علی صفرپور | تربیتوتشکیلات
یکی از پاسخ هارو مرور کنیم👆 . یک مقداری تلقی این مخاطب بزرگواری که در مسابقه شرکت کردن، از هدف و مان
تعریف شما از هدف، از نوع تقسیم
منطقی و فلسفی هست.
.
که هدف رو به غایی و مقدماتی و
فاعلی و فعلی و ... تقسیم میکنه.
.
اما تعریف ما از هدف همون چیزیه
که در علوم و مهارتهای توسعهفردی
میگن.
.
به این معنا که هدف: بسیار دقیق و جزئی و بدون ابهام و زماندار هست.
.
بازم ممنونم از نظرشما
.
#پاسخیدرحدبضاعت
.
👈ارسال نظر ناشناس👉
.
درمسیرحق توقف ممنوعه🚫
دست مولا بر سرتون✋🤲
.
به ما بپیوندید و به مربیان
و مسئولین معرفی کنید👇
@Honarmjd
علی صفرپور | تربیتوتشکیلات
تفاوت ظاهر و باطن مربی و مسئول . #گاهپست . امشب مهمانی بودم، در حیاط روی ایوان درخت زردآلوی فراوان
چقدر زیبا🌹 ... 👆ایشون مربی و مسئول خلاقی هستند.
ایشان یک سوال رو به درستی پاسخ دادن اونم سوالِ ...🙇♂🧐☺️
.
❓نظر شما چیه❓
.
نظری نمیدید که درست باشه و جایزه رو برنده بشید؟؟👇
.
سوالات در 👈این پست👉
ارسال پاسخ به پشتیبان
🆔 @Admin_honarmjd
متربی بیهدف ۱۳یا۱۴ ساله
.
در پاسخ به👈 این سوال
.
بـــرای این سن و متربیان پسر
پــیشنهاد ما اینه که تا میتونید
ایــــــــن مسئله رو در جمع حل
کنید، ارتباط فردی و خصوصی
رو خـــــــــــــــیلی توصیه نمیکنم.
بــه دلیل آسیبهایی که داره.
.
در گام بعدی سوالات اساسی
و هویتی بپرسید، مثلا حتما از
ایــن گزاره زیاد صحبت کنید و
کلیپپخش کنید:
فرق، فرق میاره،
الان اگر فرق کنی، بعدا قطعا متفاوت خواهی بود.
.
و تــــوصیه آخر اجرای طرح
#درآستانهجوانی هـــــــست
کــه کم کم از این سن باید
به این طرح ورود کنند.
.
ضمنا تشویق در بزنگاههای
هویتی و شخصیتی و در
هنگام خلاقیت ها و
استعدادها، نیز خیلی جواب میده.
.
#پاسخیدرحدبضاعت
.
👈ارسال نظر ناشناس👉
.
درمسیرحق توقف ممنوعه🚫
دست مولا بر سرتون✋🤲
.
به ما بپیوندید و به مربیان
و مسئولین معرفی کنید👇
@Honarmjd
پاسخی که به نظر خودم صحیح هست.mp3
984.5K
اما پاسخ این چند سوال
که به نظرم صحیح باشه.
.
#پاسخیدرحدبضاعت
.
👈ارسال نظر ناشناس👉
.
درمسیرحق توقف ممنوعه🚫
دست مولا بر سرتون✋🤲
.
به ما بپیوندید و به مربیان
و مسئولین معرفی کنید👇
@Honarmjd
نماز وسط بازی مهم...😳
.
#خاطراتیکمربی
.
حدود ۶ سال پیش
اون زمان
هم مربی و مسئول تعلیم و تربیت پایگاه بودم،
هم جام رمضان در تیم پایگاه بازی میکردم.
.۱
.۲
یک مسابقه،
بسیار حساس
و حیثیتی شده بود،
داشتیم بازی میکردیم،
که وسط بازی اذان گفتند.
.
.۳
از یک بازیکن که ضعیفتر از من بود،
خواستم که به جای من
بیاد داخل زمین
و رفتم نماز مغربمو سریع خوندم.
.
.۴
وقتی برگشتم،
با دعوا و داد و بیداد کاپیتان مواجه شدم. (که اتفاقا متربی من در رده جوانان بود)😑
.
.۵
همینقدر یادمه که داد میزد و میگفت:
چرا میذاری میری
نبودی، دفاع خالی شد
گل خوردیم.😬
.
تا حدی که بقیه ساکتش کردن.
.