eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ عملیات پیچیده‌ای بود... از طرفی چون توی هیئت قرار بود انجام بشه می تونست توجه رسانه های غربی رو جلب کنه... همه چیز به این ۱۴نفر‌بستگی‌داشت... بچه‌ها از نظر روحی خیلی احتیاج به ارتباط با خدا داشتند... با پیشنهاد مصطفی قرار شد یه مجلس کوچک تو نمازخانه داشته باشند... از این مجلس ها زیاد برگزار می کردند... آقایون جلو و خانمها پشت پرده بودند... مصطفی شروع کرد به خوندن دعای کمیل... صدای گریه لحظه‌ای قطع نمی‌شد... بعدش هم زیارت آل‌یاسین رو خوند... همه با چشمانی اشکبار به قطب‌عالم‌امکان‌سلام‌می‌دادند... سَلاٰمٌ‌عَلــےآلِ‌یاٰ‌ســیــنْ... نه یک‌بار... نه دوبار... بلکه چهل مرتبه بر امامشان سلام دادند... امامی که با تمام وجود احساس می شد... بند بند دعا را از ته‌دل خواندند...↻‌♡ دعا می کردند که بتوانند دشمنان اسلام را بار دیگر سرنگون کنند... حال نوبت روضه بود... اَلـســَلٰامٌ‌عَــلَیــْڪ‌یٰا‌ابـٰـا‌‌عَبــْدِالـلّٰه.... نوای هق هق گریه بلند شد... انگار تمام غم هایی که بر دوششان سنگینی می‌کرد را داشتند زار می زدند... و با مولایشان دردودل مے کــردنــــد... به دل مصطفی افتاد روضه ی حَــسَـڹِ‌بْنِ‌عَلــے بخواند... غریب کوچه ها شدن... با من.. غریب کربلا شدن، با تو... دیدن مادر روی خاک با من... شهید سرجدا شدن با تو... با تو... تو نبودی و دیدم... روی خاکه یا مادر... نیستم و تو می بینــے... روی خــــــاڪہ یہ خــــواهــر... ای غریب مدینه... پنجره و کبوترا... با من... با من... ضــریځ و ایــوون طلا با تو... خلوتی صحن بــَقــیع با مــــن... شــُلوُغــے ڪربــلاٰ، با تو... با تو... حال همه منقلب شده بود... در آخر هم دعا کردند و پایان مراسم... حال همه خوب شده بود... انگارے که برای عملیات فردا و پس‌فردا نیرو گرفتند... پ.ن: مراسمشون رو دوست داشتم... •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌