eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
273 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان✨امنیتی ✨ وقتی حرفاشون رو درباره انتقال اطلاعات شنیدم سریع حاضر شدم و رفتم سایت. چند دقیقه بعد: نرگس:سلام ریحانه جان خوبی عزیزم ریحانه: سلام ممنون شما خوبی ؟کی اومدی؟ نرگس:اتفاقی نیوفتاده؟ ریحانه: چرااا،داشتن درباره انتقال اطلاعات حرف میزدن ، تو هم گوش کردی؟ نرگس:آره منم شنیدم ، به آقا محمد گفتی؟ ریحانه:نه !! نرگس:من بهش خبر میدم ، فعلا خدا حافظ. ریحانه:یا علی رفتم سمت اتاق آقا محمد و همه چی رو براش گفتم . محمد:خوب ، پس بالاخره کار خودشون رو کردن ! بعد تلفن رو برداشت و به همه اعلام کرد که ساعت ۱۱ صبح جلسه داریم . خیلی طول نکشید و ساعت ۱۱ شد . همه جمع شده بودیم . محمد:همون طور که نرگس خانم و ریحانه خانم میدونن سوژه قرار گرفته که آخر هفته اطلاعات تبادل بشه و خودش هم بعد چند روز به دار و دستش داخل عراق ملحق بشه. فرشید:کی و چه ساعت؟ نرگس:هنوز معلوم نیست چه ساعتی ، گفت که هماهنگ میکنه. داوود:قراره این تبادل بین بلیک و چه کسی باشه؟ ریحانه:همون طور که حدس زدیم بین احسان و بلیک داخل مرز های کشور عراق و ایران . سعید:داخل کدوم شهر مرزی؟ محمد:حدس میزنم که کردستان باشه! مصطفی:و اگه شهر دیگه ای بود چی؟ محمد:تا چند روز آینده معلوم میشه ، فقط گفتم که در جریان باشید ، اعلام آمادگی کنید ، سعید شما هم با گروه اقای جمالی هماهنگ کن که داخل عملیات کمک کنن،چند تا از بهترین نیروهاش رو میخواهم . سعید:چشم . محمد:راستی یه خبر خوب برای سعید خان،زینب خانوم(همسر سعید)کارش تموم شده و به زودی بر میگرده ایران... پ.ن:زینب هم داره بر میگرده😄 ادامه دارد...🖇🌻 آنچه خواهید خواند: شما هم به کارت ادامه بده، اگه خسته شدی جات رو با نرجس خانوم عوض کن ✨با ما همراه باشید ✨ نویسنده:آ.م