#فقه
#غناء ۱
#مقدمه
#ضرورت_مساله
🖋 ضرورت مساله:
یکی از محرمات الهی ، غناء است و روایات بسیار زیادی در این باره وارد شده است و در ضرورت و اهمیت این مساله، همین بس که درباره کمتر محرمی، این مقدار روایت، داریم.
اهمیت این مساله، وقتی بیشتر می شود که می بینیم در قرن معاصر، رواج غناء، جهش بی نظیری داشته است.
اساسا در زمان های گذشته، به هیچ وجه مانند امروزه، امکانات این امر وجود نداشت و فقط برخی افراد لا ابالی در جشن عروسی و ...، هزینه گزافی می کردند و مطرب و مغنی می آوردند و سازی می زدند و به غناء و موسیقی می پرداختند.
ولی از زمانی که این وسایل ارتباط جمعی آمد، برای همه قابل دسترسی شد.
این وسایل، هم در ایران و هم در دیگر کشور های اسلامی، یک سوغات غربی بود و چون اختراع غربی ها بود، لذا با محتوای اروپایی اش آمد.
به همین دلیل، برای تمام کسانی که به هر طریق، از رادیو و تلویزیون، استفاده می کنند (که تقریبا قریب به اتفاق انسان ها را تشکیل می دهد)، لازم است تعریف دقیق و حدود غناء را به خوبی بدانند تا خدای نکرده این گناه کبیره را مرتکب نشوند.
این مساله، در باب مکاسب محرمه بررسی می شود و مقصود اولی در این باب آن است که ببینیم، کسب به غناء، چه حکمی دارد.
به دیگر سخن، غرض اصلی در این باب آن است که ببینیم معامله به غناء، چه حکمی دارد؟ به عنوان نمونه، اجیر کردن برای آوازخوانی و نوازندگی، چه حکمی دارد؟ اگر جنسی را به کسی بفروشد و ثمن آن را خوانندگی یا نوازندگی قرار دهد، آیا وضعا و تکلیفا جایز است؟ آیا معامله نوارهای موسیقی، نوارهای غنا، سی دی و دی وی دی، فایل های صوتی و ... چه حکمی از حیث وضعی و تکلیفی دارد؟
پس بحث اصلی در این باب، پاسخگویی به سوالات فوق است، اما برای این که حکم معاملات فوق ثابت شود، در ابتدا باید حکم خود غنا مشخص شود.
به همین دلیل فقها در این باب، ابتدا وارد بررسی یک بحث مقدماتی (حکم غنا) می شوند و سپس وارد اصل بحث (حکم کسب درآمد از غنا) می شوند.
البته این بحث مقدمی، طولانی تر از ذی المقدمه خویش است، زیرا در آن، باید به تفصیل به موضوع شناسی پرداخت تا مشخص شود که اساسا غنا چیست؟ و سپس باید به تفصیل به حکم شناسی پرداخت تا مشخص شود که حکمش چیست؟ آیا تفصیلی در حکم وجود دارد؟ و...
البته در فقه شیعه، تقریبا یکی از واضحات و مسلمات، حکم حرمت غنا است تا حدی که برخی ادعای «اجماع» و برخی ادعای «لا خلاف» کرده اند و این دو ادعا، در فرمایشات شیخ طوسی، ابن ادریس، علامه و عده ای از متاخرین، وجود دارد.
البته این اجماع، حجیت ندارد، زیرا مدرکی است؛ ولی ما از قدما تا متاخرین و معاصرین، هیچ فقیهی را نمی شناسیم که غنا را فی الجمله حرام نداند.
این که می گوییم «فی الجمله» به خاطر این است که خصوصیات و حدود موضوع، محل اختلاف است؛ یعنی در مستثنیات آن و نیز در معنای آن، اختلاف هست، ولی در اصل حرمت آن، هیچ اختلافی نیست.
قبل از آن که به موضوع شناسی بپردازیم، ادله ای را که در این باب وجود دارد را عرض خواهیم کرد، زیرا تحقیق موضوع غنا، شاید مفصل ترین و طولانی ترین بحث باشد. بنابراین، بررسی ادله را به دو دلیل مقدم می کنیم:
1. بررسی ادله مختصر تر است.
2. بررسی ادله، به ما در موضوع شناسی کمک شایانی می کند، زیرا اگر با دقت این ادله را ملاحظه کنیم، بخش مهمی از قضیه موضوع شناسی هم برای ما حل خواهد شد.
البته عمده ادله در این باب، روایات است، زیرا اگر چه چند آیه کریمه از قرآن کریم هم مورد استناد قرار گرفته است، لکن اگر روایات ذیل این آیات نباشند، این آیات شریفه، به خودی خود، هیچ دلالتی بر غنا ندارند.
بنابراین، اجماع در این باب که مدرکی است، آیات نیز به تنهایی دلالتی ندارند، و عقل هم که به این مساله، که از امور تعبدی است، راه ندارد؛ نتیجه آن است که از میان کتاب و سنت و عقل و اجماع، عمده ادله فقط سنت (روایات) است.
مرحوم شیخ حر در رساله ای می فرمایند: حدود سیصد روایت در باب غنا هست. البته ایشان محدثند و در روایات واردند، ولی به سیصد روایت نمی رسد. البته روایاتی که وجود دارد، خیلی زیاد است. بعضی از روایات، در باب حرمت است، بعضی در باب مذمت غنا است نه در باب حرمت آن (که می تواند مراد کراهت غنا باشد نه حرمت)، بعضی در باب جواز غنا در بعضی موارد (مانند اعراس و ...) است.
بنابراین، این طور نیست که تعداد روایات داله بر حرمت، به این مقدار باشد، لکن همان روایات داله بر حرمت هم انصافا خیلی زیاد است، اگر چه به سیصد نمی رسد.
این که گاهی گفته می شود که در باب غنا، به دلیل این که روایات آن بسیار زیاد و متضافر است، لذا احتیاج به بررسی یکایک روایات نیست، این، درست نیست؛ بنابراین، لازم است تک تک این روایات را با دقت تمام، بررسی نماییم تا حکم و موضوع به صورت کامل مشخص شود.
ادامه دارد...
📚 کانال پژوهش های اصولی
https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945