|⇦•روضه و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر به نَفسِ حاج مهدی رسولی •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
الهی برایِ غربت آقام بمیرم .. الهی برا مظلومیت آقام بمیرم ..
شب آخری پیغمبرُ در عالم رویا دید، گله کرد؛ یا رسول الله دیدی با من چه کار کردند اینها؟.. پیغمبر فرمود علی جان نفرینشان کن .. (به نظرت چه جوری نفرینشان کرده علی؟.. نگفت خدا اینارو عذاب آسمان و زمین .. بدترین نفرین این بود گفت خدایا علی و ازشون بگیر .. خدایا اینا منو خسته کردن ..)
نکنه هنوزم دوران غربت علی باشه .. قربونِ اون آقایی که شبا می اومد تو خونۀ یتیما در میزد .. یتیمه درُ باز میکرد با یه اخمی چرا دیر کردی؟.. میگفت ببخشید؛ نه تو دیر کردی تو قول داده بودی برای داداشم مرکب بیاری برا من عروسک بیاری صدا میزد این عروسکت، پس مرکب داداشم کو؟.. صدا میزد برو بیدارش کن براش یه مرکبی آوردم هم امن هم راحته .. میدیدن زانو میزنه رو زمین کف دستاشُ گذاشته رو زمین ..
این آقایی که اینجوری برا بچه یتیم مرکب شده، همه هست و نیست عالمه .. ستون عرشِ .. قربونت بشم بچه هاتُ سوار یه ناقه هایی کردن ناامن بود.. این همه به این مردم خدمت کردی..
مردم ما که روضه نمیخونیم فقط گریه کنیم، روضه ها برا درس برا عبرتِ ..
یه وقتی فکر نکنی تو کوفه و مسجد کوفه داشت میگفت خدایا من از ایناخسته شدم اینا همه عافیت طلب بودن" نه .. روایت میفرماید وقتی تو مسجد داشت این جمله رو میگفت صدایِ بیوه زن ها و همسران شهدا و خانواده های شهدای صفین از خونه های کوفه بلند بود این همه کوفه شهید داد پای علی ولی تا آخرین قدم با علی نموند ..
بمیرم برای آقایی که انقدر غریبش کردن این روزایِ آخر وقتی داشت حرف میزد هی میگفت به خدا من مومنم .. پیغمبر به من گفت من مومن از دنیا میرم ..
بعضی ها مظلومیتشون با شهادتشون تموم میشه اما مظلومیت علی باور کن بعد شهادتش بیشتر شد ..
لذا وقتی بعد از سالها دستور دادن دیگه کسی بالایِ منبر علی(ع) رو صب و لعن نکنه میگن اون خطیب تا این دستورُ شنید تو مدینه تو شهر پیغمبر تو نماز بدون لعن خطبه رو تموم کرد میخواست پله رو بیاد پایین مردم بی شرفی که نشسته بودن همه صدا زدند یاخطیب السنه ..
یعنی لعن علی یادت رفت علیُ چرا لعن نکردی چقدر مظلوم ..
شب بیست و سوم روضه مُ اینجور بگم .. بریم کربلا ..اون نانجیب وقتی کارِ ابی عبدالله رو تموم کرد، ایستاد کنارِ لشگر، بچه هارو اسیر کردن حالا میخوان از کربلا ببرن نانجیب شروع کرد خطبه خوندن صدا زد ببینید گوش بدید این بچه ها اسیر معمولی نیستن .. این زنُ بچه زن و بچه پیغمبرن .. اینا خانواده علی اند انقدر سخت به اینا بگیرید ..
ما همه تلاشمون اینه اینارو خردشون کنیم این خانواده یه چیز دارن به نام کرامت انقدر کریم و کرامت و طبع بلند دارن حالا حالاها به ما رو نمیزنن .. انقدر باید اینارو گرسنه نگه داری التماستون کنن غذا بهشون بدی ..
لذا وقتی همین خطیب ملعون اومد پیش یزید حرام زاده صدا زد امیر انقدر گرسنگی بهشون دادیم اینا التماس بکنن یک کلمه التماس نکردن .. یکی شون به مانگفت من گرسنمه ..
لذا امیر مجبور شدم دستور دادم حالا که التماس نمیکنن انقدر این بچه هارو با تازیانه بزنید تا التماستون کنن نزنیدشون ..
خود ملعونش میگه وقتی ما این بچه هارو تازیانه میزدیم اینا یه دونه آخ نگفتن ..
فقط بیشترین کاری که میکردن این بود دستاشونُ آستین هاشونُ میگرفتن جلوی صورتشون تازیانه به سرُ صورت نخوره .. بعضی موقع ها هم که خیلی سخت میشد میدیدم این بزرگترهاخودشونُ می انداختن رو بچه ها کمتر کتک بخورن ..
یه باغچه گل با ساقۀ شکسته
خرابه و مُخَدراتِ خسته
بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم
قسم به هر نافلۀ نشسته
نیستی شده کنجِ خرابه خونم
دخترا میزنن زخم زبونم
بزار بگن بابات تورو نمیخواد
دوست دارم دوستم داری میدونم
قصۀ غصه هام نداره آخر
حق بده تارِ چشم دائمم تر
اما بابا سوی چشامُ کم کرد
ضربۀ بی هوای سیلی بیشتر
چقدر صدا زدم بابا کجایی
خسته تو صحرا گم شدم خدایی
من که اصلاً شمرُ حلال نکردم
زجر و حلال نکن توام بابایی
بریم یه جایی که گله نباشه
بین من و تو فاصله نباشه
هر جایی پیشم باشی خوبه اما
بریم یه جا که حرمله نباشه
محاسنتُ کی به خون کشونده
خاک یتیمی روسرم نشونده
عیبی نداره دستاتو نداری
مویی واسه شونه شدن
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#کربلایی_مهدی_رسولی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
#روضه_موسی_بن_جعفر علیه السلام اجرا شده #شب_هفتم_رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی
●━━━━━━───────
بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست
چیزی نمانده از تمام پیکر تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی است
زنجیر ها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می آید صدا نیست
زخم گلویِ تو پذیرفته است اما
زخم دهانت کار این زنجیر ها نیست
این ایستادن با زمین خوردن مساوی است
از چه تقلا میکنی؟ این پا که پا نیست
اصلا رها کن این پلید بد دهان را
از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست
*خیلی شیعیان فشار آوُردن به هارون، گفتن که آقای ما در سختی است، این نانجیب زیرِ این فشار، یه مَکری زد، میگه: دستور داد آقا موسی بن جعفر رو لباسِ تازه پوشاندن، آوُردنش تویِ یک تالاری، میوه ها و غذاها جلویِ آقا گذاشتن، یه عده هم شاهد آوُرد، از همون تالار بالا و ایوان ها گفت: نگاه کنید موسی بن جعفر رو، برید به شیعیانش بگید چطوری در ناز و نعمتِ، کجا تویِ زندانِ؟ میگه: اینهارو آوُردن از بالا نگاه میکردن، آقا در لباسِ تازه، جلویِ آقا بهترین غذاها و نوشیدنی ها، میگه: یهو موسی بن جعفر سر رو بالا گرفت، گفت: همه ی اینها دروغِ، دروغ میگن...
نقشه ی هارون رو زد بهم....دوباره آقارو برگردوندن تویِ سیاه چال، زندانبانش هم آمد، موسی بن جعفر نیمه شب تویِ زندان، این زندانبانِ آخری یهودیِ خبیث، دست بُرد به تازیانه، گفت: حالا نقشه ی مارو خراب میکنی؟ اینقدر با تازیانه به سر و صورتِ موسی بن جعفر زد..*
نامرد، زندان بان، در این زندان تاریک
اینکه کنارش میزنی با پا، عبا نیست
*اما یا موسی بن جعفر!...*
اما تو را با نیزه ها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روزِ کربلا نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان
*یا موسی بن جعفر! تازیانه خوردی آقا! اما آقاجان! شما عزیزی، شما بزرگی، شما مَرد هستید، اما بمیرم برا عمه جانِ شما زینب، به جای همه ی بچه ها تازیانه خورد، به جای تمامِ اُسرا کتک خورد...ای حسین...*
ــــــــــــــــــ
#امام_کاظم
#کربلایی_مهدی_رسولی
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🕊💕مدح خوانی ویژۀ میلادِ کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفسِ حاج مهدی رسولی💕
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
چه خوش بر لب که بسم الله الرحمن الرحیم افتد
و یا بر لب نوای یا علی و یا عظیم افتد
چه خوش بر شوره زار دل گذاری از نسیم افتد
چه خوش باشد که سائل کار و بارش با کریم افتد
چه خوش عبدی که تا آخر گدای پنج تن باشد
چه خوش نوکر که ارباب دو دنیایش حسن باشد
دلا بنگر که در ماه مبارک ماه تابیده
چه زیبا روی دست فاطمه با ناز خوابیده
علی چون روی ماه مجتبای خویش بوسیده
گشوده چشم ، طفل و بر امام خویش خندیده
جهان چون شام تاریکی و مهتابش حسن باشد
حسین ارباب عالم لیک اربابش حسن باشد
بیا افطار خود واکن بگو جانم حسن جانم
کرامت را تو معنا کن بگو جانم حسن جانم
کویر دل چو دریا کن بگو جانم حسن جانم
و جا در قلب زهرا کن بگو جانم حسن جانم
حسن سبط نبی آری حسن نور جلی باشد
حسن شیر جمل بود و سپهدار علی باشد
علی چون خاتم احمد حسن نقش آفرین باشد
حسن بنگر علمدار امیرالمومنین باشد
حسن آقا ، حسن مولا ، معزالمومنین باشد
حسن مولا و استاد یل ام البنین باشد
اگر مولا کند جلوه میان نه فلک یک دم
تمام حُسن یوسف میرود از خاطر عالم
به دل مهر حسن دارم حسن را دوست می دارم
همیشه هر کجا یارم حسن را دوست می دارم
به عشق او گرفتارم حسن را دوست می دارم
شده مولا کس و کارم حسن را دوست می دارم
امام آخرین ما به آقاییش می نازد
می آید ، از برای او حریمی ناب می سازد
#ناصر_شهریاری
#کربلایی_مهدی_رسولی
#میلاد_امام_حسن_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
شب آخرِ بی تابم ، چشایِ ترم بیداره
بغضِ آسمون سنگینه ، انگاری داره میباره
بالا میگیره گریه و ماتم من
نمیشه سحر تاریکیِ شب من
رسیده دیگه جونِ من به لب من
از این زمونه سیرم
مدینه کرده پیرم
کجایی مادر امشب
دیگه دارم میمیرم
« غریب امام صادق .. »
حالا که دارم میسوزم
حالا که تمومه کارم
یه غصه ایِ تو سینم
که داره میده آزارم
کسی ندیده اشکایِ سحرمو
کسی ندیده زخمایِ جیگرمو
واسه کی بگم روضۀ مادرمو
کوچه پر از مردم شد
دستِ گلام هیزم شد
دست یکی بالا رفت
گوشواره مادر گم شد ...
« غریب امام صادق .. »
دیگه دارم از حال میرم
شده موقعۀ پروازم
یه عمریه روضه خونم
دلم روضه میخاد بازم
میخام روضۀ کربلا رو بخونم
روضۀ لبِ بچه هارو بخونم
روضۀ سر و نیزه هارو بخونم
با هر نفس با هر آه
میگم که یا ثارالله
لایومک یومک حسین اباعبدالله
« حسین اباعبدالله »
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج مهدی رسولی _سوم محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خودم را از اوّل دوباره کشیدم
نشستم برایت ستاره کشیدم
کمی گریه کردم و پایین چشمت
نشستم دوتا راه چاره کشیدم
نشستم در این روضه های پر از نور
بهشتی پر از استعاره کشیدم
و آن دست هایی که سینه زنت بود
شبیه هزاران مناره کشیدم
به دنبالِ تو انبیا را پیاده
تو را رویِ نیزه سواره کشیدم
وَ چندین شب بعد در یک خرابه
تو را رویِ دست ستاره کش
نمیشد بخوانی ولی روضه اش را
فقط یک کمی با اشاره کشیدم
قد کوچکش خم شده بود و او را
در آغوشِ یاسِ بهاره کشیدم
دلِ علقمه خون شد آن لحظه ای که
سرش معجری پاره پاره کشیدم
سر آمد شام غم هایم مه عیدم کجا بودی
شبِ آرامشِ من صبحِ امیدم کجا بودی
سفر انقدر طولانی ، نگفتی دختری داری
نمیدانی چقدر از عمع پرسیدم کجا بودی
مغیلان چیست میدانی فقط این را بگو بابا
زِ پایم دانه دانه خار می چیدم کجا بودی؟!
نه! لالایی نمیخواهم دگر اما در این مدت
که من از درد یک شب هم نخوابیدم کجا بودی؟!
نمیخواهم بگویم که کجا رفتم..
نمیخواهم بپرسم از تو در بازار چرخیدم کجا بودی؟!
*نصف جون شدم ..
تو مسیر شام تو رو گم کردم
تویِ ازدحام تو رو گم کردم*
نمیخواهد بگویی که کجا رفتی
نمیخواهد که از خاکستر گیسوت فهمیدم کجا بودی
به زحمت رویِ پنجه ایستادم در میانِ بزم
خودم با چشم خود دیدم ، خودم دیدم کجا بودی
*بابا ..
می دونستم آخر میای پیشم.. انقدر صدا زد نازدانه بابا رو نصف شب آوردن خرابه.. نانجیب فردای عاشورا همه شون رو جمع کرد صدا زد شما فکر می کنید ما نمیتونستیم این چندتا زن و بچه رو هم بکشیم و همین جا دفنشون بکنیم؟!
_گفت به من دستور رسیده اینقدر باید بچه ها رو کرامتشون رو بشکونیم ما نمیخوایم دیگه اسمی از علی تو این دنیا بمونه .. اینقدر این بچه ها رو گشنگی بدیم التماس کنند بهشون غذا بدیم ..
_وقتی اومد کنار یزید ملعون گفت چی شد دستورم رو انجام دادی؟
گفت امیر! هر چی گشنگی دادیم یک کلمه این بچه ها از ما چیزی نخواستن گفت امیر دستور دادم اینقدر بزننشون .. اونقدر تازیانه می زدن یه دفعه آخ نگفتن این بچه ها .. فقط بعضی موقع ها تازیانه به سر و صورتشون میخورد .. دستاشونو می آوردن جلو چشاشون .. ای جانم به این عزت .. ای جانم به این شوکت ..
تا نالۀ بچه بلند شد.. یه مرتبه زینب (س) دید در خرابه باز شد .. بی بی بدو آمد جلو گفت به خدا خودم آرومش می کنم..برید بیرون خودم آرومش میکنم..
نانجیب تشت رو کوبید زمین ..خانوم یه نگاهی کرد صدا زد امام زین العابدین عمه.. بگو همه جمع شن .. چی شده؟! عمه بابا اومده خرابه .. وای دخترا جمع شدن .. سه ساله آمد.. تا بابا رو دادن بغلش دیگه جون نداشت بلند حرف بزنه دیدن لبا داره به هم میخوره..*
بابا..
میدونستم آخر میای پیشم
بابا..
میدونستم که همدمت میشم
میای که برا تو ابر بهاری شم
میای بابا
چقدر شکسته شدی
شکسته شدم
شکسته شده عمه
*محاسنت سفید شده قربونت برم..
راستی بابا.. بعد علی اکبر دیگه محاسنت همه سفید شدن..*
چقدر شکسته شدی شکسته شدم شکسته شده عمه
بهت نگفته که از فراق و غم تو خسته شه عمه
چقدر شکسته شده عمه
بابا
با اشک من برا تو گریه می کنه
تا میشنوه صداتو گریه می کنه
چقدر گرفته صداش گرفته صدام گرفته صدات بابا
خدا نبخشه اونو که پیش چشام میزد به لبات بابا
چقدر گرفته صدات بابا
ما که جبریل به خلوتگه مان راه نداشت
بعد تو راهی هر کوچه و بازار شدیم
دمِ در دروازه تبِ عمۀ ما بالا رفت
وقتی انگشت نمای همه انظار شدیم
*خدا رحمت کنه آیت الله خوشوقت رو ، می فرمودن روضه هایِ سنگین نتیجۀ سنگین میده .. امام زمان من معذرت میخوام .. بچه هایی که یه شب بیرون نخوابیده بودن ،بچه ای که یه بار باهاش بلند حرف زده نشده حالا ببین گیر چه آدمایی افتاده*
ما که شب با تشر زجر و سنان خوابیدیم
صبح ها با لگد حرمله بیدار شدیم
اومد محضر امام صادق میگه دیدم تو دست آقا یه مقدار تارِ مو هست گفتم آقا اینا چیه؟.. آقا فرمودن اینا پر فرشته هست. عرض کرد آقا یعنی چی؟ آقا فرمود موی دختر رو که شونه میزنی تار مویی که میاد روی شونه اینا پر فرشته هست..
گفت بابا یادت میاد چقدر آروم و با احتیاط موهامو شونه میزدی؟
میگفتی اینا پر فرشته هست کنده نشه.. گفت بابا ببین..
ای حسین..*
#ا
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
.
|⇦•آیا به التماس گدایان...
#مناجات #شب_لیلة_الرغائب و #شب_جمعه اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
آیا به التماس گدایان نظر کنند؟
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
*امشب بذار اینجوری حرف بزنم...*
باید به التماس گدایان نظر کنند
آنانکه خاک را به دَم خویش زرکنند
امشب بناست با منِ آلوده سر کنند
سرمایه ی بُکای مرا بیشتر کنند
حالا هجومِ خیل گدا را قبول کن
یا رب بحق فاطمه ما را قبول کن
من آن بهاری ام که اسیر خزان شدم
از ذکر تو که دور شدم، بد زبان شدم
هر چند پیری آمده و ناتوان شدم
در لیلة الرغائبِ تو میهمان شدم
بد کرده ام به حق خودم عفو کن مرا
بااهل بیت قهر شدم عفو کن مرا
*من با همه روسیاهیم آمدم ...*
شب های جمعه خیری و خیرات من چه شد
یاسین برای شادیِ اموات من چه شد
آن برکتی که بود به اوقات من چه شد
اُنسِ همیشگی به روایات من چه شد؟!
از یاد یار غفلتِ من اشتباه بود
با این و آن رفاقت من اشتباه بود
*امشب آمدم بگم"یا رفیقَ مَن لا رَفیق لَه"ته همه رفاقتا خودتی ،ته همه معرفتا خودتی، بد این در و اون درزدم، امشب آمدم میخوام هنرنمایی بکنم... همه هنرم رو، رو میکنم ماه رجب ماه کیه؟ رجب به نام کیه؟...*
امشب تمام نغمه ی لبها علی علی است
ذکری که نقش بسته بدنیا علی علی است
حِرزی که بسته شیعه به لب یا علی علی ست
زهرا نگاه کرده به هرجا علی علی است
بابای ما علی است، مسیحای ما علی است
شکر خدا که مَرجعِ اَعلای ما علی ست
گفتم علی و از نجف آمد ندا حسین
ای شیعه با علی تو بگو یکصدا حسین
لبیک یا غریب و لبیک یا حسین
صَلّو عَلی رقیه و صَلّو علی حسین
یک یا رقیه بوده همیشه دوای من
جانم فدای دخترِ اربابِ بی کفن
جانم فدای بازوی شلاق دیده اش
جانم فدای عمه ی مِحنت کشیده اش
جانم فدای چادرِ به هر سو کشیده اش
آن قَدّ زیر چکمه ی دشمن خمیده اش
حسین ...
ــــــــــــــــــ
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#کربلایی_مهدی_رسولی
#مناجات_دعا
#ماه_رجب
#ليله_الرغائب
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦•گم کرده راهم در این...
#زمینه و توسل به امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
گم کرده راهم در این شب تار
ماندم پریشان، ماندم گرفتار
ای که چراغ آورده ای با لطف سرشار
حتی برای دشمنت اندر شب تار
با نور خود چشم مرا روشن نگهدار
ای با غریبان همنشین
حالِ دلِ ما را ببین
یا بن امیرالمؤمنین
ابن الرضا! روحی فداک
مولای تنها، مظلوم عالم
ای ملجأ ما در غصه و غم
حتی به زخم دشمنت مرهم نهادی
ابن الکریم، ابن الرئوف، ابن الجوادی
اما بمیرم که غریبِ این بلادی
تا سر نهادی روی خاک
شد آسمان هم سینه چاک
ابن الرضا روحی فداک...
تو نور دل ها تو نور عینی
تو روضه خوانِ جدّت حسینی
چشم تو بارانی تر از ابر بهاران
روزی که شد کرب و بلا آن گونه ویران
شد روضه خوان آن بقعه ی با خاکُ یکسان
اما نبودی کربلا
سرهای از پیکر جدا
شد ماهِ روی نیزه ها
آه یارالی...آه یارالی...
ــــــــــــــــــ
#شهادت_امام_هادی
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
#ماه_رجب
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
آیا به التماس گدایان نظر کنند؟
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
*امشب بذار اینجوری حرف بزنم...*
باید به التماس گدایان نظر کنند
آنانکه خاک را به دَم خویش زرکنند
امشب بناست با منِ آلوده سر کنند
سرمایه ی بُکای مرا بیشتر کنند
حالا هجومِ خیل گدا را قبول کن
یا رب بحق فاطمه ما را قبول کن
من آن بهاری ام که اسیر خزان شدم
از ذکر تو که دور شدم، بد زبان شدم
هر چند پیری آمده و ناتوان شدم
در لیلة الرغائبِ تو میهمان شدم
بد کرده ام به حق خودم عفو کن مرا
بااهل بیت قهر شدم عفو کن مرا
*من با همه روسیاهیم آمدم ...*
شب های جمعه خیری و خیرات من چه شد
یاسین برای شادیِ اموات من چه شد
آن برکتی که بود به اوقات من چه شد
اُنسِ همیشگی به روایات من چه شد؟!
از یاد یار غفلتِ من اشتباه بود
با این و آن رفاقت من اشتباه بود
*امشب آمدم بگم"یا رفیقَ مَن لا رَفیق لَه"ته همه رفاقتا خودتی ،ته همه معرفتا خودتی، بد این در و اون درزدم، امشب آمدم میخوام هنرنمایی بکنم... همه هنرم رو، رو میکنم ماه رجب ماه کیه؟ رجب به نام کیه؟...*
امشب تمام نغمه ی لبها علی علی است
ذکری که نقش بسته بدنیا علی علی است
حِرزی که بسته شیعه به لب یا علی علی ست
زهرا نگاه کرده به هرجا علی علی است
بابای ما علی است، مسیحای ما علی است
شکر خدا که مَرجعِ اَعلای ما علی ست
گفتم علی و از نجف آمد ندا حسین
ای شیعه با علی تو بگو یکصدا حسین
لبیک یا غریب و لبیک یا حسین
صَلّو عَلی رقیه و صَلّو علی حسین
یک یا رقیه بوده همیشه دوای من
جانم فدای دخترِ اربابِ بی کفن
جانم فدای بازوی شلاق دیده اش
جانم فدای عمه ی مِحنت کشیده اش
جانم فدای چادرِ به هر سو کشیده اش
آن قَدّ زیر چکمه ی دشمن خمیده اش
حسین ...
ــــــــــــــــــ
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#کربلایی_مهدی_رسولی
#مناجات_دعا
#ماه_رجب
#ليله_الرغائب
نه تنها من، نه تنها تو، نه تنها آنکه دین دارد
که عالم هرچه دارد از امیرالمومنین دارد
بگو در چنتۀ خود هر چه دارد رو کند اما
مگر دنیا چه خیری جز علی در آستین دارد!
یدالله و لسان الله و عین الله و وجه الله
کدام انسان در این دنیا صفاتی این چنین دارد
زمانی که به پیغمبر تمام قوم شک کردند
فقط حیدر فقط حیدر فقط حیدر یقین دارد
بگو با یار و با اغیار غیر از حیدر کرار
ردای جانشینی را نه آن دارد نه این دارد
حکومت بر شما کمتر از آب بینی بز بود
زمانی که علی اِشراف بر عرش برین دارد
بخوان آیاتی از نهج البلاغه کاملا پیداست
که او هم یک کلام الله اعجاز آفرین دارد
بگو موسی بگو عیسی بگو آدم بگو خاتم
که هر چه انبیا دارند امام المتقین دارد
تمام کهکشان می چرخد آری روی انگشتی
که هر چه خواهی انگشتر برای سائلین دارد
چه حاجت دارد این مولا به انگشتر زمانی که
رکاب عرش از یاقوت چشمانش نگین دارد
از اشک چشم او یک قطره بر خاک نجف دارد
از آن اشک است آری هرچه دُر این سرزمین دارد
خدا بی شک برای شیعیان در جنت الاعلی
از انگور ضریحش خوشه خوشه دستچین دارد
خدا را شکر هم کفی برایش هست در عالم
علی خیر البشر خیر نساء العالمین دارد
بگو تا سوره کوثر بخواند تازه می فهمی
چقدر این قاری قرآن صدای دلنشین دارد
زبانم قاصر است اما حکایت همچنان باقیست
به پایان آمد این دفتر ولی نه نقطه چین دارد
#کربلایی_مهدی_رسولی
#میلاد_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
@babolharam_net/حاج مهدی رسولی14010117eheyat-rasouli-monajat-1.mp3
زمان:
حجم:
2.71M
|⇦•دردِ ناگفته را تو دوا....
#مناجات_با_خدا در ماه مبارک رمضان اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی
●━━━━━━───────
دردِ ناگفته را تو دوا می کنی
حاجتِ بنده را تو روا می کنی
من شدم از تو دور، تو کنارِ منی
من گریزم زِ تو، تو صدایم می کنی
من کنم دشمنی، تو کنی دوستی
من چه ها می کنم، تو چه ها می کنی
من کنم قهر و تو می کنی آشتی
من گُنه می کنم تو حَیا می کنی
من به بیگانه ها آشِنا می شوم
تو مرا با خودت آشِنا می کنی
من پناهنده ام بر درِ رحمتت
تو مرا از دَرت کی رها می کنی
هم گشایی دَر و هم کنی دعوتم
هم صدا می زنی، هم عطا می کنی
گَه به من ناله ی نینوا می دهی
گَه مرا زائرِ کربلا می کنی
گَه دلم را بری تا بهشتِ نجف
گَه روان در حریمِ رضا می کنی
ارادتم قدیمیه، با تو دلم صمیمیه
کارِ ما گدایی و کارِ شما کریمیه
ــــــــــــــــــ
#مناجات_دعا
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
کریمۀ آلِ عبایی..
#سرود ویژۀ ایام ولادت حضرت معصومه (س) و دهۀ کرامت
شبیه یک رویا، یِه رویای زیبا
نشسته یه مهتاب، رو دستایِ حورا
ملیکۀ دنیایِ بالا
دیگه می شینه جایِ زهرا
داره نماز شکر می خونه
فاطمه میونِ عرشِ اعلاء
فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمۀ معصومه ..
خدا داده کوثر، به موسی بن جعفر
گُل باغ حیدر، شفیعِ به محشر
زِ تبار آلِ محمد
یِه خواهر آزاده اومد
تو خونۀ بابَ الحوائج
ملائکه در رفتُ و آمد
فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمۀ معصومه ..
زدم دل به دریا ، حبیبی به دلها
بگفته امامت فَداها ابوها
کریمۀ آلِ عبایی
اسوۀ حجب و حیایی
به خدا میونِ قلبِ ایران
تویی که سفیرِ رضایی
فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمۀ معصومه ..
#کربلایی_مهدی_رسولی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین