سلام و عرض ادب محضـر حسین
قربان حـرکت دیـن گستـر حسین
نزد دلم سخن از بهشتِ بَرین مگو
دلتنگ حرمِ از بهشت بـهتـر حسین
مشئ حسین ایستادن برابر ظلم است
این است مـکـتـب شـهید پرور حسین
ما ملت امـام حسـین و اهل شـهـادتیم
ایران ما شده حـسیـنیه پهناور حـسیـن
جسم شهیدِ بی سـَر مـا را ندیده ای
این است روضه مجسم یادآور حسین
اینجا حرم است خانه زهرا شنیده ای؟
یک کشوریست زِ هفت کشور حسین
ما را کنار هم چه زود جمع میکند
مـهر و مـحبت شگفت آور حسیـن ...
بازی در این همه الفاظ و واژه چیست
نیست نامی بِـه اَز نام خوشتر حسـیـن
حــاجــات اهـل یـقـیـن را روا کـنــد
آن ذکرحَک شده بر اَنگشتر حسین
آسـوده می دویـم بــروی پـُـل صـراط
وقتی که هست آن طرف مَنظرِحسین
بـر دشمنان همگی فـائـق آمدیم
زیرا که هَمره ماست مادر حسین
دستی کشید بر سر ما مادرانه وار
آنجا شدیم همگی نـوکر حسین
برکشتی بزرگ حسین ما مسافریم
آن کشتیِ از همه چی بـَرتـر حسین
عشق حسین به جان ما خریده ایم
ما را بنویسید سیاه لشکر حسین
در روزهای سختی که پیش روست
بـاشـد شـفیعه مـا دخـتـر حـسین
این اشکهای روضه عجب قیمتی بُوَد
در روز حشر قسمتی از گوهر حسین
تیری به مشک خورد آبی در آن نماند
روی زمین فتاد یل جنگ آور حسین
آه از نـگاه حرمله ها سمت خیـمـه ها
آندم که شد غرقهٌ خون پیکر حسین
بر عـتـرت زهـرا که اسارت روا نبود
سنگین تر از روضه درد آور حسین
درواپسین لحظات به فکر خیام بود
درسینه حبس شده نفس آخر حسین
✍️ سید محسن نصرالهی
.
🎧 #روضه_اسارت
خدا کند که بیایی شبی به روضه یِ ما
شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را
🎙کربلایی #سید_امیر_حسینی
#دیر_راهب
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کُن از چهرهات شبِ ما را
"من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بی حرم چه کُنَم غصههای فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینه زنانت قسم به نامِ توام
که بُرده گریهیِ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانهات دو دنیا را
مرا بِبَر بِچِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا بِبَر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضهیِ ما
شنیدهام که به سَر سَرزَدی کلیسا را
خوشا به پنجهی راهب که شانهات میزد
به آنکه بُرد دلِ راهبانِ ترسا را
به پیرمردِ غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
خوشا به بزم عزاخانهاش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضههایِ زهرا را
چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من
چرا نشاند به خون این دو چشمِ زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت؟
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را؟
به رویِ نیزه سَرَت بود و خیمهها میسوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا میسوخت
(حسن لطفی)✍
#روضه_دیر_راهب
.
|⇦• امان از کوفه ..
#روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله و روضه #دروازه_کوفه_ حاج حسین سازور
●━━━━━━───────
بریم دروازه کوفه ببینیم چه خبره .. یااباعبدالله ..
زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه
بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه
حجة بن الحسن آقا دمِ دروازه ببین
عمه ات گشت گرفتار ، امان از کوفه
حرمله گشته عنان گیر و نگهبان خولی
شمر هم قافله سالار ، امان از کوفه
سنگهایی که ز گودال زیاد آمده بود
خورد او از در و دیوار ، امان از کوفه
آبروریزی این شهر کم از شام نبود
کم ندید از همه آزار ، امان از کوفه
آبرو داشت در اینجا به چه روزی افتاد
دختر حیدر کرار ، امان از کوفه
نشنود کاش پیمبر ، صدقه میدادند
همه بر عترت اطهار ، امان از کوفه
وسط خطبه او همهمه در شهر افتاد
دید بر نیزه سرِ یار ، امان از کوفه
چه سری خونی و خاکستری و خاک آلود
وای از لحظه دیدار ، امان از کوفه
تا رسید امّ حبیبه زخجالت شد آب
هیچ عزیزی نشود خار ، امان از کوفه
زینبِ پرده نشین حبس نشین شد آخر
داد از کوفیِ بی عار ، امان از کوفه
سختی حبس به دیده نشدن میارزید
سخت تر مجلس اغیار ، امان از کوفه
وامصیبت ، "دَخَلَت زینب علی اِبنِ زیاد"
پس کجا بود علمدار ، امان از کوفه
طعنه ها بود که بر اشک دو عینش میزد
با عصا بر لب و دندان حسینش میزد
شاعر: #عبدالحسین_میرزایی
کاروان وارد کوفه شد دیدن یه عده ای دارن از بام خانه ها خاکستر میریزن .. یه عده هم کنار این اسرا دارن پای کوبی میکنن .. ای بمیرم برات بی بی جان .. یه وقتی زینب سلام الله علیه یه نگاه کرد به دروازه شهر یادش افتاد باباش اینجا حکومت میکرده .. یه خانمی آمد یه مقدار نان و خرما بده بی بی فرمود برش گردانید به خدا صدقه به ما حرامه .. گفتن خانم صدقه فقط به بچه های پیغمبر حرام هست !! فرمود ام حبیبه من زینبم .. به خدا ما بچه های پیغمبریم .. ای حسین ..
صل الله علیک یا اباعبدالله ..
ــــــــــــــــــ
#حضرت_زینب #اسارت
#روضه_دروازه_کوفه
#حاج_حسین_سازور
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
4_6028158969858493583.MP3
7.36M
روضه
توسل به حضرت زینب
دروازه کوفه
🎤حاج حسین سازور
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#زمزمه سنتی
#ایام_اسارت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
حاج
#احمدصفاری
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
می میرم از جدایی
حسین من کجایی(3)
حسین تشنه لب
حسین محبوب رب
حسین جانم حسین (4)
من باغبان باغ
آتش گرفته هستم(3)
رفته تمام هستم
در این سفر زدستم (3)
حسین دور از وطن
حسین بی کفن
حسین جانم حسین (4)
جای نفس برایت
ازسینه ام شراره (3)
در آسمان زینب
نمانده یک ستاره (3)
حسین تشنه لب
حسین محبوب رب
حسین جانم حسین (4)
قرآن ز نی تلاوت
آیه به آیه کردی (3)
به محملم حسین جان
با سرتوسایه کردی (3)
الا ای همسفر
کمی آهسته تر(3)
حسین جانم حسین (4)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه_شب_جمعه
لب تشنه ها ما بین دو دریا ... سه نقطه
سرهایشان از تن جدا امّا ... سه نقطه
تن ها به روی خاک و سرهای دلیران
رفته است روی نیزه ها بالا ... سه نقطه
حتی برای بوسه ی زینب نمانده
در پیکر ارباب ما یک جا ... سه نقطه
حتّی تصور کردنش سخت است، امّا
بین حرامی ها زنی تنها ... سه نقطه
آتش گرفته چادر دردانه ها را
معجر برای بانوان حتّی ... سه نقطه
زینب سوار ناقه ی عریان ... خدایا
از کربلا تا کوفه، کوفه تا ... سه نقطه
حتماً ز پا افتاده یک طفل سه ساله
با سیلی و با تازیانه با ... سه نقطه
از کربلایش سخت تر شام بلا بود
در کربلا غم بود، در آنجا ... سه نقطه
بزم شراب است و زنانش پشت پرده
اما عزیز حضرت زهرا ... سه نقطه
#اسارت
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#کوفه_و_شام
#مجلس_شام
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️ #روضه_امام_حسین_ع
▪️ #زمزمه_امام_حسین_ع
▪️ #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین
لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین
نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف
نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین
هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد
من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین
روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن
از طفولیت گدای این درت هستم حسین
من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه
دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین
زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی
من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┄┅✵﷽✵┅┄
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
شب جمعه حرمت ، عشق مُجَسّـم شده است
کربلا ، کعبهٔ جان ، مرکز عالم شده است
ذکر روی لب هـــر زائر بیـــن الحرمیــن
نوحــه و مرثیه بر وارث آدم شده است
بس که این جنت الاعلای شما محترم است
آسمان دورِ سر گنبدتان خم شده است
از همـــان روز که شد خانهٔ دل ، مرکز عشق
رشته ای بین من و نام تو محکم شده است
حرمت امن و پناه دل هر معتکفی است
هر که شد مُحرِمِ درگاه تو ، مَحرَم شده است
در نگــــاه همــــهٔ ملتـــمسان حَــــرَمـــت
ابر احساس پر از بارش نم نم شده است
محفل روضه مهیاست خوش آن چشمی که
لایق اشک بر این روضه و این غم شده است
تشنه لب بین دو دریا به جهان فهماندی
کوثر لطف تو سرچشمهٔ زمزم شده است
رزق هر کس که شده عشق حسین بن علی
مَحرَمِ خیــــمهٔ ایام مُحـــرّم شده است
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅