوتید حرم، بیاید کربلا....
حسین...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#مادر
پیوند قلب کرد و از دنیا رفت یک دختر دارد
🟣🟣🟣🟣🔵🔵🔵🔵⚫️⚫️⚫️❇️🌹
خداوندا دلم لبریز درده
خدایا خانه ام تاریک و سرده
گلم از این جهان سوی سفر رفت
از این عالم سوی عقبا به در رفت
پس از عمری مرارتهای بسیار
دگر راحت شده آن نازنین یار
چگویم از تمام رنج و محنت
ندیده لحظه ایی او استراحت
تن تبدار و قلبی داشته رنجور
ز داغش دیده گانم گشته است کور
به چند مدت به بستر افتاده
عجب داغی به قلب ما نهاده
بدل گفتم شفا گیرد بدوران
ولی صد حیف که عمرش گشته پایان
بگوید ای عزیزان دل افکار
کشیدید رنج و زحمتهای بسیار
شما از مهر خویش سازید حلالم
که من بهر عزیزان در ملالم
غرض جان شما و دختر زار
شده بی مادر و زار و دل افکار
بیارید هر شب جمعه مزارم
که بهر دخترم من بی قرارم
الهی طفلی بی مادر نباشد
چو مرغی و خسته و بی پر نباشد
هر آنکس گشته بی مادر حزین است
به درد و غم همیشه او قرین است
شبانگه یاد مادر خیزد از خواب
به چشم خونفشان و قلب بی تاب
همی گوید خدایا مادرم کو
(صفا) آنکس که بود تاج سرم کو
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#ترحیم_خوانی
#پندیات
دست هر کس را که گیری دستیارت میشود
هر که را خدمت کنی خدمت گزارت میشود
نیست قانون فراموشی به دیوان جهان
از بد و خوب هر چه کردی یادگارت میشود
گر زپای خسته ایی خاری برون آری ز کف
خود بخود وا صد گره چون گل ز کارت میشود
از طریق مهربانی خصم را کن یار خود
گر کنی با سگ محبت پاسدارت میشود
بیشتر خم میشود نخلی که بار آرد فزون
شو فروتن هر چه قدر بیش اقتدارت میشود
غرّه بر نیروی بازو زیر این گردون مشو
بر هوا زین آسیاب آخر غبارت میشود
از زبان خویش نیش خاطر مردم مشو
روزی این زخم زبان دندان مارت میشود
در برومندی عنان نفس را از کف مده
عاقبت این توسن سرکش سوارت میشود
سر فرود آور چو نخل بار ور طایی بدهر
آنچه سنگ کینه از هرسو نثارت میشود
#مرحوم_طایی
#صلوات 👉